مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

بنام خدا

              مدیریت انجام و آموزش
از جمله باید های استاد و مربی است.
✅به مناسبت ایام رجب و نیز ماه مبارک شعبان.


ماه های راز و نیاز با خدا و آمادگی برای رمضان این ویژه نامه تقدیم می گردد. 
✍️چون بسیاری از عزیزان مؤمن با خدا و اهل عبادت و بندگی هستند و خواه ناخواه درگیر با سؤال راجع به این امور هستند، اشاره به چند نکته دقیق لازم است:

💠الف: توجه به اقبال و ادبار روح و دل انسان ها . 

💠ب : #دعا #ذکر و #عبادت در حکم غذای مطبوع و غیر مطبوع است.   
💠ج :  توجه به تدریجی پیدا شدن انس و علاقه و نشاط.
 
💠د :  توجه به بی عوارض نبودن افراط و تفریط ها در این موارد.
#تمثیل
بنابر این : همان طور که معنی استفاده از غذای خوب این نیست که هرچه بیشتر بهتر.! 
معنی استفاده از #عبادت نیز آن نیست. 
بلکه عبادت باید با نشاط روح توأم باشد. 

از این رو پیغمبر اکرم (ص) فرمود: 
«طُوبی لِمَنْ عَشِقَ الْعِبادَهَ وَ عانَقَها» 
خوشا به حال افرادی که به عبادت عشق می ورزند و آن را در آغوش می گیرند. 
دراین حدیث می خواهد بفرماید: 
تنها کسانی از ثمرات و نتایج عالی عبادت بهره مند می گردند که عبادت را طوری انجام دهند که قلب آنها عاشقانه عبادت را انتخاب کند و بپذیرد.
#نتیجه
عبادت کردن و از مواهب آن بهره مند شدن حساب و قاعده و باصطلاح مکانیسمی دارد و مربوط است بحسن مدیریت خود، یعنی خود را، احساسات خود را عواطف خود را، غرائز خود را و بالاخره قلب و دل خود را خوب اداره کردن. دل و احساس و عاطفه از هر چیز دیگر بیشتر نیازمند به مدیریت صحیح  است.
. امدادهای غیبی، ص 105.
جهت مطالعه موضوع عبادت و بندگی ذکر و توسل به اینجا مراجعه فرمائید.

https://eitaa.com/zekr_doa_monajat/6
و نیز جهت مطالعه تفصیلی موضوع مدیرت در کانال ویژه مدرسه معارف اسلامی در ایتا, مطلب (با سرج مدیت ) پی گیر باشید.
@madresehtalim

یاد آور می شود برای مطالعه کامل تر این مطالب همراه با فایل های مخفی آن به کانال «شبکه معارف اسلامی» در ایتا مراجعه  بفرمائید.!
لطفاً اینجا 👉🏻 کلیک کنید.
 


برچسب ها:

  • مدیریت خودx
  • آمادگی برای رمضانx
  • احساس و عاطفهx
  • افراط و تفریطx
  • اقبال و ادبار روحx
  • دعاx
  • راز و نیاز با خداx
  • عبادت و بندگیx
  • قلب و دلx
  • احساس و عاطفهx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۲ ، ۱۱:۰۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بنام خدا

برای مشاهده فرهنگ نکته های دانستنی و هشداری:

به این آدرس ( نکته های دانستنی هشداری هستی ) مراجعه فرمائید

برنامه ای ادبی دینی فرهنگی، شبیه برنامه «هشیار و بیدار» است که مجموعه ای است از :

آیات قرآن آگاهی بخش

روایات بصیرت افزا

سخنان بزرگان نور آفرین

شعرهای بیداری

ضرب المثل های بیداری

تمثیل های بیدار کننده

داستان های آموزنده

طنزهای بیداری
 

═✧❁ فهرست نکته های دانستنی ❁✧═
حرف الف
✳️موضوع : آبادی
✳️موضوع : ارزش
✳️موضوع : امیدواری
حرف ب
✳️موضوع : بلا و گرفتاری
حرف پ
💠موضوع : پند و اندرز
حرف ت
✳️موضوع : تبلیغات

✳️موضوع : تخصص

✳️موضوع : تدبیر
✳️موضوع : تربیت
✳️موضوع : تشویق
✳️موضوع : تفاوت

✳️موضوع : جهل
✳️موضوع : جوان
حرف ح
✳️موضوع : حرص

✅موضوع : حق

موضوع : حکمت الهی
حرف خ
✳️موضوع : خدا

✳️موضوع : خرابکاری

✳️موضوع : خرابکاری
✳️موضوع : خرد
✳️موضوع : خود سازی
✳️موضوع : خوش حسابی
حرف د
✳️موضوع : دانش
✳️موضوع : دعای نجات دهنده از آتش
✳️موضوع :دلداری
✳️موضوع : دوست
حرف ذ

حرف ر
✳️موضوع : رازگوئی
✳️موضوع : راحتی
✳️موضوع : رحمت الهی
✳️موضوع : رفتار
✳️موضوع : روزگار
حرف ز
✳️موضوع : زندگی
حرف س
✳️موضوع : سختی
✳️موضوع : سخن
حرف ش
✅بخش مثل ها

✳️موضوع : شکایت

حرف ص

حرف ض

حرف ط
✳️موضوع : طمع
حرف ظ

حرف ع
✳️موضوع : عالم
✳️موضوع : عدالت
✳️موضوع : عشق
✳️موضوع : علم
✳️موضوع : عیب
حرف غ
✳️موضوع : غم و غصه
حرف ف
✳️موضوع :فرصت
✳️موضوع : فکر و اندیشه
حرف ق

حرف ک
✳️موضوع : کار
💠موضوع : کردار
💠موضوع : کیفر کردار
حرف گ
✳️موضوع : گرفتاری
💠موضوع : گریه
حرف ل

حرف م
✳️موضوع : مال
✳️موضوع : معاشرت
حرف ن
✳️موضوع :نظم
✳️موضوع : نگاه بد ممنوع
✳️موضوع : نیت
حرف و
✳️موضوع : وطن
حرف ه
✳️موضوع : همکار
✳️موضوع : همکاری
✳️موضوع : همنشینی
✳️موضوع : هنرمندی
حرف ی
✳️موضوع : یکرنگی

═✧❁ فهرست نکته های هشداری ❁✧═
✳️حرف الف
🌷پاسداری از آبرو

✳️موضوع : راز آرامش

✳️موضوع : خود آگاهی

✳️موضوع : اخلاق
❌بداخلاقی با خانواده و فشار قبر

✳️موضوع : ادعای زیرکی

✳️موضوع : ارزش

✳️اشتباه

✅موضوع : استقلال

✳️حرف ب
✳️موضوع : بدی

✅موضوع : بهانه تراشی

💠بخش: خاطرات
❇️رعایت بیت المال
#شهید_بهشتی 

✳️موضوع : بیکاره

✳️حرف ت
❇️موضوع: تجسس
💠بخش : سخن بزرگان  
❇️علت نبود دوستی های قلبی 
❌عوارض تجسس

✳️موضوع : تخصص

💠بخش قرآنی
❇️موضوع :  تقدیر و تدبیر

💠بخش: سخن بزرگان
❇️توبه

❇️موضوع : تکبر و غرور
❇️راهکار کنترل نفس

❇️موضوع : کار و تلاش

💠بخش: سخن بزرگان
❇️موضوع : توکل
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 

✳️حرف ج 
✳️حرف ح 
💠بخش: خاطرات
❇️فعل حرام
اهتمام مقدس اردبیلی به ترک گناه

❌موضوع : حسادت مثبت و منفی
 

✳️حرف خ
✅موضوع : قدرت خدا

✅موضوع: خلاف

💠بخش: سخن بزرگان

❇️خوش زبان باشید
❌سخن چینی 

موضوع : خیالبافی

✳️حرف د
❇️پرهیز شدید از دروغ

✅موضوع : دعا

❇️بی وفائی بعضی از دوستان

✳️حرف ذ
💠بخش : خاطرات
❇️ذکر
شیخ رجبعلی خیاط:

✳️حرف ر
💠موضوع : راحت رسانی

💠موضوع : رفتار
✅ ناز خریدن علامه برای نماز صبح بچه‌ها

✳️حرف س 
❇️سخن
♻️رعایت حال و مقال

و ش
✳️حرف ص
صبر

✳️حرف ط 
💠موضوع توطعه

✳️حرف ع
✅موضوع : عادت

💠بخش : خاطرات
❇️عبادت
#عشق_علامه_امینی_به_عبادت

✳️حرف غ
💠بخش : سخن عارفان
❇️غفلت و سهل انگاری

❇️غیبت

💠بخش: خاطرات
❇️غیبت
❇️#دوری_از_غیبت 

✳️حرف ف 
❇️موضوع : فریب

✳️ ق

✳️حرف ک
❇️موضوع : کردار

✳️حرف م
💠بخش:: داستان تاریخی
❇️#احترام مادر
#اُوِیس_قَرَنی و #اطاعت_مادر
✳️حرف م
💠بخش: سخن بزرگان
❇️اسراف محبت

💠بخش: خاطرات
❇️یاد مرگ
قبر و عبرت 

✳️حرف ن 
❌موضوع : نامردی

💠بخش: خاطرات
❇️نعمت
عقل، بزرگترین نعمت الهی

❌موضوع : نفرین

💠بخش: خاطرات
❇️لزوم دقت در نگارش
بخشش لازم نیست اعدامش کنید

💠بخش: خاطرات
❇️نماز شب
پدر امام خمینی (ره)
✳️و 
✳️ه
✳️حرف ی
💠بخش: خاطرات

❇️یاد خدا رازنده نگهدارید

📚والسلام مرتضوی
 

آگاهی بخشی آیات قرآن 

  • روایات بصیرت افزاx
  • سخنان بزرگان نور آفرینx
  • شعرهای بیداریx
  • ضرب المثل های بیداریx
  • تمثیل های بیدار کنندهx
  • داستان های آموزندهx
  • طنزهای بیداریx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۲ ، ۱۶:۵۶
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بنام خدا


یاد آور می شود برای مطالعه «نظام تربیتی اسلامی» همراه ما باشید در اطلاع رسانی ایتا، در کانال مدرسه تعلیم و تربیت اسلامی
روی این آدرس
https://eitaa.com/madresehtalim/658 کلیک کنید.!
ضمناً ویژه نامه فاطمه سلام الله علیها نیز در همین اطلاع رسانی افتتاح شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۰ ، ۰۹:۴۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ضمن عرض تبریک ولادت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)

بشارت به دانشجویان، دانش پژوهان، اساتید محترم ، معلمان و مربیان عزیز مدرسه تعلیم وتربیت «مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان حضرت حجه بن الحسن (عج)»

به مناسبت ولادت استاد اول بشریت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) هدیه ای برای همه فطرت های پاک عالم بویژه فارسی زبانان در نظر گرفته است که بدین وسیله تقدیم می گردد.

این هدیه علمی دینی معنوی که ارسال می شود، نمونه تکمیل و مستند سازی شده اشعار و تمثیلات است.

لطفاً با استفاده از این لینگ پذیرای این هدیه شوید.

https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/300

و نیز مضمون گیری داستان ها است از منابع دیگر مثل شعر و مثل و ...

با استفاده از این لینگ نیز می توانید با نمونه این تحقپق آشنا شوید.

https://eitaa.com/dastan_latifeh/402

اگر خوب در این نمونه «تکمیل و مستند سازی ها» دقت کنید، خواهید فهمید که در این مختصر، دو راهکار به شما آموزش داده شده.

1 – شیوه و راهکار، بستر سازی برای بیان مطالب مختلف «فرق نمی کند، شروع نوشتار با هر یک از منابع باشد»

2 – شیوه و راهکار، پیام گیری از مطالبی که بیان داشته اید.

در پایان

ضمن سپاسگزای از محققان عزیزی که در این خدمت دینی فرهنگی سهیم بوده اند. شما عزیزان نیز می توانید اکنون که این ابزار و قالب ویژه، برای اطلاع رسانی به همه مردم عاَلم، فراهم شده و ارسال نمونه کارهای تحقیقی در حوزه آموزه های دینی با 14 منبع و ادبیات امکان پذیر است. پس از استفاده از نمونه مطالبی که ارسال می شو د و نیز آشنایی با شیوه تکمیل سازی و مستند سازی، با ضمیمه این نوشتار ،به داشته های خود ، کار تحقیق تنظیم و ارسال در فضای مجازی، جهت اطلاع رسانی، به دیگران. را شروع کرده و خود استاد راهنما شوید.

شاعرچنین گوید:

فرزند هنر باش نه فرزند پدر

فرزند هنر زنده کند نام پدر را

و نیز می توانید با ارسال این گونه مطالب (تحقیقات پراکنده خود در موضوعات مختلف) و آدرس محل برداشت آن، به جمع خدمت گذاران این مجموعه به پیوندید، تا علاوه بر چشیدن لذت شادمانی دوستداران معارف دینی به کمک این منابع . از پاداش در نظر گرفته شده برای آموزش معارف اسلامی به دیگران نیر برخوردار گردید.

یاد آور می شود در کانال ویژه مسابقات در «ایتا» مختصر راهنمایی در باره چگونگی راه اندازی مسابقات و ... ارسال شده

شما می توانید با عضو شدن در این کانال ها از مطالب قبلی که مرتب افزایش می یابد و به روز رسانی می شود اسفاده کنید.

https://eitaa.com/vigenameh/5

آدرس مدرسه تعلیم و تربیت در «ایتا»

madresehtalim

والسلام مرتضوی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۰ ، ۲۰:۴۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۶:۱۶
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ضمن عرض تسلیت شهادت مظلومانه امام صادق علیه السلام

در «ایتا» و تلگرام، همراه ما باشید با همین عنوان                 « مدرسه تعلیم و تربیت»

از جمله بایدها و نباید های کلی مدرسه نبوی (ص)

احترام گذاشتن به ارزش های دینی

یکی از آموزه های دینی ما احترام گذاشتن به ارزش ها است.
اگر ارزش های دینی را فراموش کنیم دچار مشکلات عدیده ای خواهیم شد!

در این جا به نمونه ای از نباید های دینی، با ادبیات مختلف 14 گانه؛ یعنی: علاوه بر دو منبع اصلی «آیات قرآنی و روایات وارده» در این واژه اشاره داریم به 12 ادبیات دیگر، از قبیل سخن دانشمندان و شعر شاعران و ضرب المثل ها تمثیلات مختلف، داستان ها و طنزهای و لطیفه های مناسب آن.

تذکر و یاد آوری:
همان گونه که قبلا اشاره شده، برای پشتیبانی این مدرسه دینی و بخاطر انباشته نشدن فیش های تحقیقی؛ در اطلاع رسانی ایتا، کانال های مختلفی راه اندازی شده.
برای اطلاعات کامل از این کانال ها با این لینگ وارد «شبکه معارف اسلامی شوید.

https://eitaa.com/manabe_eslami/7

تبلیغات

بدین وسیله از شما عزیزان #فرهنگ دوست، دعوت می کنیم هم خودتان، با عضو شدن در همه کانال ها به گروه ما بپوندید، و نیز از دوستان و آشنایانتان بخواهید، در همه این کانال ها عضو شوند و آن ها را بر این کار تشویق کنید تا در اجر آموزش دیگران سهیم باشید.
پس همراه ما باشید با نمونه جامع این تحقیقات.
موفق باشید والسلام مرتضوی:

نمونه آموزش های رفتاری

شما حتی موقع نماز و عبادت بدین صورت ما توانیم زیر مجموعه را دعوت کنیم تا در سجاده قرار گرفته، عبادت کنند و دعا و ارتباط با خدا و اهل بیت و ... چرا که: و برای ادامه دادن این کار از تشویق مستمر استفاده کنیم.

برای مطالعه نمونه تشیق ها برای ترک کارهای بد از لینگ استفاده کنید.

حتماً احترام گذاشتن به مقدسات را به آنان یاد دهیم. @madresehtalim

راهکارش هم چنین است «بحمد الله از این گونه تصویر های آموزنده در فضای مجاری به وفور وجود دارد» سوژه های خوب آن را در منوی نمایش اول گوشی قرار داده و خود نیز در این زمینه تلاش داشته باشید این می شود آموزش رفتاری، موفق باشید. @madresehtalim

این هم نمونه ای برای آموزش نوجوانان عزیز حرف گوش کن.

راستگوئی و پرهیز از دروغ گوئی
اما آیات قرآنی
برای مطالعه آیات این واژه از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastanhayghorany/20
اما روایات و احادیث
برای مطالعه این روایات از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/9
اما سخنان بزرگان
برای مطالعه نمونه سخنان بزرگان از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/16
اما شعر و مثل
برای مطالعه این نمونه شعرها و مثلها از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/67
اما داستان و طنز
برای مطالعه این نمونه داستان و طنز از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/91
و نیز برای مطالعه داستان ثعلبه ناسپاس از این لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/152
و بلاخره برای تکمیل موفقت تحقیق بد نیست از حکایت مستند سازی شده این لینگ هم استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/66
@madresehtalim

آداب دانش اندوزی

نمونه این آداب را که برگرفته از سخنان امام رضا (ع) است که با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید.
https://eitaa.com/joinchat/2763456617C0dd0e3daab

بنام خدا

پس از سفارش به #احترام به #مقدسات از قبیل #قرآن و کتاب های دعا و ... کلاً مسائل دینی.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/201
برای ایجاد تنوع، توجه شما را جلب می کند به یک #راهکار_هشداری که در قالب #طنز بیان شده و با عنوان « تکرارتاریخ » آمده.
برای مطالعه از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/64
از این رو باید راز دار باشیم حتی در برابر نزدیکان.
حالا که سخن از #راز داری پیش آمد. توجه دوستداران #شعر شما را جلب می کنیم به شعری با عنوان « سفارش به راز داری » که با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/32
پس از مطالعه شعر، نوبت به #ضرب_المثل دوستان می رسد
توجه این عزیزان را جلب می کنیم به مثلی با عنوان « سفارش به راز داری » در دانستنی هایی از ضرب المثل های فارسی
برای مطالعه این #مثل ها از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/32
@madresehtalim

داستان کوتاه

اهمیت محبت به دانش آموزان
ﺩﺭ ﯾﮏ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯾﮑﻪ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻨﺪ .
ﺍﻭﺑﺎﺧﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﻮﻗﻠﻤﻮﻥ ﻭ ﻣﯿﺰ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﺸﻨﺪ .
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺩ , ﻣﻌﻠﻢ ﺷﻮﮐﻪ ﺷﺪ .
ﺍﻭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩ؟ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻤﺎ ﻏﺬﺍ
ﻣﯿﺮﺳﺎﻧﺪ .
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻨﺪﻡ ﻣﯿﮑﺎﺭﺩ . ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ؟ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ گفت:خانم این دست شماست.
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺶ ﺍﻭ ﻣﯿﺎﻣﺪ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﮑﺸﺪ ..
ویکتور هوگو میگوید: ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﻣﺤﺒﺘﻬﺎ ﺍﺯ ﺿﻌﯿﻔﺘﺮﯾﻦ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻫﺎ ﭘﺎﮎ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . .

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺫﺭﻩ ﻛﺎﻫﯿﺴﺖ ، ﻛﻪ ﻛﻮﻫﺶ ﻛﺮﺩﯾﻢ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺎﻡ ﻧﮑﻮﯾﯽ ﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﯾﻢ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺠﺰ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻬﺎﺭ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺠﺰ ﻋﺸﻖ*** ﺑﺠﺰ ﺣﺮﻑ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﯽ
https://eitaa.com/romanemazhabi/31019
@madresehtalim

کودک شاد امروز، انسان خوشبخت فردا

کودکانی که واقعاً شاد هستند و خوب پرورش داده‌شده‌اند، به‌صورت تقریباً خودکار تبدیل به افرادی موفق خواهند شد. به‌عبارت‌دیگر، تربیت خوب و سالم، کودکانی شاد و قوی ایجاد می‌کند که احتمال تبدیل‌شدن آن‌ها به بزرگ‌سالانی موفق را در طولانی‌مدت بیشتر خواهد کرد.افراد شاد به‌طور متوسط در تمام جنبه‌های زندگی از همکاران ناراحت خود موفق‌تر هستند.
:زیرا این شادی باعث می‌شود که تلاش بهتر و سازنده‌تری داشته و رویکرد مؤثرتری نسبت به مشکلات زندگی از خود نشان دهند. و این مسئله می‌تواند در زندگی خانوادگی، حرفه‌ای، و اجتماعی آن‌ها خود را نشان داده و آن‌ها را به رهبران و پیشتازان جامعه تبدیل کند.
:relaxed:حدیثی خاطره نشان با عنوان «کودکان امروز بزرگان فردا» از حضرت امام حسن مجتبى (ع ) رسیده که برای مطالعه آن،از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/62
@sabkezandege

مدرسه تعلیم و تربیت:

از جمله مشکلات تعلیم و تربیت مسئله پش آمدهای در این راه است
برای مطالعه نمونه سختی های قضاوت و قبول کردن و نپذیرفتن سخن مدعیان و منکران از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/16
https://eitaa.com/dastan_latifeh/45

#هشدارهاے_تربیتے

مـــادران بخــوانند!

✍ بعضی #والدین #تحمل ندارند کودکشان #سختی بکشد و بلافاصله به کمک او می روند.

✍ درست است که به #زحمت افتادنِ کودکتان ، باعث #ناراحتی شماست، ولی بگذارید #کودک با مشکلاتش دست و پنجه نرم کند.

✍ و بدانید ، اتفاقاً کمی احساس #ناامیدی، او را در مقابل #سختی ها مقاوم می کند، پس از کمکِ فورے و هیجانی به کودکان خود اجتناب کنید.
حتی اجازه بدهید کودکتان #اشتباه کند!
 والدین عزیز
✍ گاهی اجازه دهید کودکتان اشتباه کند و برخی چیزها که به او #آسیب نمی زند را #تجربه نماید.

✍ مثلاً اگر او در تابستان خواهان پوشیدن لباس گرم است بگذارید این کار را انجام دهد و وقتی که او اشتباهش را پذیرفت، او را سرزنش نکنید و طوری رفتار کنید که او دریابد اگر اشتباه هم کند باز هم #پدر_و_مادرش او را دوست دارند.
:id:‌‌ @Farzanddari_com
@madresehtalim

 چند هزار صفحه کتاب تربیتی رو


تو ‌یه جمله میشه خلاصه کرد.
‏فرزندتون، اونی نمیشه که دوست دارید،
اونی میشه که هستید !

 پس خودتونو بسازید...

@shamimrezvan

پیش نیاز های تعلیم و تربیت

با فرا رسیدن ماه خدا بد نیست مقداری به حال و هوای، #باورها و #اعتقادات بپردازیم.
تغییر حال:
:اولی : میگم تازگی ها گوش ها و چشمات ضعیف نشده؟
:دومی : چطور مگه؟
اولی : آخه از وقتی که پول بهت قرض دادم از کنارت که رد میشم، نه منو می بینی و نه جواب سلام را میگی؟
کاربرد طنز: #ظرفیت #تملق #پاچه_خواری دل بدست آوردن #نادانی سخن و ...
قبلا نکته هایی در باره آیة الکرسی نوشتیم
حالا که خدا لطف کرده و نقاب از چهره دشمنان مسلمانان برداشت، به شکرانه این لطف الهی بیاییم!
روی ظرفیت خدا هم حساب کنیم.
در این باره طنزی در کتاب «نکته ها و لطیفه ها» آمده که با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید:
https://eitaa.com/dastan_latifeh/78
@madresehtalim

مدرسه تعلیم و تربیت:

باید ها و نباید های عام لازم است هم سؤال کننده، درست سؤال کند، هم پاسخ دهنده دقت در جواب گویی داشته باشد.

در این مورد طنزی با عنوان «غریب» شنیدنی است.

شخص غریبی که تازه وارد شهر شده بود از اولین کسی که کنار اتوبوس ایستاده بود، پرسید : ساعت از دوازده گذشته؟
ن مرد جواب داد : والا من هم مثل شما تازه وارد این شهر شده ام و غریبم!
بر گرفته از کتاب نکته ها و لطیفه ها ص 64 :point_left:برای مطالعه داستان ها طنز های جالب مؤسسه فرهنگ سازان حجه بن الحسن (عج) را از لینگ استفاده کنید.

https://eitaa.com/dastan_latifeh/81

نباید های استاد و شاکردی

از جمله این نباید ها، گوش دادن به شایعات است. قرآن فرموده: ان جائکم فاسق بنبأ فتبینوا . اگر شایعه ای شنیدی در سند آن تحقیق کن، راستی آزمائی کن.
برای مطالعه مطلبی در این باره از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/14
@madresehtalim

 اطلاعیه مهم

تذکر و یاد آوری
همان گونه که قبلا اشاره شده برای پشتیبانی این مدرسه دینی و بخاطر انباشته نشدن فیش های تحقیقی؛ کانال های مختلفی راه اندازی شد.

برای اطلاعات کامل از این کانال ها و مشاهده لیست کامل منابع از این لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/manabe_eslami/7

نمونه واژه های بار گزاری شده نسبتاً کامل:

راستگوئی و پرهیز از دروغ گوئی
اما آیات قرآنی
برای مطالعه این آیات از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastanhayghorany/20
اما روایات و احادیث
برای مطالعه این آیات از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/9
اما سخنان بزرگان
برای مطالعه این نمونه این سخنان از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/16
اما شعر و مثل
برای مطالعه این نمونه شعرها و مثلها از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/67
اما داستان و طنز
برای مطالعه این نمونه داستان و طنز از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/91
و بلاخره برای تکمیل موفقت تحقیق بد نیست از حکایت مستند سازی شده این لینگ هم استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/66

بدین وسیله از شما عزیزان #فرهنگ دوست، دعوت می کنیم هم خودتان، با عضو شدن در همه کانال ها ما بپوندید، و نیز از دوستان و آشنایانتان بخواهید، در همه این کانال ها عضو شوند و آن ها را بر این کار تشویق کنید تا در اجر آموزش دیگران سهیم باشید.
پس همراه ما باشید با نمونه جامع این تحقیقات.
موفق باشید والسلام مرتضوی:
@madresehtalim

اشکال بر خودمان وارد است!

امروز شما که عناصر حوزه‌ی علمیه هستید، باید برای تمام طبقات مردم، خوراک فکرىِ لازمی که آنها را به اسلام مؤمن کند، از گناه بیزار کند، به ثواب راغب کند، به رضای الهی مطمئن کند و آنها را به در خانه‌ی خدا ببرد، داشته باشید؛ کجاست؟

روز وفات یکی از ائمه‌ی معصومین (علیهم‌صلوات‌اللَّه‌وملائکته‌اجمعین) مطرح میشود، میبینیم ممکن است در آن روز پنج ساعت، هفت ساعت، گاهی ده ساعت، از آن امام بزرگوار حرف و مطلب گفته شود؛ ولی آن‌چنان که باید، نیست. ما اگر واقعاً میتوانیم پنج ساعت راجع به امام باقر (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در رادیو با این پوشش عظیم حرف بزنیم، میدانید که دستگاه روحانی و دینی و فکرىِ اسلامی ما چه‌قدر باید برای این پنج ساعت کار کند؟ این کم‌کاریها هست؛ اشکال بر خودمان وارد است؛
🗓 بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم ؛ ۱۳۷۰/۱۱/۳۰
@madresehtalim

مسئله آگاهی و بصیرت

با توجه به مناسبت های پیش رو مهمترین واژه معارفی که در کلاس «مدسه تعلیم و تربیت» می توان آموزش داد مسئله آگاهی و بصیرت است:
چرا که در این ایام هم صحبت از #ولایت و #ولایتمداری است هم بحث #دعا_و_راز_و_نیاز_با_خدا و نیز صحبت از #توبه_و_بازگشت بسوی خدا برای پاک شده و در #صراط_ مستقیم الهی قرار گرفتن تا شامل شویم رحمت و #فیض_الهی را که همراه #قضا_و_قدر_الهی به ما می رسد.
اما مسئله #آگاهی ریشه آن #علم_و_دانش است که خود واژه ای پر بار و از دانستنی های بسیار برخودار است که و همیشه سر فصل منابع مختلف بوده و هست. از رو، راجع به این واژه، اینجا فقط با اشاره می گذریم.

اهمیت آموختن علم و برکات آن

نسبت به اهمیت علم و برکات آن؛ بسیاری مطالب خوانده ایم و شنیده ایم، اما خلاصه آن مطالب را اگر همراه کنیم با تجربه ی چندین ساله اهل فن کنیم. می بینیم ، همه در این شعر شاعر گرامی خلاصه شده است:

برکات علم و دانش
با تو پس از علم چه گویم
علم چو آید به تو گوید چکن

اهمیت علم

https://eitaa.com/dastanhayghorany/137
:عناوین شعرها
1⃣اهمیت علم (کمال انسانی)
خشم و شهوت جمال حیوان است
علم و حکمت کمال انسان است
‏سنایی
2⃣برکات علم و دانش
3⃣سفارش به تحصیل علم
4⃣هدف از علم
5⃣آفت علم
5⃣آموحتن علم دین
6⃣مردم و علم
فراوان بودن موضوعات علم
برای مطالعه اشعار این موضوعات از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/77

 

اما نسبت به آگاهی و بصیرت

این واژه از منابع مختلف مطالبی تهیه شده که در کانل های اختصاصی آن ها بتدریج بارگذاری می شود و در اینجا فقط عناوین آن ها آورده می شود، با استفاده از لینگ آن مطالب را مطالعه بفرمائید.

قرآن مجید
https://eitaa.com/dastanhayghorany/30
روایات معصومان (ع)
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/66
سخن بزرگان
توسعه آگاهی های دینی
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/22
تمثیل:
برای مطالعه تمثیل موضوع اهمیت علم از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/124
داستان
برای مطالعه داستان های این موضوع از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/107
https://eitaa.com/dastan_latifeh/103
@madresehtalim

بنام خدا
یکی از باید های کلی ارتباط با خدا است که ابزار و وسیله آن دعا و نیایش است.

اکنون با فرارسیدن فصل دعا و مناجات لازم است به آموزش این واژه بپردازیم، هر چند ما کانال ویژه ای به نام «ذکر، دعا، مناجات و عبادت» در همین ایتا راه اندازی کردیم ولیکن جدا کانه بصورت خلاصه باید این واژه نیز بررسی گردد.
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال ویژه ادعا و ... از این لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/zekr_doa_monajat/282
اما منابع:
قرآن :
https://eitaa.com/dastanhayghorany/33
روایات:
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/68
سخن دانشمندان:
برای مطالعه سخن بزرگان موضوع دعا از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/24
شعر شاعران:
برای مطالعه اشعار موضوعات
1⃣آداب همراه دعا
2⃣آداب قبل از دعا
3⃣آداب بعد از دعا
4⃣نتیجه دعا از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/79
داستان:
برای مشاهده داستان های مربوط به از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/109
@madresehtalim

یاد معلم شهید گرامی باد

برای مطالعه نمونه سخنان و نوشته های شهید مطهری در باره تعلیم و تربیت از لینگ استفاده کنید. https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/28

بزرگداشت مقام معلم

علمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است.
در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
و خداوند در سوره علق ایات 5-1 می فرماید:
«بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.»
تمثیل نیاز به معلم بویژه برای فهم قرآن را با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/91
نقش استاد و معلم در تغییر سرنوشت افراد را با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/135

تجلیل از معلمان و استادن

حضرت علی (ع) می فرماید:
«اگر کسی به فرزندان من کلمه ای بیاموزد اگر دهانش را پر از در وگوهر کنم هم، نمی توانم حق او را ادا کنم»
امام سجاد (ع) در رساله حقوق می فرماید:
«یکی از کسانی که حق بر گردن انسان دارد معلم است در حقیقت معلم پدر علمی آدمی است»
برای مطالعه روایت ستایش از معلم از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/70
برای مطالعه تمثیل تجلیل از معلمان از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/82
سلام ای معلم
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/84
پاداش آموزش بسم الله
https://eitaa.com/dastan_latifeh/114
برای مطالعه بایدهای معلمی از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/26
@madresehtalim

از جمله بایدهای دانش آموزی

خود کوچک و ناتوان دیدن! و علم طلبی.
نکته: مال خواهان، در سیاست اخاذی از هر شیوه ای استفاده کرده و به هر دری می زنند برای مطالعه طنز این مطلب از لینک استفاده فرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/122
ما نیز چون نیازمند خدائیم.
آیه شریفه قرآن :
یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
اى مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بى‏نیاز ستوده است
سورة الفاطر الآیة 15
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا
سورة طه آیة 110
آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت‏سر گذاشته‏اند مى‏داند و حال آنکه ایشان بدان دانشى ندارند.
با خضوع و خشوع در برابر خدا
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ
سورة طه آیة 111
و چهره ‏ها براى آن [ خداى ] زنده پاینده خضوع مى‏کنند .
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/88
و از سیره استادان رده پائین تر از خدا و بالاتر از خود، باید با اظهار کوچکی در خانه حق تعالی به کمک خواهی از او بپردازیم؛ با دراز کردن دست گدائی در خانه استاد اول «خدا»
چرا که خود او سفارش به پیامبرش فرموده:
آیه شریفه : قل رب زدنی علماً و الحقنی بالصالحین
وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا
سورة طه آیة 114
و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى
چرا که سعادت با علم است و شقاوت نتیجه جهل و نادانی.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/89
و نیز آنچه گذشت در باره علم و آگاهی و بصیرت.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/77
 از او کمک بخواهیم:
آنچه هر روز در نمازمان تکرار می کنیم:
اهدنا الصراط المستقیم
در علت این دعا و درخواست از لینک استفاده فرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/120
موفق باشید التماس دعا
@madresehtalim

از جمله باید های دانش آموزان استاد زمان شناسی

در حدیت آمده :
من ماة و لم یعرف امام زمانه ماة میتة الجاهلیه
هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ دوران جاهلیت مرده است.
روز جمعه و امام زمان شناسی
برای آشنائی با امام زمان عجل لله تعالی فرجه الشریف از لینگ استفاده بفرمائید.
https://eitaa.com/danestanyhaytamsil/17
@madresehtalim

برگزیده‌های خداوند...
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: خداى تعالى از بین روزها روز جمعه، و از بین ماه‌ها ماه رمضان، و از بین شبها شب قدر را؛ و از بین مردم، انبیاء و رسل را؛ و از رسولان مرا برگزید. و از میان خاندان من علی را برگزید و او را بر همۀ اوصیاء برترى داد و از خاندان على، حسن و حسین را برگزید؛ و از خاندان حسین اوصیا علیهم‌السلام اجمعین را که از قرآن دفاع نمایند؛ از تحریف غالیان، و تفسیر به نفع منحرفان، و تأویل جاهلان؛ و نهمین آنها باطن و ظاهرشان، و قائم آنهاست؛ و او از همه آنها برتر است.

إِنَّ اَللَّه اِختارَ مِن اَلأَیامِ یَوم اَلجمعَة وَ مِن اَلشُّهور شَهر رَمضَان وَ مِن اَللیَالِی لَیلَة اَلقدرِ وَ اِختَار مِن اَلنّاسِ اَلأنبیَاء وَ اَلرُّسل وَ اِختارنِی مِنَ اَلرسلِ وَ اِختارَ مِنّی عَلیاً وَ اِختَارَ مِن عَلِی اَلحسن وَ اَلحُسین وَ اِخَتار مِن اَلحسَینِ اَلأوصِیاء یَمنعون عَن اَلتّنزِیل تَحرِیف اَلغالِین وَ اِنتحَالَ اَلمبطِلِین وَ تَأوّل اَلجَاهلینَ تَاسِعهم بَاطِنهم ظَاهرهُم قَائِمهم وَ هُو أَفضلُهم

بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۳۶۳
الغیبة (للنعمانی)، ج ۱، ص ۶۷
@madresehtalim

 اطلاعیه مهم شروعی مبارک

وصیت نامه امام علی (ع) برترین متن آموزشی مدرسه تعلیم و تربیت
وصایای عمومی حضرت، متعدد و مختلف نقل شده است در این جا یکی از آن ها را که در اکثر کتاب های حدیثی علمای شیعه و سنی آمده است،[2] می آوریم:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

این آن چیزی است که علی بن ابی طالب وصیت می کند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا شهادت می دهد، و اقرار می کند که محمّد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند و لو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و برای خداست، شریکی برای او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم.
ای پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش می کنم:
1 - هرگزتقوای الهی را از یاد نبرید،کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.
2 - همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو و نابود می کند فساد و اختلاف است و لا حَولَ و لا قُوَّة إلّا بِاللَّهِ العلی العظیم.
3 - «ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.
4 - خدا را، خدا را! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.[3]
5 - خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوشرفتاری کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم می خواهد آن ها را در ارث شریک کند.
6 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن»، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند!
7 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.
8 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالی بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.
9 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپری است برای آتش جهنم.
10 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهی نکنید.
11 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهی را خاموش می کند.
12 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «امّت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.[4]
13 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه و یاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.
14 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا و تهیدستان» آن ها را در زندگی خود شریک کنید.
15 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر(ص) درباره این ها بود.
امام علی(ع) مجدداً سفارش نماز را کرد و فرمود: کاری که رضای خدا در آن است در انجام آن بکوشید.
16 - با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.
17 - امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.
18 - بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکی کنید از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
19 - کارهای خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود بپرهیزید: «تعاونوا علی البرّ و التقوی.....»
20 - از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوا اللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُ العِقاب.»
خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع می کنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را بر شما می خوانم.[5]
در آخر این وصیت در کافی آمده است که پس از پایان وصیت حضرت پیوسته می گفت: «لا إله إلاّ اللَّه» تا وقتی که روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست.[6]
[2] . کافی، ج 7، ص 51؛ نهج البلاغه، نامه 47؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 120؛ اسد الغابه، ج 4؛ مسعودی مروج الذهب، ج 2، ص 425؛ تحف العقول، ص 197؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 142؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 85 و بحار الانوار، ج 42، ص 248.
[3] . در نهج البلاغه دارد: «مراقب باشید که مبادا یتیمان در اثر رسیدگی نکردن شما از بین بروند» (ولا یضیعوا بحضرتکم).
[4] . در بعضی از نسخ: «اللَّه اللَّه فی ذریة نبیکم» دارد.
[5] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 24.
[6] . همان.
@madresehtalim

حضرت علی بعد از ضربت خوردنشان در خصوص امام حسن و امام حسین وصیت نامه‌ای دارند، در فراز اول این وصیت نامه فرمودند شما را وصیت می‌کنم به تقوای الهی .

سبت به بخش وصیت و سفارش مولی امیر المؤمنین علیه السلام . که هرگز #تقوای الهی را از یاد نبرید،کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.
در همین کانال و کانل های پشیبان، مطالبی داشتیم برای یاد آوری آن ها، از لینگ ها استفاده کنید .
1⃣اولی در عنوان تبلیغات بود: که اشاره به کلام بزرگان داشت.
https://eitaa.com/madresehtalim/17
2⃣دومین مورد، هم در نمونه بایدهای رفتاری با کودکان بود: که شروعش با شعر بود!
https://eitaa.com/madresehtalim/278
البته: موارد دیگری هم در کانال های پشتیبان این کانال وجود دارد از باب مثال:
اول : تقوا در قرآن کریم خیلی مورد توجه قرار گفته است .
در کانال «دانستنی هایی از قرآن»
https://eitaa.com/dastanhayghorany/30
و از برکت تقوا مطالبی داشتیم.
https://eitaa.com/dastanhayghorany/30
دوم : در کانال روایات
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/84
سوم: در کانال سخن بزرگان
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/54
چهارم : در کانال شعر مثل تمثیل داشتیم :
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/11
برای مطالعه تمثیل هم از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/124
پنجم : در کانال داستان طنز لطیفه
برای مطالعه داستان هم از لینگ استفاده کنید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/107
@madresehtalim

إحیاگر مذهب شیعه مرحوم علّامه مجلسی (رضوان اللّه علیه):

✍«إعلموا - یا إخوانی- أنّی لا آلوکم نصحاً‌ و لا أطوی عنکم کشحاً فی بیان ما ظهر لی مِن الحق و إن أرغمت منه المراغم فلا أخاف فی اللّه لومة لائم»

برادران دینی من! بدانید که من در نصیحت و خیرخواهی شما کوتاهی نمی کنم و آنچه از حق برای من ظاهر شده است را از شما پوشیده نمی دارم،گرچه عده ای را ناخوش آید؛پس در راه خداوند (و بیان دین او) از سرزنش هیچ مَلامَتگری نمی ترسم!

27ام رمضان سالروز وفات عالم و #محدث جلیل القدر، _فقیه _اهل_بیت مرحوم #علامه محمدباقر #مجلسی رحمت الله علیه

#محمد_باقر_مجلسی #حدیث #بحارالانوار
@madresehtalim:

بنام خدا (تبلیغات)

شما اینجا هستید
راهنما:
با استفاده از هر لینگ پس از دیدن قسمت مورد برای برگشت به ادامه مطلب روی فلش سمت چپ بالای صفحه کلیک کنید.
1 – مدرسه تعلیم و تربیت
https://eitaa.com/madresehtalim/16
2 - معرفی منابع پشتیبان
چون بنا بر این است که برای هر یک از آموزش ها از نمونه هایی از منابع منابع اصلی و ادبیات مختلف برخوردار باشد ما ابتداءً این منابع و ادبیات گوناگون را تفکیک کردیم و در کانال جداگانه جادادیم، سپس اسامی و مشخصات هر یک از این کانال های پشتیبان را در کانالی با عنوان «منابع معارف اسلامی» معرفی کرده ایم.
یاد آور می شود چون ممکن است بارگزاری مطالب جدید صورت گیرد و مجدداً این ارتباط برقرار شود برای محرم نشدن از مطالب اضافه شده هر از گاهی به قبلی ها هم سربزید .
با استفاده از این لینگ این منابع را مشاهده بفرمائید.
https://eitaa.com/manabe_eslami/7
و برای مطالعه تک تک کانال ها از لینگ خودش استفاده بفرمائید.
اما لینگ تک تک مجموعه منابع
1⃣قرآن
https://eitaa.com/dastanhayghorany/5
2⃣روایات و احادیث معصومان علیهم السلام
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/4
3⃣لغت، سخن و سیره بزرگان
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/6
4⃣شعر ضرب المثل تمثیل
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/6
5⃣ داستان طنز لطیفه های آموزنده
https://eitaa.com/dastan_latifeh/12
6⃣اما راهکار ارتباط با خدا را در کانال ذکر توسل مناجات عبادت پیگیر باشید.
https://eitaa.com/zekr_doa_monajat/6
7⃣ آشنائی با معصومان علیهم السلام
https://eitaa.com/masuman/73
8⃣ ویژه نامه امام زمان (عج)
https://eitaa.com/danestanyhaytamsil/4
لازم به تذکر پشیبان های آنچه تا بحال در کانال مدرسه بار گزاری شده مستقیم با لینک خاص خود فیش مربوطه قابل مشاهده است.
والسلام مرتضوی
https://eitaa.com/madresehtalim/16
@madresehtalim

بسم الله الرحمن الرحیم

دومین جمله ای امام علی علیه السلام مورد سفارش قرار دادند مسئله توجه به دین و آئین بود.
:آشنایی با مسئله دین و آموزه های دینی که در فرهنگ سازی دینی مطرح است، از اهم موضوعات معارفی است .
:چرا که بقول آیت‌الله بهجت:
خداوند انسان را طورى آفریده که مى‌تواند از راه #عبودیت و #بندگى خالص، از مقام ملائکه گام فراتر نهد و مقامات #انبیا و اولیا را کسب نماید.
و #دین برای تمامی امور جامعه برنامه‌ریزی دارد و اگر این آموزه ها نباشد نه تنها فرد، بلکه چه بسا افراد زیادی نه تنها پا به کفر می گذارند؛ بلکه می توان گفت: نسبت به امور اولیه #زندگی هم وا می مانند.

تعریف دین

ارائه ی تعریفی کامل از دین که تمام جوانب و زوایای امر را در برداشته باشد، کاری دشوار و تا حدی نا ممکن به نظر می رسد.
در کانال های مختلف پشتیبان مدرسه تعلیم و تربیت مطالب بسیاری خوبی برای این وجود دارد .
لغت
تعریف لغوی دین را با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید:
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/62
قرآن
آیات قرآنی در باره دین را با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید:
https://eitaa.com/dastanhayghorany/143
روایت
برای مشاهده روایات در باره دین را با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید:
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/88
سخن بزرگان
شعر و مثل و تمثیل
حکایت لطیفه طنز
طنزی را با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید:
https://eitaa.com/dastan_latifeh/142
خاطرهایی نیز در این جا وجود دارد در مورد مسئله اهمیت امور بهداشتی ارسال شده با با استفاده از لینگ مطالعه بفرمائید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/144
بنابر این نیاز #فرهنگ_سازی دینی بخوبی احساس می شود که را بسیاری از مردم حتی در امور زندگی عادی خود نیز دچا مشکل هستند.
نمونه طنز پیرامون مردان استثنایی را با عنوان «کلاغ» با استفاده از لینگ مطالعه بفرمایید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/146
دو لطیفه قرآنی را نیز با با استفاده از لینگ ها مطالعه بفرمائید:
https://eitaa.com/dastan_latifeh/148
https://eitaa.com/dastan_latifeh/150
کتابخانه
در این بخش ـکتابخانه ، به معرفی کتاب و مقاله ها می پردازیم که با سرج در فضای مجاری بطور مفصل پیرامون واژه ها بحث شده.
نمونه آوررده ها در فضای مجازی
1⃣ سرج مفهوم جامع دین

فهرست مندرجات
۱ - معانی لغوی دین
۲ - معنای اصطلاحی دین
۲.۱ - تعاریف اندیشمندان مسلمان‌
۲.۲ - تعاریف اندیشمندان غیر مسلمان‌
۲.۳ - نقد و بررسی تعاریف‌
آدرس مجازی « http://wikifeqh.ir › »
2⃣سرج دین داری
#دینداری و #دین گریزی - پرتال جامع علوم انسانی
آدرس مجازی «http://ensani.ir › article › »
دینداری به معنای #باورداشتن آن عقاید و تخلق به آن اخلاق و #التزام عملی به آن احکام است. البته انسان دیندار در زبان و ظاهر خویش به این دینداری اعتراف و افتخار می کند و آن ...
3⃣ سرج بایدهای دین داری
حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی، جلسه سوم.
دین یک مجموعه است که باید به همه ی آن عمل کرد/ ملاک دین داری چیست؟
4⃣سرج دین‏شناسی
چکیده نوشتار
مباحث #دین‏شناسی از مباحث مهم روزگار ماست که توجه بسیاری از متفکران اسلامی را به خود جلب نموده است.
از جمله کسانی که نظریات مهمی در این خصوص ارائه کرده است استاد #مطهری است.
بر همین اساس، نویسنده در این مقاله تلاش می‏کند تا برخی از مباحث اساسی دین شناسی را از منظر استاد مطهری بحث و بررسی نماید.
:point_left:مباحثی که در این نوشتار از آنها بحث شده است عبارتند از:
تعریف دین، منشأ دین، #قلمرو دین، کثرت دین و خاتمیت دین.
https://eitaa.com/madresehtalim

مدرسه تعلیم و تربیت:

ضمن خوش آمد گوئی به شما عزیزان دانش طلب،
به دومین بخش کلام ویژه امام علی (ع) در باره نظم و انضباط و قانون مداری که مورد آموزش مدرسه تعلیم و تربیت قرار می گیرد توجه فرمائید.
گفتنی است بخش عظیمی از دستورات و سفارشات قرآن کریم و راویات که با ادبیات مختلف بیان شده، در راستای تنظیم‌ #اندیشه و اعمال انسان است.
نمونه این مطالب این موضوعات همراه با دیگر مطالب آموزنده را، در منابع اصلی و ادبیات مختلف با استفاده از لینگ منبع خاص،دلخواه و مورد علاقه خود مطالعه بفرمائید.
:beginner:#لغت:
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/76
:beginner:#قرآن:
https://eitaa.com/dastanhayghorany/153
:beginner:#حدیث و #روایات
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/106
:beginner:#سخن بزرگان
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/78
:beginner:#شعر
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/156
:beginner:#مثل و #تمثیل
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/159
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/161
:beginner:#داستان #خاطره #لطیفه
https://eitaa.com/dastan_latifeh/310
:beginner:کتابخانه
:point_left:فهرست اقسام و انواع نظم
۱ - نظم در آفرینش
۲ - اهمیت نظم در زندگی
۳ - نظم در قرآن
۳.۱ - نظم در تکوین
۳.۲ - نظم در تشریع
۴ - نظم در روایات
۵ - موارد نظم
۵.۱ - نظم در اوقات شبانه‌روز
۵.۲ - نظم فکری
۵.۳ - نظم در مصرف
۵.۴ - نظم در امور نظامی
:point_left:این موضوعات و دیگر مطالب آموزنده در این مورد را، در منابع اصلی و ادبیات مختلف با استفاده از سرج در اینترنت مطالعه بفرمائید.
والسلام مرتضوی
https://eitaa.com/madresehtalim

 اطلاعیه:توجه توجه

بنام خدا
به میمنت روز فتح خرمشهر به اطلاع پیشتازان #آموختن #آموزه_های دینی با شیوه #آموزش «مدرسه تعلیم و تربیت» می رساند.
برای اطلاع پیدا کردن از این آموزش ها، اقدام به بار گزار «هزار موضوعی» "منابع پشتیبان، اصلی و نیز ادبیات کشوری " که به صورت همسو و الفبایی، تهیه شده و می شود، و کم کمک بار گزاری می شود،
از این رو دوستداران این منابع از هم اکنون نمونه این بارگزاری ها را مطالعه کنند.
همراه ما باشید با استفاده از لینگ های این کانال ها
1⃣#فرهنگ_موضوعی #روایات و #احادیث.
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/118
2⃣#فرهنگ_موضوعی #داستان #طنز #لطیفه
https://eitaa.com/dastan_latifeh/270
والسلام مرتضوی
@madresehtalim

مدرسه تعلیم و تربیت:

چنانچه گذشت بهترین درس مدرسه تعلیم و تربیت می تواند وصایای امام امیر المنین علی (ع) باشد. اکنون به یکی دیگر از آن سفارش ها، اشاره خواهیم نمود:
در ادامه حضرت فرمود:
همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید.
موضوع وحدت همدلی و اتحاد رمز موفقیت همه موحدان عالم بویژه مسلمانان است چنانچه در حوزه میدانی هم باره ها از جمله در قضایایای اخیر مشاهده شد و می شود.
نمونه مطالب زیر مجموعه این موضوعات همراه با مطالب بسیار آموزنده برگرفته از منابع اصلی و ادبیات مختلف با استفاده از لینگ منبع خاص،دلخواه و مورد علاقه خود مطالعه بفرمائید.
#لغت:
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/87
#قرآن:
https://eitaa.com/dastanhayghorany/155
:beginner:#حدیث و #روایات
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/199
:beginner:#سخن بزرگان
https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/85

:beginner:#شعر
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/163
:beginner:#مثل و #تمثیل
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/164
:beginner:#داستان #خاطره #لطیفه
https://eitaa.com/dastan_latifeh/288
:beginner:کتابخانه
@madresehtalim

✍امام_خمینی (رحمة‌الله‌علیه)

دامن مادر بزرگ‌ترین مدرسه‌ای است
که بچه در آنجا تربیت می‌شود.
آنچه که بچه از مادر می‌شنود؛
غیر از آن چیزی است که از معلم می‌شنود.

بچه از مادر بهتر می‌شنود تا از معلم.
در دامن مادر بهتر تربیت می‌شود تا در جوار پدر؛ تا در جوار معلم. [این] یک وظیفه انسانی است، یک وظیفه الهی است، یک امر شریف است؛
انسان درست کردن است.»
:صحیفه امام، ج ۹، ص: ۲۹۳و۲۹۴)‏

@Abdiahmadali:globe_with_meridians:
@madresehtalim

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۵
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تبلیغات کانال های اطلاع رسانی مؤسسه

توضیح و بیان مفصل وصیت نامه حضرت امیرالمؤمنی (ع) با ادبیات مختلف، همراه ما باشید در مدرسه تعلیم و تربیت کانال اطلاع رسانی ایتا

متن وصیت نامه حضرت امیرالمؤمنی (ع)

وصایای عمومی حضرت، متعدد و مختلف نقل شده است در این جا یکی از آن ها را که در اکثر کتاب های حدیثی علمای شیعه و سنی آمده است،[2] می آوریم:

این آن چیزی است که علی بن ابی طالب وصیت می کند.

علی به وحدانیت و یگانگی خدا شهادت می دهد، و اقرار می کند که محمّد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند و لو کافران کراهت داشته باشند.

همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و برای خداست، شریکی برای او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم.

ای پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش می کنم:

متن وصیت نامه امام علی (ع)

1 - هرگز تقوای الهی رااز یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.

2 - همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو و نابود می کند فساد و اختلاف است و لا حَولَ و لا قُوَّة إلّا بِاللَّهِ العلی العظیم.

3 - «ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.

4 - خدا را، خدا را! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.[3]

5 - خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوشرفتاری کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم می خواهد آن ها را در ارث شریک کند.

6 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن»، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند!

7 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.

8 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالی بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.

9 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپری است برای آتش جهنم.

10 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهی نکنید.

11 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهی را خاموش می کند.

12 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «امّت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.[4]

13 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه و یاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.

14 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا و تهیدستان» آن ها را در زندگی خود شریک کنید.

15 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر(ص) درباره این ها بود.

امام علی (ع) مجدداً سفارش نماز را کرد و فرمود: کاری که رضای خدا در آن است در انجام آن بکوشید.

16 - با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.

17 - امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.

18 - بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکی کنید از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

19 - کارهای خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود بپرهیزید: «تعاونوا علی البرّ و التقوی.....»

20 - از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوا اللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُ العِقاب.»

خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع می کنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را بر شما می خوانم.[5]

در آخر این وصیت در کافی آمده است که پس از پایان وصیت حضرت پیوسته می گفت: «لا إله إلاّ اللَّه» تا وقتی که روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست.[6]

در نهج البلاغه است که در پایان وصیت، امام (ع) فرزندان خود را مخاطب ساخت و به آن ها فرمود:

«یا بنی عَبدُ المطّلب لا یلفِینَّکم تَخُوضونَ دِماءَ المُسلمینَ خُوضاً تَقولون: قُتِلَ أمیرُ المؤمنین! ألا لا یقْتُلُنَّ بی إلاّ قاتلی، اُنظروا إذا اَنا مُتُّ مِن ضَربَتِهِ هذهِ فَاضربوهُ ضَربَةً، لا یمثَّل بالرَّجُلِ فإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللَّه(ص) یقول: إیاکم والمُثلة و لو بِالکلْبِ العَقور؛

ای فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را که در خون مسلمانان فرو روید و دست به کشتار بزنید به بهانه این که بگویید امیرالمؤمنین کشته شده و بدانید که در برابر من جز کشنده من کسی نباید کشته شود، نگاه کنید چون من از ضربت او از دنیا رفتم به او یک ضربت بزنید و او را مُثله نکنید که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: «از مُثله کردن بپرهیزید اگر چه به سگ گزنده و هار باشد».»[7]

[1] . شرح نهج البلاغه خوئی، شرح نامه 24 . [2] . کافی، ج 7، ص 51؛ نهج البلاغه، نامه 47؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 120؛ اسد الغابه، ج 4؛ مسعودی مروج الذهب، ج 2، ص 425؛ تحف العقول، ص 197؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 142؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 85 و بحار الانوار، ج 42، ص 248.

[3] . در نهج البلاغه دارد: «مراقب باشید که مبادا یتیمان در اثر رسیدگی نکردن شما از بین بروند» (ولا یضیعوا بحضرتکم).

[4] . در بعضی از نسخ: «اللَّه اللَّه فی ذریة نبیکم» دارد.

[5] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 24.

[6] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 24.

[7] . نهج البلاغه، نامه 47.

برچسب ها:

  • وصیت نامه امام علی (ع)x
  • سفارش به تقوا و نظم در کارهاx
  • سفارش توجه به قرآنx
  • سفارش به صله رحم و ایتامx
  • سفارش به صله رحم همسایگان و ایتامx
  • سفارش به نماز و حجx
  • سفارش به نیک رفتار ی با مردمx
  • متن وصیت نامه حضرت امیرالمؤمنین (ع)x
  • تبلیغات کانال های اطلاع رسانی مؤسسهx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۰:۱۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ضمن عرض تبریک به مناسبت ماه مبارک رمضان

بشارت به دوستداران قرآن و دعا و مناجات اضافه از کانال ایتائی «@madresehtalim» دو کانال ایتایی بدین منظور تنظیم شده لطفاً همراه ما باشید 1 - دانستنی هایی از قرآن 2- دانستنی هایی از ذکر دعا مناجات توسل و عبادت.

انشاء الله با مراجعه به این کانال مطالب مناسبی را دریافت خواهید کرد.

معرفی دعای افتتاح

دعای افتتاح دعایی است که محمد بن عثمان عمری از نایبان خاص امام زمان(عج) آن را نقل کرده است. شیعیان این دعا را در شب‌های ماه رمضان می‌خوانند. مشتمل بر مضامین عالی خداشناسی است و عده‌ای از علما بر این دعا شرح نوشته‌اند. فراز آخر این دعا به چند امر اشاره دارد: اظهار علاقه به دولت اسلامی در پرتو ظهور امام مهدی(عج)، بیان هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما در قبال آن.

سند دعای افتتاح

دعای افتتاح را سیدبن طاووس در اقبال الاعمال،[۱]شیخ طوسی در مصباح المتهجد،[۲] کفعمی در مصباح[۳] و البلد الامین،[۴] مجلسی در زاد المعاد[۵] و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان،[۶] نقل کرده‌اند. راوی این دعا محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان امام زمان(عج) است. «گرچه این دعا بحسب ظاهر از امام معصوم (علیه‌السلام) نقل نشده است لکن با توجه به این که ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری از نوّاب خاص حضرت بقیة اللّه(عج) بوده و به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم سید بن طاووس، می‌توان اطمینان پیدا کرد که این دعا از ناحیه مبارکه امام عصر(عج) و یا از سایر معصومین (علیهم السّلام) به دست ایشان رسیده باشد.»[۷]

سبب نامگذاری دعای افتتاح

نام این دعا، «افتتاح» است. زیرا، این دعا با حمد و ثنای الهی این‌گونه آغاز می‌شود: «اللهم انی افتتح الثناء بحمدک: بار خدایا من ثنای تو را با حمدت آغاز می‌کنم».[۸]

ثواب و زمان قرائت دعای افتتاح

علامه مجلسی در کتاب زاد المعاد[۹] آورده است: به سند معتبر، از حضرت صاحب الامر(عج) منقول است که آن حضرت به شیعیان خود نوشتند که در هر شب ماه رمضان این دعا (دعای افتتاح) را بخوانند که دعای این ماه را ملائکه می‌شنوند و برای صاحب آن استغفار می‌کنند.

شرح ها

  • شیخ شهاب الدین محمدبن موسی بزچلوئی اراکی (م ۱۳۱۳ ق) از شاگردان حکیم سبزواری بر دعای افتتاح شرح نوشته است. شرح او از سوی انجمن تبلیغات اسلامی تهران (۱۳۲۴ش) منتشر شده است.

  • بیان حقیقت در شرح دعای افتتاح؛ به قلم احمد زمردیان شیرازی که بارها منتشر شده است.

  • بر درگاه دوست؛ این کتاب شرح فرازهایی از دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی است. و برگرفته از سخنرانی‌های محمدتقی مصباح یزدی در درس اخلاق است.

  • تأملات فی دعاء الافتتاح؛ نویسنده این کتاب محمد تقی مدرسی است.

  • ترجمه و شرح دعای افتتاح؛ کتابی است از محمد رضا مهدوی کنی، که به ترجمه و شرح این دعا پرداخته است.

  • دعای افتتاح (شرح و ترجمه‌)؛ به‌قلم حمیدرضا مستفید

  • درسهای از دعای افتتاح؛ عبدالحسین طالعی

مضامین دعای افتتاح

دعای افتتاح با حمد و ستایش الهی شروع می‌شود و سپس به؛ انتخاب راه صحیح و تأیید الهی، رحمت و غضب حکیمانه الهی، لزوم خوف و رجاء، توفیق عبادت منتّی الهی بر بنده، گناه بنده و دوام فیض الهی، یادآوری نعمت‌های خدا، بقای نعمت‌ها به دست خدا و لزوم تفکر در نعمت‌های خدا می‌پردازد.

در فرازهای دیگر به حکمت تأخیر در استجابت دعا، تکبّر و بی‌توجهّی انسان نسبت به خدا، ارزش انس و مناجات با خدا و به درهای همیشه گشوده رحمت الهی اشاره می‌کند و می‌گوید: خداوند هیچ گاه بنده‌اش را از خود طرد نمی‌کند و درِ رحمت خود بر او نمی‌بندد و او را نومید نمی‌سازد.

فقرات پایانی دعای افتتاح که بر آن بسیار تأکید شده درباره اظهار علاقه نسبت به دولت اسلامی است که در پرتو ظهور حضرت ولی عصر(عج) برقرار خواهد شد. در ضمن جملات این فقره از دعا، هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما نسبت به آن نیز بیان شده است. و به ضرورت پند گرفتن از امّتهای گذشته، و اینکه پیامبر(ص) و ائمه(علیهم السلام) با ارزشترین نعمتها هستند تاکید شده است.

متن و ترجمه دعای افتتاح

اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِکَ فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَ أَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی فَکَمْ یَا إِلَهِی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ [غُمُومٍ‏] قَدْ کَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا. 

خدایا،من با سپاس تو ستایش را آغاز مى‏کنم و تویى که با کرمت به‏ سوى درستى توجّه دهى،و یقین دارم که در جاى عفو و رحمت مهربان‏ترین مهربانانى. و در جایگاه مجازات و انتقام،سخت‏ترین کیفرکننده‏اى،و در موضع بزرگ‏منشى‏ و عظمت بزرگ‏ترین جبّارى،خدایا در خواندنت،و در درخواست از حضرتت به من اذن دادى،پس اى شنوا بشنو ستودنم را، و اى مهربان اجابت کن دعایم را،و اى آمرزنده بیامرز لغزشم را،اى خداى من چه بسیار سختیهاى که گره گشودى،و اندوهها که برطرف کردى،و لغزشها که آمرزیدى،و رحمت که گستردى،و زنجیر بلا که باز کردى،سپاس‏ خداى را که همسر و فرزندى برنگرفته،و در فرمانروایى شریکى برایش نیست،و سرپرستى از روى‏ ناتوانى نداشته است،و او را بزرگ شمار بسیار بزرگ.

الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکِهِ وَ لا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا شَرِیکَ لَهُ فِی خَلْقِهِ وَ لا شَبِیهَ [شِبْهَ‏] لَهُ فِی عَظَمَتِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذِی لا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ وَ لا تَزِیدُهُ [یَزِیدُهُ‏] کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ کَرَما إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلا مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَةٍ وَ غِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ. 

سپاس خداى را با همه ستودنیهایش،بر تمام نعمتهایش،سپاس خداى را که در فرمانروایى رقیبى ندارد،و براى او در کارش نزاع‏کننده‏اى نیست،سپاس خداى را که در آفرینش‏ شریکى ندارد،و در بزرگى شبیهى براى او نیست.سپاس خداى را که فرمان و سپاسش در آفریدگان جارى است‏ و بزرگوارى‏اش با کرمش آشکار است،و دست لطفش به سخاوت گشوده،خدایى گنجینه‏هایش نقصان نپذیرد،و بخشش بسیارش جز جود و کرم بر او نیفزاید،همانا او عزیز و بسیار بخشنده است،خدایا اندک از بسیار از تو درخواست مى‏کنم، با نیاز شدیدى که مرا به آن است،و بى‏نیازى تو از ان دیرینه است،و آن اندک نزد من بسیار است،و براى تو هموار و آسان.

اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَکَ عَلَى [عَنْ‏] قَبِیحِ عَمَلِی وَ حِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ [کَبِیرِ] جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَایَ [خَطَئِی‏] وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَرَیْتَنِی مِنْ قُدْرَتِکَ وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِنا وَ أَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ [بِهِ‏] إِلَیْکَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی [عَلَیَ‏] عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى [مُؤَمَّلا] کَرِیما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ، 

خدایا بخششت از گناهم،و گذشتت از خطایم،و چشم‏پوشى‏ات از تجاوزم،و پرده‏افکنى‏ات‏ بر کردار زشتم،و بردبارى‏ات از فراوانى جرمم از آنچه که از خطا و گناه عمدى‏ام بود مرا به طمع انداخت،که از درگاهت چیزى را که شایسته آن از سوى تو نیستم درخواست کنم،آنچه که از رحمتت نصیبم نمودى‏ و از قدرتت نشانم دادى،و از اجابتت به من شناساندى،پس بر آن شدم که با اطمینان بخوانمت،و با انس و میل بدون ترس‏ و هراس از تو درخواست مى‏کنم،و در انچه به خاطر آن قصد پیشگاه تو نمودم از تو ناز جویم،اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد،از روى‏ نادانى بر تو عتاب ورزیدم،با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد،چه تو به سرانجام امور آگاهى،پس هیچ‏ مولاى کریمى را بر بنده پستى،شکیباتر از تو بر خود ندیدم،اى پروردگار من،تو مرا مى‏خوانى،و من از تو روى مى‏گردانم، و با من دوستى مى‏ورزى و من با تو دشمنى مى‏کنم،به من محبّت مى‏نماى و از تو نمى‏پذیرم،گویا مرا بر تو منّت است،

فَلَمْ [ثُمَّ لَمْ‏] یَمْنَعْکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَیَّانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَ هُوَ قَادِرٌ [الْقَادِرُ] عَلَى مَا یُرِیدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْخَلْقِ بَاسِطِ الرِّزْقِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ الْفَضْلِ [وَ التَّفَضُّلِ‏] وَ الْإِنْعَامِ [الْإِحْسَانِ‏] الَّذِی بَعُدَ فَلا یُرَى وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَى تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَ لا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ وَ لا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ. 

و با همه اینها چیزى تو را باز نمى‏دارد از رحمت و احسان بر من،و تفضّل به جود و کرمت بر این بنده،بر بنده نادانت رحم کن،و با فزونى احسانت بر او جود آور،زیرا تو بخشنده کریمى، سپاس خداى را خداى مالک سلطنت،روان‏کننده کشتى،تسخیرکننده بادها،شکافنده سپیده،حکمفرماى روز جزاء پروردگار جهانیان.سپاس خداى را بر بردبارى‏اش پس از دانشش به نافرمانى بنده،و سپاس خداى را بر عفوش پس از قدرتش بر عقاب،و و سپاس خداى را بر طول بردبارى‏اش در وقت خشم،و حال آنکه او بر آنچه بخواهد تواناست.سپاس خداى را که آفریننده آفریدگان‏ گسترنده روزى،شکافنده سپیده،داراى عظمت و بزرگوارى و احسان و نعمت‏بخشى است‏ خدایى که از دیدگان دور است پس دیده نمى‏شود،و به جانها نزدیک است پس شاهد گفتگوهاى پنهان است،فرخنده و برتر است.سپاس خداى را که ستیزه‏جویى‏ ندارد تا با او برابرى نماید،و شبیهى ندارد که هم شکل او باشد،و پشتیبانى ندارد که او را یارى کند،با عزّتش همه عزیزان را مقهور ساخته‏ و در برابر عظمتش بزرگان فروتن گشته‏اند،پس با قدرتش به هرچه خواهد رسد،

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَةٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلا أُجَازِیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفَانِی وَ بَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِدا وَ أَذْکُرُهُ مُسَبِّحا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا یُهْتَکُ حِجَابُهُ وَ لا یُغْلَقُ بَابُهُ وَ لا یُرَدُّ سَائِلُهُ وَ لا یُخَیَّبُ [یَخِیبُ‏] آمِلُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُؤْمِنُ الْخَائِفِینَ وَ یُنَجِّی [یُنْجِی‏] الصَّالِحِینَ [الصَّادِقِینَ‏] وَ یَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یَضَعُ الْمُسْتَکْبِرِینَ وَ یُهْلِکُ مُلُوکا وَ یَسْتَخْلِفُ آخَرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ مُبِیرِ الظَّالِمِینَ مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ نَکَالِ الظَّالِمِینَ صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ مَوْضِعِ حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمَاءُ وَ سُکَّانُهَا وَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ عُمَّارُهَا وَ تَمُوجُ الْبِحَارُ وَ مَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا. 

سپاس خداى را که اجابتم مى‏کند آنگاه که‏ صدایش مى‏زنم،و هر زشتى را بر من مى‏پوشاند و من از او نافرمانى مى‏کنم،و او نعمتش را بر من بزرگ مى‏گرداند،پس من او را شکر نمى‏کنم،چه بسیار موهبتهاى گوارایى که به من عطا فرمود،و حوادث وحشتناکى که مرا از آسیب آنها کفایت نمود،و چه بسیار خرّمى دلنشینى که به من نمایاند، او را سپاس‏گویان ستایش مى‏کنم،و تسبیح‏گویان یادیش مى‏کنم،سپاس خداى را که پرده‏اش دریده نگردد،و در رحمتش بسته نشود، و پرسنده‏اش ردّ نگردد،و آرزومندش نومید نشود.سپاس خداى را که هراسندگان را ایمنى بخشد،و شایستگان را نجات دهد،و ناتوان شمردگان را به رفعت رساند،و متکبّران را به خاک اندازد و پادشاهانى را نابود نماید، و دیگران را جانشین آنان سازد،سپاس خداى را که درهم شکننده گردنکشان،نابودکننده ستمکاران،دریابنده گریختگان،کیفردهنده‏ ستمگران،فریادرس دادجویان،حاجت‏بخش خواهندگان،تکیه‏گاه مؤمنان است.سپاس خداى‏ را که از خشیتش آسمان و ساکنانش غرّش کنند،و زمین و آباد کنندگانش بلرزند،و دریاها و هرکه در اعماقش شناور است موج زنند.

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لا یُرْزَقُ وَ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ وَ یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَمِینِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ حَبِیبِکَ وَ خِیَرَتِکَ [خَلِیلِکَ‏] مِنْ خَلْقِکَ وَ حَافِظِ سِرِّکَ وَ مُبَلِّغِ رِسَالاتِکَ أَفْضَلَ وَ أَحْسَنَ وَ أَجْمَلَ وَ أَکْمَلَ وَ أَزْکَى وَ أَنْمَى وَ أَطْیَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَسْنَى وَ أَکْثَرَ [أَکْبَرَ] مَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ تَحَنَّنْتَ وَ سَلَّمْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ [خَلْقِکَ‏] وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ صِفْوَتِکَ وَ أَهْلِ الْکَرَامَةِ عَلَیْکَ مِنْ خَلْقِکَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، 

سپاس خداى را که ما را به شناخت خویش هدایت فرمود و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود هرگز هدایت نمى‏شدیم‏ سپاس خداى را که مى‏آفریند و خود آفریده نشده،و روزى مى‏دهد،و خود روزى داده نمى‏شود و مى‏خوراند و خود خورانده نمى‏شود و زنده‏ها را مى‏میراند،و مردگان را زنده مى‏کند،و اوست زنده‏اى که هرگز نمى‏میرد،خیر تنها به دست اوست،و او بر هر چیز تواناست. خدایا درود فرست بر محمّد بنده و فرستاده‏ات و امین و یار صمیمى و محبوب،و برگزیده‏ات‏ و حافظ راز و رساننده پیامهایت،درودى برترین و بهترین و زیباترین‏ و کامل‏ترین و پاکیزه‏ترین و پر نماترین و دلپسندترین و پاک‏ترین و بلندترین و بیشترین درودى که فرستادى و برکت دادى و ترحم نمودى‏ و مهر ورزیدى،و سلام دادى بر یکى از بندگان و پیامبران و رسولان و برگزیدگان و اهل‏ کرامت از خلقت.خدایا درود فرست بر على امیر المؤمنان،و جانشین‏ فرستاده پروردگار جهانیان،

عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ وَ أَخِی رَسُولِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ وَ آیَتِکَ الْکُبْرَى وَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ [الزَّهْرَاءِ] سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَ إِمَامَیِ الْهُدَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ صَلِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ حُجَجِکَ عَلَى عِبَادِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلادِکَ صَلاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ [وَ احْفُفْهُ‏] بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَى کِتَابِکَ وَ الْقَائِمَ بِدِینِکَ اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنا یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئا. 

بنده و ولیّت و برادر رسولت،و حجّتت بر بندگان،و نشانه بزرگ‏ترت،و خبر عظیم،و درود فرست بر صدیقه طاهره فاطمه زهرا سرور زنان‏ جهانیان،و درود فرست بر دو فرزندزاده پیامبر رحمت،و دو پیشواى هدایت،حسن و حسین،دو سرور جوانان اهل بهشت،و درود فرست بر امامان مسلمانان،على بن الحسین و محمّد بن على،و جعفر بن محمّد،و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد،و حسن‏ بن على،و یادگار شایسته هدایتگر حضرت مهدى،حجّتهاى تو بر بندگان،و امینهاى تو در سرزمینهایت‏ درودى بسیار و همیشگى.خدایا درود فرست بر ولى امرت،آن قائم آرزو شده،و دادگستر مورد انتظار، واو را در حمایت فرشتگان مقرّبت قرار ده،و به روح القدس تأییدش کن اى پروردگار جهانیان.خدایا او را دعوت‏کننده به کتابت،و قیام‏کننده به آئینت قرار ده،او را جانشین خود روى زمین گردان،چنان‏که پاکان پیش از او را جانشین خویش‏ قرار دادى،دینى را که برایش پسندیده‏اى به دست او پابرجا بدار،و ترسش را به امنیت بازگردان،تا با اخلاص کامل‏ تو را بپرستد.

اللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا یَسِیرا وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانا نَصِیرا اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتَّى لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ . 

خدایا عزیزش بدار،و به دیگران توسط او عزّت بده و یارى‏اش کن.و به دیگران از سوى او یارى ده یارى‏اش ده‏ یارى پیروزمندانه و بر پیروزیش با پیروزى آسان،و از پیش خود براى او سلطنتى پیروزى آفرین قرار ده.خدایا به وسیله او دینت و روش‏ پیامبرت را آشکار کن،تا چیزى از حق،از ترس احدى از مردم پنهان نماند.خدایا به سوى تو مشتاقیم‏ براى یافتن دولت کریمه‏اى که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانى،و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازى، و ما را در آن دولت از دعوت‏کنندگان به سوى طاعتت،و رهبران به سوى راهت قرار دهى،و کرامت دنیا و آخرت را از برکت آن‏ روزیمان فرمایى.

اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ کَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا [مَغْرَمِنَا] وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ یَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُکَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَ أَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا وَ أَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا وَ اهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ انْصُرْنَا بِهِ عَلَى عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ [الْخَلْقِ‏] آمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، 

خدایا آنچه از حق به ما شناساندى تاب تحملش را نیز عنایت کن،و آنچه را دررسیدن به آن کوتاهى کردیم،ما را به آن برسان،خدایا پریشانى‏ ما را به یارى او جمع کن،و پراکندگى ما را به او وحدت بخش،و گسیختگى ما را با او پیوند ده،و اندک ما را به او زیاد فرما،و ذلّت ما را به او عزّت ده‏ و تنگدستى ما را به او توانگرى بخش،و بدهى ما را از برکت او ادا کن،و فقر ما را به مدد او جبران فرما،و جدایى و دودستگى ما را به او برطرف کن،و دشوارى کار ما را به او آسان گردان،و رورى ما را به دیدار او سپید کن،و اسیران ما را به یارى او آزاد گردان،و درخواستهاى ما را به لطف او برآور،و وعده‏هاى ما را به ظهور او تحقق بخش‏ و دعایمان را به کمک او اجابت کن،و خواسته‏هایمان را به حق او عطا فرما،و ما را به یارى او به آروزهاى دنیا و آخرتمان برسان،و لطف به او بالاتر از آرزویمان‏ به ما اعطا کن،اى بهترین خواسته‏شدگان،و گشاده‏دست‏ترین بخشندگان،سینه‏هاى ما را به او شفا بخش،و کینه دلهایمان را به او برطرف‏ کن،و ما را به مدد او به حقیقت آنچه که در آن اختلاف افتاده از حق به اذن خود راهنمایى فرما،همانا تو هرکه را بخواهى به راه راست‏ هدایت مى‏کنى،و به وسیله او ما را بر دشمنان خود و دشمنان خویش یارى ده،اى معبود حق آمین.خدایا از نبود پیامبران‏ که درودهاى تو بر او و خاندانش و از ناپیدایى مولایمان،و بسیارى دشمنانمان و کمى‏ نفراتمان،

وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ . 

و سختى فتنه‏ها به سویمان،و از جریان زمان بر زیانمان به درگاه تو شکوه مى‏آوریم،بر محمّد و خاندانش درود فرست‏ و ما را در برابر این همه یارى فرما به گشایشى از جانب خویش که زود برسانى،و بدحالى که برطرف کنى،و پیروزى با عزّت برایمان قرار دهى،و سلطنت حقى که‏ آشکارش فرمایى،و به رحمتى که از سویت ما را فرا گیرد،و به سلامتى کاملى که از جانبت ما را بپوشاند،اى مهربان‏ترین مهربانان.

پی نوشت:

1- یکی از دعاهایی که در هر شب از ماه رمضان تا آخر این ماه رستگاری خوانده و تکرار می‌شود، دعایی است که «محمّد بن ابی قرّه» به سند خود نقل کرده است که «ابو عمرو محمّد بن محمّد بن نصر سکونی» -رضی اللّه عنه-گفت: از «ابا بکر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی» خواستم که دعاهای ماه رمضان را که عمویش «ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعید عمری» - خداوند از او خشنود گردد و او را راضی کند می‌خواند، به من ارایه دهد. او دفتری با جلد سرخ‌رنگ به من ارایه داد و من دعاهای بسیار از روی آن نوشتم. از جمله این دعا بود، که آن را در هر شب ماه رمضان می‌خوانی، زیرا فرشتگان دعاهایی را که در این ماه خوانده می‌شود، می‌شنوند و برای دعاکننده طلب آمرزش می‌کنند، سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۳۳۲۵ ۳۲۲

2- شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۴۰۴ ۴۰۲

3- کفعمی، مصباح، ص ۷۷۳  ۷۷۰   والسلام

4- کفعمی، بلدالامین، ص۲۷۴ ۲۷۱

5- مجلسی، زادالمعاد، ۸۹۸۶

6- قمی، مفاتیح الجنان، ص ۳۲۱

7- مهدوی کنی، ترجمه و شرح دعای افتتاح، ص ۲

8- مهدوی کنی، ترجمه و شرح دعای افتتاح، ص ۲

9- مجلسی، زادالمعاد، ص ۸۶

منابع

  • مهدوی کنی، محمدرضا، ترجمه و شرح دعای افتتاح، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۶ش؛

  • ابن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، چاپ اعلمی، ۱۴۱۷ق، ۱۹۹۶م؛

  • قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش؛

  • مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد، بیروت، چاپ علاءالدین اعلمی، ۱۴۲۳ق، ۲۰۰۳م؛

  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۸م؛

  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، البلد الامین و الدرع الحصین، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۷م؛

  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، المصباح فی الادعیه و الصلوات و الزایارات، قم، موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۴ق، ۱۹۹۴م؛

  • ویکی شیعه

  • والسلام مرتضوی

  • برچسب ها:

  • ثواب و زمان قرائت دعای افتتاحx
  • سبب نامگذاری دعای افتتاحx
  • سند دعای افتتاحx
  • متن و ترجمه دعای افتتاحx
  • مضامین دعای افتتاحx
  • معرفی دعای افتتاحx

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۳۳
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

ضمن عرض تبریک سال روز ولادت امام حسین (ع)

و نیز ولادت برادر گرانقدر او حضرت ابالفضل العباس (ع)

معرفی امام حسین (ع)

 نام: حسین

پدر و مادر: امام علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه زهرا

شهرت: سید الشّهداء

کُنیه: ابا عبداللَّه

زمان و محلّ تولّد: سوّم شعبان سال 3 هجرت در مدینه

زمان و محل شهادت: روز عاشورای سال 61 ه. ق در کربلاء در سن 57 سالگی.

مرقد شریف: در کربلاء مقدّس.

دوران زندگی: در چهار بخش:

1 - عصر رسول خداصلی الله علیه وآله )حدود 6 سال(

2 - دوران ملازمت با پدر )حدود 30 سال(

3 - ملازمت با بردارش امام حسن )حدود ده سال(

4 - مدت امامت: ده سال

فرزندان امام حسین (ع )

امام حسین (علیه السلام ) داراى شش فرزند بود:

1 - على بن الحسین (امام سجّاد) کُنیه او ((ابومحمّد)) بود، مادرش ((شاه زنان )) دختر یزدگرد (سوّم ) بود.

2 - على بن الحسین (علیه السلام ) (معروف به على اکبر) که در کربلا در جریان عاشورا به شهادت رسد، مادرش ((لیلى )) دختر ابوقرة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود.

3 - جعفر بن حسین که فرزند نداشت و مادرش از قبیله قُضاعیّه بود، و جعفر در زمان حیات امام حسین (علیه السلام ) از دنیا رفت .

4 - عبداللّه ، که در روز عاشورا در آغوش پدر بود، تیرى از جانب دشمن به او اصابت کرد به طورى که سرش را از بدنش جدا نمود و به شهادت رسید.

5 - سکینه ، که مادرش ((رباب )) دختر امرء القیس بن عدى از قبیله کلبى بود.

6 - فاطمه که مادرش ((اُمّ اسحاق )) دختر طلحة بن عُبیداللّه از قبیله تَیْم بود.

مختصری از زندگانی امام حسین (ع)

فهرست ویژگی هاى آن حضرت که افزون بر 300 ویژگى است که در 30 عنوان بدین ترتیب خواهد آمد:

1 ویژگی ها و امتیازات آن حضرت از آغاز تا فرجام آفرینش 

1 در آفرینش نور وجودش .

2 نور وجودش از عالم ذر تا عالم رحم .

3 از ولادت تا دوران کودکى .

4 به هنگامه شهادت .

5 پس از شهادت .

6 منزلت او در قیامت .

7 پس از روز رستاخیز.

2 ویژگی ها، صفات ، ارزشهاى اخلاقى و عبادى آن حضرت در دوران کودکى

3 ویژگى، صفات ، ارزشهاى اخلاقى و عبادى آن حضرت در روزعاشورا.

4 الطاف خاصّ خدا بر او. 

1 نمونه هاى بى نظیر.

2 سخن خدا با او.

3 نشانه ها از برترین بندگان .

4 نشانه ها از بزرگترین مخلوق .

5 نشانه ها از بهترین موجودات .

6 نشانه ها از شایسته ترین صفات دیگر پدیده ها.

7 احترام ویژه خدا به او پیش از شهادت .

8 احترام ویژه خدا به او پس از شهادت .

5 جلوه هاى بارز از الطاف خاصّ خدا به او. 

6 خشوع دل ، محبّت عمیق قلبى و گریه با یاد و نام او. 

7 ویژگیهاى زیارت آن حضرت . 

8 در رابطه با قرآن . 

9 در رابطه با کعبه . 

1 کعبه حقیقى .

2 گرامى داشت کعبه .

3 زیارت حسین یا حجّ و عمره .

4 بیت اللّه .

10 حسین و پیام آوران خدا. 

1 حسین و آدم .

2 حسین و نوح .

3 حسین و ادریس .

4 حسین و ابراهیم .

5 حسین و اسماعیل .

6 حسین و یعقوب .

7 حسین و یوسف .

8 حسین و صالح .

9 حسین و هود.

10 حسین و شعیب .

11 حسین و ایّوب .

12 حسین و زکریّا.

13 حسین و یحیى .

14 حسین و اسماعیل ... .

15 حسین و موسى .

16 حسین و داوود.

17 حسین و سلیمان .

18 حسین و عیسى .

امام حسین (ع) پس از ولادت 

نخستین جایگاه نور وجود حسین علیه السلام پس از ولادت ، دو دست و آغوش پرمهر پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله بود.

آن حضرت در کنار درب اطاق فاطمه علیها السلام ایستاده و طلوع نور وجود حسین علیه السلام در افق جهان را انتظار مى کشید. هنگامى که جهان را به نور وجودش نورباران ساخت و براى آفریدگارش سجده کرد؛ پیامبر ندا داد که : (هان اى اسماء! فرزند ملکوتیم را بیاور ... .)

او گفت : (هنوز نظیف و آماده دیدارش نساخته ام .)

پیامبر با تعجّب فرمود: (شما او را نظیف مى کنید؟ خداوند او را نظیف و پاک و پاکیزه ساخته است .)(1)

اسماء نگریست و واقعیّت را دریافت و آن کودک ملکوتى را در پارچه اى پشمین به سوى پیامبر صلى الله علیه و آله آورد.

پیامبر حسین علیه السلام را در آغوش گرفت و متفکّرانه بر او نگریست وگریستن آغاز کرد و در حالى که آن کودک را مخاطب ساخته بود، فرمود:

(... حسین جان ! به راستى که بر من گران است ... گران .)(2)

پس از روى دست و آغوش پیامبر، گاهى شانه فرشته وحى جایگاه او بود و گاهى شانه و دوش و سینه پیامبر. پیامبر صلى الله علیه و آله گاهى او را بر روى دستان مقدّسش مى گرفت تا در برابر دیدگان نظاره گر، بوسه بارانش کند و گاهى بالا مى برد تا همه بنگرند و موقعیّت او را دریابند.

1) بحارالانوار، ج 43، ص 256، ح 34.

2) جلاء العیون ، ج 2، ص 6 و بحارالانوار، ج 43، ص 243 با اندک تفاوتى .

بر گرفته از کتاب: ویژگی های امام حسین علیه السلام

ترجمه : الخصائص الحسینیّة تألیف : آیت اللّه حاج شیخ جعفر شوشتری

فضائل امام حسین (ع)

مقدمه:

کلمه ﴿ کهیعص﴾؛ این حروف که خداوند سورۀ مریم (سلام‌الله‌ علیها) را با آن ها آغاز کرده، اخبار غیبی است که خداوند آنها را به بنده‌‏اش حضرت زکریا (علیه‌السلام) تعلیم داده است «قَالَ هَذِهِ الْحُرُوفُ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْب‏».

جریان بدین شرح است که حضرت زکریا (علیه‌السلام) از خداوند درخواست کرد تا نام‏‌های مبارک پنج تن آل عبا (علیهم‌السلام) را به او تعلیم دهد که جبرئیل (علیه‌السلام) برای تعلیم این اسماء بر او نازل شد. هر وقت حضرت زکریا (علیه‌السلام) نام‏‌های مبارک محمد، علی، زهراء و حسن (علیهم‌السلام) را می‌‏برد غم و اندوه وی بر طرف می‏‌شد، اما هرگاه نام مبارک حسین (علیه‌السلام) را می‌‏برد گریه راه گلوی او را می‏‌گرفت و نفس وی به شماره می‏‌افتاد تا اینکه روزی حضرت زکریا (علیه‌السلام) گفت: خدایا! برای چیست که هر وقت من نام آن چهار نفر را می‏‌برم غم و اندوه من برطرف می‏‌شود اما وقتی نام حسین (علیه‌السلام) را می‌‏برم چشمانم اشکبار و نفسم به شماره می‌‏افتد.

خداوند داستان شهادت امام حسین (ع) را برای زکریا (علیه‌السلام) شرح داد و فرمود:

«کهیعص»؛ (ک) یعنی کربلای امام حسین(ع)، (ه) هلاکت، (ی) یزید، (ع) عطش امام حسین و (ص) به معنای صبر است، پس از این ماجرا بود که حضرت زکریا (علیه‌السلام) به شدت تحت تأثیر قرار گرفت، «فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ زَکَرِیَّا لَمْ یُفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ وَ مَنَعَ فِیهَا النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ عَلَیْهِ وَ أَقْبَلَ عَلَى الْبُکَاءِ وَ النَّحِیب‏» (1)، هنگامی که حضرت زکریا (علیه‌السلام) این جریان را شنید مدت سه روز از مسجد خویش خارج نشد و در آن مدت اجازه ورود به احدی نداد، آنگاه مشغول گریه و زاری شد. «فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْ قِصَّتِهِ وَ قَالَ‏ کهیعص‏ فَالْکَافُ اسْمُ کَرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاکُ الْعِتْرَةِ وَ الْیَاءُ یَزِیدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَیْنِ ع وَ الْعَیْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُه‏».

(1) (کمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص: 461)

برچسب ها:

  • مختصری از زندگانی امام حسین (ع)x
  • امام حسین (ع) پس از ولادتx
  • فضائل امام حسین (ع)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۱۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

***

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه، مسئله آموز صد مدرّس شد

جایگاه بعثت پیامبر اکرم (ص)

سال روز بعثت پیامبر اکرم (ص)، روز بزرگی برای تاریخ و بشریت است. واقعه بعثت، جایگاه ویژه ای در فرهنگ مسلمانان دارد.

معنای لغوی بعثت

"بعثت، در لغت به معنی برانگیختن، برانگیزاندن، فرستادن، بیدار کردن وزنده کردن است و در اصطلاح فرستادن خدای متعال است، انسانی را به سوی بشریت تا آنان را به راه حق و حقیقت دعوت کند.

لزوم ارتباط با پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت طاهرینش (ع) 

به طوری که در آیات قرآن و احادیث اهل بیت (ع) بیان گردیده است، خداوند متعال در زمان‌های مناسب پیامبرانی را برای هدایت مردم برانگیخته و هیچ قومی را بدون راهنمای الهی وانگذاشته است و مسلم است هر موحدی برای سعادتمندی خود باید با پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت طاهرینش (ع) در ارتباط باشد تا سعادتمند گردد.

نوید بعثت پیامبر (ص)

برخی از خصوصیات و نشانه‌های ظهور آن حضرت در کتب و اخبار ادیان پیشین مطرح بوده شاهدش قضیه بحیرا راهب مسیحی است و بسیاری از اهل کتاب و اعراب مشرک نیز با آن آشنائی قبلی داشتند.

قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید:

« الَّذِینَ ءَاتَیْنَهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ‏ و کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَآءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقًا مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یعلمون» (بقره/146)

«کسانی که به ایشان کتاب (آسمانی) داده‌ایم، همان گونه که پسران خود را می‌شناسند، او (محمد) را می‌شناسند و مسلماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته می‌دارند، و خودشان هم می‌دانند.»

بعثت، انقلابی بزرگ بر ضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی

بعثت،انقلابی بزرگ بر ضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است و سزاوار منت گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است:

«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَتِهِ‏ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُّبِینٍ » (آل‌عمران/164)

«به یقین،خدا بر مؤمنان منّت نهاد (که) پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت،تا آیات خود را بر ایشان تلاوت کند و پاکشان گرداند و کتاب وحکمت به آنان بیاموزد، و قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.»

حضرت علی (ع) درباره فلسفه بعثت پیامبر خاتم (ص) می‌فرمایند:

«....خداوند سبحان، برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (ص) را مبعوث کرد؛ و از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود، نشانه‌های او شهرت داشت؛ و تولدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم روی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواسته‌های گوناگون و روش‌های متفاوت بودند؛ عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه کرده وگروهی نام‌های ارزشمند خدا را انکار وبه بت‌ها نسبت می‌دادند وبرخی به غیر خدا اشاره می‌کردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسیله پیامبر (ص) از گمراهی نجات داد وهدایت کرد واز جهالت رهایی بخشید. سپس دیدار خود را برای پیامبر (ص) برگزید وآنچه نزد خود داشت برای او پسندید واو را با کوچ دادن از دنیا گرامی داشت...»

اتفاق بزرگ حوادث لحظه بعثت

همراه اولین نزول وحی و در لحظه بعثت،حوادثی بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله می‌توان به شنیده شدن صدای ناله‌ای اشاره کرد که حضرت علی (ع) در باره آن می‌فرمایند: «صدای ناله شیطان را در هنگام نزول اولین وحی به آن حضرت شنیدم، عرض کردم یا رسول الله این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که چون از اطاعت شدن ناامید شده چنین به ناله درآمده است.»

آغاز بعثت پیامبر (ص)

آغاز بعثت در غار حرا با نزول آیاتی از سوره مبارکه علق همراه بوده است، اما در این که بعثت در چه زمانی رخ داده است، اختلاف ‌نظر وجود دارد و همین باعث اختلاف در زمان نزول قرآن نیز شده است.عده‌ای بعثت را در 27 رجب می‌دانند، برخی دیگر آنرا در  17، 18 و یا 24 ماه رمضان می پندارند و عده‌ای ربیع‌الاول را ماه مبعث برمی‌شمارند.

دانشمندان اهل سنّت برای اثبات بعثت در ماه مبارک رمضان به آیات سوره بقره، دخان و قدر استناد نموده‌اند، آنان می‌گویند در قرآن، نامی از رجب و بعثت در آن وجود ندارد. آن‌چه قرآن بر آن دلالت دارد نزول آن در ماه رمضان و شب قدر می باشد و چون بعثت پیامبر (ص)‌با نزول قرآن همراه بوده، بنابر این بعثت نیز در ماه رمضان به وقوع پیوسته است.

صاحب کتاب التمهید چنین می‌گوید:

براساس روایات اهل بیت (علیهم السلام) بعثت در ماه رجب واقع شده است، اما  قرآن به عنوان کتاب آسمانی، سه سال بعد از آن بر پیامبر نازل شده است و در این سه سال پیامبر (ص)‌دعوت مخفیانه داشتند. پس از آن دعوت علنی حضرت آغاز شد. که مقارن با آن نزول پیوسته قرآن هم آغاز گردید.

شیعه بر این باور است بعثت پیامبر (ص) طبق برخی روایات روز 27 رجب4 پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، در سن چهل سالگی آن حضرت اتفاق افتاد. مستند این سخن روایات فراوانی است که از اهل بیت (ع) به ما رسیده است.

زمانی که حضرت مانند همیشه در غار حرا واقع در کوه نور مشغول راز ونیاز با معبود خویش بود فرشته وحی از جانب پروردگار نازل می‌شود وآن حضرت را به خواندن فرا می‌خواند: ای محمد بخوان، پیامبر فرمود: چه بخوانم؟ پس جبرئیل آیاتی از قرآن را عرضه کرد:

« اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ،خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ،اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ، الَّذِى عَلَّمَ بالقلم، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ » (آیات 1- 5)

«بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از ع‍َلَق آفرید. بخوان، وپروردگار تو کریمترین است. همان کس که به وسیله قلم آموخت، آنچه را که انسان نمی‌دانست آموخت.»

بعثت نور

از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید

با نخستین حرف، قرآن کریم آمد پدید

***

صوت «اقرا باسم ربک» می رسد بر گوش جان

یا که از غار «حرا»، خُلق عظیم آمد پدید

همراه اولین نزول وحی ودر لحظه بعثت،حوادثی بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله می‌توان به شنیده شدن صدای ناله‌ای اشاره کرد که حضرت علی (ع) در باره آن می‌فرمایند:

«صدای ناله شیطان را در هنگام نزول اولین وحی به آن حضرت شنیدم، عرض کردم یا رسول الله این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که چون از اطاعت شدن ناامید شده چنین به ناله درآمده است.»

صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

خوش رحمتی است یاران، صلوات بر محمد

گوییم از دل و جان، صلوات بر محمد

***

گر مؤمنیّ و صادق، با ما شوی موافق

کوریّ هر منافق، صلوات بر محمد

همراه ما باشید در ایتا با عنوان های دانستنی هایی از معصومان علیهم السلام و مدرسه تعلیم و تربیت
@madresehtalim 

والسلام مرتضوی

برچسب ها:

  • جایگاه بعثت پیامبر اکرم (ص)x
  • بعثت. انقلابی بزرگ بر ضد جهل. گمراهی. فساد و تباهیx
  • اتفاق بزرگ حوادث لحظه بعثت پیامبر (ص)x
  • آغاز بعثت پیامبر (ص)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۳۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
بنام خدا
استفاده از دانستنی های معصومان (ع)
کم برخورداری ما از علم و دانش و پاسخگو نبودن علم های تجربی به تمامی نیازهای بشر و نیز راهکار و چگونگی آموزش رفتاری در شرایط زمانی و مکانی نیاز مبرم خدمت گذاران حوزه تعلیم و تربیت را به آشنایی با دانستنی های معصومان علیهم السلام اقتضا دارد به نمونه علمی رفتاری امام کاظم (ع) در این مورد توجه فرمائید.
شرایط زمانی زندگانی امام کاظم (ع)
امام کاظم  علیه السلام در سال ۱۷۰ هجری تا ۱۸۳ هجری بیشترین زمان آن را در زندان «هارون» به سر می‌برد. در تاریخ بعضی چهار سال و بعضی هفت سال و بعضی بیشتر نوشته اند. چرا که این کارها همه پنهانی انجام می شد و مردم از حال امام معصوم خود بی خبر بودند  یعنی پیروان و  خانواده او نمی دانستند امام کاظم (ع) در کجا و در چه شرایطی زندگی می کنند!؟
مظهر ظلمت و تاریکی تحمل دیدن نور و روشنایی را ندارد.
تنها به خاطر مقام معنوی امام (ع) و محبوبیت او نزد مردم نبود که «هارون الرشید لعنت الله علیه» او را زندانی می کرد، مخفیانه امام (ع) با مردم مطلع بود،از قیام علویان می ترسیم.
 ویژگی های لازم برای برخورد صحیح
امام  موسی کاظم علیه السلام فردی شجاع  و صریح اللهجه بود  نمونه آن :
 هارون رشید مناظراتی با حضرت دارد که در تاریخ نوشته شده است. به مناسبت روز در اینجا به یکی از مناظرات  حضرت اشاره می گردد.
 در مورد این سوال هارون :  که چرا شما را فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله می گویند و ما را نمی گویند؟
امام علیه السلام جواب داد!
اول اینکه؛  برای این جهت است که پیامبر (ص) نمی تواند با زنان ما ازدواج کند  ولی با زنان شما می‌تواند ازدواج کند،  بنابراین به ما نزدیک تر است.
دوم این که؛  با وجود فرزندان،  عمو ارث نمی برد.
سوم اینکه؛  عیسی علیه السلام در قرآن نسبتش به حضرت ابراهیم علیه السلام می رسد،  اگر چه از طرف مادر است.
دلیل چهارم اینکه،  آیه مباهله  صراحت به این قضیه دارد.
 در مناظره دیگری هارون گفت:
 من فدک شما را پس می دهم.
امام علیه السلام فرمود:
فدک در حال حاضر از شرق تا غرب به آن است و تمام ممالک اسلامی را شامل می شود.
هارون گفت:
پس برای ما چیزی باقی نمی ماند!
علت دشمنی هارون با امام کاظم علیه السلام
این دشمنی از روی علم و اطلاع بود،  یعنی می دانست امام در موضع حق است،  حق خلافت و ولایت برای این خاندان است  نه عباسیان!  این سخن را پنهانی به فرزندنش  امین و مهمون بیان کرد و گفت:
 به خاطر حکومت،  ما با این خاندان درستیز هستیم!  وگرنه خلافت و ولایت حقه این خاندان است!
والسلام مرتضوی
برچسب ها:
  • شرایط زمانی زندگانی امام کاظم (ع)x
  • ویژگی های لازم برای برخورد صحیحx
  • نمونه مناظرات امام موسی بن جعفر (ع)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۳۳
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

از جمله پیش نیاز های تعلیم و تربیت آشنایی با آیات شریفه قرآن و روایات معصومان (ع) است.

به میمنت بعثت پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله با موضوع اهمیت آشنایی با احادیث و موضوع بندی روایات معصومان علیهم السلام در خدمت دوستداران معصومان علیهم السلام هستیم.

برکات آشنائی با قرآن و احادیث و روایات معصومان علیهم السلام

از برکات مطالعه و شنیدن احادیث و روایات معصومان علیهم السلام، دستیابی،به، روانشناسی، جامعه شناسی، و نیز بدست آوردن راهکارهای بسیاری از قبیل راهکارهای اخلاقی، تربیتی و ... است

راهکار استفاده و کاربردی کردن آیات و روایات معصومان (ع)

نمونه ارائه راهکارهای اخلاقی با شیوه نقل روایات؛ که بسیار اثرگذار است.

پس از آشنائی با چگونگی موضوع بندی عنوان های اصلی و فرعی آیات قرآن و روایات و دیگر منابع. بدست آوردن راهکارهای مختلف زندگی است آسان مردد. به نمونه ای از این فعالیت توجه فرمائید:

نمونه راهکارهای اخلاقی قرآن روائی

همسو بودن احادیث با قرآن

احادیث معصومان (ع) معمولا همسوی با قرآن هستند. به نمونه ای از این همسویی توجه بفرمائید :

 در حدیث شریف نیز آمده است:

عن علیّ علیه السّلام: التّوبة تطهّر القلوب و تغسّل الذّنوب.

الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى         489    148

توبه دل ها را پاک و گناهان را می شوید

شیوه تبدیل سیئات به حسنات (گرفتن خوبی، عوض بدی)

در قرآن علاوه بر آیه : إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏

سورة هود آیة 114

البته حسنات و نکوکاری ها، سیّئات و بدکاری ها را نابود مى‏سازد

می فرماید : نیکی و انجام کار  نیک باعث تبدیل شدن کار های زشت به حسنه و کار خوب می گردد

ِإِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما فرقان آیه 70

مگر آن کسانى که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جاى آرند، پس خدا گناهان آنها را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است‏

غفران الهى به نحوى است که از نامه عمل محو می کند و از نظر ملائکه می برد حتى از خود بنده هم فراموش می شود که احدى جز ذات مقدس او اطلاعى ندارد بلکه بجاى معاصى در نامه عمل حسنات ثبت می شود

بنابراین تبدیل سیّئات بحسنات تبدیل گرفتارى ها و ظلمت هاى زندگى است به امنیت و خوشى و خوشبختى و نور.

نمونه تهیه موضوع فرعی برای آیات و روایات

اهمیت انجام کار نیک و نیکی کردن

ابزار و اسباب جابجایی بدی ها به خوبی

هدف از نیکی به دیگران !

چرا به دیگران کمک کنیم؟

برکات و پاداش نیکی به دیگران چیست؟

چه نیازی به انجام کارد نیت داریم؟

کاربرد موضوع بندی قرآن و روایات

گفتنی است بر اثر آشنایی با روایات وآیات قرآن این توان برای شما به وجود می آید که بتوانید قلم در دست گرفته تمرین مقاله نویسی کنید طرح های مختلف بدهید و حتی محتوای فیلم و سریال تهیه کنید و....

از باب مثال : با همین محتوای مسئله نیکی کردن به دیگران را با ضمیمه کردن آنچه راجع به بدی نسبت به دیگران می دانید؛ می ‌توان سریالی برای نشان دادن کارهای منفی و مثبت تهیه کنید مثل سریال ترکیه ای که در یک طرف فردی کار نیک انجام می داد و از سوی دیگر شخصی کار زشت و بدی خیانت و این قبیل کارها را انجام می داد.

ما با آموزه های دینی که داریم می توانیم محتوای صدها مثل این سریال بسیار آموزنده را با داستان های تاریخی خاطرات و زندگی نامه های مردم، بزرگان، انبیاء الهی، خلفای جور و.... با محوریت قرآن و عترت تهیه کنیم.

و نیز می توان طرح راهکار اقتصادی در امور خیر را با شفاف سازی داشته های مالی؛ فعلی و معرفی درآمدها و هزینه های جاری، به اطلاع مردم در اقصی نقاط کشور رسانده و بدین نحو. وسیله تشویق مردم را به نیکوکاری و انجام امداد های مالی جانی، قلمی و غیره قرار دهیم. یاد آور می شود چشم انداز این گفتار را در ایتا دانستنی هایی از روایات و احادیث معصومان (ع) مطالعه بفرمائید

برای سلامتی امام زمان (عج) صلوات

والسلام مرتضوی

برچسب:

  • برکات آشنائی با قرآن و احادیث و روایات معصومان علیهم السلامx
  • راهکار استفاده و کاربردی کردن آیات و روایات معصومان (ع)x
  • همسو بودن احادیث با قرآنx
  • نمونه تهیه موضوع فرعی برای آیات و روایاتx
  • کاربرد موضوع بندی قرآن و روایاتx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۲۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

سرآغاز علم و دانش و استادی خداست

این روزها سخن از امام علی علیه السلام بسیار است و نیز مداحی و مدیحه سرایی شعرخوانی و فضیلت گویی آن حضرت زیاد به چشم می‌خورد و به گوش می شنویم. مهم دقت و تیزبینی در اصل این واقعه است. که ما به طور خلاصه به گوشه‌ای از این قضیه اشاره خواهیم داشت و بقول معروف: در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

جایگاه استادی و معلمی

سرمنشأ مسئله علم و دانش استادی و شاگردی برگشت به پروردگار متعال است.

إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ سوره نحل آیه: 74.

سپس انبیا هستند که از این علم خداوند مستقیماً برخوردار می شوند «علم لدنی» 

چنانچه در پیامبر اکرم (ص) نقل شده: أدّبنی ربی فأحسن تأدیبی؛ پروردگارم مرا تأدیب کرد و نیکو تأدیب کرد.» (مجلسی: 1403: 16 / 210)

و دیگر برخورداران از این علم با واسطه جانشینان آنها هستند. از این رو می بینیم؛ داستان « رد شمس» امام علی علیه السلام اتفاق می افتد و مرتب در  فضیلت گویی آن حضرت، تکرار می‌شود. و از این قبیل است دیگر معجزات و کرامت هایی که از انبیا و اولیای الهی دیده شده و دیده می شود.

همین گونه است؛ استادی و آموزش که خداوند اولین آموزکار است و ...

اما نسبت به استادی حضرت امام علی علیه السلام سخن گفتن دشوار است بطوری که حتی غیر مسلمانان در آن مبهوت مانده اند و او را ستوده اند، اگر بخواهیم از باب تیمن و تبرک مطلبی گفته باشیم « که متآسفانه غفلت مسلمانان و هوشیاری دشمن علتی برای عقب افتادگی مسلمان ها شده» کافی است، اشاره به عنوان حکایت آموزش دیده این مکتب یعنی سلمان فارسی و تعجب ابوذر غفاری از انجام کارهای خارق العاده او داستان معروف است اگر نشنیده اید، پی گیر باشید.

نقش معلم و استاد و مربیان در جامعه

حال که جایگاه استادی و ریشه آن روشن شد، بد نیست اشاره ای هم به نقش معلم و استاد و مربیان عزیز در جامعه داشته باشیم.!

وقتی می بینیم استاد « عمر بن عبدالعزیز» با به کارگیری شیوه درست؛ توانست تلاش دیرینه دشمن را برای بدنام کردن امام علی علیه السلام خنثی کند، دیگر اطاله سخن در این مورد دیگر ضرورتی ندارد.

فقط در اینجا به دو پیام (یکی برای استادان گرانقدر و دیگری برای دانش آموزان و دانشجویان عزیز) اشاره می کنیم.

1 - الف: استادان عزیز و گرانقدر؛ ما، نباید از جایگاه خود به خاطر بعضی از اغراض مادی پائین بیائیم و تلاش کنیم با خود آگاهی، مجهز به پیش نیاز های استادی شده تا با هدف نقش آفرینی در جامعه به میدان آمده و شجاعانه پیش رویم تا خداوند جایگاه ما را متعالی گرداند. از این رو هم بگوئیم و بنویسیم و نیز با تربیت خود و دیگران از فرصت استفاده بهینه کرده تا فرزندانی بالنسبه، چون امام علی (ع) به جامعه تحویل دهیم (چرا که: لایقاس بآل محمد احد من هذه الائمة) آری امام علی (ع) در دامان پیامبر اکرم (ص) تربیت شد و این حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بودند که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) را پرورش دادند و با این تلاش خود؛ نام آنان در عالم به نیکی باقی مانده و تا قیامت باقی خواهد ماند.

ب : پیام دیگر اینکه دقت کنیم خدای ناکرده به دست ما حق الناسی ضایع نشود، چرا که پاسخگوی آن در پل صراط و موقع حساب، بسیار گران تمام خواهد شد.

2 - پیامی برای شاگردان این مکتب، که سعی کنیم حرف شنو خوبی بوده، تا از علم دانش امام علی (ع) استفاده نمائیم، تا چون گذشتگان گرفتار نباشیم و این را در نظر داشته باشیم که اگر در وظیفه خود سستی کنیم آینده گان بر ما نخواهند بخشند. با آرزوی موفقیت برای شما.

یاد آوری : جهت مطالعه بیشتر راجع به معصومان (ع) به وب سایت «فرهنگ سازان حجة بن الحسن (عج) » مراجعه بفرمائید.

و جهت مشاهد چشم انداز فعالیت های مؤسسه و تک واژه های آموزشی به این آدرس مراجعه شود.

کانال : https://eitaa.com/madresehtalim

والسلام مرتضوی

برچسب ها:

  • جایگاه استادی و معلمیx
  • نقش معلم و استاد و مربیان در جامعهx
  • سرآغاز علم و دانش و استادی خداست
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۰۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشاپیش عیدتان مبارک باد

بحث ادب از میان بحث های اخلاقی تربیتی؛ شاخه و برگ های زیادی دارد. از بیان مکارم اخلاقی و چگونگی برخورداری از آن گرفته، تا بیان رذائل اخلاقی و شیوه مبارزه با آنها. مصداق های آن نیز مختلف است از جمله تربیت و ادب فرزند و دانش آموز و ...

اما در اهمیت برخورداری فرزند و دانش آموز از ادب که با تربیت صحیح امکان پذیر است. باید گفت همان طوری که باید برای مؤدب بودن آنها تلاش کرد، باید با پیش نیازهای آموزش و پرورش بخش؛ مربی و استاد، نیز آشنا باشیم تا از افراط و تفریط در این مورد نیز پرهیز شود و خدای ناکرده تاریخ ... تکرار نشود.!

از این رو یکی از این باید ها و نباید ها آشنایی با روانشناسی کودک است که مسئولان تربیتی و مربیان عزیز لازم است بیشتر توجه فرمایند.

گفته نشود در حدیث آمده است: «الولد سید سبع سنین» پس باید با بچه با ملایمت رفتار شود؟

پاسخ اینکه: تمام آموزش ها؛ حد و مرزی دارد. اینکه ما بگوییم فرزند را باید آزاد گذاشت هر کاری دلش می خواهد بکند و هر چه می خواهد بگوید! این سخن، برداشت اشتباه از روایت است.چرا که هیچ صاحب عقلی اجازه نمی دهد پدر و مادر بازیچه دست فرزند باشد.

قبل از نمونه سرزنش روایی این عمل، بنحو اشاره این تذکر لازم است که علاوه بر عاق والدین عاق فرزند نیز داریم.

در روایتی از امام حسن عسگری علیه السلام آمده:

بی باکی و دریدگی فرزند نسبت به پدر خویش در کودکی در بزرگی او را به نافرمانی نارضایتی پدر می‌کشاند.  بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۳۷۷

جُرأةُ الوَلَدِ عَلى والِدِهِ فی صِغَرِهِ تَدعُو إلَى العُقوقِ فی کِبَرِهِ؛

گستاخى فرزند بر پدر خود در خُردى، به عاقّ او در بزرگى انجامد.

این روایت گویایی وجود داشتن حد و مرز حتی برای ملایمت و نرمی است حتی در مورد فرزند کوچک و نو آموزان عزیز و نیز خواسته به ما بفهماند که باید از بی باکی و دریدگی فرزند جلوگیری شود و با آن مبارزه کنیم.

برعکس متأسفانه آنچه ما در جامعه می بینیم خلاف این آموزه دینی وجود دارد یعنی بسا طنز ها و حکایت ها؛ مشاهده می‌شود، که بوی اشاعه فحشاء آن بیشتر است تا شادی آفرینی هدف دار آن؛ که برای شاد نگه داشتن مردم لازم است.

سؤال : چنانچه گفته شود پدر و مادر اعم از نسبی یا معنوی و فرهنگی؛ باید این نمونه ها طنز ها و لطیفه ها را بداند تا اگر خدای ناکرده فرزند یا دانش آموز آن ها؛ چنین گفتاری را به میان آورد؛ چنین سخنان را، حمل بر نبوغ فکری فرزند و دانش آموز نکنند، و پیش از این اتفاق؛ خود را برای برخورد صحیح با چنین موضوعی آماده کرده باشند؟

پاسخ اینکه : بعضی از افراد در جامعه هستند که یا عقلشون نمی رسد و آمادگی چنین برداشتی را ندارند و یا عمدا این سوژه ها را برای خود نشان دادن بکار می گیرند. بنابراین مطرح کردن این گونه طنزها و لطیفه ها در ملأ عام و بین مردم عادی کار درستی نیست. بلکه جای این گونه سخن ها در آموزش ضمن خدمت مربیان و کلاس سبک زندگی و فرزند پروری است؛ آن هم با پس و پیش آن! یعنی ابتدا بستر سازی اولیه انجام شود و در آخر هم پیام توضیح داده شود و از آن نتیجه گیری شود.

نمونه راهکار تربیتی هشداری

از این رو می بینیم برترین آموزش رفتاری بر گرفته از روانشناسی کودک را؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت امیرالمومنان علی علیه السلام و قبل از آن ها پیامبر اکرم (ص) و همسر گرامی او حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها شته‌اند که فرزندانی مؤدب و دارای مکارم اخلاقی و به دور از رذائل اخلاقی تربیت کرده اند.

نتیجه اینکه برای دچار مشکل نشدن خود و فرزندانمان باید ابتدا با قرآن و سپس با سخنان به سیره معصومان علیهم السلام آشنا باشیم.

انشاء الله در ایام آتی به مناسبت پیش رو. به نمونه‌ای از آن ها در همین اطلاع رسانی و وبلاگ فرهنگ سازان حجت بن الحسن (عج) ارسال خواهد شد و پس از ورود اطلاعات مشاهده چشم انداز آن در کانال : https://eitaa.com/madresehtalim.

والسلام مرتضوی

برچسب:

  • مکارم اخلاقی و چگونگی برخورداری از آنx
  • رذائل اخلاقی و شیوه مبارزه با آن هاx
  • ادب فرزند و دانش آموزx
  • عوامل عاق والدینx
  • عاق فرزند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۲۱
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

تا فاطمه دیده بر جهان باز نمود
یزدان در رحمت بروی خلق گشود
 
آن کوثر بی نظیر و اعطای کثیر
از جانب حق به مصطفی ،فاطمه بود
محمد رضا براتی

ضمن عرض تبریک به همه موحدان عالم، بویژه مسلمانان جهان، بالاخص مبارک باد به فرزند گران مایه او حضرت حجة بن الحسن (عج) که باعث آرامش عالم است و به امید لطف او برای رفع مشکلات، از جمله مشکل کرونا!

عالم ز روی فاطمه گردیده گلشن

یا سیدی یابن‏ الحسن چشم تو روشن

***

آمد به دنیا فاطمه دخت پیامبر

ارض و سماء بر مولدش شد غرق زیور

امنیت و آرامش از جمله پیش نیاز های تعلیم و تربیت است. پس از آن که خیال انسان راحت باشد؛ آمادگی برای آموزش دادن و آموختن پیدا می کند. از این رو باید در ابتدا ریشه آرامش یابی را پیگیری کرد؛ تا در نتیجه با راهکارهای آرامش طلبی آشنا شویم.

 وعده های خداوند به بندگان تکلیف مدار

گفتنی است شرط دریافت این وعده الهی؛ تکریم تکلیف مداری است که در ذیل «با عنوان تکلیف مداری» به آن اشاره خواهد شد.

 امنیت بخشی و آرامش بخشی (طمعنینه و اطمینان خاطر)

اگر به تکالیف مان درست عمل کنیم، خداوند به ما آرامش می بخشد، اگر چه در گودال قتلگاه باشیم.

داستان لیله المبیت

یکی از بهترین نمونه های عمل به تکلیف و امنیت بخشی و آرامش بخشی از طرف خدا،آنجایی است که در لیله المبیت، حضرت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) در بستر پیامبر (صلی الله علیه و آله) خوابیدند.

شروع قضیه لیله المبیت

پس از آنکه اهل مدینه با پیامبر (ص) بیعت کردند و کفار قریش از این پیمان اطلاع یافتند. چهل نفر از اشراف در دارالندوه گرد آمدند و تصمیم گرفتند که از هر عشیره‌ای، یک نفر حاضر شوند و این گروه به طور ناگهانی به خانه محمد (ص) هجوم برند و او را بکشند و بدین‌ترتیب قاتل مشخص نمی شود و خون خواهی معنایی نخواهد داشت و بنی‌هاشم مجبور می‌شوند به دیه راضی شوند.

خداوند با نزول آیه ۳۰ از سوره مبارکه انفال پیامبر خویش را از این واقعه آگاه نمود.

وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرین‏

و یاد کن هنگامی را که کافران درباره تو نیرنگ می‌کردند تا تو را به بند کشند یا بکشند یا از مکه اخراج کنند و نیرنگ می‌زدند و خدا تدبیر می‌کرد و خدا بهترین تدبیر کنندگان است.

زمان لیله المبیت

شب اول ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت، حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) با این که احتمال کشته شدن ایشان بسیار بود در بستر پیامبر (ص) خوابیدند و پیامبر به غار ثور رفتند و از آنجا به مدینه هجرت فرمودند:

هنگامی که مشرکین به خانه پیامبر (ص) یورش بردن حضرت امیرالمومنین (ع) را به جای پیامبر (ص) در بستر یافتند و از هدف خود باز ماندند.

به دلیل این فداکاری و از خودگذشتگی حضرت علی بن ابیطالب (ع) خداوند آیه ۲۰۷ سوره مبارکه بقره را در فضیلت ایشان نازل فرمودند:

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ

از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد و خدا نسبت به این بندگان مهربان است.

هدایت بخشی و حمایت (نصرت، دفاع و ثبات قدم)

اگر به تکالیف مان درست عمل کنیم، خداوند هم هدایت می‌کند و هم حمایت، ولو در کاخ فرعون باشیم، مانند حضرت آسیه سلام الله علیها.

از کلاس درس فاطمه (س) عبرت بگیریم

آری! بفرمایش قرآن از جریانات روزگار؛ باید درس عبرت بگیریم؛ تا پای هر درسی ننشینیم و در محتوای درس و بیانی که استاد روی آن می گذارد؛ دقت کنیم و آن را با آموزه‌های دینی تطبیق کرده، تا در آینده آموزگاری چون استاد عمر بن عبدالعزیز در جامعه نقش ایفا کنیم تا با برداشتن سنت های غلط؛ روح و روان پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) و امام زمان (عج) را آرامش بخشیده و ظرفیت دریافت حق را به وجود آوریم، هر چند مردم به این زودی‌ها بیدار نمی شوند! چرا که از نعمت غفلت برخوردارند، تا آرامش داشته باشند. به هر حال تذکر این حکایت ها هم لازم است و نیز سودمند خواهد بود.

پیام هشدار گونه ی فاطمیه

نویسنده کتاب عبرت های فاطمی در این باره، مطلب جالبی آورده که می تواند پیام هشدار گونه ای باشد، برای ارزش طلبان؛ بویژه ارادتمندان حضرت فاطمه زهرا (س) او می نویسد:

عبرت آموزی

همه این قضایا و حوادث تاریخی، عبرتی بزرگ برای ما شیعیان است که با نگاهی عمیق به فجایع صدر اسلام در پی کاهش آفت خطرنا ک سطحی نگری از خود و جامعه برآییم و با شناخت و آ گاهی از مسائل سیاسی و اجتماعی روز و تحلیل صحیح آن ها، از تکرار این حوادث تلخ در جامعه اسلامی جلوگیری نماییم.

اما امروز نیز این آفت خطرناک در جامعه ما محسوس است و امروز نیز ناله هایی به گوش می رسد و آه های سوزانی به آسمان می رود.

مبادا ما نیز جزء افرادی سطحی نگر باشیم که به جای علت یابی و تحلیل این آه های سوزان، دست به شکایت برمی دارند که این اشک و آه را خاموش کنند؛ همچون بزرگان کوته فکر مدینه که به مولا علی(علیه السّلام) گفتند:

«ای اباالحسن! گریه های شب و روز زهرا(علیهاالسّلام) خواب و آسایش را در شب از ما سلب کرده است و در روز آرامش و قرار برای کسب معاش برای ما باقی نگذارده است. خواهش ما این است که از ایشان بخواه یا در شب بگرید یا در روز!». بیت الاحزان، ص 269.

تاریخ سازان فاطمیه

آنچه در بحث عبرت آموزی از «حادثه فاطمیه» حائز اهمیت می باشد، بررسی افراد تاریخ ساز و شیوهء آنان در آن مقطع حساس است با نگاه به این مقطع حساس مشاهده می‌کنیم که تاریخ سازان این مقطع، مثل تمام تاریخ سازان حوادث تاریخی، به دو دسته پیشرو و دنباله رو تقسیم می گردند؛ این تقسیم بندی، برای تحلیل و بررسی این حادثه، بسیار ضروری می باشد.

مقام معظم رهبری در مورد تقسیم جوامع گوناگون می فرماید:

« به جماعت بشری که نگاه می کنید، در هر جامعه ای، در هر شهری، در هر کشوری، با یک دید، با یک نگاه، با یک برش، مردم به دو قسمت تقسیم می شوند: یک قسم کسانی که از روی تفکر و فهمیدگی و آگاهی تصمیم می‌گیرند، اسم‌شان را بگذاریم «خاص» یک قسم هم کسانی  هستند که به دنبال این نیستند که ببینند چه راهی درست است، چه حرکتی صحیح است تا بفهمند و بسنجند، تحلیل کنند. و درک کنند؛ می بینند چوَ این جوری است، دنبال آن جوَ حرکت می کنند؛ اسم این ها را هم بگذاریم «عوام» پس جامعه را می شود تقسیم کرد که خواص و عوام»

مقام معظم رهبری دیدار با لشکر ۲۷ محمد رسول الله ۷۵ ۳۲۰

جهت روشن شدن عملکرد و نقش عوام و خواص در حادثه تلخ فاطمیه، لازم است ویژگی های عوام و خاص را بررسی کنیم.

ویژگی های عوام و خواص

ویژگی های عوام و خواص بحث مفصلی را می طلبد؛ لاکن در اینجا با بیانی مختصر این ویژگی ها را ذکر می کنیم:

خواص هر جامعه، افرادی هستند دانا، بینا و برخوردار از توانایی تحلیل و ارزیابی مسائل اجتماعی و سیاسی. مهم تر این که در بین تودهء مردم اثر گذارند و به طور معمول دارای احترام و اکرامند.

این گروه برجسته اجتماع، دارای ویژگی های زیر هستند:

1 - اهل بصیرت و روشن بینی و روشن دلی هستند.

2 – اهل فهم و تجزیه و تحلیلند.

3 – اهل انتخابند و آگاهانه راه خود را پیش می گیرند.

4 - هیچ گاه بی طرف نیستند و اهل جانب داری از حق می باشند.

5 - حامی از حقند و در مقابل مشکلات این راه، ثابت قدم و استوارند.

6 - ایمان در وجودشان رسوخ کرده، لقلقه زبانشان نیست.

7 - به مقتضای پیمان الهی - انسانی خویش، برای ادای وظیفه واگن واکنش نشان می دهند.

* عوام یا همان تودهء مردم همیشه سرگرم زندگی روزمره خود هستند؛ از خود نظری ندارند و نمی توانند مسائل را تحلیل کنند؛ بنابراین، دنباله رو و تابعند.

هم چنین برای تشخیص حق، افراد را معیار قرار می‌دهند؛ برخلاف انسان‌های آگاه که ابتدا حق و ملاک های آن را می شناسند؛ آن گاه آنچه را مطابق یافتند، تحسین ‌کرده، مخالف حق را تقبیح می‌کنند.

عوام، پیرو ظاهر چشم فریب هستند و با مظاهر مادی معنوی مأنوسند و جوَ زدگی از ویژگی های بارز آن هاست.

حال پس از بررسی ویژگی های عوام و خواص به عملکرد آن ها در حادثه فاطمیه باید پرداخت و بررسی عملکرد این دو گروه کرد تا مایه عبرتی برای ما باشد تا دیگر عامل تکرار تاریخ نباشیم و با درک و عبرت آموزی چراغ روشن فراروی خود قرار دهیم.

ادامه مطلب را با عنوان « مهم ترین جریانات تاریخی» در کتاب عبرت های فاطمیه «بررسی علل و عوامل زمینه ساز حادثه ی فاطمیه» مطالعه بفرمائید.

خاطره ای از جنگ ایران و عراق

در عملیات والفجر هشت غواص ها برای عبور از اروند وحشی از طناب استفاده می کردند. دیدم کسی که سر طناب در دست اوست، مقداری از انتهای طناب را رها گذاشته؛ سؤال کردم : چرا این کار را می‌کنی؟ گفت: « در این عملیات سخت و دشوار انتهای طناب را رها کردم تا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خودشان بگیرند و راه را نشان دهند».(1)

خط مقدم، کارها گره خورده بود. خیلی از بچه ها پرپر شده بودند و خیلی ها هم مجروح. حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی آورد. کم کم بچه ها داشتند باور می کردند اینجا آخر خط هست و دیگر نمی شود کاری کرد. وضعیت بدی شده بود. در همین گیر و دار حاجی آمد بی سیم چی را صدا زد حاجی گفت: هر جور شده با بی‌سیم، تورجی زاده را پیدا کن(2)

او مداح با اخلاص و عاشقان حضرت زهرا (س) بود. خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند. حاجی بی سیم را گرفت. با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) برایم بخوان! تورچی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدن حاجی از هوش رفت. صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند. خدا می داند نفهمیدم چی شد وقتی به خودمان آمدیم، دیدیم بچه ها تکبیر گویان، خط را گرفتند تورجی خوانده بود:

(1) راوی حاج حسین یکتا

(2) شهید محمدرضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا بود.

(3) موسسه شهید ابراهیم هادی، یا زهرا (س) زندگی نامه و خاطرات شهید محمد تورجی زاده.

تکلیف مداری

باید باور داشته باشیم که در این انقلاب با یقین به اینکه اگر ما تکلیف مان را درست و به موقع انجام دهیم، خداوند وعده هایش (تکالیفی که بنا بر لطف خود بر خود واجب کرده است) را محقق خواهد کرد.

وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ سوره بقره آیه 40

به پیمانم وفا کنید تا به پیمان تان وفا کنم

بَلى‏ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‏ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ * إِنَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم‏  سوره آل عمران آیه 76 و 77

 کسی که به عهدش وفا کند و خود را از شکستن پیمان و خیانت نگه داشته در دین تقوا داشته باشد جزء این نیست که خداوند صاحب آن تقوا را دوست می دارد (پس محبت و کرامت خداوند بسته به وفای به عهد و تقوا در دین است).

فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذینَ أَجْرَمُوا وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنینَ سوره روم آیه 47

آیه قرآن در سوره مبارکه روم به تعبیر خداوند متعال نصرت مؤمنین حقی بر عهده خداوند ؛ چند جا در قرآن کریم این تعبیر به کار رفته است

مثل : حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآن‏ سوره توبه آیه 111

و مواردی دیگری و یکی این جاست که می فرماید: این حق ایست برعهده ما یعنی برعهده ذات اقدس پروردگار عالم که مؤمنین را نصرت بدهیم.

خاطره ای از امدادهای الهی

این خاطره را چند سال پیش حاج آقا قرائتی دام عزه گفته بودند:  در زمان قبل از انقلاب با یک واسطه خبری را از جایی شنیدم و در موردش تحقیق کردم آیت الله معصومی از هم دوره ای های حضرت امام رحمت الله علیه و از علمای هشتاد، نود ساله و مقیم همدان بود.

خودم به همدان رفتم و خدمت ایشان رسیدم. گفتم: من خبری شنیدم به آمده ام خودتان برایم تعریف کنید. ایشان گفت: چه خبری شنیده ای؟ گفتم: شنیده ام زمانی که شما در نجف و کربلا بوده‌اید و در آنجا درس می خواندید، وارد حرم حضرت ابوالفضل (ع) که می شوید می بینید که حرم شلوغ است و صحن مملو از جمعیت است. می پرسید: چه خبر است؟ می‌گویند: پسر بچه ای بر روی مناره رفته است تا کبوتر بگیرد، آجر زیر دستش رها شده و بچه نیز از آنجا می افتد. پدرش می گوید: بایست و آن بچه هم در میان زمین و آسمان می ایستد. می ‌گویند: معجزه شده است. من این را از دیگران شنیده ام. آیا این خبر درست است؟ شما چنین چیزی را دیده اید؟ گفت: بله! گفتم: شما که از علمای درجهء یک و جزء مراجع هستید بگویید چطور شده بود. گفت: من رفتم تا ببینم قصه چیست. سراغ پدر بچه رفتم تا ببینم این مرد چه کسی است که جاذبه را از زمین گرفته است! او را پیدا کردم. گفتم: شغل شما چیست؟ گفت: من حمال هستم. گفتم: این حرف و حرکت تو کار انبیاست. باید پیغمبر باشی تا بتوانی ولایتی بر زمین و آسمان داشته باشی. گفت نه! من از اول ۱۵ سالگی ام سعی کردم گناه نکنم و لقمه حرام نخورم. برای همین هم آن زمان یک چیزی گفتم و خداوند نیز به حرف من گوش داد.

خداوند به بندگانی که به تکالیف شان عمل می کنند و عده هایی داده است که نمونه آن در بالا ذکر شد. و السلام

برگرفته از سوژه های سخن انقلاب فاطمی

قابل توجه عزیزان اینکه: خدمات ما را از سه طریق می توانید دنبال کنید.

الف : جهت آشنایی با حوزه کاری، دست آورد های مؤسسه در همین سایت موجود است.

ب : نمونه کاربردهای دست آورد های مؤسسه فرهنگ سازان حجة بن الحسن (عج) در همین سایت موجود است.

ج : جهت مشاهد چشم انداز فعالیت های مؤسسه و تک واژه های آموزشی به این آدرس مراجعه شود.

کانال : https://eitaa.com/madresehtalim

برچسب ها:

  • امنیت بخشی و آرامش بخشی.طمعنینه و اطمینان خاطرx
  • خاطره ای از جنگ ایران و عراقx
  • خاطره ای از امدادهای الهیx
  • هدایت بخشی و حمایت. نصرت. دفاع و ثبات قدمx
  • وعده های خداوند به بندگان تکلیف مدارx
  • یک چیزی گفتم و خداوند نیز به حرف من گوش دادx
  • از کلاس درس فاطمه (س) عبرت بگیریمx
  • تکلیف مداری و داستان لیله المبیتx
  • ویژگی های عوام و خواصx
  • از اول ۱۵ سالگی ام سعی کردم گناه نکنم و لقمه حرام نخورم
  • پیام هشدار گونه فاطمیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۹ ، ۱۰:۵۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

ایام فاطمیه دیگری شروع شد و دیری نپاید که این مناسبت هم چون سالیان قبل به پایان می رسد. اکنون ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها. یاد می کنیم از ولایتمداران واقعی و خوشا به حال آن ها که از این فرصت ها؛ درس خودآگاهی گرفتند و می گیرند و زندگی خود را با سیره بزرگان تطبیق داده تا عاقبتشان بخیر شود؛ نه مثل کسانی که این گونه فرصت ها را از دست داده و در «یوم الحسره» قیامت انگشت به دهان گرفته و با خود می گویند:

ای کاش من هم؛ سیره اراذل و ناپاکان را دنبال نمی کردم و امروز بخاطر فرصت های از دست رفته حسرت نمی خوردم.!

اکنون باید تا فرصت از دست نرفته؛ تلاش کنیم تا رضایت حق تعالی را به دست آورده و انشاء الله رحمت و لطف الهی شامل حال ما گردد. 

بایدها و نباید های تعلیم و تربیت دینی

به مناسبت ذکر شده؛ بد نیست به لزوم رعایت حقوق استادان و معلمان بشر، اشاره داشته باشیم، چرا که فاطمه زهرا (س) تنها دختر پیامبر (ص) و همسر امام علی (ع) و مادر حسنین و زینبین علیهم السلام نبود، بلکه استاد ارجمندی بود که شاگردان مکتبش در عالم خوش درخشیدند و نام اسلام و حضرت محمد (ص) را به اقصی نقاط عالم رسانیدند از این رو شاعر سروده:

اگر نبود فاطمه، هیچ پیمبری نبود

اگر نبود فاطمه،احمد و حیدری نبود

از اینجا ضرورت آشنائی با ویژگی های ایشان و دیگر معصومان علیهم السلام روشن می شد. اما قبل از شروع توضیح این بحث، توجه شما را به مقدمه ای در همین رابطه جلب می کنم.

شرط نگاه به حوزه تربیت دینی

در «حوزه تربیت دینی» لازم است با این نگاه جلو رفت. که تمامی دنیا در دایره یک خانواده بزرگ قرار می گیرد، براین اساس وقتی آموزشی داده می‌شود. باید حوزه اساتید و دانش آموزان را گسترش داد؛ تا جایی که تمام جوامع بشری را شامل شود.

از باب مثال در خانه کوچک اگر چه؛ پدر و مادر جزو ارکان اصلی خانه هستند در خانه ی بزرگتر که محل زندگی را شامل می‌شود، استاد « اعم از الگو دهنده، نویسنده کتاب و معلم، روحانی و بلاخره کلیه موثران در امر آموزش» نیز شامل این گزینه می‌شوند و در سطح بالاتر، مسئله پیامبران الهی بویژه پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) و امامان (ع) و جانشینان آنان که در دوران غیبت امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» مراجع جامع الشرایع تقلید هستند را در بر می گیرد. گفتنی است؛ این بایدها در بخش های مختلفی تصور می شود. 

بخش اخلاقی:

مثلا اگر حدیث احترام به والدین مطرح می‌شود. کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز می آید که فرمود: انا و علی ابوا هذه الامة. یعنی من و علی و فرزندان او؛ پدران معنوی امت هستیم و نیز دخترش زهرا سلام الله علیها نیز مادر همه مسلمانان به ویژه شیعیان می باشند.

نتیجه اینکه، با این فرضیه؛ آموزه های دینی در بخش احترام به استاد و معلم: لزوم احترام به همه افرادی که در آموزش جامعه نقش دارند را می رساند!

بخش حقوق و اقتصاد:

آمور اقتصادی نیز همین گونه است. یعنی وقتی بحت رعایت حق فرد می‌شود. به حق جامعه نیز باید توجه شود. چرا که فرمود: لافرق بین العرب و العجم و لا بین الابیض و الاسود.

از این رو در امور اقتصادی؛ نباید منتظر راحت زندگی کردن خود باشیم به هر قیمتی که باشد ولو منجر به نابودی یک تولید کننده و یک ارائه کننده خدمات مختلف باشد! بالاتر بگویم حتی اگر این تولید کننده و ارائه کننده خدمات علمی فنی و ... فردی خارج از محیط زندگی ما باشد. بنابر این باید حق او نیز رعایت شود.

در نتیجه اگر کار بر این اساس پیش رود، یعنی رفتار و گفتار ما این گونه باشد. چون حرکت در مسیر الهی است حتما رستگاری دنیا و آخرت را در پی دارد.

نمونه اش در تاریخ اول اسلام دیده شده که پیامبر اکرم (ص) آن را انجام داده و جامعه بشری را، قبضه فرمود؛ ما نیز اگر چنین عمل کنیم موفق خواهیم شد.(1) در همین رابطه فاطمه زهرا (س) « حدیث 58 به نقل از فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)» در سرزنش و نکوهش کسانی که به ارزش های اسلامی بی توجهی کردند و سیر ارتجاعی داشتند فرموده:(2)

صبح کردم در حالی که بخدا سوگند دنیای شما را دوست نمی دارم و از مردان شما خشمناک و بیزارم، درون و بیرونشان را آزمودم و نامشان را از دهان خویش بدور افکندم، از آن چه کرده اند، ناخشنودم چه زشت است کندی شمشیرها و سستی و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و کوشش ها چه زشت است سر بر سنگ خارا زدن، و شکاف برداشتن نیزه ها و فساد آراء و اندیشه ها و انحراف آرمان و انگیزه ها ( برای خویشتن چه بد ذخیره هائی تدارک دیدند و پیش فرستادند که خداوند بر آنان خشم می گیرد و در عذاب الهی جاودانه خواهند بود)

زیرا بدون تردید مسئولیت سنگین عهد و پیمان الهی در گردنشان همواره سنگینی خواهد نمود ناچار کار را بدانها واگذار و ننگ عدالت کشی را برایشان بار کردم نفرین بر این مکاران، و دور از رحمت حق باشند ستمکاران .

از این رو هر تلاشی که منجر به کم رنگ جلوه دادن ولایت باشد مصداق سرزنش فاطمه زهرا (س) است چرا که در مورد این (تلاش بر ضد حق) و مظلومیت امام علی (ع) فرمود: 

وای بر آنان! چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد؟ و خلافت بر پایه های نبوت استوار ماند؟ (از خانه ای که جبرئیل در آن فرود می آمد به خانه دیگر بردند .

و حق را از دست علی، که عالم به امور دین و دنیاست گرفتند)

( بدانید که این زیانی بزرگ و آشکار است)

چه باعث شد که با علی علیه السلام کینه توزی نمایند و انتقام گیرند؟

و در علت برخود قانونمندانه فرمود:

چون سوزش تیغ او را چشیدند و پایداری او را دیدند که نسبت به مرگ بی اعتنا بود دیدند که چگونه بر آنان می تازد و با دشمنان خدا نمی سازد و آنان را عقوبت می کند و خشم علی علیه السلام در راه (رضای) خداست.

در صورتی که اگر آن حرکت وقیحانه نبود؛ کار پیامبر (ص) ادامه می یافت. چنانچه در ادامه سخن درربارش در باره ی ویژگی های حکومت امام علی علیه السلام فرمود:

ویژگی های حکومت امام علی علیه السلام

بخدا سوگند، اگر پای در میان می نهادند، و علی علیه السلام را بر کاری که پیغمبر صلی الله علیه و آله به عهده او نهاد می گذاردند

آسان ایشان را به راه راست می برد، و حق هر یک را به او می سپرد چنان که کسی زیانی نبیند و هر کس میوه ی آنچه کشته است، بچیند. (و) این شتر را سالم به مقصد می رساند و حرکتش برای کسی رنج آور نبود که هرگز رنگ کدورت نپذیرد و همواره سیراب بوده رنج تشنگی نبینند « چشمه ای که آب زلال آن فواره زنان از هر طرفی جاری است » تشنگان عدالت را از چشم هی سرشار و زلال حقیقت سیراب می کرد

علی علیه السلام همواره در پنهان و آشکار نصیحت کننده ی مردم بود و اگر بخلافت می رسید از اموال بیت المال برای خود ذخیره نمی نمود و از ثروت دنیا جز باندازه نیاز برداشت نمی کرد، باندازه آب اندکی که عطش را فرو نشاند و طعام مختصری که رفع گرسنگی نماید در آن هنگام زاهد از حریص به دنیا و راستگو از دروغگو باز شناسانده می شد ( اگر مردم چنین می کردند، ایمان آورده و تقوی پیشه شده، حق را به امام واقعی می سپردند درهای رحمت از آسمان و زمین بروی آنان می گشود. اما دروغ گفتند و بزودی خدا به کیفر آنچه کردند آنان را عذاب خواهد فرمود)

و این می تواند هشداری برای همه زمان ها باشد که در ...از دقت لازم غفلت نورزند؛ چون خداوند غافلان را دوست ندارد و حمایت نخواهد کرد. این پیام در ادامه سخنان حضرت فاطمه زهرا (س) است؛ که در نکوهش از انحراف مهاجرین و انصار می فرماید:

اکنون بیائید و بشنوید :!

شگفتا! روزگار چه شگفتی ها در پس پرده دارد و چه بازیچه ها یکی از پس دیگری بیرون می آورد .

( اگر تعجب نمائی! پس گفته های آنان تعجب آور است)

راستی مردان شما چرا چنین کردند؟ ای کاش می دانستم به چه پناهگاهی تکیه داده اند؟

و کدام ستون استوار را انتخاب نمودند؟ و به کدامین ریسمان چنگ زدند؟ و بر کدام فرزند و خاندانی پیشی گرفتند و غلبه نمودند؟

شگفتا !

( چه دوستان دروغین و سرپرستان نااهلی را انتخاب کردند! و چه زشت است سرانجام ستمکاران که جایگزین بدی برگزیدند)

سر را گذاشته به دم چسبیدند، پی عامی رفتند و از عالم نپرسیدند !

( نفرین بر مردمی نادان که تبهکارند و تبهکاری خود را نیکوکاری می پندارند. بدانید که آنان فاسدند و بفساد خویش آگاهی ندارند) .

وای بر آنان !

( آیا آن که مردم را به راه راست می خواند، سزاوار پیروی است یا آن که خود، راه را نمی داند؟ در این باره چگونه داوری می کنید؟)

هشدار از آینده ای خونین

اما بجان خودم سوگند. نطفه ی فساد بسته شد. باید انتظار کشید تا کی مرض فساد پیکر جامعه اسلامی را از پای در آورد

پس از این از پستان شتر بجای شیر، خون بدوشید و زهری که به سرعت هلاک کننده است

( اینجاست که روندگان راه باطل زیان کننده اند)

و مسلمانان آینده خواهند دانست که سرانجام اعمال مسلمانان صدر اسلام چه بوده است؟

از این پس، قلب های خود را از بروز آشوب ها مطمئن نمایید .

بشارت باد شما را به شمشیرهای کشیده و حمله ها و تهاجمات پی در پی، و بهم ریخته شدن امور اجتماعی مسلمانان و استبداد و دیکتاتوری ستمگران آنها که غنائم و حقوق شما را اندک پرداخت می کنند و جمع شما را با شمشیرهای خود درو می نمایند پس حسرت و اندوه بر شما! کارتان بکجا خواهد انجامید؟

( دریغا! که دیده ی حقیقت بین ندارید، بر ما هم تاوانی نیست و نمی توانیم شما را به کاری که کراهت دارید! الزام کنیم)

سرزنش کناره گیری ازولایت

در حدیث 59 فرمود:(3)) من ملتی را مثل شما نمی شناسم که اینگونه عهد شکن و بد برخورد باشند، جنازه ی رسول خدا را بر روی دست ما گذاشته و رها کردید، و عهد و پیمان های میانتان را بریدید و فراموش نمودید، و ولایت و رهبری امام علی علیه السلام و ما اهلبیت را انکار کردید و حق مسلم ما را باز نگرداندید، گویا از آن چه رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم فرمود، آگاهی ندارید؟

سوگند بخدا که رسول گرامی اسلام در آن روز ولایت و رهبری امام علی علیه السلام را مطرح کرد و از مردم بیعت گرفت، تا امید شما فرصت طلبان تشنه ی قدرت را قطع نماید، ولی شما رشته های پیوند معنوی میان پیامبر صلی الله علیه و آله و خودتان را پاره کردید .

عاقبت کوتاهی در ولایتمداری

این را بدانید که خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد کرد ."

(1) البته اشتباه نشود؛ منظور ما باج دادن و زیرپا گذاشتن ارزش های دینی نیست. یعنی ضمن رعایت خط قرمزها. همه باید دنبال گرفتن حق‌شان باشند. در عین حال که حقوق دیگران نیز رعایت شود.

(2) لردهم الیها و حملهم علیها و لساربهم سیرا سجحا، لا یکلم خشاشة و لا یکل سائره و لا یمل راکبه و لاوردهم منهلا نمیرا صافیا رویا، تطفح ضفتاه و لا یترنق جانباه، و لاصدرهم بطانا و نصح لهم سرا و اعلانا، و لمی کن یحلی من الغنی بطائل و لا یحظی من الدنیا بنائل غیر ری الناهل و شبعة الکافل، و لبان لهم الزاهد من الراغب و الصادق من الکاذب و الذین ظلموا من هؤلاء سیصیبهم سیئات ما کسبوا و ما هم » اعراف 96 ". " .« و لو ان اهل القری امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون «

زیرنویس=زمر 51 ** .« بمعجزین

4- توبیخ المهاجرین و الانصار علی انحرافهم

الا هلم فاستمع و ما عشت اراک الدهر عجبا !

و ان تعجب فعجب قولهم! " . - رعد 5

لیت شعری الی ای سناد استندوا؟ و علی ای عماد اعتمدوا؟ و بای عروة تمسکوا؟ و علی ایة ذریة اقدموا و احتنکوا؟ : لبئس المولی و لبئس العشیر (و بئس للظالمین بدلا) " ."کهف 50

استبدلوا و الله الذنابی بالقوادم و العجز بالکاهل، فرغما لمعاطس قوم.

(3) برای دفاع از ولایت امام علی علیه السلام و افشاگری لازم در مورد سیر ارتجاعی مردم آنگاه که کودتاگران سقیفه تصمیم گرفتند به خانه ولایت تهاجم کنند و فریب خوردگان نزدیک خانه حضرت علی علیه السلام گرد آمده و تسلیم توطئه ها بودند، دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله از خانه بیرون آمد و در کنار در ورودی منزل ایستاد و خطاب به مردم کوچه و بازار فرمود :

قالت: لا عهد لی بقوم حضروا اسوء محضرا منکم، ترکتم رسول الله صلی الله علیه و آله جنازة بین ایدینا و قطعتم امرکم فیما بینکم، لم تستامرونا و لم تردوا لنا حقا کانکم لم تعلموا ما قال یوم غدیر خم، و الله لقد عقد له علی علیه السلامی ومئذ الولاء لیقطع منکم بذالک منها الرجاء، و لکنکم قطعتم الاسباب بینکم و بین نبیکم، و الله حسیب بیننا و بینکم فی الدنیا و الاخرة.

حق استاد و معلم

یکی از مصادیق مهم این حقوق حق والدین است اعم از پدر و مادر نسبی و معنوی و روحانی، که حق این، از جان عزیزتر ها نیز باید رعایت شود با احترام گذاشتن به آنان و .... در اینجا به گوشه ای از اشعار و روایات در این باب اشاره می شود.

اقسام حق (حق مادر، حق استاد، حق امام)

بعد از آن حق مادر است و پدر

وان استاد و امام و پیغمبر

سعدی

لزوم اطاعت از استاد و معلم

سعی نابرده در این راه به جایی نرسی

مزد اگر می طلبی طاعت استاد ببر

حافظ

سرزنش رعایت نکردن حق و اعتبار پدر

پسر کو ندارد نشان از پدر

تو بیگانه خوانش نخوانش پسر

فردوسی

احادیث درباره احترام به پدر و مادر

1- بزرگترین واجب

امیر مومنان امام علی (علیه السلام) فرمود: بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

2 - برترین اعمال

بزرگترین کارها عبارت است ازنماز در وقت نیکی به پدر و مادر در جهاد در راه خدا بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۸۵

3 - انس با پدر و مادر

مردی خدمت پیامبر اکرم آمد و گفت پدر و مادر پیر دارم که به خاطر انس با من؛ مایل نیستند به جهاد بروم! رسول خدا (ص) فرمود: پیش پدر و مادر بمان قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یک روزه آنان با تو از جهاد یک سال بهتر است.

البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد

بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۵۲

4 - محبوب ترین ها

ابن مسعود می گوید از پیامبر گرامی اسلام سؤال کردم محبوب ترین کارها پیش خدا کدام است؟ فرمود: نماز در وقت گفتم: بعد از آن چه چیز؟ فرمود: نیکی به پدر و مادر گفتم: بعد از آن چه چیز؟ فرمود: جهاد در راه خدا بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۷۰

5 - نگاه به پدر و مادر

پیامبر (ص) خدا فرمود: هر فرزند نیکوکاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده می شود.

سوال کردن حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند فرمود آری خداوند بزرگ تر و پاک تر است. بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۷۳

6 - احترام به پدر و مادر

امام صادق علی (علیه السلام) فرمود: نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست زیرا هیچ عبادتی که زودتر از رعایت حرمت پدر و مادرتان به خاطر خدا انسان به رضایت خدا نمی رساند.

بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۷۷

خدایا ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.

خدایا ما را به تربیت نسلی با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.

اهمیت رضایت مادر

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر بالین جوانی که در حال مرگ «احتضار» بود حاضر شد و فرمود: ای جوان کلمه توحید (لا اله الا الله) بر زبان بیاور جوان زبانش بند آمده بود و قادر بود ادای توحید نبود.

پیامبر اکرم خطاب به حاضرین فرمود: آیا مادر این جوان در اینجا حاضر است؟

زنی که در بالای سر جوان استاده بود گفت آری من مادر او هستم.

 رسول خدا (ص) فرمود آیا تو از فرزندت راضی و خوشنود هستی؟ گفت: « نه» من مدت ۶ ماه است که با او حرف نزده ام.

حضرت فرمود: ای زن او را حلال کن و از او راضی باش! گفت: برای رضایت خاطر شما او را حلال کردم خداوند از او راضی باشد.

پیامبر (ص) رو به آن جوان نمود و کلمه توحید را به او تلقین نمود جوان بعد از رضایت مادر زبانش باز شد و به یگانگی خدا اقرار کرد.

سپس پیامبر (ص) فرمود: ای جوان چه می بینی؟ گفت: مردی بسیار زشت و بد بو را مشاهده می کنم و اکنون گلویم را گرفته است.

پیامبر (ص) دعایی به این مضمون به جوان یاد داد و فرمود: بخوان ای خدایی که عمل اندک را می‌پذیریم و از گناه و خطای بزرگ در می گذری از من نیز عمل اندک را بپذیر و از گناه بسیار من درگذر چرا که تو بخشنده و مهربانی.

جوان دعا را آموخت و خواند؛ سپس پیامبر (ص) پرسید: اکنون چه می بینی؟ گفت: اکنون مردی (ملکی) را می‌بینم که صورتی سفید و زیبا و پیکری خوشبو و لباسی زیبا بر تن دارد و با من خوش رفتاری می‌کند (بعد از دنیا رحلت کرد). استنساخ از مجموعه مشاط معنوی

ضرورت آشنائی با ویژگی های معصومان (ع)

از جمله بایدهای تربیتی آشنایی با ویژگی ها و دیگر دانستنی های معصومان علیهم السلام است که مفصل آن در سایت فرهنگ سازان حجه بن الحسن (عج) آمده و خواهیم ذکر کرد. در اینجا فقط مطالب مربوط به مسائل تربیتی بطور خلاصه‌ تقدیم می کنیم.

چه لذت می برند آنان که داشته های گوناگون خود را که با ادبیات مختلف جهت خود آگاهی فرا گرفته اند و اکنون به سخنان و سیره معصومان (ع) تطبیق می کنند تا عرفان آنان کامل گردد.

به نمونه ای از این تطبیق ها داشته ها؛ به ویژگی های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها توجه بفرمایید.

حتماً باره ها این شعر را شنیده و یا خوانده اید!

اگر یک بار گویی بنده ی من

بگذرد از عرش اعظم خنده ام

الهی! اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.

این فرازی از مناجات‌های خواجه‌عبدالله انصاری است که بعضی ذیل را به آن اضافه کرده اند:

خدایا گفتم: خسته ام. گفتی: لاتقنطوا من رحمةالله.

گفتم : هیچ کس را ندارم. گفتی:نحن اقرب من حبل الورید.

گفتم : فراموشم نکن .گفتی: فاذکرونی اذکرکم.

گفتم:راه چیست؟ گفتی : انا هدیناه السبیل اما شاکرا اما کفورا.

اگر خوب دقت شود: این شعر عرفانی؛ برگرفته از این تکه ی تاریخی است که در موضوع خداشناسی حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است.

خدا خواهی و خداگرایی فاطمه (س)

روزی پیامبر اسلام از دخترش پرسید:

فاطمه جان چه درخواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده است تا هرچه بخواهید تحقق پذیرد.

فاطمه (س) پاسخ داد: قالت: شغلنی عن مسئلته لذة خدمته، لا حاجة لی غیر النظر الی وجهه الکریم .

لذتی که از خدمت حضرت حق می برم، مرا از هر خواهشی باز داشته است. حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم.  ریاحین الشریعه جلد ۱ صفحه ۱۰۵

این خدا خواهی در تربیت فرزندان نیز اثر می گذارد. از این رو می بینیم فرزندان فاطمه زهرا (س) نیز در جایگاه خود خوش درخشیدند و فرزندی فاطمه (س) را به عالم و عالمیان نشان دادند. از جمله آنان حضرت زینب (س) بود که چه زیبا درخشید که در باره او سرودند:

«کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»

برای فهمیدن معنی این سروده؛ ضمیمه کنید؛ سخن پیامبر (ص) را که نقل شده فرمود: حسین منی و انا من حسین. سپس نتیجه می گیریم همانگونه که ماندگاری نام حضرت محمد (ص) با نهضت ابا عبد الله حسین (ع) بوده، بقاء نام کربلا امام حسین (ع) نیز یپاس تلاش و مقاومت امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) بود. حال که سخن از حضرت زینب (س) به میان آمد به بعضی از ویژگی های او توجه بفرمائید.

مقام معلّمی زینب (س)

در مقام معلّمی حضرت زینب (س) زبان قاصر است، چراکه تمام ابعاد شخصیّتی او، چه در عمل و چه در فکر و روح همگی الگویی تام، اوّلاً برای انسانیّت و ثانیاً برای مسلمان بودن است. او اجازه نداد کربلا فقط صحنه‌ای از یک حادثة غم‌انگیز باقی بماند.

او معلّم صبر و بردباری، شجاعت، تقوا و عبادت، ولایت‌مداری، زهد، عفّت و پاکدامنی، و صفات برجسته و متعالی دیگری است که نام بردن آنها در این مقال نمی‌ گنجد.

روایات زیادی ناظر به مقام علمی اهل بیت (ع) در باب قرآن است؛ از جمله روایاتی که خبر می‌دهند از اینکه اهل بیت (ع) عالم به تفسیر و تأویل قرآن هستند. علم آسمان‌ها و زمین را از آن استخراج می‌کنند. اصلاً اهل قرآن هستند و اگر بخواهند دربارة فاتحةالکتاب تفسیر بنویسند، باید آن را بار هفتاد شتر کنند.

همانگونه که در ینابیع‌المودّه آمده است که ابن‌عبّاس می‌فرماید: «من نزد امیر مؤمنان تفسیر می‌آموختم. حضرت به من فرمود: ای پسر عبّاس! اگر من آنچه را که در هفت آیة سورة حمد است، از «ب» بسم‌الله تا «وَ لاَ الضَّالِّین»، برای شما بگویم و شما هم گفته‌های من را بنویسید و بعد از اینکه من پایان آن را اعلام کنم، هفتاد شتر جوان را باید بیاورند تا این نوشته‌ها را بار کنید» (القندروزی، 1422ق.، ج 1: 205). اینکه اهل بیت عالم به قرآن، از آغاز تا به انجام هستند، نشان آن است که آنان راسخون در علم‌اَند (ر.ک؛ مجلسی، 1403ق.، ج23: 197).

لذا تربیت در محیط وحیانی و رشد یافتن در محضر پیامبر و معصومین، علیهم‌السّلام، که جامع‌ترین افراد در تفسیر و تأویل‌اَند، حضرت زینب (س) را مفسّری بی‌بدیل ساخت.

خداوند مقام علمی آنان را اینگونه بیان فرموده است: ﴿...وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ...: تفسیر و تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمى‏دانند...﴾ (آل‌عمران/7). راسخون، اهل بیت پیغمبرند (ر.ک؛ عروسی حویزی، 1415ق.، ج1: 316، بحرانی،1416 ق.، ج1: 597 و حسینی شاه عبد‌العظیمی،1363، ج2: 19).

زینب کبری فرزند و دانش‌ آموختة مکتب چنین مفسّری بود. لذا با این اوصاف می‌توان دریافت که از قرآن کریم و تفسیر آن، چه میزان علم نزد زینب کبری (س) بود: ﴿بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ...: بلکه این آیات روشنى است که در سینة دانشوران جاى دارد...﴾ (العنکبوت/49).

لذا تأمّل در سخنان حضرت زینب (س)، همان مفسّری که خاندانش به عِدل قرآن تعبیر شده‌اند، پیوند عمیق کلام ایشان با آیات قرآنی را به خوبی می‌نمایاند.

اقتباس مکرّر از آیات الهی و تطبیق آن بر اوضاع کوفیان در خطبه‌ها و سخنان، خود قرینه‌ای دیگر در علم ایشان به تفسیر، تأویل و تطبیق آیات قرآنی است و تقریباً در تمام تفاسیر، مصداق آیة فوق، حضرت محمّد و اهل بیت ایشان (علیهم‌السّلام) به طور خاص، و عالمانی که به ایشان اقتدا می‌کنند، به طور عام، معنا شده‌اند (ر.ک؛ طبرسی، 1372، ج 8: 451؛ مغنیه، بی‌تا، ج 1: 527؛ مدرّسی، 1419ق.، ج 9: 471 و عروسی حویزی، 1415ق.، ج 4: 166).

سیّد نورالدّین جزایری هم در خصائص الزّینبیّه، جایگاه علمی و فعّالیّت‌های آموزشی ایشان در جامعه را اینگونه توصیف می‌کند:

داستان درس تفسیر حضرت زینب (س) و پیشگوئی از قضیه کربلا

«روزگاری که امیرالمؤمنین (ع) در کوفه بود، زینب (س) در خانه‌اش مجلسی داشت که برای زنان قرآن را تفسیر و معنا می‌کرد. روزی «کهیعص» را تفسیر می‌نمود که امیرالمؤمنین (ع) به خانة او آمد و فرمود: ای نور و روشنی دو چشمان! شنیدم برای ز‌نان «کهیعص» را تفسیر می‌نمایی. زینب (س) گفت: آری.

امیرالمؤ منین (ع) فرمود: این رمز و نشانه‌ای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا (ص) روی می‌آورد. پس از آن مصایب و اندوه‌ها را شرح داد» ظاهرا چنین بوده:«ک اشاره به کربلا، ه اشاره به شهادت، ی اشاره به اسم قاتل امام حسین (ع)، ع اشاره به عطش و ص اشاره به صبر».

(مکارم شیرازی، 1361، ج 13: 7؛ عروسی حویزی، 1415ق.، ج 3: 319 و جزایری،1379: 60).

پروردگار سرچشمه علم بی‌پایان

لذا هر کس بنا به ظرفیّت خود از اسرار و تأویل آیات قرآن آگاه می‌گردد و آنان که علم ایشان از علم بی‌پایان پروردگار سرچشمه می‌گیرد، طبعاً به همة اسرار و تأویل‌های قرآن آشنا هستند. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «مَن فَهِمَ القرآنَ فَسَّرَ جُمَل العِلم: هر کس قرآن را بفهمد، همة علوم را جملگی تفسیر می‌کند» (فیض کاشانی، 1416ق.، ج1: 36). با توجّه به این سخن، تسلّط حضرت زینب (س) بر علوم دیگر، علاوه بر علم به فهم و تفسیر قرآن اثبات می‌شود.

کلاس درس حضرت زینب (س)

در روایتی دیگر آمده است: «حضرت زینب (س) در محضر دو برادر خود، حسنین (ع)، نشسته بود و آنها دربارة گفتار رسول خدا (ص) با هم گفت‌وگو می‌کردند. زینب (س) عرض کرد: شنیدم می‌گفتید رسول خدا (ص) فرمود: بعضی از امور حلال آشکار است و بعضی حرام آشکار، ولی بعضی شبهه‌ناک است که بسیاری از مردم حکم آن را تشخیص نمی‌دهند...

آنگاه زینب (س) چنین شرح داد: هر کس از امور مشتبه پرهیز کند، دین و آبرویش را از انحراف حفظ می‌کند و هر کس که مرتکب امور شبهه‌ناک شد، پایش به سوی حرام می‌لغزد؛ مانند چوپانی که گوسفندانش را در نزدیک پرتگاهی عبور می‌دهد، قطعاً احتمال سقوط آن گوسفندان از آن پرتگاه بسیار است. بدان که هر چیزی پرتگاهی دارد. اموری را که خداوند حرام کرده، همان پرتگاه هستند. ارتکاب امور شبهه‌ناک، نزدیک به آن پرتگاه خواهد بود که موجب سقوط خواهند شد. در هر انسانی عضوی وجود دارد که اگر صالح شود، موجب صالح شدن سایر اعضاست و اگر فاسد شود، باعث فاسد شدن سایر اعضا می‌گردد. آن عضو، قلب است. ای برادرانم! (حسن و حسین) آیا از پیامبر (ص) که به تأدیب الهی ادب شده، شنیده‌اید که فرمود: خداوند مرا تأدیب نمود و نیکو ادب کرد؟!»

(مجلسی،1403ق.، ج16: 210 و ج68: 382 و محمّدی ری‌ شهری ،1367، ج 1: 78).

حلال آن است که خداوند آن را حلال نموده، قرآن آن را بیان کرده است و پیامبر (ص) آن را توضیح داده است؛ مانند: حلال بودن خرید و فروش، اقامة نماز در وقت خود، ادای زکات، انجام روزة ماه رمضان و حج برای مستطیع، ترک دروغ، نفاق و خیانت و نیز مانند امر به معروف و نهی از منکر. به این ترتیب، عبارتی را که از جدّ بزرگوار خود شنیده بود، به خوبی برای برادران خود تفسیر و تحلیل کرد

(ر.ک؛ عزیزی، بی‌تا: 2؛ میرزایی، 1386: 223 و محمّدی اشتهاردی، 1379: 76ـ74).

برچسب ها:

  • «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»x
  • احادیث درباره احترام به پدر و مادرx
  • اهمیت رضایت مادرx
  • اگر نبود فاطمه هیچ پیمبری نبودx
  • بایدها و نباید های تعلیم و تربیت دینیx
  • خدا خواهی و خداگرایی فاطمه (س)x
  • داستان درس تفسیر حضرت زینب (س) و پیشگوئی از قضیه کربلاx
  • ضرورت آشنائی با ویژگی های معصومان (ع)x
  • کلاس درس حضرت زینب (س)x
  • شرط نگاه به حوزه تربیت دینیx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۹ ، ۱۰:۵۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بنام خدا

در این روزگار که کرونا از یک طرف آرامش مردم را به هم ریخته و عده ای را داغ دار عزیزانشان کرده و کار و زندگی مردم را مختل نموده و از سوی دیگر مسائل اقتصادی با عوامل مختلف داخلی و خارجی بسیاری از مردم را به چکنم چکنم « آنچه قدیمی ها می گفتند اگر چه زندگی پر زرق و برقی نداریم اما خدا ما را به چکنم چکنم نیندازد» افتاده اند، بر اهل فکر و قلم است که علاوه بر یاد آوری عوامل نا آرامی ها؛ موجبات آرامش طلبی را پس از تحقیق و بررسی برای جامعه بیان کنند؛ تا هم از ثواب آموزش به دیگران برخوردار گردند و نیز، دین خود را به مردم فرهنگ دینی دوست اداء نمایند و آنان را از علم و دانش خود برخوردار کنند از این رو نوشتار ذیل را پس از سپاسگذاری از خداوند تقدیم می گردد.

سپاس خدای یکتا و توانا

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه  سوره اعراف آیه 43

این سپاسگذاری به نوعی دعوت خدا را لبیک گفتن است که اکنون با زبان الکن می گوییم:

خدای را سپاس که ما را در مسیر علم و دانش قرار داد و اکنون در پی، بهره بخشی به دیگران هستیم.

اهمیت علم و برکات آن

نسبت به اهمیت علم و برکات آن؛ بسیاری مطالب خوانده ایم و شنیده ایم، اما خلاصه آن مطالب را اگر همراه کنیم با تجربه ی چندین ساله اهل فن کنیم. می بینیم ، همه دراین شعر شاعر گرامی آمده است:

با تو پس از علم چه گویم  ** علم چو آید به تو گوید چکن

کاربردی کردن داشته های علمی

اکنون ما هم در پی این هستیم که بیان کنیم چگونه می‌توان، داشته های علمی را؛ در زندگی خود و دیگران کاربردی کرد.

راهکارهای آرامش طلبی

نوع نگاه ، طرز فکر، عقیده و احساس و اطلاعات پیشین؛از جمله عوامل محیطی و اصل رخدادهاست که موجب تشویش اضطراب نا راحتی و نگرانی می شود و راه آرامش طلبی، در سالم سازی این عوامل است. که به دو شیوه می توان به آن رسید.

الف: منطقی و در پی استدلال بودن در امور زندگی

چرا که در خطبه امام حسین (ع) آمده « إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ کُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم‏ » (*) یعنی با هر باور و گرایشی که هستی! آزاد و مردانه زندگی کن!

یکی از پیام های کلام حضرت این نکته است که: باید منطقی باشیم، و در امور زندگی در پی استدلال باشیم نه خدای ناکرده چون پشه ی سرگردان و ... نباشیم.

ب : تسلط بر روان و اعصاب خود داشته باشیم. که نتیجه اش؛ گرفته نشدن، با اندک اتفاق ناگوار؛ و به اصطلاح «از کوره در نرفتن» یعنی بتوانیم خود را کنترل کنیم. و راهش هم همان منطقی بودن و در پی استدلال بودن است. (*) بحار الأنوار ج ‏45  ص  51 

برای روشن شدن این موضوع؛ توجه شما را به مقاله ای که جناب یوسف غلامی با « شیوه سؤال و تمثیل» طراحی کرده و با عنوان «رازهای آرامش» در مجله پیام پیشگیری شماره ۳۰ به چاپ رسیده؛ جلب می کنم.

رازهای آرامش

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا پس از یک رخداد تلخ (حادثه ناگوار یا مصیبت) در زندگی اعضای خانواده واکنش یکسان در مقابل آن ندارند؟!  یکی دچار فروپاشی روانی می شود دیگری در نهایت تأثر گرفتار افسردگی و فروپاشی نمی‌شود و یکی کاملاً استوار می ماند؟ برای یافتن پاسخ این سوال با ما همراه شوید.

بیش از آن که عوامل محیطی و اصل رخداد، موجب تشویش اضطراب نا راحتی و نگرانی را فراهم سازد نوع نگاه طرز فکر عقیده احساس و اطلاعات پیشین افراد این عوامل را بوجود می آورد. زیرا اگر تنها مشکل یا حادثه خاص پدید آورنده این وضعیت روحی و روانی باشد، نباید افراد یک خانواده، عکس العمل متفاوت نشان دهند.

این امر حکایت از آن دارد که بیش از آنکه یک پدیده بر روح و روان ما تأثیر داشته باشد فرمان درونی مغز و قلب است که ما را به بروز واکنش خاص وامی‌دارد.

بیشتر مردم از این امر غافل اند که اطلاعات پیشین تا چه اندازه ممکن است از بردباری در حوادث بکاهد یا آن را افزایش دهد.

این اطلاعات مجموعه از« نوع نگاه، سلیقه، طرز فکر، احساس، دانسته های مذهبی، تجربه و مانند این ها» است.

فردی کودکش را در اثر تصادف از دست می دهد و خود یازده سال به افسردگی دچار می‌شود. از طرفی در تاریخ می خوانیم که چون اسیران اهل بیت علیهم السلام را در کوفه فراروی عبیدالله بن زیاد قرار دادند و از حضرت زینب پرسید « کار خدا را درباره خودتان چگونه دیدید » فرمود: ما جز زیبایی چیزی مشاهده نکردیم.

برای بازسازی اندیشه (نوع نگاه ، سلیقه، طرز فکر و حساس و...) باید چه اقدامی صورت گیرد تا ضریب تحمل ما بالا رود و در پیشامدها کمتر دچار اضطراب فروپاشی و افسردگی شویم؟

توسعه آگاهی های دینی

روشن است که باید نخست آگاهی‌های دینی و توسعه داد؛ اعتقاد به پاداش خدا، نرهیدن ستمگر از مجازات، توجه به قانون استدراج - که خداوند آگاه با پیاپی فرستادن نعمت پس از انجام گناه بنده را غافلگیر می‌کند- کوچک شمردن دنیا و مانند این ها پاره ای از آن آگاهی ها است.

به نمونه ای از این آموزه‌ها اشاره می کنیم امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) به فرزندش حضرت مجتبی (علیه السلام) فرمود: آنگاه که از کسی ستم دیدی، چندان دلتنگ مشو و آن را بر خود گران نپندار، زیرا تلاش او در مسیر ضرر رساندن بیشتر به خود و سود رسانی به تو است.1

رسول خدا (ص) فرمود: اگر فرد مؤمن بداند که خداوند متعال چه پاداشی در برابر مصیبت ها و بلا ها برای او در نظر گرفته است، آرزو می کند که در دنیا با قیچی پاره پاره گردد تا از پاداش بزرگ تری برخوردار شود.(2)

چنانچه این ویژگی در یاران اباعبدالله الحسین (ع) شنیده شده که می‌گفتند: حسین ابن علی (ع)؛ اگر هزار بار ما را بکشند بدنمان را آتش بزنند و خاکستر ما را بر باد دهند؛ باز زنده شویم دست از یاری تو بر نخواهیم داشت.

رسول خدا (ص) فرمود: هیچ مصیبت و بلائی در جان و فرزند و مال مرد و زن مؤمن وارد نمی شود مگر آن که خداوند متعال را در حالی ملاقات کند که هیچ گناهی بر او نباشد.(3)

حضرت به عثمان بن مظعون که کودکش را از دست داده بود فرمود:

بهشت هشت در دارد آیا خوشحال نمی شوی از اینکه در روز قیامت به طرف هر دری از درها به روی فرزند را در کنار آن به یابی در حالی که دست به دامنت آمیخته تا برای تو از پیشگاه پروردگارش شفاعت کند.(4)

یاد خدا، بدون شناخت خدا

از کودکی شنیده‌ایم که یاد خدا مایه آرامش آدمی است و خداوند می فرماید: (5)

هرکس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگی و دشواری خواهد داشت. (6) و تکرارش غذای روح است (7)

معنی « آن که یاد خدا» آرامش است چیست؟

آیا همین کافیست که به یاد خداوند باشیم و ذکر بگوییم؟!(8)

به نظر می‌رسد که این کمترین مرحله یاد خدایی است که از آن انتظار آرامش داریم.

باید با یاد خدا زندگی کرد و نیز وقتی با یاد خدا زندگی می کند که خدا را بشناسد.

وقتی کسی شناخت درستی از خدا نداشته باشد، قوانین حاکم بر جهان آفرینش را نمی شناسد و به حکمت پدیده‌ها نمی یرد.

بنابراین نمی داند چرا و چگونه باید بر نزول یک بلا و رنج صبر کند.

آن شناخت خدا؛ که آرامش آور است!

خدایی که یادش مایه آرامش است، خدایی است که آفرینش ما را برای نزدیکی به خود آغاز کرد؛ نه برای اینکه از رنگ و مصیبت ما حتما خوشنود شود.

او خود را در هر حال حمایت گر ما یاد می‌کند: رئوف بالعباد، کریم، رحیم، ودود، شکور. در جهان جز کردار ما، هیچ چیز علیه ما نیست.

تا او نخواهد هیچ موجودی نمی‌تواند کمترین آسیبی به ما وارد کند. این احساس که او منتقم و در عین کمین ماست که با مجازات ما و مشاهده گرفتاری مان خوشحال می شود، با آموزه‌های دینی سازگار نیست.

وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر (9)

هر مصیبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است که انجام داده‏اید، و بسیارى را نیز عفو مى‏ کند!

خداوند در قرآن ما را از شرک برحذر داشته است. آیا ما پیروان قرآن ممکن است، مشرک باشیم؟!

آری، زمانی که اعتقاد داشته باشیم جز خدای خیر رسان، نیروی دیگری وجود دارد که مستقلاً به ما «شر» می رساند!

او بدخواه ما نیست. اگر برای ما گرفتاری و رنجی پدید می‌آید، نتیجه عملکرد خود ما یا بنده ناصالح دیگری است و در هر صورت خداوند بدان گرفتاری و رنج، گناهان ما را می آمرزد یا بر درجات ما در بهشت می افزاید.

بنابراین، اگر فردی که خواهان آرامش است، باید بداند خدا او را دوست دارد.

بازسازی اندیشه، اصلاح اعتقادات دینی

بخشی از اضطراب های ما به رویدادهای گذشته و آینده پیوند دارد. برای آینده می ترسیم و از گذشته اندوهگین هستیم. شیطان برای پایمال کردن امروز ما دو ابزار دارد:

غصه برای گذشته، هراس برای آینده.

این در حالی است که قرآن می فرماید: أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (10) اولیای خدا نه بیمی برایشان هست؛ نه اندوهی.

آگاه باشید (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگین مى‏شوند!

علاج گناه

و بلاخره: زیرک کسی است که بار آینده را به دوش امروز نمی افکند و نگرانی برای آینده نتیجه کاستی توکل است.

یک روانشناس آمریکایی که صد سال عمر کرد، در پایان زندگی می گوید: پس از این همه عمر دانستم که ۹۹ درصد از اموری که برای آینده مرا نگران می کرد، هرگز به وقوع نمی پیوست.

ما آن قدر که از فکر حوادث آینده ناراحت و نگران می‌شویم و آسیب می‌بینیم، از خود آن حوادث آسیب نمی بینیم.

پیام مقاله معلوم است

الف : نیاز شناخت و یاد خدا

ب : توجه به خیر خواهی خدا

ج :  پرهیز از غصه برای گذشته.

د : نهراسیدن برای آینده.

پاورقی:

1 - تحف العقول صفحه ۷۹

2 - مقام داغدیدگان شکیبا شهید ثانی ترجمه حسین جناتی صفحه ۱۱

3 - همان

4 - همان صفحه ۱۲ و ۱۳

5 – ذکر الهی منشأ آثار و برکات فراوانی است ، از جمله در سوره رعد آیه 26 می فرماید:

«الا بذکرالله تطمئن القلوب» همانا با یاد خدا دلها آرام می گیرد .

(6) آثار دوری از یاد خداوند

دوری از یاد خداوند پیامدهایی را به دنبال دارد که به برخی از ‏آنها اشاره می شود : ‏

‏1- خود فراموشی

‏«ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم...» سوره حشر آیه .19 ‏

مانند کسانی که خدا را فراموش کردند نباشید که خدا نیز آنها را به خود ‏فراموشی دچار ساخت .

2- همراهی شیطان

‏«و من یعش عن ذکر الرحمان نقیض له شیطانا فهو له قرین»

 و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطانی برای او می ‏گماریم تا همنشین او شود . ‏ -سوره زخرف، آیه .36 ‏

‏3- سختی در زندگی

‏«و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی»  سوره طه، آیه .124 ‏

و هر کس از یاد من رویگردان شود ، زندگی ‏‏(سخت) و تنگ خواهد داشت و روز قیامت او را کور وارد محشر می کنم . ‏

7 - حضرت علی (ع) می فرماید: «مداومت بر ذکر الهی غذای روح و کلید رستگاری است.»

8 – مفهوم ذکر

‏«ذکر» در لغت به معنای «یاد کردن» است ، خواه با زبان باشد یا با قلب با هردو ، خواه بعد از نسیان باشد یا در ادامه ذکر . و ‏نیز «ذکر» به معنای «حفظ شیء» است و خلاف نسیان می باشد . به بیان دیگر ، «ذکر» عبارتست از اینکه آدمی نیروی ‏ادراک خود را متوجه یاد شده کند ، یا اینکه نام او را ببرد و یا صفات او را به زبان جاری کند و مصداق مهمتر اینکه در قلب به ‏یاد او باشد . طبق این معنا ذکر معنای عامی دارد که هر چیزی را شامل می شود ، اما آنچه خداوند در قرآن کریم به آن امر ‏فرموده ، «ذکر خداوند» و «یادآوری نعمت های الهی» می باشد که در سایه آن انسان غبار غفلت و دوری را از قلب خود ‏بزداید و برجان و روح خسته خویش ، با باران یاد الهی گلهای طاعت و بندگی را برویاند .  -تفسیر المیزان، ج 16، ص .328 2-

ر.ک، فریده مصطفوی، روش خودسازی، ص .81 ‏

تمثیل نسیم فرحبخش

‏«ذکر الهی» چون نسیم فرحبخش ، حیات معنوی را به انسان هدیه می کند؛ قلب خسته و افسرده انسان با «یاد خدا» طراوت می ‏یابد و در کشاکش مشکلات و انبوه گرفتاری ها به یاد معشوق است که اطمینان و آرامش را برای جان ها به ارمغان می آورد . ‏انسانی که در هر لحظه به یاد خداوند و فقر و احتیاج خویش به ذات اقدس الهی و عقاب و ثواب باشد ، در درون خویش راهی ‏برای رشد و نمو رذائل اخلاقی و ارتکاب معاصی نخواهد گذاشت و همواره درصدد رشد و تعالی خویش می باشد . بنابراین ‏‏«ذکر و یاد خدا» از مهم ترین عوامل رسیدن به قرب الهی است که انسان را از جهان ماده به عالم معنا و معنویت می رساند . ‏‏

«یا ایهاالذین امنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا وسبحوه بکره وأصیلا» (احزاب/41-42)

ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را بسیار ‏یاد کنید و او را در صبحگاه و شامگاه تسبیح کنید .

اهمیت و برکات ذکر

از روایات استفاده می شود خانه ای که ذکر خدا در آن بسیار شود ، برکتش بسیار می شود و ملائکه در آن خانه حاضر و ‏شیطان ها دور می گردند ، و آن خانه برای اهل آسمانها آن چنان درخشنده است که ستارگان برای اهل زمین ، و خانه ای که در آن ‏قرآن خوانده نشود و ذکر خدا در آن نشود، برکاتش کم است و ملائکه از آن خانه گریزان می شوند . ‏

آثار و برکات ذکر

‏«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانی دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است وما در این جا به برخی از آن ها اشاره ‏می کنیم : ‏

‏1- مورد یاد خدا قرار گرفتن

‏«واذکرونی اذکرکم واشکروالی ولا تکفرون»

-سوره بقره، آیه .152 ‏

مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید .

2- همنشینی با خدا

کسی که همواره به یاد خدا باشد ، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنانکه در حدیث قدسی به حضرت موسی (ع) فرمود : ‏ای موسی ؛ من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند

‏-چهل حدیث حضرت امام(ره)، حدیث 18، ص .287 ‏

‏3- محبت خداوند

انسانی که پیوسته به یاد خداست ، حب الهی در قلبش جای می گیرد .

در ‏روایت نیز آمده است . «من اکثر ذکر الله احبه» هرکس زیاد خدا را یاد کند ، محبت خداوند در قلبش حاکم می شود .

-میزان الحکمه ، ص 421، ج .3 ‏

‏4- فلاح و رستگاری

از نظر قرآن کریم ذکر خدا زمینه رستگاری انسان را فراهم می سازد : «واذکروالله کثیراً لعلکم تفلحون» -سوره جمعه، آیه .10 ‏

خدا را بسیار یاد ‏کنید ، باشد که رستگار شوید . ‏

9 - وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر -سوره شوری، آیه .30

10 - سوره یونس آیه 62

والسلام مرتضوی

برچسب ها :

  • آن شناخت خدا؛ که آرامش آور است!x
  • بازسازی اندیشه اصلاح اعتقادات دینیx
  • تمثیل نسیم فرحبخشx
  • اهمیت و برکات ذکرx
  • اهمیت علم و برکات آنx
  • کاربردی کردن داشته های علمیx
  • راهکارهای آرامش طلبیx
  • رازهای آرامشx
  • توسعه آگاهی های دینیx
  • یاد خداx
  • بدون شناخت خداx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۱۳:۱۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بنام خدا

اى عصمت حق زاده زهراى مطهّر

اى عالمه فاضله، اى دختر حیدر

***

اى شمع شبستان ولایت که به عالم

جز فاطمه نبود ز تو از قدر فزون تر

***

تعلیم تو از مکتب دین بود و از آن رو

دین یافته از دولت تبلیغ تو زیور

قبل از شروع در بحث « نیازمندی انسان به استاد» توجه عزیزان را به دو نکته مهم جلب می کنیم:

1 -اهمیت علم و دانش : آنچه بر هیچ کس پوشیده نیست و تمامی ادیان الهی مطالبه آن دارد، حتی افراد دور از مسئله ایمان به خدا، نیز علم، را بر جهل، ترجیح می دهند. این مسئله در جای خود با ادله همراه با آسیب شناسی های آن به وضوح آمده است.

2 – از آیات قرآنی که سفارش به آموزش دیگران دارد؛ « و ما در اینجا به ده موردش اشاره خواهیم داشت» فهمیده می شود که این آیات هم دلیل « نیاز انسان به استاد »،است و هم لزوم دقت در گزینش آن ها را می رساند. چون در مرحله اول؛ منصب استادی مختص انبیاء و معصومان (ع) و اولیای الهی بوده؛ سپس دیگران.

از این رو؛ ضمن توجه به اینکه این آیات در مقام بیان وظایف و دستور العمل ها است « که اصطلاحاٌ از آن تعبیر می شود به کارنامه انبیاء». و هشداری است برای تمامی استادان عزیز و گرامی که حرفه مقدس « تعلیم و تربیت» را برای خودشان شغل و کار انتخاب کرده اند؛ که مبادا این ویژگی «که معلمی کار انبیاء است» را فراموش کنند. بنابر این هر کس خود را در این جایگاه قرار دهد؛ باید خط و مشی خود را با سیره پیامبران علیهم السلام به ویژه خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) تطبیق داده و با سعی و تلاش مضاعف؛ وظیفه خود را بخوبی انجام دهد، نه اینکه خدای ناکرده در قبال این مسئله مهم بی تفاوت بماند، چرا که رعایت این نکته بسیار مهم بوده و بنوعی می توان گفت: رمز موفقیت؛ بلکه تنها راه رسیدن به هدف اصلی از این کار مقدس؛است.

دلیل های نیاز به استاد و مربی

1 - جهت تعلیم و تعلم

بدیهی است انسان برای رسیدن به کمال نیاز به تعلیم و تعلم دارد. زیرا ترقی و تعالی روحی و جسمی هر کسی به قدرت علم است و هیچ معلمی برای الگو قرار دادن ؛ بهتر از انبیاء تصور نمی شود.

چون علمشان از جانب خداوند علیم است و مردم را هم بدون نظر مادی تعلیم فرموده اند! (1)

یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ سوره جمعه آیه ۲

تزکیه مى‏ کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت مى‏ آموزد

لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِم‏

تا مردم را از تاریکی هاى (شرک و ظلم و جهل،) به سوى روشنایى (ایمان و عدل و آگاهى،) بفرمان پروردگارشان در آورى‏.

أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور سوره ابراهیم  آیه ۱ و ۵

ما موسى را با آیات خود فرستادیم (و دستور دادیم:) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر!

(1) آیه شریفه : فَما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ سوره یونس آیه 72
هیچگونه توقعى ندارم‏
(اما متاسفانه مردم) چون اهل دنیا نسبت بعلماء و انبیاء و ائمه [ع‏] سوء ظنى دارند و اینها را توهّم می کنند که گرگ آن ها باشند و می خواهند آنها را پاره کند و بلع کنند حتى می گویند

همچه حمال باسباب جهان زاهد شهر

پشت کرد است که یک جا همه را بردارد

 و اشاره بهمین دارد فرمایش حضرت رسالت صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم که فرمود در دوره آخر زمان مردم‏ (یفرّون من العلماء کما یفر الغنم من الذئب)
سپس فرمود: به سه عقوبت مبتلاء می شوند

1 - ظالم و اشرار بر آنها مسلط می شوند،

2 - دعاى آنها مستجاب نمی شود

3 - (یخرجون من الدنیا بلا ایمان).
 

در ادامه می فرماید: إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ

فرستاده او هستم و او اجر کامل بمن عنایت می فرماید؛ هم در دنیا عزت و شوکت و حفظ از دشمن و هم در آخرت سعادت و فیض بجنّت و مثوبات الهى می شوم

أطیب البیان فی تفسیر القرآن    ج ‏6    429

2 - جهت تکمیل فطرت

این همان سخن « ‌پیامبر درونی و برونی است» چون بشر به توحید مفطور است  فطرتش  کامل نمی‌شود مگر به آمدن انبیاء.

3 - جهت توجه و تذکر به جهان سرمد

همان قضیه خبر از ماوراء ماده و به اصطلاح «فوق متازفیزیک» است که از آن بحث می شود. که اگر انبیا مردم را به جهان دیگر و نعمت های این بشارت نمی‌دادند و از کیفر اخروی نمی ترسانیدند مردم پی به جهان دیگر نمی بردند. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (بقره 209)

و اگر بعد از این همه نشانه‏هاى روشن، که براى شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانید کرد) که خداوند، توانا و حکیم است‏.

و در دو آیه دیگر می فرماید:

قَیِّماً لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدیداً مِنْ لَدُنْهُ سوره کهف آیه 2

در حالى که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهاى (آسمانى) دیگر است تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند

ْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاس‏ سوره یونس آیه ۲

 مردم را (از عواقب کفر و گناه) بترسان‏

4 - جهت قیام به عدل

با اینکه انبیا آمدند باز هم مردم به عدالت رفتار نمی کند پس اگر آن نیامده بودند مردم چه می کردند. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ سوره حدید آیه ۲۵

 تا مردم قیام به عدالت کنند

5 - جهت رفع اختلاف و نزاع ها

با اینکه انبیا آمده اند این همه اختلاف در عقائد و ادیان و مذاهب وجود دارد وای بر آن وقتی که انبیا نمی‌آمدند. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ سوره بقره آیه ۱۰۹

بسیارى از اهل کتاب، از روى حسد- که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو مى‏کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند با اینکه حق براى آنها کاملا روشن شده است.

حیله گران از خدا بی خبر و مکتب های خود تراشیده و نیزادیان تحریف شده نمی گذاشتند مردم از جهل بیرون بیایند.

6 - جهت معرفت رضا و غضب خالق

اگر انبیا نبودند از کجا مردم رضای معبود خود را می فهمیدند و از کجا می دانستند که رضای او در اطاعت و خشم و در گناه است. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ ِ حَتَّى إِذا حَضَرَ سوره نسا آیه ۱۸

براى کسانى که کارهاى بد را انجام مى‏ دهند، و هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا مى ‏رسد مى‏ گوید: «الان توبه کردم! به انضمام آیه شریفه:

وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً (سوره  اسرا آیه 85)

و جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است!

7 - جهت تبیین اشیاء

انبیا و جمادات و نباتات و حیوانات و اغذیه و پوشاک را برای مردم بیان کردند حتی حضرت آدم علیه السلام کاخ زندگی بشر را برپا نمود. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ سوره نحل آیه ۹۱

و هنگامى که با خدا عهد بستید، به عهد او وفا کنید! و سوگندها را بعد از محکم ساختن نشکنید، در حالى که خدا را کفیل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده ‏اید، به یقین خداوند از آنچه انجام مى‏ دهید، آگاه است!

8 - جهت تهذیب اخلاق

اگر انبیا نبودند مردم اخلاق خوب و بد را نمی دانستند و به اقتضای خواهش نفس از درندگان بد تر می شدند. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ سوره انفال آیه ۲۲

بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که اندیشه نمى‏کنند.

مسئله مهم خدا محوری که هیچ! صرفاً به دنبال دنیا طلبی بودند کما اینکه هستند.

9 - جهت اصلاح امور

انسان از جنبه ی شهوت همواره در شرف فساد و هلاکت است و به مصلحی هواره نیاز دارد و اگر انبیا نبودند، فساد بشر را کسی نمی توانست اصلاح کند. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا سوره اعراف آیه ۳۸

هر زمان که گروهى وارد مى‏ شوند، گروه دیگر را لعن مى‏ کنند تا همگى با ذلّت در آن قرار گیرند. (در این هنگام) گروه پیروان درباره پیشوایان خود مى‏ گویند: «خداوندا! اینها بودند که ما را گمراه ساختند

چنانکه حتی با آمدن انبیاء الهی فساد در بر و بحر ظاهر شده است. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

اللَّهُ الَّذی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ ثُمَّ یُحْییکُمْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَفْعَلُ مِنْ ذلِکُمْ مِنْ شَیْ‏ء سوره روم آیه ۴۰

خداوند همان کسى است که شما را آفرید، سپس روزى داد، بعد مى‏ میراند، سپس زنده مى‏ کند آیا هیچ یک از همتایانى که براى خدا قرار داده ‏اید چیزى از این کارها را مى ‏توانند انجام دهند؟!

10 - جهت ارتقاء به مدارج کمال

تقرب و به قرب خالق ذی الجلال به پیروی از انبیاء بشر به قرب محبوب می رسد زیرا آنان بشر را از هواپرستی تزکیه نموده و به اعلی درجه کمال می رسانند. چنانچه در آیه شریفه می فرماید:

یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ (سوره انشقاق آیه 6)

اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى‏ روى و او را ملاقات خواهى کرد!. برگرفته از کتاب: برنامه دینی مرحوم مقدم

ضرورت و نیازمندی انسان به استاد و راهنما

شاید برخی چنین پندارند که در تربیت و خودسازی نیاز به استاد و راهنما نیست، چرا که راه برای آدمی به کمک نوشته ها ، اندیشیدن در آیات و روایات و سیره معصومین (علیهم السلام) نمایان شده و آموختن به سادگی امکان پذیر است.

از این روی لازم است نخست از ضرورت استاد و راهنما بحث کرده و سپس به بررسی مطالب دیگر بپردازیم.

چند نکته یاد ماندنی:

مراد از استاد و راهنماهایی که در این جا یاد آور می شویم، انسان وارسته ای است که علاوه بر دانش استادی به پیش نیازهای آن نیز عمل کند از باب مثال در عمل به شریعت و دریافت های دینی و معنوی توانا باشد. صلاحیت تقوایی، مهارت و تخصص در علوم اسلامی و تدبیراستادی داشته باشد تا جوینده کمال را چه در علم روز و چه در تهذیب نفس، شناخت درست داده و در حرکت به سوی خدمت به مردم در حد رضای الهی یاری دهد و راهنما گردد. یعنی علاوه بر رشته تخصصی مورد بحث دستور های اسلام را نیز به شایستگی تبیین کند و هرگونه ابهام و پرسشی را روشن سازد.

هیچ کس بى ‏اوستاد چیزى نشد
هیچ آهن خنجر تیزى نشد

بود هر کار بی استاد دشوار
نخست استاد باید آنگهی کار

نظامی

نیاز انسان به معلم و پیروی از راهبر

نیاز آدمی به معلم و پیروی از راهبر در همه علوم و فنون - به ویژه در زمینه های معنوی - یک نیاز طبیعی و عمومی است. هر کس توان رسیدن به هرگونه کمالی را ندارد و نمی تواند شخصیت خود را خود به خود به ثمر رساند و از آن روی که دشواری های فراوانی در پیمودن راه انسان شدن وجود دارد و رهرو دراثر غلبه طبع و کسالت و وسوسه های نفسانی، جاذبه ها و لذایذ مادی، تعلقات عاطفی و غریزی و ... هر آن ممکن است که حرکت را رها سازد و یا به انحراف کشانده شود به راهنما نیازمند است.

وجود مشاور و کوکب هدایت در این گونه موارد می تواند عامل مهمی برای آرامش اطمینان و رهایی از بندها باشد، پشت و پناه گردد و در حقیقت خود راه شود و گرگ های نفسانی و شیطانی را از یوسف جان برهاند.

گذشته از این ها آدمی همواره در گیرودار شناخت صواب از خطا و درست از نادرست است. دانای توانایی می خواهد که پاسخ دهد و «فرقان» شود. از حالات و مراتب راهرو خبر گیرد و مبادی القاءات گوناگون را بر وی بشناساند. اگر صرف عقل با مدد مطالعه آثار می توانست درست را از نادرست روشن سازد و گام به گام چراغ هدایت رونده شود نباید در زندگی آدمی شاهد هزاران گونه ناگواری باشیم.

همتم بدرقه راه کن ای طایرقدس

که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

***

سعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر می طلبی طاعت استاد ببر

حافظ

به شاگردی هر آن کو شاد گردد
 بود روزی که هم استاد گردد

شیخ بهائی

امام سجاد (علیه السلام) می فرماید:

«هلک من لیس له حکیم یرشده».

رساله سیر و سلوک 116 به نقل از کشف الغمه

آن را که فرزانه ای راهنما نباشد تباه می گردد.

هر که گیرد تیشه ای بی اوستا

ریشخندی شد به شهر و روستا

***

هر که در ره بی قلاوزی رود

هر دو روزه راه صد ساله شود

***

هر که تازد سوی کعبه بی دلیل

همچونان سرگشتگان گردد ذلیل

مثنوی کلاله خاور، ص 146.

امام خمینی «ره» در ضرورت استاد و راهنمای اخلاقی می فرماید:

لازم و ضروری است که این عمل میزان مدارا با نفس و اندازه نیاز واقعی آن به لذت های حلال با نظارت و مراقبت و دستورالعمل مردی کامل و راهبری دانا و توانا که دلیل راه باشد انجام گیرد.

به ره چون روى هیچ تنها مپوى‏
‏نخستین یکى نیک همره بجوى

***

اخذ کن آداب دینت از فقیه
نی زهر شیّاد مردود سفیه

- نخست استاد باید وانگهی کار.   نظامی

گذرت بر ظلمات است بجوی خضر رهی

که در این ره بسیار بود گمراهی

***

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن

ظلمات است بترس از خطر گمراهی

درست فراگیری  کار و فن از استاد

- نگاه به دست ننه کن مثل ننه غربیله کن ! یعنی : درست فراگیری از استاد.

مقایسه ای آموزنده

همانطور که در بیماری های ظاهری وامراض جسمی نوشته اطبای حاذق و تدوین کتب طبی و شرح و بیان بیماری ها واقسام دواها ما رااز مراجعه به طبیب بی نیاز نمی کند بلکه بر طبق سیره جاری عقلاء در هر بیماری به طبیب متخصص رجوع می کنیم و خود را تسلیم او می نماییم و هر شربت که داد اگر تلخ است واگر شیرین می نوشیم و هرگز حاضر نیستیم اکتفا به عقل خود نموده و یکی از کتاب های طبی را برداشته و مطالعه کنیم و آنچه به خیال خود در نوع بیماری و داروی آن تشخیص دادیم عمل کنیم ، همچنین در امراض قلبی و بیماری های روحی تنها دست رسی به علم شریعت کافی نخواهد بود بلکه باید تعیین داروهای معنوی با نظر طبیب متخصص باشد که فرمود:

طبیب دوار بطبه قد احمی مواسمه و احکم مراسمه.

پرواز در ملکوت ج 1، ص 70.

پیراستن نفس ساده تراز نیکو ساختن خط نیست چگونه است که در خط آموزی نیاز به مربی هست اما در پی بردن به کمبودها و کاستی های نفس و راهای درمان آن نیازی به راهنما واستاد نباشد؟!

تمثیل درخت خودرو:

آری آن که از راهبری بهره نگیرد واز پرتو تعلیمات دانشوری برخوردار نشود مانند درختی می ماند خودروی و بی بار، درختی که برگ می آورد ولی میوه نمی دهد مانند درختان جنگل که اگر باری هم داشته باشند طعم میوه درخت تربیت شده و باغ را ندارند.

بازگویی داشته های علمی دینی نمونه سیره بزرگان

عبدالعظیم حسنی (ره) می گوید:

خدمت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) رسیده و عرض کردم: تصمیم دارم باورها و دریافت های خود را بر شما عرضه کنم اگر پسندیده شد بر آن استوار بمانم تا خداوند را دیدار کنم. پس از بیان عقاید و دریافت های خود حضرت فرمود:یااباالقاسم هذا والله دین الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الاخره  . بحار ج 3، ص 268.

یاابوالقاسم بخدا قسم این دریافت تو آیین خداست ، آیینی که برای بندگانش پسندیده است پس بر آن استوار باش که خداوند تو را بر سخن استوار در دنیا و آخرت پایدار بدارد.

عارف بلند پایه حاج میرزا علی آقای قاضی استاد اخلاق علامه طباطبائی می گوید:

کسی که طالب راه سلوک طریق خدا باشد اگر برای پیدا کردن استاد این راه نصف عمر خود را در جستجو و تفحص بگذارند تا پیدا کند ارزش دارد و کسی که به استاد رسید نصف راه را طی کرده است رساله سیر و سلوک، ص 176.

در خدمت استاد بود افتخاری بزرگ

در روایات نام برخی از اصحاب سر و حواری پیامبر و امامان معصوم (علیه السلام) آمده است :

در خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله) اصحاب خاصی مانند: سلمان، ابوذر، مقداد و ...،

در خدمت امام علی (علیه السلام) اصحاب سری مانند: کمیل، اویس قرنی، میثم تمار، عمر بن حمق خزاعی، محمد بن ابی بکر و ...

در زمان امام مجتبی (علیه السلام) سفیان بن ابی لیلی، حذیقه بن اسد ( اسید) الغفاری و ...

در زمان امام حسین (علیه السلام) یارانی که نام جاویدشان در شمار شهیدان کربلا آمده است .

در خدمت امام سجاد (علیه السلام) جبیر بن مطعم، یحیی بن ام طویل، ابوخالد کابلی، سعید بن مسیب و ...

در زمان امام باقر و صادق (علیه السلام) عبدالله بن شریک عامری، زراره بن اعین، بریدین معاویه، محمد بن مسلم، ابوبصیر، لیث بن بختری، عبدالله بن ابی یعفور، عامر بن عبدالله، حجر بن زایده، حمران بن اعین و ...  در شان آنها چنین آمده است که:( ..فهولاء حواریون اول السابقین واول المقربین واول المتحورین حواری من التابعین) رجال کشی /09

بنابراین همانگونه که اولیای الهی بطور مستقیم و بالمباشره راهنمای اخلاقی بوده اند دراین زمان نیز باید بسراغ پاکانی رفت که همراه گردند و کوکب هدایت شوند.

دعای امام علی (ع) به راهنمایان

علی (علیه السلام) برای کسی که در پی راهنما باشد دعا می کند و نجات و رهایی او را در چنگ زدن به دامن استاد و هدایت کننده می داند:

رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُکْماً فَوَعَى وَ دُعِیَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا... . کیهان اندیشه شماره 151، ص 42.

آمرزش خدای کسی را باد که سخنی خردمندانه بشنود و کار بندد و به راه راست خوانده شود و نزدیک آید و بپذیرد و دست به دامان راهنمایی زند و رستگار گردد.

ابن میثم بحرانی (رحمه الله) در شرح جمله (واخذ بحجزه هاد فنجا) گفته است:

یعنی در پیمودن راهی که بسوی خدا می رود باید به استادی ارشادگر و دانا اقتدا کرد تا رستگاری به چنگ آید ... واز سخن مولی وجوب و ضرورت استاد برای سیر و سلوک فهمیده می شود.

نهج البلاغه صبحی صالح، خ 76.

برترین الگوهای برای استادی

الگوهایی که بر این کار وجود دارد؛ در مرحله اول انبیاء الهی و معصومان (ع) هستند.

و لذا در آیه شریفه آمده:

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِر سوره احزاب آیه 21

(آرى) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه (و سرمشق نیکویى) بود، براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند و هر کس سرپیچى کند به خویشتن ضرر زده است، و در آیه دیگر مى فرماید فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ بلکه یکى از حکمت هاى اینکه خداوند پیشوایان دین را معصوم قرار داده براى همین است که نقطه ضعفى که دیگران مجوز اعمال زشت خود قرار دهند در آنها نباشد أطیب البیان فی تفسیر القرآن    ج‏1    341 

قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَه سوره ممتحنه  آیه 4

براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت،

در این آیه خداى تعالى خطاب به مؤمنان مى‏ گوید شما باید با روش دشمنانه ابراهیم و انبیاء و اولیاء با کافران خویشاوندانشان تأسى کنید. پس از نزول این آیه مؤمنان با خویشاوندان مشرکشان دشمن شده ابراز عداوت و بیزارى مى‏کردند و خداوند از شدت اندوه باطنى مؤمنان از آن جهت مطلع شده آیه 7 همین سوره را نازل فرمود که: «شاید خدا بین شما و کسانى که دشمن دارید مودت پدید آرد» و چنین شد.

یعنى بسیارى از مشرکان ایمان آوردند و دوست و یاور و برادر مومنان گردیدند. ترجمه اسباب نزول         226  

و دراین میان می توان؛ پس پیامبر (ص) از امیر مؤمنان امام علی (ع)  نام برد.

حضرت امام علی علیه السلام بیش از 73 صنعت را پیشنهاد فرمود: ولی متأسفانه بعض مردم بی لیاقت آن زمان او را مسخره کردند و امام سجاد (ع) از نزدیک شدن ارتباطات و فضای مجازی سخن گفته: اما، کجا بود کی هست! گوش شنوا!

اما حضرت فاطمه زهرا (س) :

اوج ارزش راهنمائى کردن

به نقل على (ع) روزى زنى به حضور حضرت زهرا (س) رسید و عرض کرد: مادر ناتوانى دارم که درباره نماز مسائلى را نمى داند، من را نزد شما فرستاده تا آن مسائل را بپرسم، سوالات او به ده سوال رسید. و از بسیارى سوال شرمنده شد و عرض کرد: اى دختر رسول خدا، بیش از این به شما زحمت نمى دهم.

حضرت فاطمه (س) فرمود: آنچه را نمى دانى بپرس، آیا کسى را سراغ دارى که در برابر صد هزار مثقال طلا اجیر شود که یک روز بار سنگینى را از زمین به بالاى بام ببرد و اظهار خستگى کند؟

او عرض کرد: نه.زهراى اطهر (س) فرمود: من نیز اجیر شده ام در برابر هر مساله اى که به تو پاسخ دهم مزدى بگیرم که اگر بین زمین تا عرش را پر از مروارید کنند، باز آن مزد بیشتر است، بنابراین من سزاوارتر از آن اجیرم که اظهار خستگى نکنم، من از پدرم شنیدم که فرمود: علماى شیعه ما وقتى در قیامت محشور مى شوند، بقدر علمشان و بقدر تلاشى که در ارشاد مردم کرده اند به آنها خلعت و جایزه مى دهند...  منیه المرید شهید ثانى ص 21.

و دخترش زینب (س) را نام برد.

روایتی که در این زمینه از امام سجاد (ع) درباره حضرت زینب (س) نقل شده، بسیار معروف است: «أَنْتِ بحَمْدا... عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة».

او که در یکی از روزهای سال ششم هجری قمری خانه پاک علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) با شادی و سرور به پیشواز نورسیده ای می رفت.

دختری که سومین فرزند خانواده و اولین دختر حضرت امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود.

حضرت زینب (سلام الله علیها) در روز پنجم جمادی الاول سال ششم هجری قمری در مدینه به دنیا آمد.

. قطعه ای از بهشت، ص 648.

فضیلت های حضرت زینب (س)

از جمله فضیلت های حضرت زینب (علیها السلام) علم و دانش اوست:

سخنان و خطبه های عالمانه، همراه با استدلال به آیات قرآن، در کوفه، مجلس عبیداللّه بن زیاد و همچنین در دربار یزید، از سوی حضرت زینب (علیها السلام) هر کدام شاهدی بر توانایی دانش این بانوست.

دربارة این خاندان گفته شده: «إِنَّ هَؤلاَء وَرَثُوا العِلمَ وَ الفَصَاحَةَ زُقُّوا العِلمَ زُقّاً».

حضرت زینب(س) علاوه بر علم لدّنی، تمام شرایط یک راوی موثّق را در حدّ کمال داراست. بدین لحاظ، به او (س) عالمه گفته‌اند.

همچنین علم پیشگویی حوادث را نیز دارا می‌باشد، چنان‌ که کیفیّت شهادت خود را پیشگویی کرد.

صفت دیگر ایشان (ع) عقیله است که ابن‌ عبّاس به او داده است. همچنین مفسّری بی‌بدلیل است؛ زیرا خطبه‌های آن حضرت (س) آکنده از آیات قرآنی است.

جایگاه علمی حضرت زینب (س)

برای حضرت زینب (س) القاب علمی گوناگونی ذکر نموده‌اند که عبارتند از: «عالمةٌ غیرَ مُعلمةٍ: دانای نیاموخته»، «فهمةٌ غیرَ مُفهِّمةٍ: فهمیده بی‌آموزگار»، «نائبةُ الزّهراء: جانشین حضرت زهرا، سلام‌الله علیها»، «عَقیلةُ النِّساء: خردمند بانوان»، «سیّدة العَقائِل: بانوی بانوان خردمند»، «سُلالةُ الوِلایة: فشرده، خلاصه و چکیدة ولایت»، «وَلیدةُ الفَصاحة: زادة شیواسخنی»، «عَقیلةُ خِدر الرّسالة: خردمند پرده‌نشینان رسالت»، «بلیغة: سخنور رسا»، «فصیحة: سخنور»، «صدیقة الصّغری: راستگوی کوچک (در مقابل صدیقه کبری سلام‌الله علیها)»، «المُوثَّقة: بانوی مورد اطمینان»، «عقیلة الطّالبین: بانوی خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)»، «الفاضلة: بانوی بافضیلت»، «الکاملة: بانوی تامّ و کامل»، «عقلیة الوحی: بانوی خردمند وحی»، «عقیلةالنّبوّة: بانوی خردمند پیامبری»، «رَبیعَةُ الفضل: پیش‌زادة فضیلت و برتری»، «عقلیة القریش: بانوی خردمند قریش»، «سلیلة الزّهراء: چکیده و خلاصة حضرت زهرا، سلام‌الله علیها»، «آیةٌ مِن آیات‌الله: نشانی از نشانه‌های خداوند»

(ر.ک؛ رسولی، بی‌تا: 13؛ بحرانی اصفهانی، 1409 ق.، ج 11: 948 و اصفهانی، بی‌تا: 137).

یاد آور می شود: در ادامه زندگی نامه حضرت زینب (س) که برگرفته از سایت های مختلف گرفته شده و خلاصه آن در سایت فرهنگ سازان حضرت حجه بن الحسن (عج) آمده به پنج نمونه از این ویژگی ها اشاره شده. البته آنچه مربوط به بخش استادی حضرت (س) است در اینجا نیز اشاره خواهیم داشت.

رابطه حضرت زینب (س) با بانوان کوفه

زمانی که حضرت علی (ع) در کوفه حکومت می‌کردند حضرت زینب(س) در کنار ایشان بوده و به عنوان رابط امام با بانوان کوفه و جهان اسلام فعالیت می‌کردند.

حضرت زینب (س) استاد بانوان کوفه بود و در مکتب ایشان بانوان کوفه با احکام اسلامی و به ویژه تفسیر قرآن آشنا می‌شدند.

در دوران خلافت حضرت علی (ع) در کوفه ایشان نیز در آنجا اقامت داشت و از نزدیک در هدایت مردم ونشر معارف اسلام، عهده دار وظایفی بود. یک سال بعد از اقامت در کوفه گروهی از زنان، شوهران خود را به خدمت امام فرستادند و پیام دادند که ما شنیده ایم زینب کبری نیز مانند مادرش از علم و دانش فراوانی برخوردار است لذا اجازه فرمایید از خرمن علمش برخوردار شویم. (1) امام اجازه دادند و جلسه درس و تفسیر قرآن حضرت زینب (سلام الله علیها) آغاز شد. یک روز ضمن اینکه حضرت زینب آیه «کهیعص» از ابتدای سوره مبارکه مریم را تفسیر می کرد،

شیخ صدوق در کتاب «کمال‌الدین» خود روایتی را با همین مضمون از امام حسن عسگری (ع) نقل می‌کند. راوی از امام (ع) سؤالاتی از تفسیر و تأویل آیات می‌پرسید که بحث درباره سوره مریم (س) شد. حضرت در تأویل آیه اولیه این سوره فرمود:

«زکریا علیه‌السلام از پروردگار خود خواست که به او اسمای خمسه طیبه را بیاموزد، جبرئیل فرود آمد آنها را به وی آموخت. زکریا چون محمد و على و فاطمه و حسن (ع) را یاد می‌کرد غمش برطرف و گرفتاریش زائل مى‌شد و چون حسین (ع) را یاد می‌کرد گریه گلویش را می‌گرفت و مبهوت می‌شد. یک روز عرض کرد معبود من مرا چه مى‏‌شود که چون چهار نفر از خمسه طیبه را یاد میکنم به یاد آنان از غم‌هاى خود آرام می‌شوم و چون حسین را یاد می‌کنم چشمم اشک می‌ریزد و ناله‌‏ام بلند مى‏‌شود خداى تبارک و تعالى او را از قصه حسین خبر داد و فرمود: کهیعص «کاف» اشاره به نام کربلا است و «هاء» هلاکت و شهادت عترت است و «یاء» اشاره به قاتل آنان یزید علیه اللعنه است که او ظالم بر حسین است «عین» اشاره به عطش حسین (ع) است و «ص» اشاره به رمز موفقیت آنان که صبر بود است‏.» (کمال‌الدین صدوق ج2، ص454)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد شد و سخنان او را در مورد این آیه شنید، سپس فرمود: دخترم در این کلمه رمزی نهفته است و به مصیبت ها و مشکلاتی که به شما وارد می شود اشاره دارد. (2)

کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایی که از ایشان روایت شده است خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوی بزرگوار می باشد به گفته امام سجاد ایشان دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده بود.

1. اعیان الشیعه، سید محسن امین.

2. بانوی شجاع اسلام، زینب کبری، محمدجواد مغنیه.

در کتاب خصائص الزینبیه آمده است که: در ایامی که حضرت امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین در کوفه تشریف داشتند، آن مکرمه ( حضرت زینب (علیها السلام را مجلسی بوده در منزل خود که برای زنها تفسیر قرآن بیان می فرمود.

یکی از روزها تفسیر آیه شریفه اول سوره مریم . کهیعص. (کاف -ها یا عین صاد) را بیان می فرمود: در این بین امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد شده و فرمود: ای نور دیده! شنیدم تفسیر (کهیعص) را برای زن ها بیان می نمودی. زینب (علیها السلام) عرض کرد: بلی، فدایت شوم. علی (علیه السلام) فرمود: ای نور دید! این رمزی است در مصیبت وارده بر شما عترت پیغمبر. پس مصائب و نوائبی ( بلاهای سخت) را که بر آنها وارد می شد، برای آن مخدره بیان فرمود. پس فریاد گریه و ناله آن مظلومه بلند شد. عجبا که آن مخدره با اینکه خودش عالم به مصائب بوده، از استماع آنها چنین منقلب شده، نمی دانم چه حالتی داشته وقتی که آن مصائب را بعینه دیده. از اینجا باید تصور عظم ( بزرگی) مصیبت را نمود ر.ک: خصائص الزینبیه/ 27.

والسلام مرتضوی

برچشب ها :

  • دلیل های نیاز به استاد و مربیx
  • توجه و تذکر به جهان سرمدx
  • پیش نیازهای معرفت رضا و غضب خالقx
  • پیش نیازهای ارتقاء به مدارج کمالx
  • نیاز انسان به معلم و پیروی از راهبرx
  • بازگویی داشته های علمی دینی نمونه سیره بزرگانx
  • در خدمت استاد بود افتخاری بزرگx
  • پیش نیازهای اصلاح و رفع اختلاف و نزاع هاx
  • پیَش نیازهای تهذیب و قیام به عدلx
  • برترین الگوهای برای استادیx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۹ ، ۱۶:۴۱
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از دستورات مشترک استاد و دانش پژوه؛ که گذشت اکنون نوبت بایدها و نبایدهای لازم الاجراء؛ مختص عموم افراد تحت آموزش است. فرق نمی کند تحت هر شرائط، سنی و علمی که باشند. اعم از دانش پژوهان مدرسه ای یا دانشگاهی، یا هیچ کدام، تا شامل تازه کاران حوزه تعلیم و تربیت از مردم عادی نیز بشود.

چرا که دانستن این مطالب برای همه این دسته ها مفید است؛ به عبارت دیگر؛ از مردم عادی گرفته تا شخصیت های علمی، هنری، اقتصادی، سیاسی و .. رعایت این « بایدها و نبایدها» خوب است.

بایدها و نبایدهای افراد تحت آموزش

این بخش آموزشی را با تمثیل شروع می کنیم تا عزیزانی که در پی یافتن چگونگی شروع آموزش با این نوع از ادبیات هستند، نیز بهره مند گردند.

تمثیل مسافر:

موضوع «بلوغ و رسیدن» که اعم از بلوغ سنی، بلوغ علمی، بلوغ معنوی، بلوغ مدیریتی، بلوغ سیاسی و اقتصادی  و... است. فرد بالغ در این جا تشبیه می شود به مسافری که از شهر کوچک قبلی خود؛ کوچ کرده و وارد شهر دیگری شده که ویژگی های بیشتر و پرماجرا تری دارد.

در این میان با تفاوت هایی روبرو می شود و سؤالات زیادی دارد که در قالب این تمثیل مطرح و پاسخ داده می شود.

لوازم اولیه سفر

وقتی فردی قصد مسافرت دارد چه وسایل و نیازهایی دارد؟

وسایلی مانند؛ وسیله نقلیه، آذوقه، لباس‌ مناسب، آمادگی روحی، اطلاع از مسیر، نقشه راه و..

مسافر شهر بلوغ هم نیازمند به یکسری لوازم و اطلاعات است که با آگاهی از آن می‌ تواند،سفر بلوغ را به سلامت طی نموده و از خطرات و آفات احتمالی سالم بماند.

چرا که از یک سو با حالت هایی که در او ایجاد شده چون: تغییر صدا و عصبانیت و خود محوری ، تغییرات ظاهری چهره و صدا، حساسیت نسبت به قیافه و نگاه های طولانی مدت در آینه، تمایل به تفوق و برتری، زودرنجی و... نمی داند چگونه برخورد کند.

از سوی دیگر وقتی وارد مرحله جدیدی از موفقیت می شود، سیل تبریک و شادباش به سوی او سرازیر می شود. مثل موفقیت ورزشی، هنری، درسی و دیگر کارهایی که برای آن تلاش کرده اید.

این بلوغ ها نیز، شامل بعضی از تحولات مهم در زندگی است و مثل درختی است که بعد از چند سال به بار می‌نشیند و میوه می دهد.

بلوغ که به معنای رسیدن است می گوید، شما به مرز رسیده اید. پشت سر شما یک دورانی نه چندان سخت بوده است و پیش روی شما یک دوران پر از تحول و تغییرات هست.

باید با آن دوران خداحافظی کرده و به این دوره جدید سلام کنی. از این رو باید سعی کنی کارها را جدی بگیری.

از این شهر چه می دانید؟

شما وقتی وارد شهر جدید می شوید، اول احساس تنهایی و نگرانی به استقبال او می آید.

خصوصاَ برای کسانی که بدون نگاه به نقشه وارد این شهر شده اند و تابلوها و جاده های این شهر را نمی شناسند.

راستی از این شهر چه می دانید؟

می دانید وارد کدام خانه می شوید؟ کجا استراحت می کنید؟ غذاهای مورد نیاز خودتان را چگونه بدست می آورید؟

عجله نکنید. هنوز دیر نشده، می توانید یک نقشه تهیه کنید تا راهنمای شما در پاسخ به سؤالات شما باشد.

آب و هوای این شهر هم کمی با شهر قبلی فرق دارد. کمی طول می کشد تا با این تغییرات جوی، سازگار شوید. الان ممکن است به خاطر این همه تغییرات، کمی عصبی شده باشید.

خورجین امکانات

قبل از سفر امکانات محدود. ولی مهمی را در اختیار داشتید. با گذشت زمان به کمک دیگران راه استفاده از توانایی هایی که خداوند به ما و شما هدیه کرده بود را فرا گرفتیم و وارد میدان شدیم.

زبان مادری را آموختیم، دوره درسی را پشت سر گذاشتیم، ارتباط با دیگران را یاد گرفتیم، و دوستان زیادی دور خود جمع کردیم، در فعالیت های ورزشی، علمی و هنری شرکت کردیم و حتی الان قدرت برنامه ریزی برای آینده را داریم؛ یعنی ما یک بار، توانستیم استعدادهای خود را شکوفا سازیم و حتی توانستیم جواز ورود به دوران دیگر را کسب کنیم.

با ورود به دنیای پر رمز و راز جدید، استعدادهای ما، دوبله می‌شود و حتی توانایی‌های تازه‌ای به آن افزوده می شود؛ چون باید برای یک آینده مهم و پر از انتخاب های گوناگون آماده شویم. ما به سوی مستقل شدن در حرکت هستیم؛ پس باید خورجینی از وسایل مورد نیاز را با خود همراه کنیم. انشاء الله این بار هم موفق خواهیم شد.

اکنون در این سفر همه آن امکانات ذخیره شده و نیز تجهیزات جدید به کمک ما خواهد آمد تا مدال موفقیت را مال خود کنیم.

مقدمه ی شکوفایی

هر کدام از شما مسئولیت های کوچک و بزرگی را تجربه کرده اید؛ مسئولیت هایی مانند اداره کلاس (مبصر بودن) سرگروه، تیم ورزشی یا هنری و... این تجربه ممکن است کوچک یا بزرگ، موفق یا ناموفق بوده باشد.

قبول مسئولیت، مقدمه رشد و پیشرفت

آری قبول مسئولیت، مقدمه رشد و پیشرفت و میدانی برای شکوفا سازی استعداد هایی است که به ما هدیه شده است.

مسئولیت ها با توجه به میزان اهمیت و دشواری آن، تأثیرات گوناگونی در ما می گذارد و تلاشی مناسب با آن را می طلبد. یک قهرمان ملی، مسئولیتی برتر از یک ستاره باشگاهی دارد و او هم بالاتر از یک محله و کوچه،احساس مسئولیت می کند.

شمااکنون مدیر خواسته‌های جدید خود و مسئول رفتارها و انتخاب‌های خود هستید و همه اینها دقیقاً ثبت و ضبط می‌شوند.

شمااستخدام شده اید و از همین دوره سابقه خدمات و بندگی شما لحاظ می‌شود.

مدیر خود بودن

شما بهترین نگهبانان خودتون هستید. به همین دلیل نیازمند یک مدیریت همه جانبه که محصول آن خوشبختی و عبور موفق از نوسانات دوره ی کنونی است.این مدیریت در چند قسمت خودش را نشان می دهد:

مدیریت گفت و گو

1 – مدیریت گفت و گو: به این که با چه کسی صحبت کنید، چه حرف هایی بزنید، چه لطیفه هایی بگویید، چه پیامک‌هایی ارسال کنید، با چه لحنی گفت و گو کنید و... نوع گفتگوی شما می تواند در موفقیت های بعدی تان بسیار موثر باشد.

مدیریت نگاه

2 - مدیریت نگاه: به چشم های خود بیاموزید که هر کس و هر چیزی ارزش دیدن ندارد و ارزش دیدن را باید از کسانی پرسید که نمی‌توانند ببینند. و بی خیالی نسبت به این مسئله را باید در مطالعه سرگذشت کسانی به دست آورد، که در ندامت نگاه، اولشان هنوز خود را سرزنش می کنند.

مدیریت ارتباط

3 - مدیریت ارتباط: ما در مهمانی ها، محیط مدرسه، جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، مسافرت ها و نیز برای تأمین نیازهای خود مانند خرید پوشاک و... ناگزیر از برخورد با دیگران هستیم. به همین خاطر، نیازمند یادگیری مهارت های لازم در تنظیم این ارتباطات و گزینش رفتاری مناسب می باشیم.

گروه های مردمی

در میان دوستان همه جور روحیه و سلیقه ای پیدا می شود؛ بعضی کشته مرده ی ورزش و فعالیت های ورزشی اند و دسته ای دیگر فقط دنبال درس و فعالیت های علمی و بعضی ها هم به کارهای هنری علاقه نشان می‌دهند.

در این میان گروهی پیدا می شود که بی خیال همه چیز و همه کاری اند. در مقابل برای بعضی ها هم، تنها یک چیز مهم است پیشرفت و ترقی. این گروه درجا زدن را مثل زندانی شدن می دانند و از آن رنج می برند. برای این دسته از دوستانمان، ثانیه ها () هم قیمت دارند و حاضر نیستند به راحتی از آن بگذرند.

() حدیث است که: «من ساوى یوماه فهو مغبون». یعنى: هر که عمل دو روز او مساوى باشد، او مغبون است و زیانکار است. چه، جاى آنکه عمل روز بعد، کمتر از روز قبل باشد.

آن ها برای همه ی جنبه هایی که در آن نیازمند رشدند، برنامه‌ریزی می‌کنند و سرانجام به اهدافی که از قبل پیش‌بینی کرده بودند، می رسند.

راستی شما عضو کدام گروه هستید؟

فکر های پر دردسر!

کارهای ما به خاطر فکر هایی است که داریم. اگر نگاه ما به دور و بر خودمان خوب و زیبا باشد، همه چیز را زیبا می بینیم و با خود برخورد می کنیم. ولی اگر دیگران را مزاحم پیشرفت خود بدانیم، با آنها برخورد های بدی خواهیم داشت.

سر و کله ی فکرهای پر دردسر در این دوران جدید بیشتر پیدا می شود، چون تجربه ی ما و  معلومات ما خیلی کمتر () از آن است که ما ادعا می کنیم.

() آیه شریفه قرآن: و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا به شما کمی از علم داده شده!

آسیب شناسی دوران اول بلوغ و رسیدن به ....

یک کمی چاشنی غرور هم که به آن بیفزاییم، آشی می‌شود که یک من روغن روی آن نشسته است. آشی که خودمان پخته ایم و لابد خودمان هم می‌خواهیم بخوریم، ولی دود ناشی از این آشپزی، به چشم دیگران هم می رود.

گوشه ای از اشتباهات فکری!

من دیگر بزرگ شده ام و نباید به حرف های دیگران گوش کنم! «پند ناپذیر بودن»

من باید خودم را از خانه و خانواده دور کنم تا آن ها مرا باور کنند! «جبهه گیری با خودی»

به هر شکلی که شده نباید اجازه بدهم کسی به من دستور بدهد! «خودبرتربینی»

هیچ کس حق دخالت در کارهای من را ندارد! «خودخواهی»

خودم بهتر از هر کسی می دانم که چه کار کنم، با چه کسانی رفت و آمد کنم و چه تیپی بزنم! «غرور و خودخواهی»

پدر و مادرم می خواهند از من یک بچه ننه ای بسازند! «بدبینی نسبت به دیگران»

پدر و مادر و مربیانم قدیمی شده‌اند و اصولاً دور هم را درک نمی کنند! «پندار های غلط ،سوء ظن به دیگران»

هر کسی به فکر خودش است و کسی به من توجه نمی کند! «پر توقعی »

باید با مخالفت هایم خودم را به دیگران اثبات کنم! «جنگ و جدال، بحث »

این افکار در دوره ای که در پیش داریم به سراغ ما می آید. البته نمی توانند چیزی را به ما تحمیل کنند. ما می‌توانیم از بین این ها انتخاب کنیم. حتی می توانیم افکار بهتری را جایگزین آنها کنیم. مثل اعتماد به پدر و مادر ولادتی و پدر روحانی و معنوی و استفاده از تجربه های آن ها، قانون احترام به آنان و دیگر اعضای خانواده، مشورت با برادر و خواهر اعم از نسبی یا ایمانی، کمک خواستن از کسانی که می توانند بهترین دوست و همراه ما در گذر از این سرزمین اول بلوغ باشند و...

دوستی ها و دوری ها

یکی از خطراتی که در این دوره پس از کودکی حتی در بزرگسالی برای بعضی پدید می آید، دوستی های افراطی با هم سن و سال و دوری و حتی فراموشی خانه و خانواده به انحاء مختلف؛ دینی و ایمانی، مردم متدین و عالمان دینی و ... است.

دوستان ما هر قدر هم که باحال و َمشتی باشند، باز نمی تواند جای خالی پدر، مادر، برادر و خواهر « چه سببی و چه معنوی» و مربیان دلسوز را برای ما پر کنند و آن صفای زندگی سالم با آنان و همسر و فرزندان را برای داشته باشند.

چرا که نسیم مهربانی داخل خانه و خانواده هم ملایم تر و هم ماندنی تر هستند. ما در درون همین خانه آرامش داشتیم و به کمک اعضای این خانه و (مسجد، حسینیه، مدرسه، کشور) رشد و پرورش پیدا کرده ایم و همیشه به هم نیازمندیم.() بر فرض که ما هیچ نیازی به افراد این خانه نداشته باشیم، باز خوب است یادمان باشد که کسانی در این خانه هستند که نگران ما و چشم به راه ما هستند. از سوی دیگر نزدیکان توقع دارند و منتظرند ما سربلندشان کنیم و مایه افتخارشان باشیم. مواظب باشیم نامرد از آب در نیاییم! و نمک نشناسی نکنیم. که خدا از کفران کننده نعمت بیزار است.

() در مثل آمده است: چاقو دسته خودش را نمی برد. مراد این است که : نزدیکان به هم خیانت نمی کنند.

ارزش و قیمت ما زمانی افزایش می یابد که برای خودمان ارزش قائل شویم. زمانی که ما به خاطر دوستی هایمان یا برخی از خواسته هایمان، به گذشته خودمان پشت پا بزنیم و همه خوبی هایی را که در حق ما شده فراموش کنیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم دیگران برای ما ارزشی در نظر بگیرند.

در کنار خانواده و دعای آنان است که ما به دیگران معرفی می شویم و از اعتبار بالایی برخوردار می گردیم.(1) سرمایه خانوادگی، فرهنگی، نیازمند و نگهداری بیشتر و دقیق تر است. موجودی خود را در این بانک سود آور بیشتر کنیم، تا از نتایج پر بار آن در این دوره نیز آینده لذت ببرید.(2)

 دعای مادر

مادر هستی ام به امید دعای توست

فردا کلید باغ بهشتم رضای توست

شهریار

اغلب کسان که پرده ی همت دریده اند

در کودکی محبت مادر ندیده اند

شهریار

(1) باید دقت کنیم در زندگی نخبگان و بزرگان از جمله حکایت؛ چگونگی «راضی نمودن مادر خود را » که در خاطرات مرحوم شیخ انصاری آمده! و داستان جوان آسیب دیده بخاطر نفرین پدر که در حکایت « دعای مشلول» آمده و این را همه مهر و عاطفه مادر در شعر بخوانیم که : مادر آسیب دیده توسط فرزند باز دلش برای او می سوزد! از این رو در روایت آمده : بهشت زیر پای مادران است. و گفته شده : زیر پای مادران باشد جنان.  مولوی

(2) هر چند خویش بد هم وجود دارند و بهتر است دوری از آنان؛ نمونه اش « عموی پیامبر ابولب و همسر او» بود که سوره ویژه ای در باره او نازل شد: حافظ چه زیبا سروده :

من از بیگانگان هر گز ننالم

که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

البته این ها،باید منتظر کیفر اعمال خود باشند.

دلم برای خدا تنگ شده است

شهر جدید، تشنگی معنوی ایجاد می‌ کند دلت برای خدا تنگ شده و دنبال جایی هستی تا با او خلوت کنی، حرف ها و نگرانی هایت را میان آرزوهایت بپیچی و به دست فرشته ها بسپاری تا آن را به خداوند برسانند.

البته می توانی میانبر بزنی و با مودم دل خودت، همه ی سرورهای دیگر را بی خیال شوی.

خدا به تو نزدیک است (1)، صدایت را و حرف های نگفته ات را می‌داند (2) و می‌خواهد به تو کمک کند. فقط یک کلمه عبور دارد: - خ و ا س ت ن-

می توانی تمام برنامه هایت را با خدا در میان بگذاری. برای موفقیت خودت و دوستانت کمک‌ های بلاعوض دریافت کنی و حمایت های همه جانبه را از آن خودت طب نمایی (3).

(1) مى فرماید إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ سوره بقره ایه 186

هر گاه سؤال کنند ترا بندگان من از من بگو من بآنان نزدیکم و اجابت دعاى دعا کننده را مى کنم هر گاه مرا بخواند،

در قرآن کریم میفرماید قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ‏ْ فرقان آیه 77

بگو اى پیغمبر پروردگار شما بشما اعتنا نمی کند اگر دعاى شما نباشد

(2) قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فی‏ صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللَّه سوره ال عمران ]یه 29

بگو: «اگر آنچه را در سینه‏ هاى شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را م ى‏داند.

(3) اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور سوره لبقره آیة 257

خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آورده ‏اند آنها را از ظلمتها، به سوى نور بیرون مى ‏برد.

هر وقت دلت برای خدا تنگ شد، شروع کن به تماس گرفتن (1). رسمی و غیررسمی. به هر زبانی که خواستی می توانی ارتباط بگیری و از طرف هیچ وقت با قطع تماس روبرو نمی شوی.

فقط برای هماهنگی بیشتر باید قوانین این ارتباط را رعایت کنی و مقررات وضع شده را اجرا نمایی (2). پس زبان رسمی ارتباط با خدا را فرا بگیر و سعی کن وعد هایی که رسماً با خدا صحبت می‌کنی، پربارتر شوند.

(1) وَ زَکَرِیَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ (سوره انبیاء آیه 89)

و یاد کن زکریّا را زمانى که خواند پروردگار خود را پروردگار من مرا تنها و بى‏فرزند قرار مده و تو بهترین وارث‏ ها هستى.

(2) چرا که حتی پیامبر خاتم (ص) با آن عظمت دست به دعا برداشته بود و می گفت:

خدایا مرا به خودم وامگذار!

- در منابع اسلامى مى‏ خوانیم هنگامى که آیه (*) نازل شد پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) عرض کرد: اللّهمّ لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابدا

خدا یا مرا به اندازه یک چشم به هم زدن هم بخودم وامگذار وقتی از علتش پرسیدند فرمود: برادرم یونس بخاطر یک لحظه غفلت گرفتار ماهی دریا شد!

(*)إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصِیراً).

چرا که هر قدر مقام انسان از نظر علم، معرفت و ایمان بالاتر رود، اعمال نیک او به همان نسبت عمق و ارزش بیشتر، و طبعا ثواب فزونترى خواهد داشت. کیفرها و مجازات ها نیز به همین نسبت بالا خواهد رفت.

مهمان ناخوانده

در این گیر و دار اثاث کشی و جابجایی و با این همه تغییراتی که به وجود آمده، مهمان هم از راه رسیده است. مهمانی که درون ماست و یک تقاضای جدید دارد. این مهمان همان غریزه جنسی است. وحشت نکنید.

این غریزه، برای یک هدیه از سوی خداست تا انسان ها به زندگی خود در سالیان بعد هم ادامه دهند. اصلا هم ناخوانده نیست. شما الان به چنین قدرتی نیاز داشتید. تولیدات کارخانه این غریزه وقتی درست مدیریت شود، شما را به یک شخصیت بزرگ و موفق تبدیل می کند.

وجود این غریزه می‌تواند مزاحم کارهای شما نباشد، به شرط آنکه شما هم مزاحمتی برای او نداشته باشید.

تولیدات این کارخانه، به صورت کاملاً طبیعی در سراسر بدن شما پخش شده و هیکل و اعتبار جدید و استیل و مقام تازه ای به شما می دهد. به همین خاطر رشد جسمی و اعتباری پرسرعتی پیدا می کنید تا جایی که حتی دوست و معلم شما هم ممکن است در چند سال بعد دیگر شما را نشناسد. و بسا از اعتباری که شما پیدا کردی دیگران انگشت به دهان می گزند که عجب فلانی است که ...به کجا رسید و ما ... آری پسرها هیکل مردانه بزرگی و مقام و دخترها هیکل زنانه شخصیت آنچنانی پیدا می کنند و باز برای ادامه زندگی شرفتمندانه خود را آماده ی نقشه های بعدی می‌نمایند.

- ورزش کردن؛ (تمرین کردن برای مقام ها و مسؤلیت های بزرگتر)

- سرگرم شدن به فعالیت های مفید؛ (و پرهیز از دست دادن فرصت ها)

- دوستی های سالم, (برقراری ارتباط سالم با نخبگان و شخصیت های مثبت)

- مدیریت نگاه؛ (فکر و اندیشه ؛ تدبر در امور)

- و نیز آگاهی از مسائل جسمی خود باعث می‌شود. (رعایت نکات ایمنی و دیگر بایدهای سلامتی تن و جان)

پیام این همه گفتار: اینکه بیائیم از این هدیه خدا به خوبی مراقبت کنیم. و از خداوند برای کنترل بهتراین سیستم کمک بگیرید.

استنساخ از کتاب درس نامه های تربیتی دفتر اول ص 300 با دستکاری در عبارت ها و ...

یادآوری:

اگر شما عزیزان نیز دست و آستین بالا بزنید و دانسته های خود را از منابع مختلف با محتوای « قرآنی روائی» با هر ادبیاتی که دلخواهتان است. اعم از خاطره، داستان، لطیفه، طنز، شعر، مثل، تمثیل، نکته های حکیمانه، سخن دانشمندان و .. که در این (*) موضوعات معارفی دارید را به این نوشتار اضافه کنید خواهید توانست در مراحل مختلف زندگی از آن استفاده کرده و به دیگران نیز بیاموزید.

(*) اراده - امدادهای الهی - بدبینی - برنامه ریزی -بزرگی بزرگسالی -پدر - پند، پیری - توانایی، توقع - جوان - نوجوان - خود خواهی - خوراک - دوست و دوستی - زندگی - سخن ، سفر سلامتی – سوء ظن- فرصت فکر و اندیشه - قانون - کودکی - لباس - مادر مسئولیت - نعمت - نگاه - ورزش – هنر و ...

و السلام مرتضوی

برچسب ها:

  • تمثیل مسافرx
  • مقدمه ی شکوفایی هاx
  • مدیریت گفت و گوx
  • گروه های مردمیx
  • فکر های پر دردسر!x
  • آسیب شناسی دوران اول بلوغ و رسیدن به ....x
  • گوشه ای از اشتباهات فکری!x
  • دوستی ها و دوری هاx
  • دلم برای خدا تنگ شده استx
  • خدایا! مرا به خودم وامگذارx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۹ ، ۱۹:۳۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

در حقیقت هدف اصلی از ارائه ادیان الهی و کتاب های آسمانی؛ و فرستادن پیامبران و سفارش به در خدمت معصومان (علیهم السلام) بودن و احترام گذاشتن به اولیاء الهی. بیان باید ها و نبایدهای زندگی به انسان ها بوده، از این رو باید دائره این مسئله را گسترش دهیم و بدین صورت تنظیم کنیم:

باید های معرفتی و شناختی

الف : باید های معرفتی؛ همان شناخت خالق عالم و آشنائی با هدف از خلقت و ارسال پیامبران و کتب آسمانی است و نباید هایی آن شامل موانع این آشنائی و جلوگیری از انجام وظیفه است.

باید ها و نباید های مشترک؛ استاد و دانش آموز

ب : باید ها و نباید های مشترک؛ دانش آموزی، دانشجویی و دانش پژوهی و اساتید؛ بر می گردد به موضوعات اخلاقی که هر دو دسته باید رعایت کنند.

باید ها و نباید های آموزش و تدریس

ج : باید ها و نباید های تدریسی؛ که شامل پیش نیازهای خودآگهی استاد و مربی است؛ که شامل امور روانشناسی، جامعه شناسی نیز می شود.

راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریس

د : باید ها و نباید های تدریس و آموزش؛ شامل آشنایی با راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریس و اداره کلاس و ... برای موفقت در کار است.

حال سؤال اینجاست که در موقعِت فعلی؛ آیا این پیش نیاز ها، بطور کامل و شفاف وجود دارد یا نه؟ و آیا داشته های موجود برای آموزش کامل و ممکن است یا نه؛ و آیا (با این همه کتاب ها و نوشته ها و ایده های مختلف) برنامه منظمی برای دستیابی به این همه اطلاعات برای همه وجود دارد یا نه؟. اگر جواب مثبت است، برترین و منظم ترین سرویس دهنده را چگونه و از کجا، می توانیم بدست بیاوریم؟، تا نزدیک ترین راه ها باشد. و در فرض آماده نبودن (راهکارها، با رعایت شیوه ها و ادبیان مختلف؛ مورد پسند تمامی مردم) یا بطور جامع و منظم سرویس دهی ندارند تا در دسترس همه باشد؛ در این صورت چه باید کرد؟ بنظر می رسد، فرموده بزرگان: که تلاش، همکاری، همدلی. تنها راه رسیدن به این هدف مقدس است، چنانچه در سیره آنان می بینیم و می خوانیم.

آسیب شناسی خود آگاهی و آموزش به دیگران

وقتی خوب دقت شود می بینیم در بسیاری از موارد؛ آسیب به ما می رسد و چه بسا دیگران را نیز گرفتار می کند.

از جمله عوامل آسیب رسان: کنار نشینی به بهانه های مختلف است. که جز ماندن از راه و خسارت وارد کردن به خود و دیگران چیزی نیست،از این رو باید هم امیدوار باشیم و هم آماده کار؛ تا زمان آن برسد و ویژگی ها و ظرفیت ها بهم رسد، که ظاهرا تا آن روز چندان فاصله ای نمانده است. امید است هم به آن زمان برسیم و قبلا در خود آمادگی لازم را پیدا کرده باشیم تا آن موقع دست خالی و بی مایه نباشیم. که گفته شده: « بی مایه فطیر است».و شرمندگی بسیار سخت است.

اکنون هر چند این بضاعت، جسارت است نسبت به بزرگان؛ همان گونه که گفته شده:« ران ملخی نزد سلیمان که برد» اما از باب «ما یدرک کله لایترک کله» این مختصر تقدیم می گردد.« برگ سبزی است تحفه درویش* چه کند بینوا همین دارد» انشاء الله توفیقی باشد، گه گاهی، بعضی از این گونه مطالب را به سمع عزیزان دوستدار این مطالب برسانیم.

والسلام مرتضوی

نمونه آموزش با شیوه قرآنی

این نمونه تحقیق برگرفته: از کتاب برنامه دینی (تألیف مرحوم استاد مقدم است. (با کمی دخل و تصرف).

باید های آموزشی

استاد دانش پژوه را؛ باید اهل استدلال بار بیاورد؛ تا بی دلیل چیزی را قبول نکند و گرفتار عوارض آن نگردد.

از باب مثال: در بحث مبنای عقائد بر استدلال است ایشان به چند آیه اشاره می کند.

مبنای عقاید بر استدلال است

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (سوره بقره آیه 111 )

بگو: «اگر راست مى‏ گویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید!» به عبارت دیگر بگو برهتنتان را بیاورید که اگر در گفتار تان راستگوئید.

و چون « پای استدلالیان چوبین بود» می بینیم خدا سخن بی دلیل را رد می کند:

نمونه اش در آیه شریفه آمده:

وَ قالُوا ما هِیَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلاَّ الدَّهْر

سوره جاثیه آیه 23

آنها گفتند: «چیزى جز همین زندگى دنیاى ما در کار نیست گروهى از ما مى‏ میرند و گروهى جاى آنها را مى‏ گیرند و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمى‏ کند!»

ُ وَ ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ جاثیه آیه 23

آنان به این سخن که مى‏ گویند علمى ندارند، بلکه تنها حدس مى ‏زنند (و گمانى بى‏ پایه دارند)!

به عبارت دیگر: گفتند نیست آن مگر زندگی ما، در دنیا می میریم و زنده می شویم. و ما را جز روزگار نیست نمی کنند (خداوند نفع علم از ایشان نمود و فرموده) نیست برای ایشان دانشی (که مستند به دلیل باشد) نیستند ایشان (دانا) جز (اینکه چنین) می پندارند.

دین تقلیدی ارزش ندارد

و نیز می فرماید: دین تقلیدی ارزش ندارد

کسانی که اصول دین را به تقلید بگیرند در آن ثابت نمی مانند و در حوادث و امتحان می لغزند خدا یزد و جلد درباره آنها فرموده:

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى‏ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ سوره حج آیة 11

بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى ‏پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مى‏ کنند اما اگر مصیبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى ‏شوند (و به کفر رو مى ‏آورند)!

به عبارت دیگر: و از مردم کسی است که خدا رابی عقیده بر حرفی یک طرفی می پرستد پس اگر به او خیری از غنائم رسد به آن آرام گیرد و اگر آزمایشی از زیان و بیماری به او رسدبر روش خود بی دینی بر می گردد.

اما کسانی که با استدلال به دین گرایند از کوه ها ثابت تر باشند؛ لذا ابراهیم خلیل (ع) عرضه داشت:

وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی سوره  بقرة آیة 260

و (به خاطر بیاور) هنگامى را که ابراهیم گفت: «خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏ کنى؟» فرمود: «مگر ایمان نیاورده‏اى؟!» عرض کرد: «آرى، ولى مى‏ خواهم قلبم آرامش یابد.» بعد داستان ذبح چهار پرنده و ...

به عبارت دیگر : پروردگارم مرا بنما چگونه مردگان را زنده می کنی گفت تا آرامش دل یافت.

نمونه دلیل ها و شیوه بیان آن

دلیل فطرت

بهترین دلیل ها دلیل فطرت است که سرنوشت انسان بلکه کافه مخلوقات بر آن سرشته است.

فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ روم آیه 30

این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونى در آفرینش الهى نیست این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمى‏ دانند!

به عبارت دیگر: ... که مردم را بر آن آفریده (پیروی کنید) تبدیلی برای خلق نیست این است ان دین مستقیم ولاکن بیشتر مردم نمی دانند

همین فطرت است که انسان را در مهالک و شدائد به معبود خود متوجه می سازد بلکه حیوانات هم از اضطراب به اقتضای فطرت به خالق خود پناه می برند بلکه تمام موجودات بر تو توحید مفطورند.

حتی به پیغمبر خاتم می فرماید: با آن ها مجادله کن!

وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ نحل آیه 126

 و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!

 مجادله یعنی دلیل آوردن دو طرف تا موضوع ثابت شود و خصم (طرف) از دلیل مجاب شود. 

خود پروردگار مجادله کرده است

نمونه مجادله پروردگارعالم

در آیه شریفه می فرماید:

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه (سورة بقره  آیة 23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده ‏ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید

و نیز پس از بیان آیه اول در آیه دوم با کفار به مجادله می پردازد!

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام (سوره آل‏ عمران آیه 19)

دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است‏

خداوند به یهود و نصارا در سوره بقره آیه ۱۰۵ می فرماید:

وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ (سوره آل‏عمران آیه 85)

و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است‏.

و در ادامه تقلید کنندگان را نکوهش نموده:

در سوره بقره آیه ۱۶۵ می فرماید:

وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (سورة بقره  آیة 170)

و هنگامى که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید!» مى‏ گویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مى ‏نماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏ فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟!

به عبارت دیگر : هرگاه به آنان گفته شود پیروی کنید آنچه خداوند نازل فرموده گویند بلکه پیروی می کنیم آنچه را که پدران مانمان را بر آن یافتیم، آیا (پدرانشان را پیروی می‌کنند) و اگرچه پدرانشان چیزی ندانند و راهنمایی نشوند.

راهکارهای اخلاقی اعتقادی در قرآن

آموزش باید تدریجی باشد چنانچه پروردگار عالم زمین و آسمان را پس از خلقت زمین به آفریدن آسمان پرداخت.

ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ فصلت آیه 10

سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که بصورت دود بود به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روى اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى ‏آییم (و شکل مى‏ گیریم)!»

به عبارت دیگر: بعد (از آفریدن زمین) به آسمان پرداخت و حال آنکه آن دود است پس به آسمان و زمین فرمود: خواه‌ناخواه بیایید (و فرمان برید) گفتند آمدیم (بحال) فرمان برندگان (نه سر تا بندگان)

نمونه استدلال های قرآنی

قانون نظم در آفرینش

موجودات آسمان و زمین مطیع خدایند

أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (سورة آل‏عمران آیه‏83)

آیا آنها غیر از آیین خدا مى‏ طلبند؟! (آیین او همین اسلام است) و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مى ‏شوند.

به عبارت دیگر : آیا غیر دین خدا را می جویید و حال آنچه برای او فرمان برد هر که در آسمانها و زمین است خواه ناخواه و به سوی او بر می گردند.

همه او را به پاکی یاد می کنند

تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ اسراء آیه 46

آسمان هاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مى‏ گویند و هر موجودى، تسبیح و حمد او مى ‏گوید ولى شما تسبیح آنها را نمى‏ فهمید.

به عبارت دیگر: او را آسمان ها و زمین با هر که در آنهاست به پاکی یاد می‌کنند و هیچ موجودی نیست مگر اینکه او را تسبیح و ستایش می کند ولاکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید (ذات مقدس حق در این آیه می فرمایند که موجودات همه او را تنزةه می‌کنند و در آیات دیگر هم یک را منفرد هم ذکر نموده است.

پرندگان او را می ستایند

ِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ سوره نور آیه 41

و همچنین پرندگان به هنگامى که بر فراز آسمان بال گسترده‏اند؟! هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را مى‏داند

به عبارت دیگر: و پرنده سبک کشیدگانند هر کدام را به حقیقت (خدای متعال) نماز و تسبیحش را می‌دانند.

انجام وظیفه

خورشید و ماه مرتب انجام وظیفه می کنند و یک لحظه تخلف از فرمان او ندارند.

وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها سوره یس آیه 38

و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است

به عبارت دیگر: و خورشید (در مدار خود می رود) آرام گرفتن برایش نیست

وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ سوره یس آیه 39

و براى ماه منزلگاه‏ هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت «شاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما» در مى‏ آید.

به عبارت دیگر: و ماه را در فرودگاه ها اندازه گرفتیم تا مانند شاخه (شش ماهه) قدیم (کهنه)برمی گردد.

لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغی‏ لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فی‏ فَلَکٍ یَسْبَحُونَ

نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى ‏گیرد و هر کدام در مسیر خود شناورند. (سوره یس آیه 40)

به عبارت دیگر: نه خورشید را سزد که ماه را دریا بدون شب پیشی گیرنده روز است و همه در فلکی (از افلاک و مدار خود مانند ماهی در آب) شنا گرند.

«وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ» الرحمن آیه 5

و گیاه و درخت براى او سجده مى‏ کنند

به عبارت دیگر: و ستاره (در اوج فلک) و درخت (در زمین پست به وظیفه خود مهبود را) سجده می کنند (ولی این قطره منی پریده بو دهنده نجس خصیم مبین می شود.

گفتنی است آیات فراوانی در باره تسبیح و تمجید و سجده و عبادت وجود دارد مثل:

«وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» اسراء آیه 46.

 «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ» نور آیه 41

«یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ». حشر آیه 24

یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» جمعه آیه 1.

«سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» صف آیه 1

دلیل دوم: که در حقیقت نمونه نبایدهاست و نکته هشدار دهنده است

عزم ها را کی به هم می زند

به ایکه اگر نعمتی یا توانی را خدا در اختیار ما گذاشته نباید مغرور شویم و علامت غرور آن تندروی ها و دیگران را به حساب نیاوردن است.

چراکه این خطردر پیش است:

وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَه‏  سوره رعد آیه  11

و هنگامى که خدا اراده سویى به قومى (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد.

به عبارت دیگر: چون خداوند به گروهی بدی را اراده کند برای آن کیفر و بدی رد کردن نیست.

به هم خوردن عزم ها و دگرگون کردن تدبیرات مردم؛ اثبات می کند (که) در ماوراء طبیعت اراده‌ای غیر از اراده‌های مردم وجود دارد ناقض تصمیمات و عزم های سلاطین و تدبیرات رئیس جمهور ها و امپراتورها است و این موضوع با جریان کشتن نمرود اطفال را برای تولد نیافتن ابراهیم و نیز کشتن فرعون اطفال را برای زنده نماندن حضرت موسی (ع) برای رسیدن به مطلب کافیست.

البته سخن در این مورد بسیار است که خود عزیزان با مراجعه به داشته های خود آن را تکمیل فرمایند:

از قبیل : کلام درر بار امام علی (ع) است که فرمود:

شاعر خوش ذوق نیز آن را به صورت نظم در آورده:

برچسب ها:

  • باید های معرفتی و شناختی
  • آسیب شناسی خود آگاهی و آموزش به دیگرانx
  • باید ها و نباید های مشترک استاد و دانش آموزx
  • باید ها و نباید های آموزش و تدریسx
  • راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریسx
  • مبنای عقاید بر استدلال بر مبنای استدلال استx
  • نمونه دلیل ها و شیوه بیان آنx
  • راهکارهای اخلاقی اعتقادی در قرآنx
  • نمونه استدلال های قرآنیx
  • عزم ها را چه کسی به هم می زندx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۹:۳۴
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بخواست خدا در اینجا با موضوع نیاز به دین، در قالب نیاز به یک برنامه پیشرفته که نسخه جامع و همیشگی برای انسان و نیازهای اوست،آشنا می شوید و پاسخ بسیاری از شبهات رایج را دریافت خواهید کرد.

مراکز تهیه برنامه تربیت دینی

امروزه تهیه کننده این گونه برنامه ها، بسیارند. منتهی این ها می کوشند تا جدیدترین برنامه جامع و کاملی را ارائه دهند؛ لاکن متأسفانه می بینیم این افراد، بیشتر با رویکرد جلب توجه مشتریان خود فعالیت می کنند؛ تا به سودهای سرشار دست یابند، از این رو پس از دقت خواهیم فهمید که تا کنون برنامه ای جامع، که بتواند برنامه های زندگی انسان را از قبل از پیدایش تا بی نهایت هستی، پیش بینی و طراحی کرده و به میلیاردها انسان نیازمند ارائه کند، چنین برنامه‌ای تهیه نشده و نخواهد شد.

 شاید از این ادعا کمی شگفت زده شوید ولی چنانچه تا پایان این مقاله  همراه ما باشید پاسخ های شایسته و قانع کننده ای را دریافت خواهید کرد .

برنامه شگرفت تربیت دینی!

اکنون قصد داریم برنامه ای را به شما معرفی کنیم که ویژگی های منحصر به فردی دارد. برنامه‌ای که مدعی است جامع ترین و کامل ترین برنامه های مورد نیاز یک انسان را داراست و از خصوصیات عجیب زیر برخوردار است:

1 - نویسنده این برنامه یک انسان شناس ماهر و آگاه به تمام نیازهای اوست؛

2 - پاسخ گوی تمام پرسش های اساسی زندگی است؛

3 - برای همیشه انسان برنامه ریزی کرده است؛

4 – بصورت هدیه تقدیم می گردد و هیچ سودی نصیب طراح آن نخواهد شد

5 – و جالب تر از همه اینکه استفاده از آن لذت بخش خواهد بود.

آیا این همه تبلیغات واقعیت دارد؟

شاید به نظر برسد این تبلیغات فریبنده است، ولی با کمی تأمل در خود برنامه می‌توانیم به درست بودن آن مطمئن تر شویم، زیرا اولاً تهیه ی آن آسان و رایگان بوده و ثانیاً معرّف آن، تعدادی از بهترین و امین ترین انسان های این کره خاکی اند که خود از موفق ترین نتایج این برنامه بوده اند.

نام برنامه چیست؟

با این همه تبلیغ که از برنامه شده، شاید مایل باشید با نام آن آشنا شوید. پس نگاهی به کتاب راهنما می‌اندازیم تا با نام آن آشنا شویم. جالب است بدانید طراح ماهر این نسخه، ضمن بیان نام آن، از همه دوستان استفاده کننده برنامه دعوت کرده تا از نام آن بهره‌مند شوند البته آگاهی از این پیام نیازمند اندکی دقت در واژه ها و ترجمه آن است.

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها

..ِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ‏ سوره روم آیه 30

حَنِیفاً  : گرایش تمام به حق ؛ فطر : آفرید

شما عزیزی که مشتاق خواندن این برنامه هستید این طرح و برنامه ای است که از سوی آفریدگار من و شما فقط و فقط برای رهایی ما از بیم موج و گردابی های زندگی و رسیدن به ساحل نجات و نیک بختی، که برای بی نهایت من و شما طراحی و عرضه شده است.

این برنامه  تنها برنامه‌ای است که پس از گذشت سالیان طولانی از ارائه آن، نه تنها کهنه نشده، بلکه هر روز تازه تر و پویاتر از گذشته شده، و افراد زیادی را به سوی خود جلب نموده و به عنوان موفق ترین و پرطرفدارترین برنامه شناخته شده است.

برنامه‌ای به نام «دین»

و شاید فرصت اندک باشد، این نه جای درنگ است، شتاب باید کرد!

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ

پس به سوی این دین پایدار روی بیاور

مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ

پیش از آن که روزی از جانب خدا

یَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ

 که بازگشت ناپذیر باشد

یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ

 در آن روز مردم همه دسته دسته می شوند

(سوره روم آیه43)

 این همه تأکید، آن هم از سوی کسی که نه سودی می برد و نه نیازی به دیگران دارد برای چیست؟

 برای آشنایی بیشتر با برنامه دین، خوب است و آثار سازنده دیگران توجه کنیم.

1 - آرامش آفرین

ژرفای دل انسان نیاز به آرامش و اطمینان ای عمیق دارد و نگرانی ها باید همچون امواج سطحی و زودگذر باشند. یکی از آثار دین برخوردار شدن از آرامش روانی است، نیازی که انسان های بی شماری در زندگی صنعتی نوین، سختش تشنه آنند. روانشناسان نیز، امروزه با تأیید در نقش دین در زندگی و ضرورت آن، انسان‌ها را به دینداری و بهره مندی از آن تشویق می کنند؟

کتاب : انتظار بشر از دین عبدالله نصری صفحه ۱۶ ویلیان جیمز دین و روان صفحه ۱۷۸

در قرآن، کتاب زیبای زندگی، بر این اثر سازنده توجه شده و مژده ی امنیت روانی در سایه دین داده شده است.

عوامل آرامش بخش به انسان

عوامل آرامش کدامند؟ چه چیزهایی این آرامش را برای ما به ارمغان می‌آورند؟

مفصل این موضوع را در موضوع «مراد از آموزه های دینی» در سایت فرهنگ سازان حضرت حجة بن الحسن (عج) مطالعه بفرمائید:

خلاصه عوامل عبارتند از :

۱. قناعت

بنا بر فرمایش امام، «توانگری به قناعت است، نه به مال و ثروت».  

۲. بندگی خدا

یکی از اصول روانشناسی برای شناخت شخصیت افراد، شناسایی چیزهایی است که باعث عصبانیت مردم می‌شود؛ ... به آرامش رسیدن افراد نیز متناسب با چیزی که دوست دارند، با یکدیگر متفاوت است.

۳. پرهیز از اشتغالات فراوان

آسایش، دوری از شلوغ‌کاری است و آرامش، در سادگی! اگر انسان می‌خواهد در زندگی آرامش داشته باشد، باید ساده زندگی کند. چرا که آرامش مساوی با خوشبختی است، کسی که سراسر زندگی‌اش آرامش دارد، احساس خوشبختی می‌کند.

۴. پرهیز از تکلف

مثل بعضی افراد که صبح تا شب سرگرم غذا هستند؛ مداوم این دغدغه را دارند که چه بخورند.

آنچه مهم است اینکه امیر غذا باشید، نه اسیر غذا!

گاهی مواقع تمام لحظات زندگی انسان صرف حرف لباس و حرف مد می‌شود. این خطاست.

۵. سرگرم نشدن به دنیا

یکی از عواملی که انسان به واسطه آن می‌تواند آرامش خود را حفظ کند، سرگرم نشدن به دنیاست. گاهی خانه، ماشین و دیگر وسایل رفاهی، سرور انسان می‌شود!

در حقیقت انسان نباید سرگرم عزتی شود که پایانش، ذلت است.

گاهی می‌بینیم در دوران نوجوانی چه نماز با حالی می‌خواندیم؛ اما وارد جوانی و میانسالی که می‌شویم، دیگر طعم ندارد، تلخ است و حالی ندارد. بنابراین هدف را فراموش نکنیم، مسیر راه را گم نکنیم، گاهی یک سلام بر امام حسین(علیه السلام) و یک قطره اشک ریختن، این اثر را دارد.

 2 - پاسخگوی تنهایی

احساس تنهایی، احساس رنج آوری است که روان انسان را می آزارد و جان او را می فرساید. روح بی نهایت جوی انسان را، مادیات و انسان‌های خاکی نشین نمی توانند پاسخگو باشند، ولی دین با طرح مسئله خدا، پاسخ گوی تنهایی و دغدغه های وجودی انسان است. تنها خداست که می تواند تشنگی روح آدمی را که از بی تفاوتی ها و جدایی ها نالان است، سیراب سازد و غم و اندوه تنهایی را بزداید.

همان کتاب صفحه ۱۷

انسان خدایی نیایش اینگونه دارد

و نیک می داند که این دوستی دو طرفه است که اینکه حضرت دوست به داوود پیامبر علیه السلام فرمود:

ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لب ها

وی شور تو در سرها، وی سرّ تو در جان ها

سعدی شیرازی.

3 - معنا بخش زندگی

زندگی برای چه؟ چگونه؟ و سرانجام چه خواهد شد؟

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم؟

این سؤال بسیاری از انسان هاست برخی در سایه دین به پاسخ آن می رسند و می گویند «از سوی خدا آمده ایم برای کامل شدن و به سوی او باز خواهیم گشت»

و آنان که با گریز از دین، به ورطه نیست انگاری می افتند، خود را بیهوده و تهی از هر ادبی می انگارند و بسان خسی افتاده در دریای خروشان و امواج سهمگین زندگی می بینند.

و این راز بسیاری از خودکشی های جهان متمدن است!

 

پاسخگویی معمای مرگ

مرگ، از عده ای که از واقعیت‌های آن بی‌خبرند، چونان هیولای وحشتناکی است که آنان را برای همیشه به دست فراموشی می سپارد  و ٌمهر پایان کار به زندگی می کوبد.  اما دین دار، در سایه ی آموزه های دینی، می داند که مرگ پایان راه نیست، بلکه آغازی است بر یک بی نهایت. انسان می میرد که نابود شود، بلکه می رود  تا نتیجه ی انتخاب های خود را ببیند.

6 -  قانون گزار موفق

انسن، این موجود اجتماعی، ناگزیر از تدوین مجموعه ای است که زندگی مسالمت‌آمیز و لذت بخش وی را تضمین کند و دین، با آموزه های آسمانی اش و با دستورهای آفریدگار انسان ها، بهترین قانون ها را ارائه می‌کند.

خداوند، بسان طبیبی مهربان است که پیشگیری و درمان، هر دو را به آفریده هایش یاد داده است. به کمک شما به ترجمه این سخن نورانی می پردازیم:

رسول خدا (ص) فرمود: یَا عِبَادَ اللَّهِ أَنْتُمْ کَالْمَرْضَى

ای بندگان خدا به‌سان بیمارانی

اى بندگان خدا، شما مانند افراد بیمارید،

وَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ کَالطَّبِیبِ

و ربّ العالمین همچون طبیب است،

فَصَلَاحُ الْمَرْضَى فِیمَا یَعْلَمُهُ الطَّبِیبُ

و صلاح بیمار در اطاعت دستورات طبیب،

وَ یُدَبِّرُهُ بِهِ لَا فِیمَا یَشْتَهِیهِ الْمَرِیضُ

و عدم اعتنا به خواهش هاى نفسانى و تمایلات شخصى است.

وَ یَقْتَرِحُهُ أَلَا فَسَلِّمُوا لِلَّهِ أَمْرَهُ

اى بندگان خدا تسلیم امر پروردگار شوید

تَکُونُوا مِنَ الْفَائِزِین‏ تا پیروز و کامیاب گردید.

احتجاج-ترجمه جعفرى    ج‏1    80  

 و همان گونه که یک پزشک مهربان به پرهیز های شخصی توصیه می کند، در مسایل عمومی نیز اظهار نظر کرده و مثلاً از ورود به مکان های آلوده و....  سفارش می‌کند.

یک قانون گزار که گاه‌تر این افراد به آفریده هاست و خود نفعی از آن می برد با توجه به تمام نکات لازم دستورهای فردی و اجتماعی افراد را تدوین می‌کند. مسایلی که در احکام گفته می‌شود، همگی برگرفته از دستورهای وحیانی است.

 با مراجعه به این آیه، یکی دیگر از فایده های دین را بیان کنید

 آیا عقل بشری توانایی برنامه ریزی برای خود را ندارد؟

اندیشه ی انسان، توانایی های بسیاری دارد، اما چون برای ماده و طبیعت را نمی‌تواند ببیند، لذا اندیشه‌های آن، ناقص خواهد بود؛ چه این که فرضیه های دانشمندان، هر از چند گاهی، با فرضیه های دیگر تضاد پیدا کرده و در این میان، محصولی جذب انسان به بن بست رسیده در دنیای مدرن نخواهد داشت .

استاد شهید مطهری رحمة الله علیه در این باره می فرمایند:

« تا عصر حاضر هیچ فیلسوف و دانشمندی مدعی شناخت انسان و نیازهای فطری او نشده است و هر روز که قافله علم و فلسفه به پیش می تازد، بر مجهولات انسان در این زمینه افزوده می‌شود و لذا در تعریف انسان او را « موجودی ناشناخته» می نامند. از این رو، حکمت و لطف الهی اقتضا می‌کند که انسان را در این راه، بی رهنما نگذارد و با فرستادن، پیامبران هادی انسان گردد». اندیشه دینی صفحه ۶۵

 

 انتخابی آزاد و آگاهانه

 پذیرش دین، امری آزادان است و باید بر اساس تحقیق و جستجو و جوی افراد صورت گیرد و خود پیامبر اعظم (ص) نیز بر و آگاهی، در دعوت خود و همراهان تاکید دارند  سوره یوسف آیه ۱۰۸

بر این اساس برخی به نسخه های دیگری که از روانشناسی دین بهره بی‌بهره‌اند، رو آورده و با فریفته شدن به ظواهر پر زرق و برق آن دنیا و آخرت خود را تباه می سازند.

 

 اندیشه ای دوباره (خود آزمایی)

با وجود عقل، چه نیازی به دین و برنامه های آن وجود دارد؟

دین، چگونه هراس از مرگ را برطرف می کند؟

آیا ایمان، امنیت روانی را به دنبال دارد؟ چگونه؟

راز پایان دادن به زندگی و افزایش میزان خودکشی چیست؟

به نظر شما، آیا عاقلانه است که به آب به بهانه فرار از مسئولیت دینداری از منافع آن بی بهره ماند؟

 خلاصه ( آنچه گفته شد...)

در این گفتار بیان شد که انسان نیازمند برنامه ای جامع و کامل برای زندگی است؛ به گونه‌ای که پاسخ گوی تمامی نیازهای این جهانی او بوده و ترسیم کننده جاده رستگاری همیشه او باشد.

اقتباسی از کتاب درس نامه های تربیتی آموزش صفحه 243

برچسب ها:

  • مراکز تهیه برنامه سبک زندگیx
  • پاسخگویی معمای مرگx
  • عوامل آرامش بخش به انسانx
  • برنامه‌ای به نام «دین»x
  • برنامه شگرفت تربیت دینی!x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۹ ، ۰۸:۲۷
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بنام خدا

تربیتی که در اینجا بحث می شود؛ برترین تربیت های عالم است که نتیجه اش (خدا گونه شدن) انسان است (1) این تربیت وقتی شکل می گیرد که برگرفته از قرآن و عترت باشد، چرا که بدون قرآن از دانش مفید خبری نیست (2) و قرآن به تنهایی، یعنی بدون مفسرلایق. هم پاسخگوی تمام نیازهای بشر نیست.

شاهد قضیه داستان اهل ذکر است!

حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در  شمار آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کردند، این آیه را « فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْر ِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (3) : اگر نمى دانید، از  اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید قرائت کرده و فرمود : ما اهل ذکر  هستیم اگر نمى دانید از  ما خانواده بپرسید دانشمندان مجلس. گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید : فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (4) : از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (5)

(1) یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ (سوره انشقاق آیه 6) اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى‏روى و او را ملاقات خواهى کرد!

(2) وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً (سوره اسرا آیه 85) جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است‏

3- عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.   4- انبیاء / 7.

 38طلاق / 10. 5 - عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.

توضیح مطلب :

برای روشن شدن مسئله این تحقیق استاد حسینی قمی خواندنی است.

راه سیر و سلوک الی الله

یکی از موضوعات جالب توجه برای عموم و به ویژه نسل جوانان، راه های تقرب به پروردگار یا به عبارت دیگر «سیر و سلوک الی الله» است؛ که با توجه به مسیرهای انحرافی در این راه، لازم است برای پیمودن صحیح این طریق، از کلام اهل بیت (ع) بهره گرفت.

به قول حافظ.

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن

ظلمات است، بترس از خطر گمراهی

با مراجعه به کلمات اهل‌ بیت (ع) و جستجوی واژه‌هایی مانند «تقرب»، «اقرب»، «المتقربون» و«توسل» می‌توان به هفت راه برای سیر و سلوک الی الله یا همان تقرب به پروردگار رسید.

که عبارت است است از: معرفت و انجام واجبات، خدمت به مردم، دوری از گناه، مجبت به اهل بیت (ع)، انجام مستحبات،

اما معرفت:

جهت آشنایی با معرفت الهی مراجعه شود به کلام نورانی امیرالمؤمنین (ع) خطبه 110 نهج البلاغه که راه‌های تقرب به پروردگار را معرفی می فرماید (ایمان به خدا و اخلاص و یکتاپرستی و ایمان به پیامبرش و جهاد در راه خدا.

در این میان حکایت دوری از معرفت الهی خواندنی است.

داستانی از امام موسی بن جعفر (ع)

مرحوم کلینی در الکافی و شیخ مفید در الارشاد، داستان زیبایی در این زمینه نقل نموده‌اند:

شخصی می‌گوید: پسرعمویی داشتم به نام حسن بن عبدالله که از عابدترین مردم زمانه خود بود و خلیفه از او پروا داشت. به دلیل تلاش و جدیتی که در دینداری از خود نشان می‌داد، گاهی خلیفه را با کلماتی تند، موعظه می‌نمود و امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد وخلیفه هم او را تحمل می‌کرد. روزی امام کاظم (ع) او را در مسجد دید، به او فرمود: «روشی که تو داری مورد علاقه و موجب خوشحالی من است. تنها مشکل تو این است که از معرفت به دور هستی، معرفت را به دست آور». به امام عرض کرد: معرفت چیست؟ امام (ع) فرمود: «فهم دین از راه حدیث؛ برو و از راه احادیث فهم را به دست آور». پرسید: از چه کسی؟ امام (ع) فرمود: «از فقهای مدینه؛ البته آنچه آموختی، به من عرضه کن».  امام (ع) تمام آموخته‌های او را باطل دانست و بار دیگر فرمود: «برو فهم دین را به دست آور». به امام عرض کرد: من در پیشگاه پروردگار احتجاج  خواهم کرد که شما راه را به من نشان ندادید؛ مرا به معرفت راهنمایی کنید. اینجا بود که امام (ع) پس از ایجاد عطش در وی، راه حقیقی را به وی نشان داد و حقانیت امیرالمؤمنین (ع) و حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) را برای او بازگو نمود و جانشینی امامان بعد از پیامبر(ص) را یک به یک تا زمان خود بیان کرد و سپس از امامت خود برای او سخن گفت. او از امام(ع) درخواست معجزه کرد و امام، معجزه‌ای به او نشان داد. 

از این داستان به خوبی استفاده می‌شود، قدم اول در راه سیر و سلوک و تقرب به پروردگار، معرفت است و انسان بدون معرفت، به جایی نمی‌رسد. برگرفته از ره توشه تبلیغ، حسینی قمی

تأیید مطلب:

راه فهمیدن چیزهای غیبی و مصادیق غیب

راه معرفت و فهمیدن چیزها؛ اعم غیبی و غیر آن چیست؟

از کجا با حقیقت ها آشنا شویم؛ تا تشخیص دهیم آیا خرافه است یا نه ؟

چگونه می توانیم بفهمیم چه چیزهایی واقعاً در عالم غیب هست و چه چیزهایی خرافه و توهم ماست؟

توضیح: شما برای اینکه چیزهای مادی را درک کنید اگر دیدنی است باید آن را ببینید و اگر چشیدنی است باید بکشید و اگر شنیدنیست...

اما ابزارهای لازم برای شناخت حقیقت و عوالم غیب، غیر از ابزارهای شناخت در عالم ماده است .

در باره امور غیبی این گوش و چشم و....  چندان به کار نمی آید و باید چشم و گوش دیگری پیدا کرد.

شیوه های بدست آوردن معرفت و شناخت

برای فهمیدن و کشف حقیقت و چیزهای غیبی. راه هایی وجود دارد از جمله:

1 - از راه عقل و دل

ابتدا تمثیلی بخوانید

فرض کنید به بعد از زنگ تفریح دو نفر از دوستان راستگوی خود را که هرگز دروغ بر زبان آنها جاری نمی‌شود می بینید. آنها در حالی که برای آوردن چیزهایی به طرف دفتر و آزمایشگاه مدرسه می‌روند، به شما خبر می دهند که عجله کنید، چون آقا معلم به کلاس آمده است و آنها را برای آوردن وسایل آزمایشگاهی فرستاده است .

فرض کنید نشانه‌های دیگری نیز برای راست بودن حرف آن دو نفر وجود دارد، مثلاً: وقتی به پشت در کلاس می رسید، سکوت بچه های کلاس نشان‌دهنده حضور معلم سر کلاس است.

شما در اینجا یقین می کنید که معلم سر کلاس آمده، ولی خودتان هنوز او را ندیده اید. اما وقتی در را باز می کنید و خودتون به داخل کلاس می روید و آقای معلم را می بینید. به او سلام می کنید و به شما اجازه می دهد که سر جای تان بنشینید.

شما بار اول، به طور غیر مستقیم و با واسطه فهمیدید که معلم سر کلاس است، ولی حالا خودتان مستقیماً فهمیدید و با معلم سخن گفتید و ارتباط پیدا کردید.

از این رو باید گفت که عقل، یکی از راه های فهم چیزهای غیبی است. عقل می تواند به وجود بعضی از چیزهای غیبی پی ببرد. البته شرطش این است که عقل سالم و در شرایط عادی باشد نه در حالت ترس و...

عقل به راحتی می فهمد که دست غیبی خدای متعال. این عالم را آفریده است و اداره می کند و جهان را صاحبی باشد، خدا نام.

تأکید بر تعقل برای پیدا کردن راه

در قرآن و روایات، برای دریافت راه صحیح، به بهره‌گیری از عقل تأکید فراوانی شده است. قرآن کریم از زبان اهل دوزخ می‌گوید: «لَو کُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما کُنّا فی أَصحابِ السَّعیرِ»: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل می‌کردیم، در میان دوزخیان نبودیم ».

اولین کتاب در الکافی «کتاب العقل و الجهل»، در بر گیرنده سی و شش حدیث درباره عقل و بهره‌گیری از آن و دومین کتاب آن «کتاب الحجه»، در باب شناخت حجت‌های الهی است. این مسئله بیانگر آن است که مهم‌ترین راه برای تقرب به پروردگار، معرفت پروردگار و حجت‌های الهی، با به کار انداختن عقل و اندیشه است. در اینجا به چند حدیث در این زمینه اشاره می‌ کنیم.

الف) در روایتی آمده است:

«گروهی در محضر پیامبر (ص) شخصی را ستودند و از همه خصلت‌های نیک او یاد کردند. پیامبر (ص) فرمود: عقل آن مرد چگونه است؟ گفتند: ای پیامبر! ما از کوشش او برای عبادت و دیگر خوبی‌های او سخن می‌گوییم و تو درباره عقل او از ما می‌پرسی؟ پیامبر (ص) فرمود: مرد احمق به سبب حماقت خود، بیش از انسان گناهکار به گناه و نابکاری آلوده می‌گردد. خداوند فردای قیامت، مقام بندگان را به مقدار عقل و خرد آن‌ها بالا می‌برد، و بر این اساس به قرب خداوند نایل می‌شوند».

شاهد این کلام پیامبر (ص) را می‌توانیم به خوبی در جهان امروز ببینیم؛ ضربه‌هایی که تکفیری‌ ها به دلیل فهم غیر صحیحی که از دین دارند، به دین می‌زنند، به مراتب از دیگران بیشتر است.

ب) امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید:

«إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْق»:  «ارزشمندترین بی‌نیازی، عقل و بزرگ‌ترین فقر، بی‌خردی است».

ج) امام باقر (ع) فرموده است: «اِعْرِفُوا مَنَازِلَ‏ شِیعَتِنَا عِنْدَنَا عَلَى قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ عَنَّا وَ فَهْمِهِمْ مِنَّا»:  «جایگاه شیعیان ما را به اندازه روایتی که از ما نقل می‌کنند و فهمی که از کلمات ما دارند، بشناسید».

از همین روست که محدثین بزرگی مانند مرحوم کلینی به جمع‌آوری احادیث اهل‌بیت (ع) همت می‌گمارند و بزرگانی هم‌چون علامه مجلسی، با تألیف کتاب مرآة العقول به شرح و فهم روایات می‌پردازد.

د) در کتاب الکافی از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است که فرمود:

«جبرئیل بر آدم (ع) فرود آمد و گفت: ای آدم به من فرمان رسیده است که از تو بخواهم تا یکی از سه چیز را برگزینی؛ پس یکی را برگزین و دو تای دیگر را واگذار: حضرت آدم (ع) به جبرئیل گفت: آن سه کدامند؟ جبرئیل فرمود: 1- خرد، 2- حیا و 3- دین. آدم(ع) گفت: من خرد را بر می‌گزینم. آن‌گاه جبرئیل به حیاء و دین گفت: دور شوید و او را به حال خود واگذارید! آنها گفتند: ای جبرئیل! به ما فرمان داده شده است که هر جا عقل باشد، با آن باشیم».

هـ) داستان معروفی که از امام صادق (ع) نقل شده و مرحوم کلینی در کتاب الکافی و شیخ صدوق در الأمالی آورده است، گواه روشنی در این زمینه است.

«روای می‌گوید: نزد امام صادق (ع) از عبادت و دین و فضل شخصی سخن گفتم، امام پرسید: عقل او چگونه است؟ گفتم: نمی‌دانم! فرمود: پاداش به اندازه عقل است. سپس امام داستان مردی از بنی‌اسرائیل را بیان کرد که در جزیره به عبادت مشغول بود. فرشته‌ای از خداوند درخواست کرد که پاداش عبادات این مرد عابد را به وی نشان دهد و خداوند به او نشان داد؛ اما آن پاداش به نظر فرشته کم آمد. خداوند به فرشته وحی کرد که با او هم‌نشین باش. فرشته در چهره یک انسان به نزد او آمد و به او گفت: منطقه سرسبز برای عبادت مناسب است. عابد پاسخ داد: ولی عیبی دارد و آن، اینکه خدا چهارپایی ندارد. اگر داشت، آن حیوان را در اینجا به چرا می‌بردیم تا این علف‌زارها ضایع نشود. خداوند به آن فرشته وحی کرد که به اندازه عقلش، به او پاداش می‌دهم».

و) در روایت دیگری آمده است: «سَمِعَ (ع) رَجُلًا مِنَ‏ الْحَرُورِیَّةِ یَتَهَجَّدُ وَ یَقْرَأُ فَقَالَ نَوْمٌ عَلَى یَقِینٍ خَیْرٌ مِنْ صَلَاةٍ [عَلَى‏] فِی شَکٍّ»:  «امام علی(ع) شنید که مردی از حرویان (خوارج) به عبادت و خواندن قرآن و شب‌زنده‌داری مشغول است، حضرت فرمود: خواب با یقین، بهتر است از نماز با شک». بر گرفته از ره توشه تبلیغ

فهم عقل، فهم مستقیم و غیر مستقیم و با واسطه 

اما فهم عقل، یک فهم غیر مستقیم و با واسطه است. ما با عقل می فهمیم که عالم غیبی هست و خدایی هست. اما مستقیماً، خود آنها را درک نمی کنیم.

اگر بخواهیم مستقیماً غیب عالم را بفهمیم، باید از ابزار دیگری غیر از عقل استفاده کنیم.

ابزار فهم مستقیم و بی‌ واسطه عالم غیب چیست؟

بله! خداوند به قلب پاک و دل با صفای مومن، این توانایی را  داده که مستقیماً با عالم غیب رابطه برقرار کند. به همین جهت در روایت آمده است: قلب مومن عرش خداست.  

بحارالانوار جلد ۵۵ صفحه ۳۹

مهمترین ابزار شناخت عالم غیب « قلب سلیم» و باطن پاک است.

البته دل پاک تنها از عمل خالصانه حاصل می شود.

2 - از راه شنیدن خبر غیبی

یکی دیگر از راه های فهم چیزهای غیبی شنیدن از خدای متعال و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام است که این علم غیب، از جانب خدای متعال به آنها داده شده است.

البته شیطان هم برای آنچه بندگان خدا را گمراه کند، گاهی به دوستان خود از امور غیبی خبر می دهد تا مردم را به شک و تردید بیندازد. ولی مکر شیطان ضعیف است و می توان با تلاوت آیات قرآن از شر شیطان و اولیای اش، به خدای متعال پناه برد و خدای متعال را به کمک و یاری طلبید و قطعاً، خداوند مومنان را در برابر شیطان و سربازانش تنها نمی گذارد و از آنها حمایت می‌کند.

برکات معرفت و دارا بودن فرهنگ دینی

وقتی گفته می شود :

اگر دست علی دست خدا نیست

چرا دست دگر مشکل گشا نیست

ایجا مردم دو دسته می شوند:

1 - ناراحت و اعتراض کننده، می گوید: شما خدا را جسم می دانید پاسخشان این آیه شریفه است.

وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ یکى از صفات خداوند قهر و غلبه است که تمام مخلوقات در تحت اراده و مشیت او هستند و در مقابل او عرض اندامى ندارند که بتوانند بر خلاف اراده و مشیئة او قدمى بردارند و امرى انجام دهند.
 همه مقهور تحت قدرت او             همه محکوم تحت حکمت او
و همین است معناى فوقیت نه فوقیت مکانیه و جسمانیه چنانچه مجسمه توهّم کردند. مثل یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ‏  فتح آیه 10، و مثل الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏. البته نه جبر است و نه تفویض. چرا که افعال اختیاریه عباد باختیار و اراده آنها واقع می شود و آن ها و اختیار آن ها و اراده آن ها تحت اراده و مشیت حق است و منافات با اختیار ندارد.

برگرفته از أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص:95

مهم اینجاست که خدا بعضاً این توان را در اختیار غیر خود، نیز قرار می دهد نمونه اش آیه شریفه : وَ لَمَّا جاءَ عِیسى‏ بِالْبَیِّناتِ  [سوره الزخرف : آیه 63] مثل احیاء موتى و ابراء اکمه و ابرص و نفخ در گل که بصورت طیر می شد و پرواز مى ‏کرد.

برگرفته از أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏12، ص:49

انواع و اقسام حمایت الهی

اما خدای متعال چگونه و از چه راه هایی از مؤمنان را حمایت می کند؟ یعنی انواع حمایت های الهی کدام است؟

واقعیت این است که ما با عقل های عادی خودمان، نمی‌توانیم همه راه های حمایت الهی از مؤمنان را بشناسیم چرا؟ چون تمام موجودات عالم و نظامات حاکم بر آن، در دست قدرت الهی است و ما از همه ی این موجودات، احیاناً نامرئی و نظامات پیچیده مطلع نیستیم.

اما به طور کلی با استفاده از قرآن و روایات و تجربه انواع و اقسام حمایت الهی را می‌توان برشمرد:

 الهامات و هدایت های باطنی

گاهی اوقات انسان در مشکلات زندگی به بن بست می رسد و تمام محاسبه هایش جواب منفی می‌دهد، ولی ناگهان برقی در ذهنش می جهد و افقی بر رویش می گشاید  و او را از بن‌بست خارج می کند.

 این حالت همان الهام است که امدادهای غیبی است.

 نمونه الهامات الهی

قرآن درباره مادر حضرت موسی علیه السلام می فرماید: «وقتی فرعونیان، تمامی بچه های تازه متولد شده را می کشتند و او در نگرانی و تردید بود و نمی‌دانست چه بید کرد، خداوند به دل او انداخت که موسی را در صندوقچه گذارده، به رود نیل بیندازد» و بدین ترتیب موسی را از مرگ نجات بخشید.

بنابراین الهام  هدایت باطنی، یعنی غیر از راه معمولی فراگیری و آموختن و امثال آن، از طریق باطنی خداوند خوبی ها و مصلحت ها را به انسان الهام کرده، راه درست را به او نشان می‌دهد تا زودتر و بهتر به موفقیت و کمال برسد؛ یعنی خود خداوند دست انسان را گرفته، به راه راست و انتخاب صحیح می رساند. یکی از مصادیق این الهامات خواب های راستین است.

در قرآن کریم درباره « حضرت یوسف علیه السلام» نقل شده که روزی در خواب یازده ستاره و خورشید و ماه را دید که بر او سجده می کنند.

یوسف خوابش را برای پدرش یعقوب علیه السلام نقل کرد و او از یوسف خواست تا این خواب بر برادرانش که به او حسادت داشتند، نقل نکند و آتش حدس حسد شان را شعله‌ور نکند.

یعقوب می دانست تعبیر خواب یوسف این است که وی روزی به اوج شوکت و بزرگی خواهد رسید و برادرانش نیز در برابر شکرنش خواهند کرد.

تقویت دل و اراده

خدای متعال دل مومنین را قوی می کند و با ثبات قدم آنان موجب پیروزی آنها می شود.

 قرآن کریم هم پیوسته میان پایداری پیامبران و پیروزی و امداد الهی را مطرح کرده و می فرماید « پیش از تو پیامبرانی تکذیب شدند و در برابر تکذیب ها، صبر و استقامت کردند و در این راه آزار دیدند. تا هنگامی که یاری ما به آنها رسید تو نیز چنین باش که این از سنت های الهی است و چیزی نمی تواند سنت‌های خدا را تغییر دهد  سوره انعام آیه ۳۴

این آیه قلب پیامبر صلی الله علیه و آله را استوار ساخت و او را از پایداری پیامبران گذشته در برابر کارشکنی ها و آمدن کمک های غیبی، خبر می دهد که این سنت، در میان تمام انبیا به طور یکنواخت جاری است. از این رو باید زمینه یاری خداوند را فراهم کرد.

فراهم شدن وسایل مادی کار

گاهی خداوند و سیله سازی می کند و توفیق مرحمت می‌کند. معنای توفیق الهی این است که اسبابی که خارج از دست خود انسان است، مهیا می گردد تا اراده الهی محقق شود.

سه حکایت واقعی :

 حضرت آیت الله بهاءالدینی رحمة الله علیه یکی از بزرگان علم و عرفان می گوید: « شش ساعت از شب گذشته بود چراغ ها همه خاموش و اهل خانه خواب بودند.

 ناگهان صدای کوبیدن در، مرا از خواب بیدار کرد. در را که باز کردم دیدم زنی جلوی در ایستاده است. وقتی مرا دید گفت حاج آقا چراغ بقالی روشن است.

 در را بستم و به اتاق رفتم. در این فکر بودم که این چه خبری بود، آنهم در این وقت شب چرا بعضی ها مزاحم دیگران می شوند.

 چشم ها را روی هم گذاشتم که بخوابم، صدای خفیفی شنیدم دقت کردم، حدس زدم حرکت سوسک باشد. چراغ را روشن کردم، دیدم دو عقرب سیاه و بزرگ نزدیک بچه کوچک مان در حال راه رفتن هستند.

 فورا آنها را از بین بردم. چراغ را خاموش کردم، ناگهان متوجه شدم آن زن مأمور بیدار شدن ما و سبب نجات این طفل معصوم بوده است».  بر گرفته از آیت بصیرت سید حسن شفیعی صفحه ۸۳

همچنین نقل شده که در یک مهمانی پسر بچه ای که در حیاط مشغول بازی بود به درون چاه آبی که وسط حیاط قرار داشت، سقوط کرد یکی از مهمان ها که شاهد حادثه بود با سر و صدا، قضیه را به دیگران خبر داد

همه به سرعت خود را به حیاط رساندند تا بچه را از چاه بیرون بیاورند. در همین حال که اتاق خالی شده بود، ناگهان سقف اتاق فرو ریخت و بدین ترتیب همه از حادثه محفوظ مانده اند و پسربچه را هم سالم از شاه بیرون کشیدند کتاب الکلام یجر الکلام صفحه ۲۵

خلاصه داستان مرحوم کربلایی کاظم حافظ دفعی قرآن

وی در سال ۱۳۰۰ هجری قمری در روستاس ساروق از توابع فراهان متولد شد او بی سواد بود اما در اثر اجتناب از کال حرام و گناه و بها دادن به دستورات دینی در سال ۱۳۲۷ مشمول لطف و عنایت خدا قرار گرفت و تا آخر عمر قرآن را از حفظ می خواند و حتی به خواص سوره ها آگاه بود .

روزی پای منبر یکی از علما می‌رود و آن عالم می‌گوید هر شخصی که کشاورز و ارباب باشد باید زکات دهد، زکات شامل یک دهم و خمس یک پنجم اموال شخص هستند و اگر کسی زکات و خمس ندهد هرچه نماز بخواند باطل است. بعد از آن کربلایی کاظم به سراغ اربابش می‌رود و می‌گوید که باید زکات و خمس دهد اما اربابش توجهی نمی‌کند لذا کربلایی کاظم به کارگری می‌رود و بعد از چند سال ارباب یک نفر را واسطه قرار داده و به دنبال او می‌فرستد.

روزی کربلایی کاظم در مسیر راهش به امامزاده ۷۲ تن روستای ساروق می‌رسد و می‌بیند سید بزرگواری بر درب آن ایستاده‌ و به او می‌گوید که برویم زیارتی انجام دهیم زیرا این امامزاده مرقد ۷۲ نفر از خاندان اهل بیت (ع) است که برای رسیدن به امام رضا (ع) وارد ایران می‌شوند و ۴۰ نفر از آنان دختر، یک نفر ام سلمه و ۳۱ نفر از آنان مرد بوده است.

کربلایی کاظم به اذن خدا و با دست امام زمان(عج) حافظ کل قرآن شد

وی ادامه داد: کربلایی کاظم همراه این سید بزرگوار وارد حرم امامزاده می‌شود و بعد از اتمام فاتحه، یک مرتبه در سقف امامزاده آیاتی به سوره نور تابیده می‌شود که شامل آیات ۵۴ تا ۵۹ سوره اعراف بوده است. این سید بزرگوار که امام زمان(عج) بوده است به کربلایی کاظم می‌گوید آیات را بخوان و کربلایی کاظم می‌گوید من نه سواد دارم و نه درسی خوانده‌ام اما آقا به او می‌گوید من می‌خوانم تو با من بخوان. شروع می‌کند این ۶ آیه سوره اعراف را می‌خواند و کربلایی کاظم هم همراه او می‌خواند و بعد از آن دستی به سینه کربلایی کاظم می‌کشد و به اذن خدا و به دست حضرت حجت‌بن الحسن عسکری(عج) تمام قرآن را با تمام موارد آن به قلب کربلایی کاظم وارد می‌شود.

آیات قرآن نور دارند

کریمی ساروقی با یادآوری اینکه کربلایی کاظم هم حافظ کل قرآن بوده و هم خواص تمام آیات و هم شأن نزول آنان و مکی و مدنی بودن آن‌ها را می‌دانسته و حتی توانایی برعکس خواندن آیات قرآن را داشته است، گفت: علمای بسیاری در مدرسه فیضیه قم از نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه مواردی را کنار هم می‌‌گذاستند و آیات قرآن را در لابلای آنان قرار می‌دادند و به کربلایی کاظم نشان می‌دادند و کربلایی کاظم به راحتی آیات قرآن را تشخیص می‌داد چرا که می‌گفت آیات قرآن نور دارند.

فرزند مرحوم کربلایی کاظم بیان کرد: زمانی که آیت‌الله‌العظمی بروجردی متوجه شد که کربلایی کاظم قرآن را این‌گونه حفظ است مشتاق شد که او را ببیند. تا اینکه کربلایی کاظم را در یکی از مجالس خود می‌بیند و یکسری سئوالات تخصصی از او می‌پرسد و کربلایی کاظم تمام تمام سئوالات او را به درستی پاسخ می‌دهد و بعد از آن کربلایی کاظم هم چند سئوال تخصصی از قرآن می‌پرسد که هیچکس تا آن زمان پاسخ این سئوالات را نمی‌دانست.

وی گفت:‌ مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی چنان به کربلایی کاظم علاقه پیدا کرد که می‌خواست به او مقرری مانند طلبه‌ها دهد اما کربلایی کاظم آن را رد کرد و گفت این پول بیت‌المال و حق طلبه‌هاست که بی‌بضاعت هستند اما من کشاورز هستند لذا آیت‌الله بروجردی از سهم خودش به او داد.

بیان خاطره‌ای از آیت‌الله مرعشی نجفی درباره کربلایی کاظم

کریمی ساروقی همچنین به بیان خاطراتی از مرحوم آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی پرداخت و افزود: آیت‌الله مرعشی نجفی فرمودند برخی می‌گویند که این قرآن تحریف شده است و وقتی شنیدم که کربلایی کاظم این‌گونه حافظ قرآن شده است، جمعی از علمای تویسرکان به او نامه نوشتند و از او خواستند به آنجا بیاید، لذا من به کربلایی کاظم گفتم روزی یک جزء قرآن با هم بخوانیم و بعد از اتمام ۳۰ جزء دیدم که این قرآن همان قرآنی است که کربلایی کاظم می‌خواند و همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل شده است بنابراین قرآن تحریف نشده است.

فرزند مرحوم کربلایی کاظم گفت:‌ شهید نواب صفوی ایشان را به مصر بردند و خطاب به علمای مصر گفت که شما ادعا می‌کنید که شیعه‌ها نمی‌توانند حافظ قرآن شوند اما کربلایی کاظم حافظ قرآن است و سواد ندارد و می‌توانید او را امتحان کنید و بعد از امتحان کربلایی کاظم برخی به مذهب شیعه ایمان آوردند.

ویژگی‌های کربلایی کاظم که باعث شد معجزه قرن شود

وی یادآور شد: آیت‌الله خوانساری از کربلایی کاظم پرسید شما چه کار کردید و چه ویژگی‌ داشتید که این معجزه نصیب شما شد و بعد از پیامبر و ائمه معصومین، کسی مثل تو پیدا نشد و کربلایی کاظم پاسخ داد که من ۳ ویژگی دارم که هر کس این سه را داشته باشد مستجاب‌الدعوه خواهد شد. نخست اینکه نخوردن مال حرام است حتی یک لقمه مال حرام هم در طول عمر خودم نخوردم و اگر کسی که زکات و خمس نداده بود و مرا به میهمانی دعوت کرده بود، زمانی که می‌خواستم دست دراز کنم تا از آن غذا بخورم همان آقایی که در امامزاده آمد و به من گفت بخوان، همان آقا مجسم شده و با انگشت به من اشاره می‌کرد که نخورم.

کریمی ساروقی ادامه داد: دوم دادن زکات بوده است چرا که من جو، گندم و کشمش را همیشه نصف می‌کردم و سوم خواندن ۵۱ رکعت نماز در شبانه‌روز که ۱۷ رکعت آن نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله‌های شب بوده است.

رمز موفقیت کربلایی کاظم

خود کربلایی کاظم به این سوال این‌گونه پاسخ داده است که من سه چیز را رعایت می‌کردم که شاید به خاطر همین سه چیز مورد لطف خداوند قرار گرفتم، این که هرگز لقمه حرام نخوردم، هرگز نماز شبم ترک نشد، پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم.

 معجزه و کرامت

یعنی خداوند از این طریق، به یاری برگزیدگان خود از انبیا و اولیا می رود.

 البته باید توجه کرد که این قدرتی نیست که به اصطلاح دل بخواهی و تابع میل شخصی آنها باشد.

اساساً انسانی که محکوم هوس‌ها و محل‌های خودسر است، از چنین کرامت هایی محروم است.

به این خاطر است که انبیا، گاهی از نیروهای غیبی استفاده نمی‌کردند؛ زیرا هدف از فرستادن انبیا (ع) فراهم کردن زمینه برای انتخاب آگاهانه و آزادانه انسان‌هاست و برای اینکه مردم به آنها ایمان آورده و حرف‌هایشان را قبول کنند، خداوند به آنان قدرت معجزه داده است.

حال اگر انبیا می خواستم از عالم غیب برای شکست دشمنان استفاده کنند، از یک طرف در الگو بودن آنها تردید می شد، زیرا پیشگامی و الگو بودن پیامبران و امامان بر اساس رفتار آنان بر طبق وضع موجود و ارزیابی ظاهری است. چه اینکه تکیه بر غیب، چیزی نیست که دیگران نیز توانایی آن را داشته باشند.

مجله نور علم شماره ۲۷ صفحه ۷۵

از سوی دیگر رشد معنوی و تکامل آزادانه برای انسان ها به دست نمی آمد بلکه مردم با دیدن قدرت های غیبی از آنان پیروی می کردند، نه با انگیزه‌ها الهی و انتخاب آزادانه.

امام علی علیه السلام می فرماید: اگر خداوند می خواست به پیامبران قدرتی دست نیافتنی و لذتی شکست ناپذیر ببخشد و سلطنتی عطا می کرد که دیگران از روی ترس یا طمع، تسلیم شوند و دست از گردن کشی و بزرگ فروشی بردارند، در آن صورت انگیزه‌ها و ارزش‌ها همسان می‌شدند.

ولی خداوند متعال چنین خواسته است که پیروی از پیامبران و تصدیق کتاب‌های او و فروتنی و تسلیم مردم، تنها با انگیزه الهی و بدون شائبه باشد».   نهج البلاغه خطبه قاصعه

ولی در هر جال خداوند قدرتی به آنها داده است تا هم برتر بودن آن ها را نشان دهد و هم در مواقعی که مصلحت می داند، به اذن خداوند از آن استفاده کنند.

ظهور منجی و مصلح و مسئله مهودیت

استاد شهید آیت الله مطهری رحمت الله علیه در این باره می‌نویسد: « همیشه یا غالباً، ظهور نوابغ بزرگ یا پیامبران عظیم الشأنی مثل حضرت ابراهیم علیه السلام موسی علیه السلام عیسی علیه السلام و محمد رسول الله صلی الله علیه و آله در شرایطی بوده که جامعه بشری سخت نیازمند آنها بوده است .

و معمولاً در واقعی ظهور کرده‌اند که بشریت در یک پرتگاه خطرناک قرار داشه و آنها، سبب نجات و اصلاح اجتماع خود شده‌اند مسئله مهدویت در اسلام نیز چنین است.

کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر صفحه ۸۳

 عوامل رابطه با غیب

 حال ما چگونه می توانیم با این عالم غیب ارتباط برقرار کنیم و از آثار و برکات شش بهره مند شویم.

همان طور که از این روایت و آیات شریف قرآن کریم و ده‌ها روایت دیگر معلوم می‌شود، مهم‌ترین سبب رابطه با غیب و قرار گرفتن تحت حمایت الهی، انجام واجبات و مستحبات (و البته ترک محرمات و مکروهات) است  که به چند مورد از آن اشاره می کنیم.

1 - تقوا یعنی انجام دادن واجبات و ترک محرمات. به تعبیر امام صادق (ع) این که انسان پیوسته خود را در بیابان پر از خار ببیند و بکوشد تا خاری از خارهای هوی و هوس بر پای او نرود.

2 - خواندن نماز در رأس واجبات است و از مهمترین عوامل رابطه با غیب است. البته مقصود نمازی است که با رعایت آداب و شرایطش و با در نظر گرفتن احکام، آداب و اسرار نماز باشد.

* در این رابطه به کتاب هایی مثل آداب الصلاة الصلاة و کتاب راز نماز آیت الله  خامنه ای و کتاب پرتوی از اسرار نماز استاد قرائتی مراجعه شود.

3 - قرائت قرآن کریم، به عنوان خزانه علم خداوند و کتابی که از غیب آمده است.

4 - دعا به درگاه الهی و مناجات با قاضی الحاجات (مخصوصاً دعای کمیل و دعاهای بعد از نماز)

5 – توسل به پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت آن. بویژه امام زمان عجل الله فرجه ( مخصوصا زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا و زیارت آل یسین).

شیوه های غیبی یاری مؤمنان

خداوند از طریق فرستادن فرشتگان الهی (مانند جنگ بدر) ایجاد آرامش در قلب مسلمانان، تصرف در ادراک ، فرستادن بادهای ویرانگر، بر هم زدن نقشه‌های دشمنان و نیز ایجاد رعب و وحشت در دل کافران، به افراد صالح و پیامبر آن یاری می رساند.

تلخیصی از کتاب درس نامه آموزه

برچسب ها:

  • برکات معرفت و دارا بودن فرهنگ دینی
  • راه سیر و سلوک الی اللهx
  • داستان مرحوم کربلایی کاظم حافظ دفعی قرآنx
  • آیات قرآن نور دارندx
  • رمز موفقیت کربلایی کاظمx
  • انواع و اقسام حمایت الهیx
  • الهامات و هدایت های باطنیx
  • معجزه و کرامتx
  • ظهور منجی و مصلحx
  • عوامل رابطه با غیبx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۹:۰۴
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

اهمیت ادب و تربیت دینی

الف : تغییر هویت

امام على (ع) فرمود:

من قعد به حسبه، نهض به أدبه

هرکس را عدم اصالت خانوادگی فرو نشانده و پایین آورده باشد ، ادب و تربیت او را بلند مرتبه و با کمال می گرداند.

غرر الحکم ج 2 ص 638

با ادب را ادب سپاه بس است

بی ادب با هزار کس تنهاست

شهید بلخی

ادب آب حیات زندگی است.

أَفْضَلُ الشَّرَفِ الْأَدَب‏

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم         247   

افزونترین شرف و بلندى مرتبه ادب است.

حُسْنُ الْأَدَبِ خَیْرُ مُوَازِرٍ وَ أَفْضَلُ قَرِین‏

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم         247   

نیکوئى ادب بهترین یارى کننده ایست و افزونتر همنشینى است.

لَا شَرَفَ مَعَ سُوءِ أَدَب‏

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم         248  

نیست شرفى و بلندى مرتبه با بى‏أدبى.

از شهد ادب هر که بکامش قند است

پیوسته ز حال و روز خود خورسند است

گنجی به گرانبهائی دانش نیست

دولتمند است هر که دانشمند است

حالت

امام على (ع) فرموده :

من تأدب بآداب الله عز وجل، أداه إلى الفلاع الدائم ..........

هر کس به آداب خداوند متعال تربیت شود، این تربیت او را به رستگاری و سعادت همیشگی خواهد رسانید.

بحار الانوار جلد 89 ص 411

کَفَاکَ مُؤَدِّباً لِنَفْسِکَ تَجَنُّبُ مَا کَرِهْتَهُ مِنْ غَیْرِک‏

شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم    ج‏4    585   

کافیست ترا أدب کننده از براى خود دورى گزیدن از آنچه ناخوش داشته باشى آنرا از غیر خود.

هر کس کند به چشم حیا سرمه ادب

بیند جمال شاهند مقصود بی حجاب

فراهی

گفته شد به بقراط : چه فرق است بین شخص با  ادب و شخص بی ادب ؟ گفت به اندازه فرق بین انسان و چهارپایان.  مستطرف ؟23

تنها راه پیشگیری از معضلات جامعه ادب و تربیت است

حضرت پیامبر (ص) در این راه تحمل سختی های بسیاری نمود تا توانست بعد از 23 سال عده ای را جذب کرده و زمینه جهانی شدن دین مبین اسلام را فراهم کند. متأسفانه وابستگان به .... مانع ادامه آن شدند، در نتیجه مردم نادان به حالت قبلی خود بر گشتند هر چند نماز می خواندند اما نماز بی محتوا و...

اکنون که به برکت جمهوری اسلامی دوباره مردم احساس نیاز به خدا خواهی کرده اند باید با آگاهی بخشی و بصیرت افزایی؛ همان آموزه ها را با همان شیوه های پیامبر (ص) انجام دهیم تا مردمی که بظاهر جذب شده اند را آماده پذیرش حق کنیم تا راه برای ظهور امام زمان ادامه دهنده راه پیامبر (ص) فراهم گردد انشاء الله.

ادب و حسن خلق و کار و تلاش

عامل ارتقاء انسان است

حرمت پیر قوم خویش بدار

ز معلم ، جهان گلستان است

هان جوان ! پند پیر دانا بین

خط بیگانه ،خط شیطان است

در عیان ،دلفریب و خوش منظر

در نهان، همچو تیغ بران است

دین سراپا سوختن اندر طلب

انتهایش عشق و آغازش ادب

اقبال لاهوری

ضرر نبود و رعایت نکردن فرهنگ دینی

امام علی (ع) در علت افزایش بدی ها در جامعه فرموده:

من قل أدبه کثرت مساویهه

هرکس از ادب و تربیت کم برخوردار باشد، دارای بدی های بسیاری خواهد بود. غرر الحکم ج 2 ص 637

بی ادب تنها نه خود را داشت بد

بلکه آتش بر همه آفاق زد[1] 

مولوی

سرزنش بی ادب 

بی ادب با هزار تن تنهاست.

بلخی

- بی ادب سیلی زمانه خورد.   اوحدی

سردسته بی ادبان

ابلیس بى ادب مى گوید: فبما اغویتنى لاقعدن لهم صراطک المستقیم ؛

حال که مرا نومید ساخته اى، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف مى کنم،  حسن زاده آملی کتاب نور على نور، ص 164.

ضرر کم توجهی به فرهنگ دینی

امام علی (ع) فرموده:

من وضعه دنائة أدبه، لم یرفه شرف حسبه.

هر کس را که پستی و فرومایگی تربیتی به انحطاط و فرو افتادگی کشاند. شرافت حسب و نژاد او را بالا نمی برد.

غرر الحکم ج 2 ص 637

بى‏ ادب را به زر مگو که نکوست‏

ادب مرد بهتر از زر اوست‏

مکتبی

امام حسین (ع) فرمود:

خمس من لم تکن فیه ، لم یکن کثیر مستمتع: العقل، و الدین، و الأدب، و الحیاء و حسن الخلق.

هرکس این پنج چیز را نداشته باشد . از زندگی خود به چندان بهره ای نخواهد برد:

عقل و دین و ادب و حیا و خوش خلقی.

بحار الانوار جلد 13 ص 411

حافضا علم و ادب و رز که در مجلس شاه

هر کرا نیست ادب لایق صحبت نبود

حافظ

امام على (ع) فرمود:

من أخره عدم أدبه ، لم یقدمه، کثاقه حسبه .؟

هر کس را نداشتن ادب و تربیت عقب اندازد، سنگینی و شرافت حسب او را بلند مرتبه و جلو نمی اندازد.

غرر الحکم ج 2 ص 638

برکات وجود فرهنگ دینی

امام على (ع) فرموده:

من کلف بالأدب ، قلت مساویه.

هر کس برای دستیابی به مقام ادب ، به رنج و زحمت افتد، بدی ها و کجی های او کاهش می یابد.

غرر الحکم ج 2 ص 638

لازمه کار آمد شدن فرهنگ دینی

الف : تلاش شخصی

امام على (ع) فرمود:

من عجز من أعماله ؛ أدبر فی أخوالهه

هر کس از انجام اعمال و کارهای لازم خود ناتوان باشد ، (در حالات روانی و معنوی خود) به عقب بر می گردد.

غرر الحکم ج 2 ص 698

مکن ز غصه شکایت که در طریق ادب

براحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید

حافظ

دستورالعمل سیرو سلوک ‏

‏ سرمایه ی راهرو حضور و ادب است ‏

‏ آنگاه یکی همّت و دیگر طلب است ‏

 

رسا دل به فضل و ادب زنده دار

که دل جز به فضل و ادب زنده نیست

دکتر رسا

ب : تلاش بر تعلیم و تربیت دیگران

پیامبر (ص) فرمود:

من کانت له إبنة فأدبها و أحسن أدبها، و علمها و أحسن تعلیمها ، فأوسع علیها من نعم الله التی أسبغ علیه، کانت له منعه وسترأ من النار.

هر کس دارای دختری باشد و او را خوب تربیت کند و خوب تعلیم دهد و دانا گرداند و از نعمت های فراوانی که خدا بر او ارزانی داشته ، وسیله وسعت و رفاه حال آن دختر را فراهم کند ، خداوند وجود آن دختر را مانع و موجب مصونیت او از آتش دوزخ قرار خواهد داد.

کنز العمال جلد 13 ص 452

ضرر بی ادبی فرزندان !‏

والدین ار به روی فرزندان

نگشایند از فضایل، در

ضرر این جنایت آخر کار

باز گردد به مادر و به پدر

ملک الشعرا، بهار

شرط استادی

امام علی (ع) فرموده:

من نصب نفسه للناس إماما، فعلیه أن یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره، ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه.

هر کس خود را پیشوای مردم اعلام می کند ، باید قبل از آن که به تعلیم دیگران اقدام کند، به تعلیم نفس خویشتن بپردازد، و قبل از ادب و تربیت دیگران با زبان، با روش و منش عملی خویش آنان را تربیت کند.

بحار الانوار جلد 2 ص 56

به فضل و ادب، خویشتن را بیارا

به کسب و هنر کوش تا می توانی

برقعی

سرزنش عالم مادی

زیان مى‏ کند مرد تفسیردان

که علم و ادب مى‏فروشد به نان

سعدی

راهکار رسیدن به مقامات

الف : فرا گیری علم

امام صادق (ع) فرمود: لقمان حکیم به فرزند خویش سفارش می کرد:

من عنى بالأدب إهتم به، و من إهتم به من تکلف علمه، و من تکلف علمه إشتد له طلبه، و من اشتد له طلبه، أدرک منفعته فإتخذوه عادة...

هر کس به ادب و تربیت عنایت داشته باشد، به آن اهمیت می دهد و هر کس بدان اهمیت دهد ، با زحمت، علم آن را فرا می گیرد و هر کس علم و دانش آن را فرا گرفت، با جدیت آن را جست و جو می کند و هر کس با جدیت دانش ادب و تربیت را پیگیری نمود، منفعت و سود آن را دریافت می دارد و آنگاه تربیت صحیح عادت او می شود.

بحار الانوار جلد 13 ص 411

عمر کم، فضل و ادب بسیار است

کسب  آن کن که تو را ناچار است

جامی

غنی ترین منبع شناخت در بین ادیان

یکی از منابع شناخت معارف اسلامی که نعمت بزرگی است که خدا به ما مسلمانان در بین ادیان الهی داده سیره پیامبر اکرم (ص) است.

چرا که تاریخ پیغمبر ما، تاریخی بسیار روشن و مستند است. در این جهت هم [تاریخ دیگر پیامبران با تاریخ پیامبر ما قابل مقایسه نیست]. حتی دقایق و جزئیاتی از زندگی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به صورت قطع و مسلّم امروز در دست است که درباره هیچ کس دیگر چنین نیست. از سال و ماه و حتی روز تولدش و حتی روز هفتم تولدش، دوران شیرخوارگی اش، دورانی که در صحرا زندگی کرده است، دوران قبل از بلوغش، مسافرت هایش به خارج عربستان، شغل هایی که قبل از نبوت داشته است، [سال] ازدواجش [و تعداد ]فرزندان او و آن [فرزندانی] که قبل از خودش از دنیا رفته اند، در چه سنی از دنیا رفته اند و امثال اینها تا می رسد به دوران رسالت و بعثتش که اطلاعات دقیق تر می گردد؛ چون حادثه بزرگی می شود، [مانند:] اول کسی که به او ایمان آورد که بود؟ دومین و سومین فرد که بود؟ فلان کس در چه سالی ایمان آورد؟ چه سخنانی میان او و دیگران مبادله شد؟ چه کارهایی کرد؟ چه روشی داشت؟

[در مقابل، درباره حضرت عیسی علیه السلام] خود مسیحی ها از جنبه تاریخی به تاریخ میلادی [اعتقاد ندارند.] مثلاً می گویند از تاریخ میلاد حضرت مسیح 1975 سال گذشته است. [این] یک حرف قراردادی است، نه حقیقی. اگر ما می گوییم از هجرت پیغمبر ما 1395 سال قمری و 1354 سال شمسی گذشته است، مو، لای درزش نمی رود. اینکه از میلاد مسیح 1975 سال گذشته باشد، یک حرف قراردادی است و تاریخ آن را هیچ تأیید نمی کند. چرا که احتمال هست دویست یا سیصد سال قبل از این تاریخ بوده و احتمال می رود دویست یا سیصد سال بعد از این تاریخ بوده [باشد] و عده ای از مسیحی های جغرافیایی _ نه [آن] مسیحی که ایمانی هم به مسیح داشته باشد _ اساسا می گویند: آیا مسیحی در دنیا وجود داشته یا یک شخصیت افسانه ای است و او را ساخته اند؟ اصلاً در وجود مسیح شک می کنند.

البته این حرف از نظر ما چرند است؛ [چون ]قرآن [وجود مسیح را ]تأیید کرده و ما از آن جهت که به قرآن ایمان داریم، در این مطلب شک نداریم. [همچنین اینکه حواریون ]عیسی چه کسانی بودند؟ انجیل در چه تاریخی وچند صد سال بعد از عیسای مسیح به صورت کتاب در آمد؟ چند انجیل بود؟ اینها [هیچ کدام قطعی نیست].

برای ما مسلمین، گفتار و رفتار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به صورت دو منبع بسیار مسلّم و تا شعاع بسیار زیادی قطعی _ نه فقط ظنّی قابل اعتماد _ وجود دارد.

ما موظفیم از وجود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله استفاده کنیم، هم در گفتار و هم در رفتار و هم در قول و هم در فعل؛ یعنی سخنان پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم و همچنین فعل و رفتار پیغمبر».

شهید مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی،.

اهمیت کلام پیامبر اعظم (ص)

«در کلمات بزرگان [مهم] این است که افراد بتوانند نکات بسیار دقیقی را که در این کلمات گنجانده شده است، درک کنند، خصوصا که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره سخنان خودش فرمود [و در عمل هم نشان داد که]: «اُعْطِیتُ جَوامِعَ الْکَلِمِ؛ خدا به من کلمات جامعه داده است.»(2)

 یعنی خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک، یک دنیا مطلب می توانم بگویم.

2- امالی شیخ طوسی، امالی، قم، دارالثقافه، 1414 ه . ق، ج 2، ص 98 و 99.

سخنان پیغمبر را همه می شنیدند، ولی آیا همه می توانستند به عمق سخنان پیغمبر آنچنان که باید، برسند؟ ابدا، شاید صدی نود و نه شان هم نمی رسیدند. ببینید خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله چگونه مطلب را پیش بینی می کند.

جمله ای دارد که مفاد آن این است: سخنانی که از من می شنوید، ضبط و نگه داری کنید و به نسل های آینده تحویل بدهید و بسپارید. ای بسا نسل های آینده و خیلی دور معنی حرف مرا بهتر بفهمند از شما که امروز پای منبر من هستید. در آن حدیث معروفی که در کتب معتبر ما هست و از احادیثی است که شیعه وسنی روایت کرده اند و در کافی و تحف العقول و کتاب های دیگر هست، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «نَضَّرَ اللهُ عَبْدا سَمِعَ مَقالَتِی فَوَعاها وَ بَلَغَها مَنْ لَمْ یَسْمَعْها؛ خدا خرم سازد چهره آن بنده ای را که سخن مرا بشنود و ضبط کند و به کسانی برساند که آنها از من نشنیده اند.» [سپس ]این جمله را اضافه فرمود: «فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَیْرِ فَقیهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ إِلی مَنْ هُوَ اَفْقَهُ مِنْهُ».(1)

1- شیخ عباس قمی، سفینه البحار، بی جا، دارالاسره، 1414 ه . ق، ج 1، ص 392.

[در این جمله] خیلی نکته هست؛ یعنی اشاره ای است به آینده. «فقه»؛ یعنی فهم عمیق، ولی در اینجا مقصود جمله ای است که عمق داشته باشد. «فقه» با «فهم» فرقش این است که «فهم»، مطلق فهمیدن است و «فقه»، فهم عمیق را می گویند. وقتی که «فقه» به کلام اطلاق بشود؛ یعنی سخنی که عمق زیاد دارد.

فرمود: بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند، ولی خودشان عمیق نیستند.

جمله را همیشه نقل می کند، ولی خودش نمی تواند به عمق آن پی ببرد.

باز فرمود: بسا مردمی که جمله ای یا فقهی را حمل می کنند؛ یعنی جمله ای را که از من شنیده اند، حفظ دارند و فقیه هم هستند، ولی... برای کسی که از خود او فقیه تر است، نقل می کند؛ یعنی برای کسی که از اوعمیق تر است و عمق فکرش بیشتر است.

این است که می بینیم سخنان پیغمبر، در هر رشته ای، دقیقا قرن به قرن عمق بیشتری  (نمی گویم پیدا کرده) برای آن کشف شده است. (البته می دانید حساب اوصیای پیغمبر، ائمه اطهار جداست. کلمات آنها مثل کلمات پیغمبر است. راجع به افراد عادی دارم صحبت می کنم.) در قرن اول و دوم هرگز به اندازه قرن سوم نمی توانستند به عمق مطالب پیغمبر برسند و در قرن سوم به اندازه قرن چهارم و در قرن چهارم به اندازه قرن پنجم. تاریخ علوم اسلامی این امر را نشان می دهد.

اگر شما اخلاق را مطالعه کنید، فقه را مطالعه کنید، معارف و فلسفه را مطالعه کنید، عرفان را ملاحظه کنید، می بینید در هر قسمت که پیغمبر سخن گفته است، مفسرانی که در دوره های بعد آمده اند، واقعا بهتر توانسته اند به عمق کلام پیغمبر برسند. اعجاز پیغمبر در همین است.

ما تنها اگر فقه خودمان را در نظر بگیریم، چنانچه یک نابغه هزار سال پیش را مثلاً در نظر بگیریم، شیخ صدوق و شیخ مفید و حتی شیخ طوسی را در فهم معانی [کلمات] پیغمبر در مسائل فقهی در نظر بگیریم و بعد بیاییم نهصد سال بعدش، شیخ مرتضی انصاری را در نظر بگیریم، می بینیم شیخ مرتضی در نهصد سال بعد از شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ صدوق بهتر می تواند سخن پیغمبر را تحلیل کند. آیا از این جهت است که شیخ مرتضی نبوغ بیشتری از شیخ طوسی داشته است؟ نه، علم زمان او وسعت بیشتری ازعلم زمان شیخ طوسی دارد. علم جلوتر رفته است و درنتیجه، این بهتر می تواند به عمق سخن پیغمبر برسد تا او که در هزار سال قبل بوده است. آینده هم همین طور است. صد سال و دویست سال دیگر افرادی پیدا خواهند شد که خیلی عمیق تر از شیخ انصاری سخنان پیغمبر را درک کنند».

اهمیت رفتار پیامبر اعظم (ص)

«همان طور که سخن پیغمبر معنی دارد و برای یک معنی ادا شده است، رفتارهای پیغمبر هم همه معنی و تفسیر دارد و باید در آنها تعمق کرد. «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ؛ به یقین، برای شما در اقتدا به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم سرمشقی نیکوست برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد.»

مخصوصا با تعبیری که قرآن می گوید که در وجود پیغمبر، اسوه و تأسی است برای شما و وجود پیغمبر کانونی است که ما از آن کانون باید [روش زندگی را] استخراج کنیم. صرف اینکه یک نفر بیاید کلمات پیغمبر را روایت کند، [کافی نیست]. اینکه ما بیاییم تاریخ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را نقل کنیم که در فلان جا چنین کرد، کافی نیست. تفسیر و توجیه عمل پیغمبر مهم است. [باید دریافت چرا] در فلان جا پیغمبر این طور رفتار کرد و چه منظوری داشت؟ پس همین طور که گفتار پیغمبر نیاز به تعمق و تفسیر دارد، رفتار پیغمبر هم نیاز به تعمق و تفسیر دارد.

وقتی انسان تعمیق می کند، می بیند چه قدر عمیق است. همین طور که سخنان پیغمبر ما عمیق است، رفتار پیغمبر ما آن قدر عمیق است که از جزئی ترین کار پیغمبر می شود قوانین استخراج کرد. یک کار کوچک پیغمبر یک چراغ است، یک شعله است، یک نورافکن است برای انسان که تا مسافت های بسیار دور را نشان می دهد».

ضرورت آشنایی با رفتار و گفتار پیامبر اسلام (ص)

در ادامه شهید مطهری می نویسند: یکی از نویسنده‌های معروف ایران که مذهبی‌ نبود ( ابتدای عمرش‌که هیچ مذهبی نبوده ، این آخر عمری ها به واسطه‌ کتابهایی از من که منتشر شده بود با من ارتباط ، و تمایلی [ به مذهب ] پیدا کرده بود ) یک وقتی به من گفت :

من دارم کتابی را ترجمه می‌کنم در حکمت ادیان ، یعنی حکمت هایی که در دین های مختلف عالم وجود دارد : حکمت هایی که امروز در دین یهود وجود دارد ، حکمت هایی که در همین انجیل‌ وجود دارد ، حکمت هایی که به زردشت نسبت می‌دهند ، حکمت هایی که به بودا نسبت می‌دهند ، حکمت هایی که از کنفسیوس است ، و حکمت هایی که از پیغمبر ماست .

او گفت : من فقط به نکته بر خورد کردم ، زیرا مؤلف از هر کسی کلمات‌ زیادی نقل کرده ولی به پیغمبر اسلام که رسیده چند جمله کوتاه نقل کرده ، و چون ترجمه من ترجمه آزاد است می‌خواهم اندکی بیشتر نقل کنم ولی من که‌ دسترسی ندارم .

گفت : من تصمیم گرفته‌ام صد آیه از قرآن را نقل کنم ، صد جمله از کلمات پیغمبر ، و صد جمله از کلمات امیرالمؤمنین . در مورد قرآن گفت چون قرآن مترجم ( قرآن آقای قمشه‌ای ) هست خودم می‌توانم چند آیه انتخاب بکنم .

از کلمات امیرالمؤمنین هم چون نهج البلاغه‌های مترجم‌ هست می‌توانم انتخاب بکنم ، ولی راجع به سخن پیغمبر چون من به عربی‌ چندان وارد نیستم و در فارسی هم هر چه گشتم پیدا نکردم ، اگر می‌توانی صد جمله از پیغمبر برای من پیدا کن و ترجمه هم بکن ولی بعد من به قلم خودم‌ در می‌آورم که مطابق ذوق خودم باشد . گفتم بسیار خوب .

من صد جمله از رسول اکرم جمع‌آوری کردم و در اختیارش قرار دادم ، ترجمه هم کردم که یکوقت در معنایش‌ اشتباه نکند ، بعد هم او در کتابی به نام " حکمت ادیان " چاپ کرد ( 1 ) . البته آنجا اسم نبرد که این صد جمله پیغمبر را از کجا گرفته است ، من هم نمی‌خواستم چون منظورم این بود که این کار انجام شود .

به هر حال‌ یک وقت به من رسید و گفت : فلانی ! پیغمبر ما یک چنین سخنانی داشته ؟ ! من که نمی‌دانستم . در صورتی که خود این نویسنده یک نویسنده معروف‌ ایران ، و کسی است که در کشورهای خارجی احیانا روی او حساب می‌کنند و وقتی می‌خواهند نویسنده‌های درجه اول ایران را بشمارند یکی هم او را می‌شمارند . یک آدمی که به قول خودش سید است و [ در همه ] عمرش هم سرو کارش با کتاب بوده است خبر نداشت که پیغمبر ما چنین سخنانی دارد .

به‌ من گفت : پیغمبر ما یک چنین سخنانی داشته و من نمی‌دانستم ؟ ! گفتم : بله .

بعد که کتاب چاپ شد گفت : فلانی من حالا می‌بینم سخنان پیغمبر اسلام‌ بر سخنان تمام پیغمبران عالم می‌چربد . اینقدر عمیق و پر معناست .

و در سیره و رفتار پیغمبر شاید ما از این هم بیشتر کوتاهی کرده باشیم .

در این میان مقدار زیادی یادداشت هست لاکن هر چه‌ جلوتر می رویم  بقول شهید مطهری می بینیم وارد دریایی می‌شوم که به تدریج‌ عمیقتر می‌شود .

نمی‌توانم ادعا کنم‌ که سیره پیغمبر همین مختصر است ولی از باب ما لا یدرک کله لا یترک کله مطالبی را در این زمینه می آوریم بعد دیگران بهترش را بنویسند.

در ادامه می فرماید: همین طور که سخنان پیغمبر ما عمیق است رفتار پیغمبر ما آنقدر عمیق است که از جزئی‌ترین کار پیغمبر می‌شود قوانین استخراج کرد ، یک کار کوچک پیغمبر یک چراغ است ، یک شعله است ، یک نور افکن است‌ برای انسان که تا مسافت های بسیار دور را نشان می‌دهد .

اقتباس از کتاب سیره نبوی شهید مطهری

ب : تلاش بر شایستگی ادب خدایی

امام علی (ع) فرمود:

من لم یصلح على أدب الله سبحائه، لم یصلح على أدب نفسه.

هر کس شایستگی ادب خدای سبحان و دینداری را پیدا نکند ، شایسته ادب و تربیت خود نمی شود.

غرر الحکم ج 2 ص 703

تو ادب نفس بداندیش کن

بی ادبان را به ادب خویش کن

امیرخسرو

ج : همنشینی با نیکان

همدم اهل ادب باش که فضل و ادب است

بوستانی که ز دل ها برد آرام و شکیب

دکتر قاسم رسا

هر که او با صالحان همدم شود

در حریم خاص حق محرم شود

عطار

دلا نزد کسی بنشین که او از جان خبر دارد

به سایه آن درختی رو که او گل های تر دارد

کشکول طبرسی

د : انتخاب استاد راه

اخذ کن آداب دینت از فقیه

نی زهر شیّاد مردود سفیه

 

مراد از ادب اینجا ستوده آدابی ست

که آن وظایف شخص شریف انسانیست

نمونه گفته های استادان

سفارش به سلام:

چون به مجلسى وارد مى‏شوى ادب آن است که نخست سلام کنى .

 ترجمه اخلاق ص :  147

تکریم و احترام والدین است:

فرزندان جوان مکلف اند با پدر و مادر خود حداکثر تواضع ادب را معمول دارند و شخصیت آنان را گرامى و محترم شمارند و بدین وسیله رضایت خاطرشان را که باعث جلب رضاى الهى است فراهم آورند.

جوان از نظر افکار و تمایلات فلسفى ره

رعایت نگاه :

چون نشستى ادب آن است که چشمت را پایین بینداز. 

ترجمه اخلاق ص :  147

به شخصی گفتند : تو را ادب که آموخت گفت نادانی نادانان را ناپسند دیدم دوری گزیدم ؟ اینک با ادب شدم ( گفت ادب از که آموخت؟ گفت از بی ادبان) . مستطرف ؟23


[1]  نقل است که مرحوم شیخ الفقهاء و المجتهدین، آیت الله العظمی، اراکی (ره) این ‏بیت را زیاد می خوادند

برچسب ها:

  • اهمیت ادب و تربیت دینیx
  • برکات وجود فرهنگ دینیx
  • تنها راه پیشگیری از معضلات جامعه ادب و تربیت استx
  • ضرر نبود و رعایت نکردن فرهنگ دینیx
  • ضرر کم توجهی به فرهنگ دینیx
  • لازمه کار آمد شدن فرهنگ دینیx
  • غنی ترین منبع شناخت در بین ادیانx
  • اهمیت کلام پیامبر اعظم (ص)x
  • اهمیت رفتار پیامبر اعظم (ص)x
  • ضرورت آشنایی با رفتار و گفتار پیامبر اسلام (ص)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۹ ، ۰۹:۴۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ضمن عرض تبریک سال روز شروع امامت حضرت حجة بن الحسن امام زمان (عج) به همه موحدان عالم بویژه مسلمانان و شیعیان.

لازمه ارتباط تعظیم شعائر الهی با تربیت مهدوی؛ آشنایی با ویژگی های امام زمان علیه السلام و یاران و علامت دشمنان آن ها است. 

ضرورت آشنایی با امام زمان علیه السلام

نکته قابل توجه اینکه تعظیم شعائرالهی فقط گرامی داشت ظاهری با برگزاری جشن و سرور نیست( اگر چه این تلاش ها بی اثر نیست چون معصومان (ع) کسانی هستند که به همه مردم عالم نظر لطف و محبت دارند) لیکن همان گونه که تعظیم شعائر الهی؛ارتباط تنگاتنگی با معرفت و شناخت حضرت مهدی (ع) و یاران آن حضرت دارد و تلاش برای مثل آنان شدن را می طلبد و نتیجه این معرفت دوری از خصلت های منفی اهل خلاف است که پس از روشن شدن علائم دشمنان، معلوم می شود.

تمثیل بادام

برای اثبات در ارتباط بودن تعظیم شعائر الهی و در مسیر حق بودن.

به قول استاد بزرگوار کلباسی. رابطه تعظیم شعائر الهی و در مسیر حق قرار گرفتن. مثل؛ کشت بادام است که نه با کاشت پوست تنهایش به ثمر می نشیند؛ نه با کشت مغز بادام بتنهایی، بلکه اگر دانه ی کاشته شده. متشکل از هر دوی آنها بود و مانع دیگری هم در کار نبود ثمر می دهد، از این رو، هم باید تعظیم شعائر الهی با بزرگداشت انجام شود و علاوه بر شناخت امام زمان علیه السلام و ویژگی های آن حضرت و یارانش؛ سعی و تلاش در عمل نیز، صورت گیرد، تا نشان دهیم علاوه بر دوست داشتن خدا و کتاب او و پیامبر اکرم (ص) و عترت آن، در حق طلب بودن و دیگر ویژگی های آنان، جامه عمل می پوشانیم. تا انشاء الله مورد لطف و عنایات بیشتر آنان قرار بگیریم.

در نتیجه یک مؤمن واقعی پرهیزکار؛ کسی است که علاوه بر شرائط دیگر ایمان، آماده جانفشانی در اهداف مقدسی که خدا معین فرموده باشد.

به نظر می رسد آنچه که بیشتر شناخت ما را نسبت به این مقام بزرگ نزدیک می کند؛ نکته هایی باشد که توسط استاد محمد رحمتی شهرضایی در کتاب هزار و یک نکته پیرامون امام زمان (عج) آورده و در اینجا به قسمت هایی از آن اشاره خواهد شد.

اهمیت و ارزشِ شناختِ امام زمان (عج)

آشنایی با امام زمان علیه السلام بهترین وسیله و مطمئن ترین راه برای رسیدن به شناخت خدا است.

« هرکس خدا را بخواهد، از شما آغاز کند؛ و هر کس او را یگانه شمارد، تنها سخنان شما را بپذیرد؛ و هر کس آهنگ او داشته باشد، رو به شما آورد ».

در دعایِ شریفِ افتتاح آمده است: العدل المنتظر.

نشانه هایِ حضرت مهدی (عج)

امام سجّاد علیه السلام فرمود: «قائم ما دارایِ نشانه هایی از شش پیامبر است:

1- نشانه ای از نوح علیه السلام 2- نشانه ای از ابراهیم علیه السلام 3- نشانه ای از عیسی علیه السلام 4- نشانه ای از موسی علیه السلام 5- نشانه ای از ایوب علیه السلام 6- نشانه ای از محمّد صلی الله علیه وآله.

امّا نشانه اش از نوح علیه السلام طولِ عمر است، از ابراهیم علیه السلام مخفی بودنِ محلِّ ولادتش است،از موسی علیه السلام ترس از دشمن و غیبت است که موسی علیه السلام از ترس فرعونیان از مصر به مدین رفت و مدّتی مخفی بود.

از عیسی علیه السلام اختلاف رأیِ مردم درباره اش، و اعتزالِ او از مردم است،

از ایوب علیه السلام گشایش و پیروزی پس از بلیات و گرفتاری است،

و از محمّد صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر است».

اعلام الوری : 290.

بعضی روایات، نشانه ای از حضرت یوسف علیه السلام نیز ذکر شده و آن زندان است اعلام الوری : 4.3.

(شاید منظور دوری او از دوستانش که به منزله زندانی بودنِ او است

ویژگی های شخصی حضرت مهدی (عج)

ویژگی های فراوانی برا ی حضرت ذکر شده از جمله ولادتِ پنهانی . «خفی الولاده و المنشا» و ....

ویژگی های ظاهری (جسمی) حضرت مهدی (ع)

زیبا و خوش صورت

پیشانی بلند و گشاده اش بر هیبت و وقار چهره زیبامیانه قامت دارای دو خالِ مخصوص در سنِّ پیران است ولی سیمایی جوان دارد.

شکل و شمایل حضرت علیه السلام 

حضرت در سنِّ جوانان ظاهر می شود.

مدح و ستایش امام مهدی (ع)

ای چشم تو از هر چه غزل گیراتر

لبخند تو از خنده ی گل زیباتر

کورس احمدی

سجایای اخلاقی امام مهدی (ع)

همه را بیاموزدم، ز تو خوشترم نیامد

چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد

مولوی

از صفاتِ مهدی علیه السلام با آرامش و وقارزهد و ساده زیستی،(1) صبر و بردباری،(2) عدالت و احسان، 3 سرآمدِ همگان در علم و دانش،(4) سراپا عدل و برکت و پاکی است. 5

1)  - ما لباسه الا الغلیظ و ما طعامه الا الجشب.  

2)  - علیه صبر ایوب. کمال الدّین : 310.

3)  - در دعایِ شریفِ افتتاح آمده است: العدل المنتظر.

 - 4 ) اوسعکم کهفا و اکثرکم علما.

ان العلم بکتاب اللَّه و سنه نبیه لینبت فی قلب مهدینا کما ینبت الزرع علی احسن نباته. کمال الدّین 2 : 653.

5 )  - اذ بعث اللَّه رجلا من اطایب عترتی و ابرار ذریتی، عدلا مبارکا زکیا. الالملاحم و الفتن : 108.

با رشته ی زلف توام امشب سر راز است

افسوس که شب کوته و این رشته دراز است

هدایت طبرستانی

امتیازات همراهانِ مهدی علیه السلام

ویژگی هایِ یارانِ حضرت مهدی در قرآن در سوره مبارکه مائده آیه 59 خداوند به طور مستقیم، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: ای مؤمنان! هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت، خداوند در آینده جمعیتی را می آورد که دارای این چند امتیاز هستند:

1- هم خدا آنان را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند.

2- در برابر مؤمنان خاضع و مهربانند.

3- در برابر مشرکان و دشمنان، سرسخت و نیرومندند.

4- به طور پی گیری در راه خدا جهاد و تلاش می کنند.

عشق آتش بود و خانه خرابی دارد

پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست

عماد خراسانی

5- در مسیر انجام وظیفه از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسند.

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم

بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

حافظ

این فضل خدا است که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می دهد، فضل و رحمت خدا وسیع است و او بر همه چیز آگاه است.    

تفسیر برهان 1 : 297؛ مجمع البیان 3 : 208.

در روایات برای این آیه مصادیق مختلفی بیان شده از جمله این که: این آیه در موردِ یاران حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف است که با این ویژگی ها با تمام قدرت، در مقابل مرتدین و کارشکنان می ایستند، و برای برقراری حکومت عدل امام قائم عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف و برقراری عدالت در کلّ جهان تلاش می کنند.  

تفسیر برهان 1 : 497.

عرض ارادت به امام زمان (عج)

جز کوی توام نیست به سر فکر مقامی

تا عمر به پایان برسد منزلم این است

گلشن کردستانی

اوصاف یاران حضرت مهدی (ع)

«اوتاد» جمعِ «وتد» به معنی میخ است. این یاران از مردان بسیار خالص و دلاور هستند که همچون کوه استوار، در خدمت آن حضرت بسرمی برند.

جوانمردان رشید و نیرومند

ناگفته نماند که در بعضی از روایات یارانِ حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف با عنوان «اخیار» که به معنی بهترین ها می باشد، خوانده شده اند. مجمع البحرین؛ ماده بدل.

بنابراین اینها مردان خالص و کامل و صالح روی زمین هستند. که شخصی از حضرت رضاعلیه السلام در مورد ابدال پرسید، آن حضرت فرمود: ابدال، اوصیاء پیامبران هستند.

 الغیبه للطّوسی : 222؛ بحارالانوار 52 : 333.

پاک سرشت و خوش نفس و جوانمرد

نجباء از اوصاف یاران حضرت علیه السلام

با توجه به معنی «نجباء» که جمع نجیب به معنی افراد پاک سرشت و خوش نفس و جوانمرد است، به ویژگی دیگر یاران مهدی پی می بریم.

صفا و صمیمیت و پیوند محکم

با توجّه به معنیِ «رفق » و «رفاقت » که نشانگر صفا و صمیمیت و پیوند محکم آنهاست به ویژگی دیگر یاران مخلص حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف پی می بریم.

خداجویی از ویژگی هایِ همراهان مهدی امام صادق علیه السلام درباره یارانِ امام مهدی علیه السلام می فرماید: «مردانی که گویا دلهایشان پاره های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی آلاید.... همانند چراغ های فروزانند، گویا دلهایشان نور باران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند». نهج البلاغه، خطبه 150.

خداشناسی از ویژگی هایِ همراهانِ مهدی علیه السلام

امیرالمؤمنان علیه السلام یارانِ مهدی علیه السلام را گنج هایی آکنده از معرفتِ خدایی می داند: «خوشا به حالِ طالقان که خدایِ بزرگ در آن گنج هایِ نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنج ها، مردانی مؤمن اند که خدای را به شایستگی شناخته اند. آنان، یارانِ مهدی علیه السلام در آخرالزمان هستند».

و طبق روایت می خوانیم آنها همچون پاره های آهن «محکم و استوار» هستند. سوره مبارکه بقره، آیه 148.

در مورد قبول ولایت امام هستند، مانند پاره های ابر پاییزی که به سوی او می شتابند، جمعی شبانگاه از بستر خود ناپدید شوند، و صبحگاه در مکّه باشند و جمعی در روز دیده می شوند که بر روی ابر حرکت می کنند تا آنجا که فرمود: این آیه «هر کجا باشید خداوند همه را حاضر می کند»(1) درباره آنها نازل شده است.1 - اثباه الهداه 7 : 94

ویژگی هایِ همراهانِ مهدی علیه السلام

ویژگی های ظاهری (جسمی) یاران حضرت (ع)

شکل و شمایل یاران حضرت علیه السلام

یارانِ وی را نیز، بیشتر جوانان پر تحرک و پر نشاط تشکیل می دهند و پیران در میانِشان اندک شمارند: «یارانِ قائم، جوانانند و پیران اندک بسان سرمه در چشم یا نمک در طعام و کمترین چیز در غذا نمک است». بحارالانوار 52 : 223.

سجایای اخلاقی یاران حضرت (ع)

بصیرت و آگاهی از ویژگی هایِ همراهانِ مهدی علیه السلام

یارانِ مهدی علیه السلام در بصیرت، رایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه هایی که زیرکان در آن فرو می مانند، هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل باز شناسند. چنان از جام های حکمت سیرابند و آماده کار که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «چون فرمانِ خدا آزمایش را به سر آورد، شمشیرها در راهِ حق آماده کردند و بکار گرفتند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کردند. طاعتِ پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند».  بحارالانوار 52 : 308.

ایثار و مواسات

از ویژگی هایِ بارز همراهان مهدی، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دلهایشان را با هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند.

زهد و ساده زیستی

زهد و ساده زیستی، زینت کارگزاران مهدی است.

امام صادق علیه السلام در برابرِ پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج قائم فرمود: «چرا در خروج قائم شتاب می ورزید.

 به خدا سوگند! لباسش درشت و غذایش ناچیز است.

 زندگی در حکومت او، جنگیدن و مرگ در سایه شمشیراست».  

نهج البلاغه، نامه 47.

زندگی اشان از معیشتِ درویشان فراتر نمی رود. نمی توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوالِ مردمان غافل شوند و نامِ مصلحِ جهان بر خویش نهند؛ چرا که آن که با عشرت طلبان همسو می شود و دل در گروِ آز و طمع می بندد، نمی تواند مروّجِ دین و کارگزاری شایسته برایِ حکومتِ عدل و داد باشد الزام النّاصب : 201.

پیروی براساس عشق

پیروی از امام، نه برخاسته از زور، بلکه عشق و علاقه قلبی به مهدی علیه السلام است:

«سوارانی با نشان و پرچم، برای تبرّک دست بر زین مرکب امام می سایند و درگرد امام در چرخشند.

با جان و دل، او را در جنگ ها یاری کرده و آنچه طلب می کند. کفایت می کنند». بحارالانوار 52 : 35.

خداجویی

«امام صادق علیه السلام درباره آنان می فرماید: «مردانی که گویا دل هایشان پاره هایِ آهن است.

غبار تردید در ذاتِ مقدّس خدای، خاطرشان را نمی آلاید.... از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند.

برای شهادت دعا می کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند».

بحارالأنوار 53 : 7.

شهادت، آرزویِ یاوران مهدی علیه السلام

امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند: [یاورانِ مهدی علیه السلام] فقط از خدا می هراسند، شهادت را می طلبند و همواره آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند».کمال الدّین 2: 672.

صبر و استقامت بر دینداری

امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند: «آه آه!! خوشا بر احوالِشان که قبل از قیامِشان بر دینداری خویش صبر و شکیبایی ورزیدند! و چه فراوان مشتاق دیدار ایشان در زمانِ ظهورِ دولتِشان هستم! و خداوند به زودی ما [اهل بیت را به ایشان و پدران و همسران و فرزندانِشان در بهشتِ برین گرد خواهد آورد».

 شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید 6 : 134.

عبادت و بندگی از ویژگی هایِ همراهانِ مهدی علیه السلام

یارانِ حضرت مهدی علیه السلام مردان عبادت و نیایش اند، شیران روز و نیایش گران شب اند.

به گفته فضیل بن یسار: «مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمه کنان».بحارالانوار 52 : 344.

عبادت و بندگی: امام باقرعلیه السلام می فرماید: «گویا، قائم و یارانَش را در نجف اشرف می نگرم، توشه هاشان به پایان رسیده و لباس هایشان مندرس گشته است.

جایِ سجده، بر پیشانی اشان نمایان است.

شیرانِ روزند و راهبانِ شب».

 اللملاحم و الفتن: 149.

رهبان باللیل، لیوث بالنهار

در اوصافِ اصحابِ حضرت حجّت - عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف - تعبیری است که من نه فقط در یک حدیث بلکه در احادیثِ متعدّد، آن را دیده ام: رهبان باللیل، لیوث بالنهار  انسان کامل 1 : 153

در شب راهبانند؛ شب که سراغ آنها می روی، گویی سراغِ یک عدّه راهب رفته ای، ولی روز که سراغشان می روی [گویی] سراغِ یک عدّه شیر رفته ای.  بحارالأنوار 52 : 308.

فرمانبریِ یارانِ مهدی علیه السلام

یارانِ امام علیه السلام عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان می برند و بهتر از بنده ای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی می کنند.

در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر پیشی می گیرند.

به فرموده پیامبرصلی الله علیه وآله: «تلاش گر و کوشا در پیروی از اویند».بحارالانوار 52 : 308.

نظم و انضباط

نظم در زندگی و کار، از ارزش هایِ انسانی و از رموزِ کامیابی است.

علی علیه السلام به هنگامِ شهادت، فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود.(1)ندارد 1) فروع کافی 8 : 167.

عدالت گستری توسّط یاران

امام صادق علیه السلام فرمودند: «حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف والیانِ خود را به شهرها می فرستد و دستور می دهد که عدالت را در میانِ مردم پیاده کنند». کمال الدّین 2 : 561.

تعدادِ یارانِ حضرتِ مهدی علیه السلام

تعدادِ یارانِ حضرتِ مهدی علیه السلام، سیصد و سیزده نفر یاد شده است. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «گویا می نگرم قائم را بر منبرکوفه و سیصد و سیزده نفر از یارانش را، به شمار اهل بدر که پیرامونَش گرد آمده اند». الغیبه للنّعمانی : 307.

نقش زنان در انقلاب حضرت مهدی علیه السلام

 از امام باقرعلیه السلام نقل شده فرمود: «سوگند به خدا! سیصد و اندی نفر می آیند در میانشان 50 نفر زن هستند، در مکّه اجتماع می کنند بی آن که قبلاً وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهای پاییزی است (که با حرکات تند می آیند و در آن مرکز جمع می گردند)».

 المجالس السنیه 5 : 551.

شرط در زمره یاران مهدی (ع) بودن

امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کس خوش دارد از یارانِ امام مهدی علیه السلام باشد، باید منتظر باشد و پارسایی پیشه کند».  اللکافی، ج 2 : 130.

علامت های مخالفانِ حضرت مهدی علیه السلام

مستکبران بیدادگر که در سر لوحه قهر سپاه مهدی قرار دارند، بیشترین کارشکنی ها، از جانب کسانی است که ادّعایِ موافقت با امام علیه السلام دارند و خود را از منتظرانِ مهدی علیه السلام می دانند.

اینان، امام را نه به خاطرِ پیاده کردنِ اسلام اصیل، بلکه برای همراه کردن امام با آروزها و هوس هایِ خود می خواهند.

پس از پیوستن به امام، چون کارها را بر وفق مراد خود نمی بینند و ناچارند از منافعِ نامشروع خود درگذرند، به توجیه اهداف خود روی می آورند و با سلاح دین و مذهب، به جنگ امام می روند که به فرموده امام صادق علیه السلام:

«چه بسیار از کسانی که ادّعایِ پیرویِ او را دارند، ولی پس از ظهورِ او، از او روی برمی گردانند». وسائل الشّیعه 11 : 483.

راحت طلبان از مخالفانِ حضرت مهدی علیه السلام

انقلاب جهانی امام زمان، بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزی نمی رسد. در نبرد محرومان با مستکبران، برق تیغ بلا، ایمان ها را به آزمایش در می آورد.

نابودی دشمنان حضرت (ع)

امام سجّادعلیه السلام فرمود: «گویا صاحب شما (حضرت قائم علیه السلام) را می بینم که همراه سیصد و اندی نفر در پشت کوفه به نجف مشرف شده، جبرئیل علیه السلام در طرف راست و میکائیل علیه السلام در طرف چپ و اسرافیل علیه السلام در پیش روی او است، پرچم پیامبرصلی الله علیه وآله را برافراشته و آن پرچم را به جانب هیچ گروهی از مخالفان متمایل نکند، مگر این که خداوند آنان را به هلاکت می رساند».  اثباه الهداه 7 : 113.

و بالاخره یاران آگاه و دلاور ، یاران نیرومند و رشید ، شجاع و ایثار کننده ، شجاع و سلحشوری ، خالص و دلاور و هزاران وصف دیگر.

دانستنی های ویژه حضرت مهدی (ع)

آگاهی از وضعیت و احوالِ شیعیان

در توقیعی که برایِ شیخ مفیدرحمه الله صادر شده، آمده است: ما بر اخبار و احوالِ شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاعِ شما بر ما پوشیده و مخفی نمی ماند.  منتخب الاثر : 140 - 139 ؛ 254 - 264.

برخورداری از قدرت طِی الارض

به معنای جابجایی بسیار سریع برای انسان است.

در روایات فراوانی درباره حضرت مهدی و یارانش از چگونگی طی مسافت ایشان بعنوان طی الارض تعبیر شده.

امام رضا (ع) فرموده اند: او، کسی است که زمین برای او درنوردیده می شود. (کمال الدین ج۲)

حفظ و نجاتِ شیعیان از گرفتاری ها و شرّ دشمنان

در توقیعی که برایِ شیخ مفیدرحمه الله صادر شده، آمده است:

«ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد، و دشمنان، شما را ریشه کن می نمودند».(1284)

حضور در میانِ مردم

امام علی علیه السلام می فرماید: «صاحبِ این امر ... در میان آنها راه رود، در بازارهایشان رفت و آمد می کند، روی فرشهایشان گام برمی دارد، ولی او را نمی شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی کند».  الغیبه للنّعمانی : 72.

نمونه مشترکات امام حسین و مهدی علیهما السلام

مشترک بودن هر دو امام در هدف

امام باقرعلیه السلام می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل از بین می رود. و هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد، تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد. بحارالانوار 52 : 308 و 386.

سازش ناپذیر بودن

هر دو سازش ناپذیرند. امام حسین علیه السلام در ردّ درخواست یزید برای بیعت، با قاطعیت می گوید: مثلی لایبایع مثله.

کمال الدّین 1 : 331.

حضرتِ مهدی علیه السلام نیز با هیچ کس سَرِ سازش ندارد، امام باقر و امام صادق علیهما السلام می فرمایند: «لیس شأنه إِلاّ السیف؛

الغیبه للطّوسی : 32.

او فقط شمشیر را می شناسد

و «یقتل اعداء اللَّه حتّی یرضی اللَّه»  بحارالانوار 41 : 295.

دشمنانِ خدا را می کشد تا خدا راضی گردد».

اوج انحراف فکری، و رواج فساد اجتماعی  زمان آنان

زمانه آن دو امام علیهما السلام در انحرافِ فکری، فساد اجتماعی، رواجِ بی دینی و بدعت در سطحِ جهانی، مشابهِ یکدیگر است. یارانِ هر دو، از معرفت، محبّت و اطاعت نسبت به امامِ خود برخوردارند.

  بحارالانوار 44 : 325.

دعا برای ظهور جضرت مهدی (عج)

اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله؛  الکافی 1 : 337.

خدایا از تو امید داریم که دولت با کرامّت امام زمان را به ظهور آوری، و اسلام و اهلش را با آن عزّت بخشی، و نفاق را ذلیل و خوار گردانی».

دعایِ غیبت

امام صادق علیه السلام به زراره فرمود: اگر زمانِ غیبت را درک کردی این دعا را بخوان:

«اللّهم عرّفنی نفسک، فانّک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک. اللّهم عرّفنی رسولک، فانّک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجّتک. اللّهم عرّفنی حجّتک فانّکم ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی»

از بیانات آیت اللَّه مکارم شیرازی حفظه اللَّه در مسجد مقدّس جمکران، نیمه شعبان 1426.

برچسب ها:

  • ضرورت آشنایی با امام زمان (ع)x
  • اهمیت و ارزشِ شناختِ امام زمان (عج)x
  • ویژگی های شخصی حضرت مهدی (عج)x
  • سجایای اخلاقی امام مهدی (ع)x
  • اوصاف یاران حضرت مهدی (ع)x
  • شرط در زمره یاران مهدی (ع) بودنx
  • علامت های مخالفانِ حضرت مهدی (ع)x
  • دانستنی های ویژه حضرت مهدی (ع)x
  • دعا برای ظهور حضرت مهدی (عج)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۹ ، ۱۰:۱۳
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

کمک گیری از علم روانشناسی

در موضوع « بندگی خدا» آمده : « مردم دنبال مقام و عزت هستند، در حالی که مقام و عزت، در اطاعت از مردم نیست؛ بلکه در بندگی خداست!»

چنانکه خواجه عبدالله انصاری می‌گوید:

«بنده آنی که در بند آنی» یعنی ارزش انسان به چیزی است که خودش را به آن مشغول می‌کند.

اصلی از اصول روانشناسی

یکی از اصول روانشناسی برای شناخت شخصیت افراد، شناسایی چیزهایی است که باعث عصبانیت (و شادابی) مردم می‌شود؛ از (داشتن و) تعویض رینگ اسپورت ماشین گرفته. تا (نقاشی جدید و) خط افتادن روی ماشین یا حتی برای یک رنگ یک لباس برند و مد!

مسنتد سازی اصول روانشناسی

البته این اصل برگرفته از سخن ارزشمند امیرالمؤمنین (علیه السلام) است آنجا که ‌فرمود: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه»؛‌ 

این سخن حضرت معنای عمیقی در خود نهفته دارد. که واقعیت وجود و زندگی هر یک از ما را مشخص می‌کند.

چرا که بعضی با مدل گوشی موبایل، مدل  لباس و ... احساس شخصیت می‌کنند. و بعضی با سحرخیزی، تلاوت روزانه قرآن و حفظ کردن آن و با داشتن حیا، احساس شخصیت می‌کنند. (حیا، یعنی نگاه داشتن حد شرعی و عرفی).

حال آیا ارزش هر فرد به مقدار آن چیزهایی است که با آنها اظهار شخصیت می‌کند؟

یعنی «قیمت» هر فردی، به مقدار چیزهایی است که آنها را دوست دارد؛ از عینک گرفته تا موبایل.

یا اینکه بگوییم این ها همه، که در افراد وجود دارد یک امر خیالی و اگر آرامش بخشی هم داشته باشد ظاهری است و مقام و عزت، فقط در « بندگی خدا» است.!

دقت در این مطالب و آموزش این جملات با این شیوه به دیگران و فرزندان‌مان، بهترین هدیه‌ای است که می‌توانیم به آنها بدهیم.

اقباس از ره توشه تبلیغ

برچسب ها:
  • «بنده آنی که در بند آنی»x
  • اصلی از اصول روانشناسیx
  • نمونه مسند سازی اصول روانشناسیx
  • مقام و عزت در بندگی خداستx
  • عوامل ظاهری عصبانیت و شادابی مردمx
  • سحرخیزی و تلاوت روزانه قرآنx
  • حیا یعنی نگاه داشتن حد شرعی و عرفیx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۰۸:۲۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین (ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۵۷
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

 بسم الله الرحمن الرحیم

ضروت آشنائی با معصومان علیهم السلام

این بزرگواران به گفته امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره؛ «معصومان علیهم السلام» مرکز علم خدا و خزینه نعمت های او هستند».

شنیدن و گفتن مطالب علمی و تجربه ها؛ بویژه آنچه مربوط به دانستنی های معصومان علیهم السلام است؛ طبق فرمایش قرآن

« وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ‏ سوره ذاریات آیه 55 » 

نه تنها باعث تقویت باورهای دینی خودمان می شود؛ بلکه در شنونده ها نیز اثر مثبت می گذارد. تا جایی که وقنی فرد معتقد مواجه با مشکلات شد، در عوض توسل به غیر معصوم و انجام کارهای غیر مباح. 

به راه، و وسیله اصلی؛ که خدا برای نجات انسان ها قرار داده؛ روی آورده و در خود احساس آرامش می کند.

و در نتیجه به تلاش افتاده تا با امداد رسانی این بزرگواران تلاش او به ثمر بنشیند، انشاء الله.

نمونه دانستنی های معصومان علیهم السلام

علاوه بر حکایت معروف فریاد رسی امام حسین (ع) بانی روضه اش را که ورشکسته شده بود و حاضر شده بود برای برگزاری مراسم عزاداری اباعبد الله الحسین (ع) فرزندش را به عنوان برده بفروشد.

رسیدن به کرامت امام رضا علیه السلام با داستان لغب آل محمد (ص)

... حاجتی داشت و . ...تا متوجه کلام سخنگویی شد که می گوید: آیا می دانید چرا به امام رضا علیه السلام «عالم آل محمد» می گویند این نکته نظر او را جلب کرد؛ سعی کرد که خوب بشنود ... سخنگو گفت: برای روشن شدن مطلب داستانی به عرض شما برسانم؟ خلاصه آن چنین بود، که فرزندی به سربازی رفت و پس از آموزش های اولیه؛ به عنوان نیروی کمکی اعزام به کشور دیگری شد مدتی نگذشته بود که به وسیله هلال احمر متوجه شدند که فرزندشان اسیر شده و در زندان کشور سومی به سر می‌برد؟ با شنیدن این مطلب مادر نگران شده و اظهار ناراحتی نمود. اما پدر به او قول داد فرزندت را می آورم؟ چیزی نگذشت که جریان به مشهد مقدس کشیده شد؛ و پس از توسل به آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام فرزند خود را در مقابل چشمانش دید با تعجب گفت زندان...  اینجا...؟  پاسخ داد آری درست شنیدید؛ لیکن دست غیبی مرا در کمترین وقت به این جا آورد و گفت پدرت منتظر توست؟

چگونگی برقراری ارتباط با روح مقدس آقا امام رضا علیه السلام

شنیدن این داستان همین و برقراری ارتباط معنوی با امام رؤف شیعیان امام رضا (ع) همان « گفتنی است این شنونده از جمله کسانی بود که قبلاً نیز از لطف و کرم امام رضا (ع) بهره مند شده بود و پس از تقاضای برآمدن نیاز نه چندان بزرگ به او الهام شده بود که نیاز بزرگتری هم داری از امام بخواه؛ وقتی تقاضای لطف کرم مجدد از آن بزرگوار کرده بود، پس از نگذشتن مدت زیادی به لطف و راهنمایی آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام, هر دو نیازش برآورده شده بود»  

شنیدن این داستان؛ انگیزه شد تا با چشم دل به برقراری ارتباط معنوی با امام رضا (ع) بپردازد ؛ نتیجه این ارتباط دقایقی بعد ظاهر شده بود، بطوری که با دیدن فردی به مراد خود رسیده بود؟

نمونه دیگر برقراری ار تباط با روح معصومان علیهم السلام

به امید برآورده به خیر شدن حاجت نیازمندان و شفای مریض ها و رفع مشکلات گوناگون از کشور و ملت؛ به ویژه دقدقه های امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله؛ خصوصا شیعیان علی بن ابیطالب علیه السلام؛ با ظهور حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

بایدها و نبایدهای مسابقه دانستنی های معصومان علیم السلام

آگاهی و بصیرت

بالا بردن آگاهی و مقدار بصیرت لازم برای دفاع از اعتقادیات و باورهای دینی امری است لازم.

اکنون برای روشن شدن مطلب به تمثیل داستانی «صدای مغز استاد » توجه فرمایید.

موضوع درس، درباره ی خدا ...

دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود. استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟» کسی پاسخ نداد. دوباره استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟» دوباره کسی پاسخ نداد. برای سومین بار استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟» این بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت: «با این وصف، خدا وجود ندارد.

دانشجویی که به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود، اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخاست و از هم کلاسی هایش پرسید: «آیا در کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟ همه سکوت کردند. دوباره پرسید آیا در کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ همچنان کسی چیزی نگفت. و باز پرسید آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟ وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که «با این وصف،استاد مغز ندارد!»

نمونه دیگر بیدار باش

موضوع نیاز به ولایت فقیه را در تمثیل داستانی «معلّم برا چیه...؟!» مطالعه کنید.

معلم به بچه ها گفت: من نمی دونم وقتی ما قرآن رو داریم، دیگه ولایت فقیه برای چیه؟!

از تهِ کلاس یکی از بچه ها گفت: آقا وقتی ما کتاب داریم معلّم برا چیه...؟!

برگرفته از www.Morabbee.ir

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

نباید های این راه

تمثیل داستانی دیگر که دوستان فضای مجازی زحمت کشیدند؛ یعنی مثل « قطره عسل...» راجع به دوری از شیفته شدن دنیا؛ توجه بفرمائید.

قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود، اما مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما (افسوس) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مُرد... دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد، نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود... این است حکایت دنیا...

برگرفته از   www.Morabbee.ir 

هشدارها

موضوع آزمون عشق نیز؛ در تمثیل طنز گونه «هواست کجاست» خواندنی است.

امیری به شاهزاده خانمی گفت: من عاشق توام.

شاهزاده گفت: زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.

امیر برگشت و دید هیچ کس نیست .

شاهزاده گفت: تو عاشق نیستی ؛ عاشق به غیر نظر نمی کند.

راهکار های برقراری ارتباط با معصومان (ع)

در راهکار ها نیز ؛ تمثیل طنز مانند «خوردن غذای شور و نخوردن آب» خواندی است مطالعه بفرمائید.

تشنه امام زمان بشو ...

شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان رو ببینم؟

استاد : شب یک غذای شور بخور. آب نخور و بخواب.

شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.

شاگرد: استاد دائم خواب آب می دیدم!

خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب می نوشم.

کنار لوله آبی در حال خوردن آب هستم!

در ساحل رودخانه ای مشغول….

گفت اینا رو خواب دیدم!

استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛

تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!

پیام این عیدی:آمادگی لازم و ظرفیت بالا؛ لازمه دریافت نعمت هاست .

راهنمای مسابقه دانستنی های معصومان علیه السلام

  یادآور می شود: برای انجام مسابقه دانستنی های معصومان (ع) شما می‌توانید به قالبی که توسط صدا و سیما با عنوان « کتاب سیمای معرفت (سؤالات مسابقه ای درباره امام علی (ع) ویژه کودکان و نوجوانان) » تهیه و تنظیم شده؛ که مطالعه آن برای تهیه مواد اولیه مسابقه؛ همه معصومان لازم است. حتما در فضای مجازی به این عنوان مراجعه نمائید؛ ِروشن است که این تنظیم برای مناسبت دیگر بوده لیکن با عوض شدن عنوان ها؛ طرح بسیار خوبی است برای تهیه محتوی دیگر معصومان (ع) تا هم موقع نیاز مورد مراجعه قرار بگیرد و در موقع مناسب نیز بتوانیم این آدانستنی ها را به دیگران بیاموزیم و حتی در صورت امکان بسیاری از ین محتواها را می توان در مسابقه درج نمود. انشاء الله موفق باشید.

خادم موحدان عالم مرتضوی

برچسب ها :

 

  • داستانی از کرامت امام رضا (ع)x
  • راهنمای مسابقه دانستنی های معصومان علیهم السلامx
  • راهکار های برقراری ارتباط با معصومان (ع)x
  • رسیدن به کرامت امام رضا (ع) با داستان لغب آل محمد (ص)x
  • قالبی برای تنظیم دانستنی های معصومان علیهم السلامx
  • نمونه تمثیل داستانیx
  • نمونه تمثیل طنز گونهx
  • چگونگی برقراری ارتباط با روح مقدس آقا امام رضا علیه السلامx
  • عیدی ولادت با سعادت امام رضا علیه السلامx
  • طنز ولایت فقیه برای چیه؟!x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۴۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالی در کلام خود فرموده:
« فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید: نیست هیچ معبودی مستحق پرستش نیست الا ذات الله تعالی.
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنان که  در کلام خود فرموده :
«والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند، فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
لزوم فراگیری علم
همچنان که فرمودند «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه».
هر که از تحصیل آن غافل شود در بادیة ضلالت و جهالت سرگردان گشته در مرتبة «اولئک اصحاب الجحیم» بماند و آنچه فرض است آن علم عباد است تا آن که بنده کاری که کند، از روی دانش بکند، تا فردا دستگیر باشد و رنج او ضایع نشود.
در این مقام تمثیلی بیاوریم:
اهمیت حضور در مجالس علم
آورده‌اند که در زمان خلفای بنی عباس مردی بود که پیر و ضعیف گشته و با خلیفه قرابتی داشت و گاهی آن مرد به مجلس درس حاضر می شد و از مسائل عبارات می پرسید تا چند روز بر این بگذشت آن مرد از دنیا رفت یکی از مشایخ آن عصر او را در خواب دید از او احوال پرسید؟ گفت:
ای برادر چون من را در حسابگاه حاضر کردند خطاب رسید به من را به زخ برند به سبب مجالست و مصاحبت با خلفای جور!
ضرورت و لزوم آموزش علم
حضرت رسول (ص) فرموده: بیاموزید مردمان را علم، اگر چه یک مسئله باشد که بهتر بود و شما را از دنیا و هر چه در دنیا است.
اگر بینی که نابینا و چاه است  ** اگر خاموش بنشینی گناه است
صائب تبریزی
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)
و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود
بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش
سعدی
فضیلت علما و دانشمندان
در این مقام حکایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علمای مرتاض که از اهل کشف بود به درب مسجدی رفت و شیطان را دید که ایستاده پا را درون مسجد می گذارد و باز بیرون می‌آورد! گفت:
ای ملعون چه می کنی و این جا چه می خواهی؟ گفت:
در این مسجد جاهلی نماز می گذارد و عالمی در خواب است من قصد نماز آن جاهل که می کنم هیبت آن عالم مانع می‌شود و نمی‌گذارد!
حضرت رسول (ص) فرموده «نوم العالم خیر من عبادة جاهل»
پس ای عزیز سعی باید کرد خود را از تاریکی جهل به روشنائی علم رساند.
و بباید دانست که حق تعالی هر یکی را به زبان مختلف فرستاده تا هر قومی به لغتی عالم و دین و آئین خود را بدانند چرا که هیچ کس از مادر فاضل متولد نشده چنان که حق تعالی فرموده «والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا» یعنی بیرون آوردیم شما را از شکم‌های مادران شما در حالتی که هیچ نمی دانستید، و دادیم به شما گوش شنوا و چشم بینا و دل دانا تا شکر این نعمت‌ها کنید و کتاب‌ها و پیغمبران فرستادیم و علماء به نیابت پیغمبران نصب کردیم تا علم دین به شما رسانند چون شما تقصیری کنید در طلب علم هر آینه بازخواست از شما خواهد بود آنگاه کرا طاقت و تاب عتاب باشد.
ـ حضرت رسول (ص) فرمود بروید در راه علم اگرچه از راه دریا باشد.
ـ و نیز فرمود : هر گاه یک مسئله از علم یاد گیرید از عبادت شصت ساله بهتر است.
پس در بیان فضیلت علم ، عالم و زاهد و جاهل عابد و جهل زاهد تمثیلی بیاوریم:
برتری عالم بر زاهدجاهل
آورده‌اند که پادشاهی بود که پیوسته پیروی علماء می‌کرد و مرید ایشان بود، وزیری داشت که مرید مشایخ بود و گوشه نشینی اختیار کرده بود و همیشه در این باب میان او و پادشاه گفتگو بود، پادشاه خواست به دلیل وزیر را الزام نماید.
شبی او را طلبید و هر دو جامة درویشان پوشیدند و به در خانة یکی از علماء رفتند و از راه بام به خانة او درآمدند و آواز دادند به نام خودش و پدرش، آن مرد عالم برخاست و به بام رفت دو مرد خرقه پوش درویش دید هر دو او را سلام کردند و گفتند ما دو فرشته ایم که از جانب حق تعالی به تو وحی آورده‌ایم که پیغمبر این عصر خواهی بود بشارت باد تو را!.
آن عالم چون این سخنان بشنید برآشفت و گفت استغفرالله شما شیطانید می‌خواهید مرا فریب دهید ای ملعونان جاهل مگر شما حدیث «لا نبی بعدی» نشنیده‌اید و به گوش شما نرسیده که حضرت رسول (ص) فرموده که من خاتم النبیینم به موجب آیة شریفه (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین)؟
ای دروغگویان از پیش من دور شوید که دیدن روی شما ظلمت بار می آورد! این بگفت و پشت بر ایشان کرد و برفت.
شاه به وزیر گفت نور علم را دیدی؟
حق تعالی علم را به بینایان تشبیه کرده و در قرآن فرموده:
«افمن یعلم انما انزل بعلم الله کمن هو اعمی انما یتذکر اولو الالباب»
و در جای دیگر فرموده :«و ما یستوی الاعمی و البصر» یعنی کور و بینا برابر نیستند.
ـ در جای دیگر فرموده: «واتبعوا النور الذی انزلنا».
و همچنین مثل زده‌اند علماء را به زنده و جاهل را به مرده.
پس از پشت بام فرود آمدند پادشاه با وزیر گفت بیا تا به نزد زهاد و عابدان جاهل رویم آنگاه به در خانة یکی از آن‌ها که وزیر مرید و معتقد او بود رفتند و به وسیلة نردبان به پشت بام خانقاه رفتند و گفتند ای فلان بن فلان بیا تا مژدة خوبی بتو بدهیم!
زاهد بالا رفت ایشان بر او سلام کرده و همان کلمات را به او گفتند، زاهد گفت خوش آمدید صفا آوردید مدتی است که من منتظر شما و این پیغام بودم! پس ایشان را تواضع بسیار کرده خوشحال شد که پیغمبر می‌شود!
پس از آن جا فرود آمدند شاه به وزیر گفت: دیدی در میان این دو طایفه چقدر فرق است؟
روز دیگر پادشاه وزیر را نزد زاهد فرستاد تا حالش را معلوم کند چون وزیر به خانه زاهد رفت دید که زاهد غرور و نخوتی به هم رسانیده و حرمت وزیر را مثل سابق بجا نیاورد! چون مجلس خلوت شد زاهد سر بگوش وزیر گذاشته احوالات خود را به وزیر گفت! وزیر خندید و از آن جا بیرون آمد و دانست که اصل ایمان و خداشناسی به علم است.
اهمیت و برکات خدمت به دین
چون این خطاب شنیدم خود را مستحق عذاب دیدم عرض کردم الهی من از استاد خود شنیدن که به وسائط از حضرت رسول (ص) نقل کرد که هر مسلمانی که موی در مسلمانی سفید کرده باشد و برای مسئله دینی پیش یکی از علما رود من آتش جهنم بر وی حرام گردانم، خطاب آمد او را به برکت علم و صحبت علما و مجالست با ایشان بخشیدم.
اینست خاصیت علم تا بدانی صحبت با علما و اهل علم چقدر اثر دارد.
نتیجه هدایت و ارشاد
در این باب نیز حکایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علماء پسری داشت و در حق او سعی بسیار کرد و آن پسر در جمیع علوم ماهر شده بود پس در ایام شباب یکی از جوانان به او انس گرفته با هم دوستی و اختلاط می‌کردند تا آن که فسق آن فاسق به او سرایت کرده به شرب خمر افتاد و مردم هر چه او را نصیحت نمودند اثر نگرد چون پند و نصیحت به او درگیر نشد پدرش را از قضیه آگاه کردند؛ او را طلبید و گفت چون موعظه در تو به هیچ قسم اثر نمی‌کند پس بهتر آنست که از من جدا شوی و سفر اختیار کنی که من از طعن مردم به تنگ آمده‌ام و تو حیا نمی‌کنی! پس جزئی خرجی به او داد و او را از خانه بیرون کرد تا رنج غربت و محنت بکشد و از خامی جوانی بدر آید و پخته و کامل گردد و از فسق و فجور بازگشت نموده از آن جهل باز آید، پسر از وطن بیرون رفت بعد از چند روزی به شهری رسید و خرجی او تمام شده بود در آن شهر غریب و بینوا مانده تشنه و گرسنه خوابید و در آخر شب بیدار شد و بر حال خود بسیار گریست چون روز شد از مسجد بیرون آمد دید که مردم آن شهر از کوچک و بزرگ عزم بیرون شهر می‌کنند از یکی پرسید این مردم به کجا می روند؟ گفت در بیرون شهر زاهدی هست که صومعة دارد و گوشه نشین است و هر ماه یک بار از صومعه بیرون می آید و در حق مردم دعا می‌کند و همة مردم در آنجا جمع می‌شوند و خیرات بسیار می‌کنند و آن زاهد باز به خلوت می رود تا ماه دیگر؛ آن جوان همراه جماعت افتاد که شاید در آن جا چیزی به دست آورد چون به صومعه رسید به او نیز چیزی از خیرات دادند، دید عابد از صومعه بیرون آمد و در حق مردم دعا کرد باز به خلوت رفت، پس آن مردم همه رفتند و او در آن جا توقف نمود، چون شب شد آن عابد از صومعه بیرون آمد دید جوانی نشسته گفت تو کیستی قاعده نیست کسی در این جا بماند؟ گفت غریبم امروز به منزل رسیدم و به دیدار شما مشرف شدم و کسی را در این شهر نمی‌شناسم و راه به جائی نمی برم اگر اجازتی باشد چند روزی در خدمت شما باشم شما از برکت شما در فیضی بروی من گشوده گردد که مردی هستم طالب علم و کار دیگر از من برنمی‌آید؛ عابد چون گفتگوی او را استماع نمود سری به خود فرو برد که آیا او را در صومعه بگذارم یا نه آن جوان عابد را خاموش دید شروع کرد به آواز حزین عشری از قرآن را بخواند؛ عابد هرگز به آواز خوش قرآن نشنیده بود او را حالتی دست داد پیشرفت و او را در بغل کشید و چشمش را ببوسید و او را گرفته بدرون صومعه برد و به صحبت مشغول شدند اختلاط ایشان موافق افتاد و آن جوان دید که یک چشم خودم را عابد بسته و اصلاً نمی گشاید! احوال پرسید که ای شیخ چشم تو را چه رسیده؟ گفت چون ترک دنیا و مافیها کرده‌ام زیادتی و اسراف نمی‌کنم هر جا کار نمی آید آن را ترک کرده‌ام چون از یک چشم کار ما راست می آید چرا اسراف کنیم آن چشم دیگر را محو کرده‌ام!
جوان گفت: چگونه محو کرده‌ای؛
گفت قطران چسبانیده‌ام تا محو شود جوان فهمید که عابد جاهلست و چیزی نفهمیده است تبسم کرده حیران شدا پس با خود گفت که زاهد با این جهل و نادانی مردم را فریب داده و دکان بر خود چیده همة خلق این شهر را مرید خود کرده پس از ساعتی پرسید یا شیخ چند سال است که چنین کرده‌ای گفت شاید ده سال باشد گفت در این مدت تو را جنابت روی نداده است گفت بسیار گفت که در وقت غسل کردن آن چشم را می گشودی یا نه گفت نه گفت یا شیخ به حکم شرع در این مدت از جنابت در نیامده‌ای نماز تو درست نیست و قضای نمازهای این مدت بر تو واجب است پس به دلیل علم خاطر نشان او کرد عابد دانست که او راست می گوید پس چشم خود را گشود و به نماز مشغول شد.
نتیجه هدایت جاهل
َ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا مائده 32
هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.
در همان شب حضرت رسول (ص) را در خواب دید که فرمود: یا فلان حق تعالی گناهان تو را بخشید و توبة تو قبول شد از برای همین یک مسئله که به عابد آموختی اکنون به پاداش آن در دنیا از دنیا مالی به تو دادیم در حجره همین عابد فلان مکان گنج مدفون است بردار و پیش پدر خود برو که در حق تو دعا کرد و به درجة قبول افتاد از برکت این مسئله که به این عابد آموختی دنیا و آخرت تو معمور شد چون از خواب بیدار شد عابد را آگاه کرد عابد شکر حق تعالی به جای آورده و گنج را تسلیم آن جوان کرد و دیناری از آن تصرف ننمود پس آن جوان او را وداع کرده و با سامان تمام پیش پدر رفت.
پس ای عزیز بدان که یک مسئله از علم دین نتیجه دارد از این رو، می باید که آدمی دایم طالب علم باشد و به دیگران نیز بیاموزد. اگرچه عمرش به آخر رسیده باشد.
و نکته پایانی را نیز به خاطر بسپارید که آموزش حتما مؤثر خواهد بود، البته به کم با کیفیت، باید قانع بود.
اثر پذیری و اثر گذاری
در این مقام داستان تاریخی لطیفه مانندی را بخوانید:
اول ارائه طرح بعد تقاضا
چرا عمر بن عبدالعزیز، لعن على (ع) را قدغن کرد؟
وقتى که معاویه روى کار آمد و بعد از شهادت امام على (ع) در سال 40 هجرت، زمام حکومت جهان اسلام را به دست گرفت، آن قدر نسبت به امام على (ع) دشمن کینه توز بود که دستور داد، سبّ و لعن على (ع) را در همه جا، حتّى در خطبه هاى نماز جمعه و در قنوت نماز، جزء برنامه مذهبى قرار دهند، این کار زشت حدود شصت سال، رائج و سنّت گردید، خلفاى جور و وعّاظ السلاطین از هر سو به این کار دامن مى زدند. تا این که بسال 99 هجرى، پس ‍از مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، به عنوان هشتمین خلیفه اموى، روى کار آمد، او بر خلاف روش خلفاى بنى امیّه، شیوه نیکى براى خود برگزید، و دست به اصلاحات کلى زد، از کارهاى نیک او این که سبّ و لعن على (ع) را که برنامه مذهبى و رائج مسلمین اهل تسنّن شده بود، قدغن کرد، و به فرمان او در نماز و خطبه ها به جاى سبّ على (ع) این آیه را مى خواندند : ربّنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان ... :‍ پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز. (حشر 10) و یا این آیه را مى خوانند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان ... : خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد. (نحل 90) عمر بن عبدالعزیز انگیزه و علت قدغن کردن سبّ و لعن على (ع) را چنین بیان کرد : من در کودکى به مکتب مى رفتم، معلّم من از فرزندان عتبة بن مسعود بود، روزى معلّم از کنار من گذشت، من با کودکان هم سن خود بازى مى کردیم و على (ع) را لعن مى نمودیم، معلّم بسیار ناراحت شد و آن روز مکتب را تعطیل کرد و به مسجد رفت، من نزد او رفتم، که درس خود را براى او بخوانم، تا مرا دید، برخاست و مشغول نماز شد، احساس کردم که به من اعتراض دارد، بعد از نماز با خشونت به من نگریست، به او گفتم : چه شده است که استاد نسبت به من بى اعتنا شده ؟ او گفت : پسرم ! تو تا امروز على (ع) را لعن مى کنى ؟ گفتم : آرى. گفت : تو از کجا یافتى که خداوند پس از آن که از مجاهدین بدر، راضى شد، بر آن ها غضب کرد؟ گفتم :استاد آیا على (ع) از مجاهدین بدر بود؟ گفت : عزیزم ! آیا گرداننده همه جنگ بدر جز  على (ع) بود؟ گفتم : از این پس، هر گز  این کاررا انجام نمى دهم. گفت : تو را  به خدا، دیگر تکرار نمى کنى ؟ گفتم : آرى تصمیم مى گیرم دیگر حضرت على (ع) را لعن نکنم، همین تصمیم را گرفتم و از آن پس، على (ع) را دیگر لعن نکردم. سپس عمربن عبدالعزیز گفت : خاطره دیگرى نیز دارم که براى شما بیان مى کنم : من در مدینه پاى منبر پدرم عبدالعزیز، حاضر مى شدم، او در روز جمعه خطبه نماز جمعه را مى خواند و در آن هنگام حاکم مدینه بود، مى شنیدم پدرم خطبه را بسیار غرّا و روان و عالى مى خواند، ولى به محض این که به این جا مى رسد که على (ع) را (طبق دستور خلیفه) لعن و سبّ کند، مى دیدم آن چنان لکنت زبان پیدا مى کرد و در تنگناى سخن قرار مى گرفت که گفتارش بریده بریده مى شد. روزى به او گفتم : اى پدر! تو با این که از خطباى توانا و سخنوران قوى هستى علت چیست وقتى که در خطبه به لعن این مرد (امام على (ع) مى رسى، درمانده و هاج و واج مى شوى ؟ در پاسخ گفت : پسرم ! جمعیتى که پاى منبر ما از مردم شام و غیر آن ها را مى بینى، اگر فضائل این مرد على (ع) را آن گونه که پدر تو (من) مى داند بدانند، هیچ یک از آن ها، از ما اطاعت نخواهند کرد. به این ترتیب، سخن معلّم من و گفتار پدرم، در سینه ام استقرار یافت، و با خدا عهد کردم که اگر یک روز زمام حکومت بدست من بیفتد، و قدرتى به دستم رسید، این سنّت بد، عن بر  امام على (ع) را قدغن کنم، وقتى که خداوند بر من منّت گذاشت و دستگاه خلافت را در اختیارم نهاد، آن را قدغن کردم و به جاى آن دستور دادم این آیه را بخواند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان ... (نحل 90) و به همه شهرها و بلاد، بخشنامه کردم، خواندن این آیه را بجاى سبّ و لعن، سنّت کنند، این دستور جا افتاد و سنّت گردید. این بود انگیزه من در قدغن کردن سبّ و لعن حضرت على (ع).
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 4 ص 58.
برگرفته از کتاب کلیات جامع التمثیل و لطیفه های قرآنی با مختصر دستکاری نمایه زنی ....                                       
والسلام مرتضوی

برچسب ها :

  • اصل ایمان و خداشناسی به علم استx
  • اهمیت حضور در مجالس علمx
  • برکات خدمت به دینx
  • علم چو آید بتو گوید چه کنx
  • عمر بن عبدالعزیزx
  • فضیلت علما و دانشمندانx
  • لزوم فراگیری علمx
  • مبارزه با شایعاتx
  • نتیجه هدایت جاهلx
  • نتیجه هدایت و ارشادx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۹ ، ۱۴:۲۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

نکته ها و گفته ها

عدل و عدالت

عدل به معنای هر چیزی را به جای خود قرار دادن و یا انجام دادن هر کاری به نحو شایسته است خداوند عادل یعنی دستورات او در جای  خود و به نحو شایسته است و در آخر هم پاداش یا مجازات به اندازه می‌دهد که خداوند دستور داده که عدالت را رعایت کنیم.

داستان و حکایت :

 مسیحی و زره امام علی علیه السلام

در زمان خلافت حضرت امام علی علیه السلام در کوفه زره آن حضرت گم شد پس از چندی در نزد یک مرد مسیحی پیدا شد امام علی علیه السلام او را به محضر قاضی برد و اقامه دعوی کرد که: این زره از آن من است نه آن را فروختم و نه به کسی بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‌ام قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را مطرح کرد تو چه می گویی؟

او گفت: این زره مال خود من است و در عین حال گفته های مقام خلافت را تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد.)

 قاضی رو به حضرت علی علیه السلام کرد و گفت تو مدعی هستی و این شخص منکر است بنابراین تو باید شاهدی بر مدعای خود بیاوری.

 امام علی علیه السلام خندید و فرمود: «قاضی راست می گوید اکنون می بایست که من شاهد بیاورم ولی من شاهد ندارم». قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد به نفع مسیحی حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد.

 ولی مرد مسیحی که خود بهتر می دانست که زره مال چه کسی است پس از آنکه چند گامی پیمود عذاب وجدان گرفت و برگشت گفت : «این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره مال امام علی علیه السلام است طولی نکشید که دیدند او مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر این پرچم امام علی علیه السلام در جنگ نهروان می‌جنگد.

بحارالانوار جلد ۹ صفحه  ۵۹۸   بر گرفته از کتاب الف تا خدا

والسلام مرتضوی

برچسب ها :

 

  • داستان مسیحی و زره امام علی (ع)x
  • عدالت خواهی امام علی (ع)x
  • معنای عدل و عدالتx
  • داستان و حکایت مناسب عدل و عدالتx
  • علت مسلمان شدن یهودی و جنگ نهروانx
  • اهمیت حکومت و طرز رفتار مسؤلانx
  • وقتی عذاب وجدان فعال می گرددx
  • معرفی پرچم دار امام علی (ع) در جنگ نهروانx
  • سیره اجتماعی رفتاری امام علی (ع)x
  • تفاوت نوع رفتارهای بشر عادی با ..x

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۹ ، ۰۲:۴۵
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ضمن عرض تبریک به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شما دوست داران پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) و اهل بیت آن حضرت، به امید روزی که با از بین رفتن بیماری کرنا و ... بتوانیم مجالس جشن و سرور داشته باشیم و به مسابقات مذهبی بپردازیم؛ جهت آگاهی بخشی و آمادگی بر آن روز مطالبی را که برگرفته از ... است تقدیم می شود باشد انشاء الله همهگی مورد لطف این بزرگواران قرار بگیریم.

والسلام مرتضوی

ویژگی های حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

سرچشمه دانش

حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت.

در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره می گوید: هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد. بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم(ع) حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والا مقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) عالمه غیر معلمه بوده است.

فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل

حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد.

امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیر مومنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.

مقام علمی حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند.

چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س)جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش .

فضیلت زیارت معصومه (س)x

دعا و زیارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهایی، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زیارت، جامی است زلال از معنویت ناب درکام عطشناک زندگی؛ و زیارت حرم معصومه (س)، بارقه امیدی در فضای غبارآلود زمانه، فریاد روح مهجور در هنگامه غفلت و بی خبری، و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغستان های بهشت است.

زیارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس می دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نو میدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار با صفای کریمه اهل بیت (س)، سبب می شود که زائر حرم، خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند ، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامی بدبختی ها و سیه روزی هاست- فرو آید و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.

معصومه (س)x و برگزیدن شهر قم

پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسید، بیمار شد چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود.

یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزید، می نویسد: بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سرزمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.

غروب غمگین

حضرت فاطمه (س) پس از ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی بهشت برین پرواز کرد. این حادثه در سال 201 هجری رخ داد.

سلام بر این بانوی بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اینک آفتاب حرم باصفایش، زمین قم را نورانی کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پیام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتی. ای فاطمه! در روز قیامت، شفیع ما باش که تو در نزد خدا، جایگاهی ویژه برای شفاعت داری.

زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات

درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است.

از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: ای سعد! از ما در نزد شما قبری است. سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (س) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.

پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق (س) نیز در این باره می فرماید: هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد. و در حدیث دیگری آمده است: زیارت او، هم سنگ بهشت است.

زیارت مأثور درباره حضرت معصومه (س)

یکی از ویژگی های حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد.

بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این، نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.

امام رضا (ع) و لقب معصومه (س)

حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل معصومه نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است.

بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) در این باره می گوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.

کریمه اهل بیت (س)

حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب کریمه اهل بیت یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است.

بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت الله نجفی-که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.

القاب حضرت معصومه (س)

به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه (س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است.

اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه(س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

شفاعت حضرت معصومه (س)

بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به مقام محمود تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام ، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد.

این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد، با کلک تقدیر نقش بسته بود. این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه (س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.

سرّ قداست قم

در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بیت (ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است.

همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند. او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س) ،مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند.

محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم

مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده و در سودای دلش را بر او نثار کند.

بین حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است. در یکی از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (س) نیز نقشی دارد، هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم. این تعبیر، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر- برادری سرچشمه می گیرد.

سرآمد بانوان

فاطمه معصومه (س) از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی، در بین فرزندان موسی بن جعفر (ع) بعد از برادرش ، علی بن موسی الرضا (ع) در والاترین رتبه جای دارد.

این درحالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر (ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه (س) می نویسد: بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آن ها،سیده جلیله معظمه ، فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است.

فضیلت بی نظیر

شیخ محمد تقی تُستری، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر (ع)، غیر از امام رضا (ع) بی نظیر دانسته است.

ایشان در این زمینه چنین می نویسند: در میان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا(ع) کسی هم شأن حضرت معصومه (س) نیست. بی گمان این گونه اظهارنظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن و روایات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. این روایت ها، مقام هایی را برای فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامی که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکرده اند و به این ترتیب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.

بوی وصال

بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد.

درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش،زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند. اینک ولادت با سعادت این سیده جلیله، بر همه دوستداران اهل بیت مبارک باد و دست های نیازمند ما، در روز محشر از دامان محبت و گذشت فاطمه معصومه (س) کوتاه مباد!

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو زپای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

برچسب ها :
  • ویژگی های حضرت معصومه (س)x
  • فاطمه معصومه مظهر فضایلx
  • مقام علمی حضرت معصومه (س)x
  • فضیلت زیارت حضرت معصومه (س)x
  • معصومه (س) و برگزیدن شهر قمx
  • زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایاتx
  • امام رضا (ع) و لقب معصومه (س)x
  • کریمه اهل بیت (س)x
  • شفاعت حضرت معصومه (س)x

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۹ ، ۱۰:۴۱
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و دعا،

ماه برداشتن توشه آخرت مبارکباد

به مسابقه قرآنی
هدف از طرح مسابقه قرآنی

چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در آیات قرآن است.

در مسابقه های قرآنی علاوه بر ارائه راهکارهای اخلاقی تربیتی مدیریتی اقتصادی روانشناسی جامعه شناسی قرآنی می توان برنامه های زیادی را به اجرا در آورد از جمله :

الف : تفسیر آیه به آیه قرآن مجید

ب : نیز نمونه برداشت های از قرآن

ج : تطبیق ادبیات و فرهنگ؛ «مردم عالم» با آموزه های قرآنی

که با این طرح گروه های مختلف سنی و صنفی اعم از داخلی و خارجی مسلمان و غیر مسلمان به کمک فضای مجازی و .. به پای کار خواهند آمد و نظر لطف خاص پروردگار شامل همه خواهد شد انشاء الله.

مشوق های این طرح

برای تشویق مردم اعم از کوچک و بزرگ برای فعالیت قرآنی می توان، هدیه دادن اینترنت رایگان که دقدقه امروز جوانان و نوجوانان عزیز ما هست و کمک هزینه های ... را قرار داد.

این تشویقی امتحان خودش را پس داده و کاری است که آن اوائل تبیان انجام می داد؛ البته شرط شود و هشدار داده شود،در صورتی استمرار می یابد که در مسیر کارهای فرهنگی و قرآنی استفاده شود

مشوق مربیان و مجریان

برای مربیان عزیز غیر این تشویقی، ارئه راهکارهای تدریس را می توان با اهدای کتاب هایی از قبیل کتاب های آقای قرآئتی دام عزه که اکثرا در فضای مجازی قابل دسترسی است و با رضایت ایشان در این فضا قرار گرفته است استفاده کرد.

نمونه کتاب های قابل استفاده در تفسیر قرآن

از باب مثال تفسیر تک جلدی ایشان که ویژه این کار است و نیز دقایقی با قرآن ایشان که فایل آن را از فضا مجازی براحتی می توان دریافت .

برکات فعالیت های قرآنی

از برکات زیادی برخوردار است و اگر ما عوامل و موجبات دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل: روان شناسی و جامعه مردم شناسی،را ندانیم دچار مشکل خواهیم شد، و از سوی دیگر؛ با برخورداری از این آموزه ها می توان بستر سازی لازم برای، حکایت ها و داستان های آموزنده را، بدست آورد.

البته شرط برخورداری از این توفیق «نورانیت دل». برای برداشت، راهکار های زندگی، « اعم از راهکارهای اخلاقی تربیتی مدیریتی اقتصادی و...» رعایت مقدمه آن یعنی: آداب قراءت و خواندن و حتی شنیدن قرآن و تدبر در مفاهیم آیات آن است، و آن عبارت است از تقوایی است که خداوند فرموده:

یعنی؛ هدایتگری قرآن ویژه پرهیزکارن است.
نحوه اجرای مسابقات قرآنی
از این رو مجری محترم پس از اتمام مسابقه برای شرکت کنندگان یک موضوع: از همان واژه های مطرح شده را، سوژه سخن قرار داده و به کمک آنچه از داشته های خود که «شنیده است یا مطالعه داشته و به خاطر سپرده اید یا» در آرشیوه خود قرار داده ،از قبیل: روایات خاطرات داستان ها طنز ها لطیفه ها اشعار و مثل ها و ... پس از پر بار کردن و بروز رسانی آن ها، شروع به آموختن آموزه های دینی به دیگران می کند، کم کم شرکت کنندگان با مفاهیم قرآن آشنا شده و از صرف تؤری قرائت جلوگیری به عمل آمده باشد، چون پروردگار متعال هدف از ذکر آیات را فکر و اندِشه بیان می فرماید.

بیان آیات الهى (احکام و معارف دینى) همراه با تمثیل، ابزار و زمینه اى براى اندیشیدن انسان (است)

(کذلک یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) سوره بقره آیه  219 : اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏ سازد، شاید اندیشه کنید!  چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است،

برگزیده تفسیر نمونه.

اگر آرشیوی هم نداشتید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری؛ تهیه کرده، و فیش های موضوعی را که جستجو کردید را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با آیات قرآن مجید مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد. از قبیل :
1- مسابقه به این سؤال قرآنی پاسخ دهید؟
آیه بخوانید که دلالت به نیاز انسان به ولایت دارد؟
سؤال همراه با پاسخی که در پایان آورده می شود.
توضیح : این آیه شریفه، در باره اهمیت و جایگاه بلند ولایت دلالت دارد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی باشد که مسابقه بین دو نفر است، اولی آیه مربوط به موضوعی را می خوانند دومی نیز پیرامون همان موضوعی که دوستش قرائت کرده آیه دیگری را قرئت می کند.
از باب مثال
آیه شریفه : یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْر
سوره فرقان آیه 28
«اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏ )او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود
این آیه شریفه قرآن ، سرزنش دوستان بد را می رساند.
در قبال این آیه شریفه قرآن قرائت می شود.
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین     سوره زخرف آیه 67
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
این آیه شریفه قرآن ، به دوستان در قیامت اشاره دارد
3 - مسابقه دانستنی های قرآنی، از قبیل: چیستان قرآنی، نام و نشان های قرآنی و... .مثل:
1 - سوره های مکی مدنی، شأن نزول ها،
2 - یاد آوری برکات قرائت بعض سوره ها و آیات
3 - سوره ای که به نام زنی باشد «سوره حضرت مریم»
4 – مسابقه داستان های قرآنی
5 – و بلأخره مسابقات همسو که همین موضوع را حافظان موضوعی آیات قرآن با حافظان شعر موضوعی و ... به رقابت می پردازند.
مسابقه مراد از این آیه قرآن چیست؟
این بخش را به کمک یک لطیفه می توان توضیح داد، لطیفه ای که به مهم ترین آموزه های دینی یعنی مسئله «ولایت امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام» اشاره دارد،،این لطیفه را با عنوان « اهل ذکر مائیم » مطالعه بفرمائید.
لطیفه قرآنی اهل ذکر مائیم
حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در شمار آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کرد، این آیه را قرائت کرد:
«فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (1) :
(اگر نمى دانید، از اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید)،
و فرمود : ما اهل ذکر هستیم اگر نمى دانید از ما خانواده بپرسید، دانشمندان مجلس گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید :
 فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (2) :
از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند.
پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (3)
 1-  سوره انبیاء / 7. 8   2 - طلاق / 10.
 3 -  عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.
خادم موحدان عالم مرتضوی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۱۷
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
نمونه برجسته سازی خدمات معارفی اساتید محترم
اهمیت دادن اسلام به تحصیل علم و دانش و امر تعلیم و تربیت
اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است اهمیت فوق العاده ای به تعلیم و تربیت داده است به گونه ای که در هیچ مکتب و مرام و دینی نمی توانیم مشابهی برای آن پیدا کنیم.
حتی قرآن مجید که معجزه رسول خدا بود آغازش با اقراء باسم ربک الذی خلق شروع شده.
سابقه علم و دانش در کشور های عربی
و این در زمانی بیان گردید که در سرزمین عربستان و به ویژه مکه معظمه کل با سودان به سی نفر نمی رسید. در سایر سرزمینها هم وضعیت مشابهی بود
سابقه علم و دانش در کشور ایران
در ایران قبل از اسلام هم تحصیل در انحصار اشراف و شاهزادگان قرار داشت .
دعوت به فراگیری علم
البته در سایر آیات قرآنی هم مستقیم و غیر مستقیم مسلمانان پیوسته به فراگیری علم دعوت شده اند چنانچه در جای دیگر می فرماید: یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات.
 یعنی خداوند آن گروه از مسلمانان مومن که از علم و دانش برخوردار باشند را نسبت به سایرین برتری بخشیده است.
آثار و برکات علم همراه با ایمان
بنابراین علم و دانش خود امتیاز است و یک ارزش محسوب می شود .
آنهم زمانی که همراه با ایمان باشد.
در این خصوص در آیه دوم سوره جمعه می خوانیم : هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین .
(اوست خدائی که از میان بی سوادان پیامبری را فرستاد که آیات قرآن را به انها آموزش دهد و آنها را به اخلاق پسندیده بیاراید و علوم را آموزش دهد و...
علم و دانش موجب نزدیکی به خدا
پس علم و دانش موجب نزدیکی به خدا و برخورداری از پاداش الهی است مشروط به آنکه با گوهر ایمان همراه باشد.
به همین اعتبار بود که مسلمانان اولیه که غالباً فاقد سواد بودند در مدت کمی با سواد شدند و دانشمندان بزرگی در قرن های اولیه از سرزمین های اسلامی طلوع کردند که بخش عمده ای از آنها ایرانیان بودند.
در واقع آیات قرآن و فرمایشات اولیای دین انگیزه ای قوی برای روی آوردن مسلمانان به زیور دانش بود.
نمونه اشعار مستند سازی شده
وقتی پیامبر می فرماید : زگهواره تا گور دانش بجوی و یا طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و یا همین رسول خدا فرموده است که ارزشمندترین مردم کسی است که دانشش بیشتر باشد و یا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید . ارزش هر کس به مقدار دانش اوست و یا امام جواد می فرماید : شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، وی را شریف  سازد .
شگفت آور نیست که شعرای مسلمان با الهام گرفتن از آیات قران در خصوص علم و جایگاه آن در کلام اشعار نغزی سروده اند از جمله :
فردوسی می گوید :  
زگیتی هر آن کس که داناتر است  *  ورا پایه و مایه بالاتر است
و مسعود سعد می گوید :       
  همه از آدمیم ما لیکن  **** او گرامی تر است کو داناست.
و بالاخره ناصر خسرو می گوید :   
 درخت تو گر بار دانش بگیرد   *   به زیر آوری چرخ نیلوفری را
اهمیت تعلیم و تربیت
در اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که گفته اند که زکوه العلم نشره – یعنی زکوه دانش در آموختن آنست
مقام معلم و مربی
و مقام معلم و مربی به اندازه ای مورد توجه اولیای دین است که امام خمینی بارها می فرمود معلمی شغل انبیاست و می دانیم که رسالت انبیاء هدایت انسان از عالم حیوانی به بهشت الهی می باشد.
در کرامت و عظمت شغل معلمی گفته اند که هر گاه کسی این توفیق را پیدا کند که آینده سازانی خوب تربیت و تعلیم دهد این یک صدقه جاریه تلقی می شود. و تا زمانی که فرد تربیت شده منشاء اقدامات مفیدی باشد شخص معلم در ثواب همه اعمال وی سهیم است.
بنابراین اکنون که به آغاز سال تحصیلی که بهار تعلیم و تربیت نزدیک می شویم باید به همه معلمین و مربیان تبریک گفته و از آن ها بخواهیم که قدر خود را بدانند و سعی کنند که در مسیر اسلام و سفارشات اولیای دین گام بردارند تا از سعادت دنیا و آخرت برخوردار شوند.   
فرخنده معصومی – معلم اهوازی

 برچسب ها: اهمیت دادن اسلام به امر تعلیم و تربیت * تحصیل علم و دانش * دانشمندان بزرگ در سرزمین های اسلامی * سابقه علم و دانش در ایران * مقام معلم و مربی * موجبات نزدیکی به خدا * نمونه اشعار مستند سازی شده * همراهی علم با ایمان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۰۷:۵۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

مسابقه نوروزی، اوقات فراغت، خانوادگی، مدیریتی، کرونایی

با عرض سلام و آرزوی سلامتی بر همه شما عزیزان، ضمن عرض خسته نباشید به مسؤلان و خدمت گذاران عزیز در عرصه درمان بیماران بویژه بیماران کرونایی و آرزوی سلامت برای همه بیماران و توفیق صبر برای بستگان آنان و نیز طلب مغفرت برای همه درگذشتگان.

برای همکاری با کسانی که در خانه مانده اند و یا کلاُ مسائل فرهنگی را دنبال می کنند، بخواست خدا با ارائه شیوه راه اندازی مسابقه خانوادگی، مسابقه دوستانه، و هر عنوان دیگر که ... در خدمت شما عزیزان هستیم، انشاء الله مفید واقع شود.و از این فرصت استفاده نموده از خدای بزرگ درخواست داشتن سال جدید همراه با موفقیت، برای همه موحدان عالم را داریم.

امید است در سال پیش رو بر دانش و علم و عمل ما و شما افزوده گردد.

هدف از اجرای مسابقه

در این روز ها که ناخواسته اوقات فراغت پیدا شده، بیاییم خود و خانواده و اطرافیان « ضمن رعایت مسائل بهداشتی» و توکل بر خدا و نترسیدن.

با مسابقات مختلف، مروری داشته باشیم، برداشته های علمی، اخلاقی، فرهنگی، اعتقادی، سیاسی، اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی تا هم وقت ما و دیگران تلف نشود (1) و هم بر اطلاعات ما و دیگران بیفزاید. این گفتگوهای علمی دینی می تواند، به ما و فرزندانمان راهکاریی نشان دهد که در امور زندگی، کاری و شغلی، تحصیلی؛ مفید، واقع شود (2) البته هر کاری زحمت خودش را دارد و تلاش خودش را می طلبد (3) اما خواستن توانستن است بقول بزرگی «سلمان» هم اولش «سلمان منا اهل البیت» نبود تلاش کرد به آن مقام رسید.

پاورقی (۱) ابراهیم شیبانی گوید: با استادم عبدالله مغربی به صحرا رفتیم تا ساعتی نظاره آثار و صنایع کردگار کنیم، دست بردم گیاهی کندم و در دست بگردانید و افکندم، استاد فرمودند. سزاوار نبود چنین کنی پنج خطا از تو سرزد، گفتم کدام است، گفتن خود را در هوس و بازی گذاشتی و تسبیح گوی را از تسبیح بازداشتی (و ان من شیء الا یسبح بحمده) (نیست چیزی مگر تسبیح او کند) و دیگران را در این کار یاد دادی و بدون حاجت چیزی گرفتی و بدون دلیل افکندی، برخیز و از من جدا شو، کسی که در یک عمل پنج خطا کند، باب ما نباشد به این ترتیب یک سال از صحبت و مجلس خود، دورم کرد.

آری با کندن یک گیاه ، یک سال از صحبت بزرگان محروم شد. پس با یک عمر، بازی با دنیا بنده چه خواهد کرد، و کی به قرب معبودی، که آیه شریفه : «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ » (سوره انشقاق آیه 6) اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى ‏روى و او را ملاقات خواهى کرد!.خواهد رسید و از چه عمل مصاحبت با اولیا را در بهشت خواهد گرفت.

کتاب کفایت الناطقین  مرحوم سید محمد مقدم جلد ۲  صفحه ۳۲

(2) فرض کنید فرزندتان مدیر و مسئول جایی شد؛ اگر از دانش روان شناسی مردم شناسی، جامعه شناسی و راهکارهای لازم، اخلاقی، اقتصادی، بهداشتی و این گونه مسائل آگاه نباشد، سال ها شکست را باید تحمل کند، تا بتواند تجربه به دست آورد. اما اگر شما با راه اندازی چنین (کلاس) مسابقه ای، تجربه های خود و راه کارهایی که از داشته های علمی یا تجربه کاری، بدست آوردید را به او گفته باشید، این گونه دانش ها و داشته ها، فرزندانتان را پرواز می دهد و رشد می کنند. و شما نیز لذت خوب اداره کردن و موفقیت او را خواهید چشید، در آن موقع است که فریاد بر می آوری: «یاایهاالملوک و ابناءالموک» ای پادشاهان به چیزی دست یافتم که شما حسرت آن را می خورید.

(11) روزگار قبل اگر از این گونه مسائل صحبت به میان می آمد عذر و بهانه های بسیاری از قبیل نداشتن کتاب و... مانع .. می‌شد. اما اکنون با توجه به امکانات موجود که با استفاده از نرم افزار ها و با اتصال به فضای مجازی، برای تمامی گروه های سنی انواع اطلاعات در اختیار همه هست و هرکدام با سلیقه خود می تواند برای شرکت در مسابقه خوراک فرهنگی و دینی لازم را از آموزش های دینی ورزشی گرفته تا ادبی و ... ببیند، از این رو  به هر مناسبتی که پیش آمد، در هر حال داشته های خود و فرزندان را روی میز قرار دهید و برای تکمیل آن تلاش کنید، این مسئله شدنی است فقط یک مقداری اراده لازم دارد.

با این کار هم از برکات آگاهی و بصیرت برخوردار شده ایم و نیز علت شکست ها غم و غصه ها ناراحتی ها برای ما روشن شده. در این زمینه علاوه بر آموزه های قرآنی روایی ادبی، داستان ها و خاطره ها نیز می تواند شما را یاری کند.

خادم موحدان عالم مرتضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۹ ، ۲۰:۰۵
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
اهمیت و برکات خدمت به دین
چون این خطاب شنیدم خود را مستحق عذاب دیدم عرض کردم الهی من از استاد خود شنیدن که به وسائط از حضرت رسول (ص) نقل کرد که هر مسلمانی که موی در مسلمانی سفید کرده باشد و برای مسئله دینی پیش یکی از علما رود من آتش جهنم بر وی حرام گردانم، خطاب آمد او را به برکت علم و صحبت علما و مجالست با ایشان بخشیدم.
اینست خاصیت علم تا بدانی صحبت با علما و اهل علم چقدر اثر دارد.
نتیجه هدایت و ارشاد
در این باب نیز حکایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علماء پسری داشت و در حق او سعی بسیار کرد و آن پسر در جمیع علوم ماهر شده بود پس در ایام شباب یکی از جوانان به او انس گرفته با هم دوستی و اختلاط می‌کردند تا آن که فسق آن فاسق به او سرایت کرده به شرب خمر افتاد و مردم هر چه او را نصیحت نمودند اثر نگرد چون پند و نصیحت به او درگیر نشد پدرش را از قضیه آگاه کردند؛ او را طلبید و گفت چون موعظه در تو به هیچ قسم اثر نمی‌کند پس بهتر آنست که از من جدا شوی و سفر اختیار کنی که من از طعن مردم به تنگ آمده‌ام و تو حیا نمی‌کنی! پس جزئی خرجی به او داد و او را از خانه بیرون کرد تا رنج غربت و محنت بکشد و از خامی جوانی بدر آید و پخته و کامل گردد و از فسق و فجور بازگشت نموده از آن جهل باز آید، پسر از وطن بیرون رفت بعد از چند روزی به شهری رسید و خرجی او تمام شده بود در آن شهر غریب و بینوا مانده تشنه و گرسنه خوابید و در آخر شب بیدار شد و بر حال خود بسیار گریست چون روز شد از مسجد بیرون آمد دید که مردم آن شهر از کوچک و بزرگ عزم بیرون شهر می‌کنند از یکی پرسید این مردم به کجا می روند؟ گفت در بیرون شهر زاهدی هست که صومعة دارد و گوشه نشین است و هر ماه یک بار از صومعه بیرون می آید و در حق مردم دعا می‌کند و همة مردم در آنجا جمع می‌شوند و خیرات بسیار می‌کنند و آن زاهد باز به خلوت می رود تا ماه دیگر؛ آن جوان همراه جماعت افتاد که شاید در آن جا چیزی به دست آورد چون به صومعه رسید به او نیز چیزی از خیرات دادند، دید عابد از صومعه بیرون آمد و در حق مردم دعا کرد باز به خلوت رفت، پس آن مردم همه رفتند و او در آن جا توقف نمود، چون شب شد آن عابد از صومعه بیرون آمد دید جوانی نشسته گفت تو کیستی قاعده نیست کسی در این جا بماند؟ گفت غریبم امروز به منزل رسیدم و به دیدار شما مشرف شدم و کسی را در این شهر نمی‌شناسم و راه به جائی نمی برم اگر اجازتی باشد چند روزی در خدمت شما باشم شما از برکت شما در فیضی بروی من گشوده گردد که مردی هستم طالب علم و کار دیگر از من برنمی‌آید؛ عابد چون گفتگوی او را استماع نمود سری به خود فرو برد که آیا او را در صومعه بگذارم یا نه آن جوان عابد را خاموش دید شروع کرد به آواز حزین عشری از قرآن را بخواند؛ عابد هرگز به آواز خوش قرآن نشنیده بود او را حالتی دست داد پیشرفت و او را در بغل کشید و چشمش را ببوسید و او را گرفته بدرون صومعه برد و به صحبت مشغول شدند اختلاط ایشان موافق افتاد و آن جوان دید که یک چشم خودم را عابد بسته و اصلاً نمی گشاید! احوال پرسید که ای شیخ چشم تو را چه رسیده؟ گفت چون ترک دنیا و مافیها کرده‌ام زیادتی و اسراف نمی‌کنم هر جا کار نمی آید آن را ترک کرده‌ام چون از یک چشم کار ما راست می آید چرا اسراف کنیم آن چشم دیگر را محو کرده‌ام!
جوان گفت: چگونه محو کرده‌ای؛
گفت قطران چسبانیده‌ام تا محو شود جوان فهمید که عابد جاهلست و چیزی نفهمیده است تبسم کرده حیران شدا پس با خود گفت که زاهد با این جهل و نادانی مردم را فریب داده و دکان بر خود چیده همة خلق این شهر را مرید خود کرده پس از ساعتی پرسید یا شیخ چند سال است که چنین کرده‌ای گفت شاید ده سال باشد گفت در این مدت تو را جنابت روی نداده است گفت بسیار گفت که در وقت غسل کردن آن چشم را می گشودی یا نه گفت نه گفت یا شیخ به حکم شرع در این مدت از جنابت در نیامده‌ای نماز تو درست نیست و قضای نمازهای این مدت بر تو واجب است پس به دلیل علم خاطر نشان او کرد عابد دانست که او راست می گوید پس چشم خود را گشود و به نماز مشغول شد.
نتیجه هدایت جاهل
َ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا مائده 32
هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.
در همان شب حضرت رسول (ص) را در خواب دید که فرمود: یا فلان حق تعالی گناهان تو را بخشید و توبة تو قبول شد از برای همین یک مسئله که به عابد آموختی اکنون به پاداش آن در دنیا از دنیا مالی به تو دادیم در حجره همین عابد فلان مکان گنج مدفون است بردار و پیش پدر خود برو که در حق تو دعا کرد و به درجة قبول افتاد از برکت این مسئله که به این عابد آموختی دنیا و آخرت تو معمور شد چون از خواب بیدار شد عابد را آگاه کرد عابد شکر حق تعالی به جای آورده و گنج را تسلیم آن جوان کرد و دیناری از آن تصرف ننمود پس آن جوان او را وداع کرده و با سامان تمام پیش پدر رفت.
پس ای عزیز بدان که یک مسئله از علم دین نتیجه دارد از این رو، می باید که آدمی دایم طالب علم باشد و به دیگران نیز بیاموزد. اگرچه عمرش به آخر رسیده باشد.
و نکته پایانی را نیز به خاطر بسپارید که آموزش حتما مؤثر خواهد بود، البته به کم با کیفیت، باید قانع بود.
اثر پذیری و اثر گذاری
در این مقام داستان تاریخی لطیفه مانندی را بخوانید:
اول ارائه طرح بعد تقاضا
چرا عمر بن عبدالعزیز، لعن على (ع) را قدغن کرد؟
وقتى که معاویه روى کار آمد و بعد از شهادت امام على (ع) در سال 40 هجرت، زمام حکومت جهان اسلام را به دست گرفت، آن قدر نسبت به امام على (ع) دشمن کینه توز بود که دستور داد، سبّ و لعن على (ع) را در همه جا، حتّى در خطبه هاى نماز جمعه و در قنوت نماز، جزء برنامه مذهبى قرار دهند، این کار زشت حدود شصت سال، رائج و سنّت گردید، خلفاى جور و وعّاظ السلاطین از هر سو به این کار دامن مى زدند. تا این که بسال 99 هجرى، پس ‍از مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، به عنوان هشتمین خلیفه اموى، روى کار آمد، او بر خلاف روش خلفاى بنى امیّه، شیوه نیکى براى خود برگزید، و دست به اصلاحات کلى زد، از کارهاى نیک او این که سبّ و لعن على (ع) را که برنامه مذهبى و رائج مسلمین اهل تسنّن شده بود، قدغن کرد، و به فرمان او در نماز و خطبه ها به جاى سبّ على (ع) این آیه را مى خواندند : ربّنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان ... :‍ پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز. (حشر 10) و یا این آیه را مى خوانند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان ... : خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد. (نحل 90) عمر بن عبدالعزیز انگیزه و علت قدغن کردن سبّ و لعن على (ع) را چنین بیان کرد : من در کودکى به مکتب مى رفتم، معلّم من از فرزندان عتبة بن مسعود بود، روزى معلّم از کنار من گذشت، من با کودکان هم سن خود بازى مى کردیم و على (ع) را لعن مى نمودیم، معلّم بسیار ناراحت شد و آن روز مکتب را تعطیل کرد و به مسجد رفت، من نزد او رفتم، که درس خود را براى او بخوانم، تا مرا دید، برخاست و مشغول نماز شد، احساس کردم که به من اعتراض دارد، بعد از نماز با خشونت به من نگریست، به او گفتم : چه شده است که استاد نسبت به من بى اعتنا شده ؟ او گفت : پسرم ! تو تا امروز على (ع) را لعن مى کنى ؟ گفتم : آرى. گفت : تو از کجا یافتى که خداوند پس از آن که از مجاهدین بدر، راضى شد، بر آن ها غضب کرد؟ گفتم :استاد آیا على (ع) از مجاهدین بدر بود؟ گفت : عزیزم ! آیا گرداننده همه جنگ بدر جز  على (ع) بود؟ گفتم : از این پس، هر گز  این کاررا انجام نمى دهم. گفت : تو را  به خدا، دیگر تکرار نمى کنى ؟ گفتم : آرى تصمیم مى گیرم دیگر حضرت على (ع) را لعن نکنم، همین تصمیم را گرفتم و از آن پس، على (ع) را دیگر لعن نکردم. سپس عمربن عبدالعزیز گفت : خاطره دیگرى نیز دارم که براى شما بیان مى کنم : من در مدینه پاى منبر پدرم عبدالعزیز، حاضر مى شدم، او در روز جمعه خطبه نماز جمعه را مى خواند و در آن هنگام حاکم مدینه بود، مى شنیدم پدرم خطبه را بسیار غرّا و روان و عالى مى خواند، ولى به محض این که به این جا مى رسد که على (ع) را (طبق دستور خلیفه) لعن و سبّ کند، مى دیدم آن چنان لکنت زبان پیدا مى کرد و در تنگناى سخن قرار مى گرفت که گفتارش بریده بریده مى شد. روزى به او گفتم : اى پدر! تو با این که از خطباى توانا و سخنوران قوى هستى علت چیست وقتى که در خطبه به لعن این مرد (امام على (ع) مى رسى، درمانده و هاج و واج مى شوى ؟ در پاسخ گفت : پسرم ! جمعیتى که پاى منبر ما از مردم شام و غیر آن ها را مى بینى، اگر فضائل این مرد على (ع) را آن گونه که پدر تو (من) مى داند بدانند، هیچ یک از آن ها، از ما اطاعت نخواهند کرد. به این ترتیب، سخن معلّم من و گفتار پدرم، در سینه ام استقرار یافت، و با خدا عهد کردم که اگر یک روز زمام حکومت بدست من بیفتد، و قدرتى به دستم رسید، این سنّت بد، عن بر  امام على (ع) را قدغن کنم، وقتى که خداوند بر من منّت گذاشت و دستگاه خلافت را در اختیارم نهاد، آن را قدغن کردم و به جاى آن دستور دادم این آیه را بخواند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان ... (نحل 90) و به همه شهرها و بلاد، بخشنامه کردم، خواندن این آیه را بجاى سبّ و لعن، سنّت کنند، این دستور جا افتاد و سنّت گردید. این بود انگیزه من در قدغن کردن سبّ و لعن حضرت على (ع).
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 4 ص 58.
برگرفته از کتاب کلیات جامع التمثیل و لطیفه های قرآنی با مختصر دستکاری نمایه زنی ....                                       
والسلام مرتضوی
  • برچسب ها:
  • چگونگی آگاهی بخشی به دیگرانx
  • هدایت و ارشاد دیگرانx
  • بصیرت افزائیx
  • نتیجه هدایت و ارشادx
  • اثر پذیری و اثر گذاریx
  • اول ارائه طرح بعد تقاضاx
  • عمر بن عبدالعزیز و ممنوعیت لعنx
  • بر امام على (ع)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۹ ، ۰۲:۳۰
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
دانستنی های مطالعه سخن دانشمندان
شنیدن جملات بزرگان بخاطر بار مثبتشان همیشه انگیزه و روحیه بالایی را به وجود ما انسان ها می بخشد و می تواند تلنگری در ادامه مسیر های زندگیمان باشد،
فرهنگ غنی اسلام
قبل از نگاه و خواندن سخنان بزرگان، می بایست به چند نکته اساسی دقت داشته باشیم.
الف: خیلی شیفته سخنان دیگران نشویم چرا که فرهنگ غنی اسلام مصداق واقعی مثل معروف «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری» است، از این رو، بیشتر در جایگاه سخن آنان در قرآن و عترت دقت داشته باشیم و اگر سخن نیکی از آنان شنیدیم با فرهنگ غنی اسلام آن را تکمیل کرده سپس به دیگران باز گو کنیم (نمونه تکمیل سازی کلمات آنان در ذیل خواهد آمد) تا هم از هدف دور نیفتیم و نیز به سخن حضرت امام علی (ع) که فرمود: سخن خوب را از هر کس شنیدی بپذیر عمل کرده باشیم.
 آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یار در خانه و ما دور جهان می گردیم
ب : حرف زدن و سخن گفتن برای کسی که میدان بازی در جلو اوست، خیلی مهم نیست؛ بقول مرحوم فلسفی در مجلس تمرین منبر یکی از وعاظ که آمار و ارقام از وضعیت لبنان و ... می دارد فرمود: شاعر فارسی زبان می گوید:
سعدیا در شیراز داری نان مفت * می توان شعر های خوب گفت
سپس با ادامه شعر به او هشدار داد و نسبت نواقص خطابه اش اشاره فرمود.
از این رو این هشدار را باید مد نظر داشت که بعضی افراد هستند این سخنان را بقول امیر المؤمنین علی (ع) (کلمة یراد به الباطل) خود قرار می دهند؛ یعنی برای فرِیب مردم بکار می برند، در پایان کتابی خواندم نوشته بود: در حقیقت ما مسلمان نیستیم؛ لیکن چون مردم این کشور علاقه مند به قرآن هستند؛ برای جذب نیرو؛ ما نیز قرآن را مطرح می کنیم.
«تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل»
هدف از مسابقه سخن دانشمندان
ج : علت استفاده ما از سخنان بزرگان غیر مسلمان بر عکس کار آنان؛ می خواهیم به موحدان عالم بفهمانیم،ریشه تمامی سخنان حکیمانه بزرگان شما، در کتاب پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) قرآن است.
گفتنی است: «دو فرهنگنامه در موضوع مستند سازی ضرب المثل ها و کلمات بزرگان به وسیله قرآن و عترت در دست اقدام است».
د : همانگونه که در چگونگی اجرای مسابقات گفته شد، مردم از نظر ذوق و سلیقه مختلف هستند از این رو، ما می خواهیم به کمک داشته های خود مردم و آنچه به آن مشغولند آموزه های دینی را به آنان بیاموزیم، چنانچه جد ما حضرت محمد (ص) فرمود: بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، موفق باشید.
چون دسترسی به سخنان بزرگان دانشمندان و... آسان است؛ از این رو زحمت بدست آوردن موضوع مناسب، کار شما، را به عهده خود شما می گذاریم و در این جا فقط به چند مورد از سخن بزرگان که حالت کلی گویی دارد، اکتفا می کنیم: که در ذیل خواهد آمد، از قبیل موضوع توجه به علم و دانش:

نحوه انجام مسابقه سخنان دانشمندان

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که در ادامه انجام مسابقه ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آن ها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده،سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با سخنان دانشمندان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با سخنان دانشمندان این موضوع را پاسخ دهید

2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این موضوعی را می آورد. و طرف مقابل سخنی دیگر در همین موضوع ارائه می کند.

3 - مسابقه مراد و مفهوم گویی سخنان دانشمندان.

4 – یک نفر سخنان دانشمندان را می گوید: دیگران مطالبی از داشته های مذهبی دینی در ارتباط با آن می آورند.

5 – مستند سازی سخنان دانشمندان؛ که یک نفر کلامی را از دانشمندان ایران یا از زبان دیگر ملل را، می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و ... به رقابت می پردازند.

توجه به علم و دانش
 دقت در گفته ها و نوشته ها
آگاهی بخشی و بصیرت افزایی
توجه به قرآن و پندهای معصومان (ع)
و
عمل به علم و دانش
و
و پایداری و استقامت که زمز موفقیت انسان در زندگی است<
عشق و محبت و دوستی خداوند
و احترام به دوست و خانوده ،
کار و تلاش
انسانیت و مهربانی و بخشش، اشاره خواهیم داشت.
نمونه سخنان دانشمندان
شکست خوردن سخت است اما سخت تر از شکست آن است که هرگز برای موفقیت تلاش نکنیم.                  “تئودور روزولت”
این سخن ،کلام خوب و مناسب است و از محتوای قرآنی و روایی برخوردار است و ما آن را تأیید می کنیم،
سخن ناقص این دانشمند، در موفقیت و شکست
اما این سخن ناقص است و لازم است آن را تکمیل کرد:
دلیل اول شکست خوردن در زندگی آن است که افراد به حرف دوستان، خانواده و همسایه ها گوش می دهند.             “ناپلئون هیل”
تکمیل این سخن به این است که باید بگوید: به سخنان دور از منطق آنان که عقل آن را باوری ندارد...
و الا بیشترین نقش در تربیت و آموزش آموزه های نیک، به انسان از طریق همین افراد به ما می رسد، و رمز موفقیت افراد بزرگ داشتن مادر نیک و نشست با دوستان خوب و... بوده است. 
والسلام خادم موحدان عالم مرتضوی
برچسب ها:
  • اهمیت آموزش آگاهی بخشیx
  • توجه به علم و دانشx
  • توجه به قرآن و پندهای معصومان (ع)x
  • دانستنی های مطالعه سخن دانشمندانx
  • عشق و محبت و دوستی خداوندx
  • عمل به علم و دانشx
  • فرهنگ غنی اسلامx
  • هدف از مسابقه سخن دانشمندانx
  • پایداری و استقامتx
  • کار و تلاشx

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۴۳
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
مقدمه مسابقات حدیثی و روایی
برای ایام عید برکاتی است از جمله «صله ارحام» که راجع به انجام آن زیاد سفارش شده و بر ترک آن سرزنش به عمل آمده و نیز  آشتی با کسانی که خدای ناکرده، دچار قهر و جدائی شده اند. در این فرصت در ذیل این صفحه به نمونه روایات موضوع سفارش به آشتی و نیز احادیث مرتبط با علم و دانش، و تعلیم آن که لازمه مسابقه است، اشاره خواهیم داشت، انشاء الله.
ابتدا به عنوان های مربوط به مسابقه توجه فرمائید.
اهداف مسابقه حدیثی و روایی
چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در روایات است. توضیح این موضوع را، در برکات مسابقات روایی پیگیری کنید.
نمونه ای از برکات مسابقه های روایی، همراه با خاطره ها
هنگام مطالعه و گفتگوی روایی، ضمن آشنایی با سخنان معصومان علیهم السلام، با بسیاری از عوامل و موجبات و اسباب دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل:روان شناسی و مردم شناسی، برخوردار می شویم، که با ضمیمه مطالعه های تاریخی، که بعضاَ پیشگویی معصومان علیهم السلام را دربر دارد؛ می توان چگونگی بستر سازی لازم برای آیات، حکایت ها و داستان های آمزنده را، بدست آورد.
البته شرط توفیق «نورانیت دل» برای برداشت، راهکار های زندگی، رعایت آداب خواندن و شنیدن حدیث است،
در خاطرات زندگانی علامه امینی رحمت الله علیه آمده، با اینکه روی تحت بیمارستان بستری بود و حال خوشی نداشت، موقعی که شنید کسی از سند حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک» پرسش می کند، فورا پاهایش را جمع کرد و به همراهش گفت من را بنشانید چرا که وقتی حدیث معصوم (ع) قرائت می شود، باید ادای احترام شود.این خاطره عبرت آموز رعایت ادب هنگام تلاوت قرآن و بیان روایات معصومان (ع) را می طلبد.

  نحوه انجام مسابقه احادیث و روایات معصومان (ع)

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که پس از اتمام رقابت حدیثی یکی از موضوعات را سوژه سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، سخن دانشمندان، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با احادیث، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه روایتی در این موضوع زکر کنید

2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل در موضوعی حدیثی می خواند و طرف مقابل نیز در همین موضوع روایتی می آورد.

3 - مسابقه مراد و مفهوم گویی حدیث. که فرد اول در موضوعی حدیثی می خواند و طرف مقابل باید مراد حضرت (ع) از این حدیث را بیان کند. و برعکس.

4 – یک نفر حدیث را می گوید: دیگران مستند قرآنی آن را می آورند.

5 – مستند سازی حدیث ها؛ که یک نفر حدیثی را می گوید: دیگران ستند قرآنی آن را می آورند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع حدیثی را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و ... به رقابت می پردازند.

نمونهروایات مناسب عید و مسابقه 
قهر و آشتی
اهمیت آشتی کردن و سرزنش آن که، تن به آشتی ندهد
قالَ الصّادقُ (ع) :
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ رَجُلٌ یبْدَؤُهُ أَخُوهُ بِالصُّلْحِ فَلَم یُصَالِحْه.
امام صادق (ع) فرمودند:
ملعون است، ملعون است کسی که برادرش با وی از در صلح و آشتی درآید و او آشتی نکند.  وسائل الشیعه، ج ۱۶ ، ص ۲۸۰
سفارش به سبقت گرفتن در آشتی
قالَ رسولُ الله (ص) :
لَایَحِلُّ لمُِسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ ثَلَاثَةَ أَیّامٍ وَ السَّابقُِ یسَْبقُِ إلِىَ الجَْنةَِّ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
برای مسلمان جایز نیست که بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر کند و آن که زودتر از در آشتی درآید، زودتر به بهشت وارد خواهد شد.                                 وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 263
نمونه مستند سازی ضرب المثل ها:
از این حدیث شریف این ضرب المثل « تا تنور داغه، نان را بچسبان» برداشت می شود.
می گویند تا دیر نشده و تنور داغه، نان را بچسبان، یعنی اگر مشکلی پیش آمده، زود از دل طرف، در بیاور، همچنین اگر دوست ؛ خویشی که .... روی خوش نشان داد، سخت گیر مباش، چرا که آشتی کردن و کینه ها را کنار گذاشتن، به خصوص در میان سالی، کار ساده ای نیست.
بنابراین، اگر کسی از درِ آشتی درآمد و دست دوستی دراز کرد و دستش را پس زدیم، بی شک کار ناجوانمرده ای کرده ایم.
و فراموش نشود که : خداوند دست ناجوانمردان را نمی گیرد.
نمونه بکار گیری تمثیلات:
تمثیل پخت نان (مرتضوی)
بیشتر نانوایان دلشان می خواهد نان برشته و دوست داشتنی تحویل مشتری بدهند، اما بعض اوقات نان نامرغوب در نمی آید نانوا دو باره تلاش می کند تا در نان بعدی جبران کند، در دوستی هم، گاهی کم و کاستی پیش می آید، در عالمَ رفاقت نیز احیانا میان دو رفیق، قضیه ای منجر به کدورتی می شود و با هم قهر می کنند البته این مسئله ای طبیعی است؛ باید سعی شود تا دوستی سرده نشده دوباره رفاقت، با آشتی احیا شود، اما اگر این قهر، فرسایشی شد و ادامه یافت، موضوعی توجیه ناپذیر است.
در آموزه های دینی آمده : خداوند دوست ندارد کدورت میان بندگانش ادامه پیدا کند و هر که برای رضای خدا پیش قدم شود و دست آشتی دراز کند، خدا او را راحت تر و زودتر روانة بهشتی خواهد کرد.
موجبات تداوم دوستی و رفاقت
لازمه ارتباط خوب، با مردم، داشتن اخلاق و خوش خویی است.این مسئله را از زبان امام علی (ع) بخوانید.
ستایش چهره باز و لزوم حفظ ظاهر
اندوه پنهان و شادی پیدا
قالَ علیٌّ (ع) : بشِْرُ المُْؤْمنِِ فیِ وَجْههِِ وَ حُزْنهُُ فیِ قلَبْه.
 امام علی (ع) فرمودند: شادی مؤمن در چهره اش است و اندوه او در دلش.                              غررالحکم، ح ۱۵۵۶
نمونه دیگری از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل چهره شیر و خرگوش (مرتضوی)
دو حیوان شیر و خرگوش، با اینکه هر دو حیوانند، اما یکی خشن و ... بر عکس خرگوش، آرام، بطوری که گویا با آدم حرف می زند، خو شرویی نیز چنین است، که هم دل خود شخص را خرّم می کند و هم دل دیگران را. بر خلاف آن، ترُش رویی که هم خود طرف ناراحت است و هم دیگران را افسرده می کند.
بگذاریم دیگران با نگاه به ما، غم هایشان را فراموش کنند، نه اینکه به یاد غصه هایشان بیفتند.
سفارش به گشاد ه رویی با دیگران
قالَ علیٌّ (ع) : إذا لقَیتُمْ إخْوانکَُمْ فتَصَافحَُوا وَ أظَْهِرُوا لهَُمُ البْشِاشَۀَ وَ البْشِْرَ، تتَفََرَّقُوا وَ ما عَلیَکُْمْ منَِ الوْأَْزارِ قدَْ ذَهَبَ.
امام علی (ع) فرمودند:
هرگاه با برادران خود روبه رو شدید، دست بدهید و خو شرویی و گشاده رویی نشان دهید؛ دراین صورت تا هنگامی که از هم جدا می شوید، گناهانتان ریخته است. وسائل الشیعه، ج ۱۲ ، ص ۲۲ ۵
شاید هر روز چشممان به آشنایی می افتد؛اما نهایتاً با گفتن سلام از کنار او عبور می کنیم. بیاییم با برادران ایمانی خود، مهربا نتر و صمیمی تر رو به رو شویم.
چرا که : گرمای محبت برادرانه، گناهان را ذوب می کند.
برکات گشاد ه رویی
ستایش خوش خوهای انس گیر
قالَ رسولُ الله(ص) خِیارُکمْ أَحَسِنُکمْ أَخْلَاقاً، اَلَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یؤُْلفَُونَ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
بهترین های شما خو شخوترین های شما هستند، آنان که هم خودشان با دیگران انُس می گیرند و هم دیگران با آنان.
تحف العقول، ص 45
نمونه سوم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل تحفه و سوغات (مرتضوی)
وقتی در محلی وارد می شوى، همه به تو خیره خواهن شد، مگر موقعی که سوقاتی در دست داشته باشی، این را بدان که «سوغات همیشه گی» همراه داشتن چهره باز است، به بیان دیگر: انسان در ابتدا به راحتی نمی تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند؛ اما اگر روی خوش و رفتار گرم را از طرف مقابل مشاهده کند، او هم دل می سپرد و راه آشنایی هموار می شود.
باید دانست : اُنس و الفت، میوۀ شیرین خو ش خُلقی و خوش برخوردی است.
خوش برخوردی
جوانِ خوش اخلاق
ستایش خوشرویی : امام صادق علیه السلام:
اِعلَمى اَنَّ الشّابَّ الحَسَنَ الخُلُقِ مِفتاحٌ لِلخَیرِ، مِغلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّ الشّابَّ الشَّحیحَ الخُلُقِ مِغلاقٌ لِلخَیرِ مِفتاحٌ لِلشَّرِّ؛
بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بد اخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست.
امالى (طوسى) ص 302، ح 598
از این رو می بینیم این خصلت نیک در سخنان پیامبر (ص) ستوده شده:
برترین اخلاق
شبیه رسول خدا :
قالَ رَسولُ الله (ص) : إنَّ أشَبهََکُمْ بی، أحْسَنکُُمْ خُلقْا.ً
پیامبر خدا (ص)  فرمودند:
شبیه ترین شما به من، خوش خُلق ترین شماست.
وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 151
پیامبر نازنین ما، خوش خُلق ترین مردم بودند.از همه صبورتر، مهربا نتر، دلسوزتر و با گذشت تر بودند.
وقتی خوش اخلاق هستی،شبیه پیامبر می شوی.
بنابر این : همیشه شبیه پیامبر بمان.
عوارض بد اخلاقی
همه از دستش خسته می شوند
نمونه جامعه شناسی در روایات:
قالَ عَلیٌّ  (ع) : منَْ ساءَ خُلقُْه، ملَهَُّ أهَْلهُ.
امام علی (ع) فرمودند:
هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او خسته شوند.
غررالحکم، ح 5715
نمونه چهارم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل منظره کریه (مرتضوی)
نظر کردن به منظره کریه، برای انسان زدگی، ایجاد می کند. شبیه این منظره کریه بد اخلاقی است، اگر گاهی چند دقیقه کنار، فرد بداخلاقی بنشینی، خسته می شوی و می خواهی هرچه زودتر از او جدا شوی. وای به آن روزی که بخواهی با او زندگی کنی.
خو ش اخلاق که باشی، همه از همنشینی با تو لذت می برند.
بنابر این : سعی کن خوش اخلاق باش.
برای رسیدن به مقامات دنیوی و اخروی تلاش لازم است. 
استفاده از فرصت ها، برای آخرت
نمونه روایات تفسیری :امام على علیه السلام:
فی قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا» : لا تَنسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَن تَطلُبَ بِهَا الخِرَةَ؛
درباره آیه شریفه «سهم خود را از دنیا فراموش مکن» : [یعنى] سلامتى، توانایى، فرصت،جوانى و شادابى ات را فراموش مکن، تا با آن ها، آخرت را به دست آورى.
سوره قصص، آیه 77 ؛ معانی الاخبار ص325
نمونه پنجم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل اندوخته ارزی :
وقتی مهلت ماندن در دیگر کشورها و فرصت کسب و کار به پایان می رسد، نوبت شمارش سودها می شود،اندوخته خرده را جدا می کند، و لی درشت ها را اول می شمارد، لیکن افسوس برای کسی است که همه در آمد هایش را خرج کرده و اندوخته ای ندارد، بیچاره حساب چه چیز را بکند. پایان عمر و فرسودگی بدن و زمان حسابرسی الهی که می رسد، بد حال کسی است که توشه از عمر خود برای آخرت نیندوخته از خدا خواهش می کند دوباره برگردد و لی فرصت دیگر بر نمی گردد.
یادت باشد : سهم خود را از دنیا فراموش مکن.
بر گرفته از: مجموعه روایات موضوعی استاد الهی دام عزه
نمونه فرصت ها در روایات
نعمت سلامتى، توانایى، جوانى و شادابى؛ همه فرصت هایی است برای تلاش و فعالیت؛ بطوری که انسان ها معمولا در ناتوانی حسرت این فرصت ها را می خورند . در حدیث پیامبرخطاب به صحابی باوفایش اباذر آمده است.
لزوم بهره‌ گیرى صحیح از نعمت هاى خداوند

«یا اَباذَرٍّ؛ اِحْفَظْ ما اُوصیکَ بِهِ تَکُنْ سَعیداً فىِ‌الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ. یا اَباذَرٍّ، نِعْمَتانِ مَغْبوُنٌ فیهِما کَثیرٌ مِنَ النّاسِ: الصِّحَةُ وَالْفَراغُ.

یا اَباذَرٍّ، اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَکَ، قَبْلَ هِرَمِکَ وَصِحَتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِناکَ قَبْلَ فَقْرِکَ وَ فَراغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حیوتَکَ قَبْلَ مَوْتِکَ»

اى ابوذر؛ به نصیحت من عمل کن تا در دو جهان سعادتمند گردى. اى ابوذر؛ بسیارى از مردم در مورد دو نعمت مغبون هستند و از آن قدردانى نمى‌کنند: یکى نعمت تندرستى و دیگرى نعمت فراغت (و آسایش).

اى ابوذر؛ پیش از آنکه پنج چیز به تو روى آورد، پنج چیز را غنیمت شمار: جوانى را پیش از پیرى، تندرستى را پیش از بیمارى، توانگرى را پیش از پریشانى، فراغت را پیش از گرفتارى و زندگى را پیش از مرگ.

از جمله استفاده های بهینه از فرصت کمک به نیاز مندان و انجام کار خیر با نیت خوب است.

احسان و نیکوکاری
برکات احسان و نیکوکاری : کلید گنجینۀ عمر
قالَ الصّادقُ  (ع) : منَْ حَسُنَ برُِّهُ فیِ أهلبیَتْهِِ، مُدَّ فیِ عُمُرِه.ِ
امام صادق (ع)  فرمودند:
هرکس با خانوادۀ خود نیکوکار باشد، عمرش افزون شود.
الأمالی شیخ طوسی، ص ۲۴۵
کوتاهی و بلندی عمر انسان، عللی طبیعی دارد که در جای خود بیان شده است. علاوه بر این ها، عوامل دیگری در افزایش عمر دخالت دارد که از سِنخ مسائل جسمی و طبی نیست.
این عوامل، در ظاهر، با عمر انسان رابطه ای ندارند؛ اما در نصوص دینی، جزو عوامل فزایندۀ عمر هستند.
یکی از این عوامل، نیکوکاری با خانواده است. کسی که اهل خانواده داری است، فرصت بیشتری برای زندگی خواهد داشت.

موانع قبولی احسان

 
قالَ علیٌّ (ع) : الَمَْطَلُ وَ المَْنُّ مُنکَِّدَا الْإحْسَانِ.
امام علی (ع) فرمودند:
تعلل ورزیدن و منت گذاشتن، احسان را ناگوار می کند.
غررالحکم، ح 8923
گاهی در عمل به وعده ای که به همسرت داده ای، آن قدر تعللّ می کنی که ذوق و شوق او را از بین می بری. یا اینکه به او محبتی کرده  ای و به هر بهانه ای، آن را به رخ او می کشی. این ها شیرینی محبتت را از بین می برد و گاهی آن را در کام همسرت تلخ می کند.
آری : حیف است محبتت ناگوار شود
از جمله احسان ها، نیکی برتر یعنی آموختن حدیث به نوجوانان است
امام صادق علیه السلام :
بادِروا أَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن تَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَةِ؛
به آموختن حدیث به نوجوانانتان پیش از آن که منحرفین آنان را گمراه سازند، اقدام نمائید.
تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ج8، ص111، ح30
 امام صادق علیه السلام :
 عَلَیکَ بِالحداثِ فَإنَّهُم أَسرَعُ إلى کُلِّ خَیرٍ؛
 نوجوانان را دریاب زیرا که آنان سریع تر به کارهاى خیر روى مى آورند.   کافى، ج8، ص93، ح66
نمونه ششم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل دست روی ران زدن، کودک، موقع نماز
اثرپزیری و تقلید کودک از مادر و (اطرافیان)، منکر ندارد،از باب مثال، دست روی زانو زدن موقع نماز توسط مادر، باعث شده بود دختر بچه، فکر کند این حرکت نیز جزو اجزاء نماز است در صورتی که اشاره مادر برای دست نزدن به سماور داغ بوده از این رو باید از آموزش عملی که قرآن هم به آن اشاره دارد غافل نباشیم.« کونوا دعا الناس بغیر السنتکم»
بهترین زمان آموختن
پرهیز از آموزش تحمیلی :امام على علیه السلام :
لاتَقسِروا أَولادَکُم عَلى آدابِکُم فَإنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم؛
آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20، ص267، ح 102
بر گرفته از:  پیام های چهارده معصوم، استاد احمد صادقی اردستانی
خادم موحدان عالم مرتضوی

برچسب ها : استفاده از فرصت ها * اهداف مسابقه حدیثی و روایی * بهترین زمان آموختن * سفارش به سبقت گرفتن در آشتی * سفارش به گشاد ه رویی با دیگران * ضرب المثل تا تنور داغه * عوارض بد اخلاقی * نمونه ای از برکات مسابقه روایی همراه با خاطره ها * نمونه بکار گیری تمثیلات * نمونه فرصت ها در روایات.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۱۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
اهمیت دعا و نیایش
«دعا» اظهار احتیاج و نیاز، به پیشگاه حضرت بى نیاز است، دعا بیان تهیدستى و فقر و مسکنت و ندارى به محضر غنى مطلق، و مالک جهان هستى است.            انصاریان
نمونه دعا ها
نمونه دعا های قرآنی
نمونه برکات دعاها (دعای یستشیر)
بسیار کسانی هستند که چون فاطمه خانم ژاپنی «که قبلا بودائی بوده» و «پس از بلوغ فکری، و بروز شک در آئینش، به تلاش بر« خودآگاهی» پرداخته و پس از جستجو  بالأخره، از طریق خواندن، ترجمه ژاپنی دعای یستشیر، مولایمان امیر مؤمنان امام علی (ع) او مسیر خود را پیدا کرده و مثل تشنه ای که سیراب شده باشد و به یقین رسیده و اکنون در زمره شیعیان فعال است.
او تشنه معارف ناب اسلامی بوده، چرا که مدتی زیادی همجواری رهبری دام عزه را انتخاب کرده بود، تا بتواند با راهنمائی ایشان آگاهیش کامل گشته و ... آشنایی این بانوی مؤمنه که استعداد آگاهی بخشیدن به موحدان هم زبان خود را دارد، و اکنون در تلاش بصیرت یابی و خود آگاهی است، باعث خرسندی همگان بوژه فعالان فرهنگی در فضای مجازی را دارد.
گفتنی است، با اینکه تهیه مجموعه هایی مستند سازی شده به کمک منابع اسلامی برای همه مردم، در بلاد مختلف، کار ساده ای نیست، چرا که ابتدا با باید با تک تک فرهنگ ها آنان آشنا باشیم، لیکن به کمک سوژه های مناسب و دلپذیری، مثل ضرب المثل ها و کلمات حکیمانه ایران و جهان، می توان ارتباط اولیه برقرار شود، سپس تشنگان احتمالی را در صورت مراجعه، به کمک معارف قرآنی و اهل بیت سیراب نمائیم.
و با مستند سازی مثل ها و کلمات حکیمانه آن ها (البته آنچه در حوزه معارف است و با محتوای قرآنی روایی سازگار است) می توان اسلام و اهل بیت را به آنان معرفی کرده، تا فطرت های پاک بتوانند گمشده خود از لابلای این آموزه ها بدست بیاورند. و چنانکه آمادگی لازم را داشته باشند، برای برقراری ارتباط با موحدان و یکتا پرستان دیار خود، خوراک روحی خوبی در اختیار داشته باشند، تا امثال بانو فاطمه «ره یافته» ژاپنی به کمک این سوژه های محلی، بتواند، تبلیغ معارف دینی و ولایی، داشته باشد.
شکی در این نیست که آموزش معارف اگر توسط افراد متولد همان مکان ها که آشنا  به زبان مادری هستند باشد در بیداری مردم آن کشور، تأثیرش بیشتر است.
نمونه این مثل های مستند سازی و بارگذاری فرهننگی شده در بخش مسابقه های ضرب المثل ها تقدیم می گردد.
معرفی دعای یَسْتَشیر
  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۰۶:۰۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
تلاش برای رضای الهی ‏
در این روز ها و ساعت ها، که مقرون به اجابت دعاست،از خداوند بزرگ، خواهان عاقبت بخیری هستیم و این را باید بدانیم که جز برای رضای او هیچ تلاشی ماندگار نیست.
‏ دارند هر کس از تو مرادى و مطلبى
مقصود ما ز دنیا و عقبى لقاى تست‏
‏ برگرفته از آیه شریفه: رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُم ‏ وَ رَضُوا عَنْهُ ‏
سوره مائده آةه 119
هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند
ضمن آرزوی آموزش برای هم گذشتگان و شفای مریضان بویژه بیماران کرونای از خدا می خواهیم به بیمار داران و مصیبت دیدگان صبر عنایت فرماید. با وجود در اختیار بود نرم افزار های شعری و سروِش دهی اشعار در فضای مجازی ما انخاب شعر دلخواه و مناسب نیاز مطالعه کننده عزیز را به عهده خود آنان گذارده و در اینجا پس از توضیح نحوه انجام مسابقه فقط به چند شعر مناسب این ایام در ذیل خواهیم اشاره داشت.

نحوه انجام مسابقه شعر فارسی

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که پس از انجام کار رقیبان، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با اشعار انتخابی، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه پرسش و پاسخ اشعاری که در پاسخ این موضوع شعری را بخوانید.

2 - اگر مسابقه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی شعری یکدیگر می باشند.

به این صورت که طرف شعر را در موضوع می آورد. رقیب او نیز در همین موضوع باید شعری بخواند.

3 - مسابقه مفهوم گویی شعر های فارسی. که شعری خوانده می شود دیگران مراد و مفهوم آن را توضیح می دهند.

4 – یک نفر شعری می خواند: دیگران آیه ای از قرآن یت روایتی و حکایت مناسب آن شعر را می گویند.

5 – مستند سازی شعر ها؛ بدین صورت که یک نفر شعری فارسی را می خواند: دیگران باید سند قرآنی روایی آن را یاد آور شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، روایات و ... به رقابت می پردازند.

‏الصبر مفتاح الفرج‏
‏ صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت  *** میوه شیرین دهد پر منفعت‏
‏چون بمانى بسته در بند حرج *** صبر کن که الصبر مفتاح الفرج‏
‏صبورى مایه امیدت آرد *** صبورى دولت جاویدت آرد
حافظ
برگرفته از آیه شریفه : قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ: اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا
‏ [الأعراف 7/ 128]‏
«از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید.
صبر بر سختی ها
‏صبر کن حافظ بسختى روز و شب ** عاقبت روزى بیابى کام را
برگرفته از آیه شریفه : وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى‏ عَلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ بِما صَبَرُوا‏‏                                    [الأعراف 7/ 137]
وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقّق یافت و آنچه فرعون و فرعونیان‏ ... نابود شدند.
امید است «حکایت های تاریخی» که بعضی را خدا برای عبرت گرفتن ما گوشزد فرموده و بعضی را با چشم خود دیدیم، باعث بکار گیری و رعایت همه باید و نبایدها بشود:
عبرت گرفتن از مرگ دیگران
ای دوست بر جنازه دشمن چو بگذری
شادی مکن که بر تو همین ماجرا بود
نزهة النواظر
آری عجله در هیچ کاری خوب نیست الا در کار خیر چرا که از پاداش دنیوی و اخروی برخوردار است پس شتاب به انجام کار خیر داشته باشیم انشاء الله.
در انجام کار نیک عجله کن
ای که دستت می رسد کاری بکن *** پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار ‏
‏سعدی

همه آنچه در دنیا آفریده شده برای این است که  انسان به قرب الهی برسد و این می شود جز با عشق الهی.

عشق الهی
گر بشکافند سراپای من  **** جز تو نیابند در اعضای من
راه نجات در معرفت خدا و انجام وظیفه است و ندانسته انسان هیچ کار مفیدی انجام نمی دهد، از این رو لازم است در طلب آگاهی و معرفت تلاش کنیم.
علم و دانش
گفتم ار علم اختیار کنی  ***  علم گوید تو را چه کار کنی
 
عباس شهری

بسیاری از دانایان و عالمان در اثر غفلت به گمراهی کشیده شدند.

دوری از غفلت
جهان، سر به سر، حکمت و عبرت است
چرا بهره ما همه غفلت است؟
تلاش برای غافل نماندن

روزگار چون تیر از کان بیرون رفته در گذر است فرصت باقی مانده را غنیمت شمرده و بهره بردای بهینه کنیم.

غنیمت شمردن فرصت
‏ تو امروز فرصت غنیمت شمار ***  که فردا ندامت نیاید بکار
‏ بکوش اى توانا که فرمان برى  *** که در ناتوانى بسى غم خورى‏
‏ برگرفته از آیه شریفه : عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَت  سوره تکویر آیه 14
(آرى در آن هنگام) هر کس مى‏داند چه چیزى را آماده کرده است!
بهترین نوع استفاده از عمر بهره گیری از مجالست با عالمان است بویژه اگر عامل هم باشد.
گذران عمر با عالمان
نگهدار فرصت که عالم دمی است *** دمی پیش دانا به از عالمی است ‏
‏سعدی
چه بسیار کسانی در جامعه هستند که فقر مانع رشد آنان شده پس برای خدا به ناتوانان کمک کنیم تا در فرهنگ سازی دچار مشکل نشویم.
عوارض فقر و تنگدستی
اگر ٍ ز نان شکم آدمى نباشد سیر
حدیث و موعظه در وى نمى کند تأثیر
ملک الشعراى بهار

از قدیم گفته شده رنج و گنج همراهند از این رو تلاش و کوشش را برای سعادت خود و خانواده کشور و ملت نصب العین خود قرار دهیم تا از برکات آن همگان بهرمند گردیم.

ترغیب به کار و تلاش
گنج خواهی در طلب، رنجی ببر *** خرمن ار می با یدت، تخمی بکار
سعدی
بیکاری نه تنها بهره نداشتن از مال را در پی دارد بلکه عواقب شومی از قبیل بیماری های روحی مثل افسردگی را به انسان تحمیل می کند بهر حال سعی کنیم بیکار نمانیم تا سالم بمانیم.
 عواقب بیکاری
به کار اندر آ این چه پژمردگی است *** که پایان بی کاری افسردگی است
چه بسیار کسانی که پند و موعضه و نصِحت شدند و اثری در وجودشان پیدا نشد این باعث ترک نصیحت ما نمی شود علاوه بر این جواب نقضی که خود ما نیز نصیحت بزرگان را، تماماُ عمل نکردیم، خود پند دادن به دیگران با شرائط خاصش، اگر انجام شود، ثوابش از آنچه خورشید بر آن می تابد بشتر است. این حدیث حضرت محمد (ص) به امام علی (ع) بوده آیا حیف نیست محروم کردن خود از این ثواب به بهانه های واهی از این رو ضمن دقت در کاستی های آموزشی خود که ممکن است شیوه آموزش ما،از نظر ادبیات آن فرد، درست نبوده،بطوری که نتوانستیم با آن ادبیاتی که نظر او را جلب می کرده پند خود را به او، گوش زد کنیم،اینجاست که باید به رفع عیوب آموزشی خود بپردازیم.
موعظه و نصیحت
نکته یادماندنى ‏
‏من آنچه شرط بلاغست با تو می کویم 
تو خواه از سخنم پند کیر و خواه ملال‏
برگرفته از آیه شریفه : و ما على الرسول الا البلاغ‏  
سوره مائده آیه 99
پیامبر وظیف ه‏اى جز رسانیدن پیام (الهى) ندارد (و مسئول اعمال شما نیست)
انشاء الله خداوند به همه ما گوش شنوا و توفیق عمل به وظائف مان را عنایت بفرماید. آمین یا رب العالمین.
خادم موحدان عالم مرتضوی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۴۷
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

  نحوه انجام مسابقه داستان طنز و لطیفه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که شروع کار با لطیفه یا طنز است در موضوع خاصی به اصطلاح هدفمند پس از اتمام کار، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با طنز و لطیفه و داستان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه مراد از این طنز چیست؟ و به چه موضوعی اشاره دارد.

2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

اولی طنزی در موضوعی می آورد طرف مقابل نیز باید در همان موضوع طنز یا داستان و لطیفه ای بیاورد.

3 - مسابقه مفهوم گویی و آموزه های طنز.

4 – یک نفر طنزی می گوید دیگران نکته هایی در ارتباط با آن می گویند.

5 – و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و ... به رقابت می پردازند.

طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی

تمثیل آفتاب و مهتاب

پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))

دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))

پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.

مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))

-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?

من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست

کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.

امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.

مصیبت زده را دریابیم

یکى از دستورات الهى که در سوره العصر بیان مى فرماید: آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتارى، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَ تَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).

شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    

این شام صبح گردد و این شب سحر شود   

مواظب سوء استفاده دیگران باشیم

به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و انقلاب و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم، از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.

نکته بیدار باش

طنز: آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند

مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.

شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند «آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .

اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.

آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 

!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?

پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :

‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏

‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏

‏   حافظ ‏

از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!

ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .

آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.   لطائف الطوائف ص 27

این مسئله مسابقه قرآنی هم دارد:

پیامبر اسلام (ص) و انفاق

امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از زنان پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .

 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263

چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان

این هم دو خاطره:

خاطره زاهد با تدبیر آیة الله سید علی‌ آقا قاضی رضوان الله تعالی علیه و کمک به سبزی فروش، در این زمینه شنیدنی است.

حفظ آبروی مؤمن واجب است

یکی از علمای نجف می‌ گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.

پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟

فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.

نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:

هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها

نمونه راهنمائى های احمق ها

شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش مشورت کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       

هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی

نیکى بى رحمانه

یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

خادم موحدان عالم مرتضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۰۸:۳۳
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

هدف از مسابقه ضرب المثل ها
علت استفاده ما از ضرب المثل های غیر فارسی زبان ؛ می خواهیم به موحدان عالم بفهمانیم،ریشه تمامی مثل ها و سخنان حکیمانه بزرگان شما، در کتاب پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) قرآن است.
گفتنی است: علاوه بر فرهنگ موضوعی ضرب المثلهای فارسی و ضرب المثل های ایران و جان «دو فرهنگنامه در موضوع مستند سازی ضرب المثل ها و کلمات بزرگان به وسیله قرآن و عترت در دست اقدام است».
همانگونه که در چگونگی اجرای مسابقات گفته شد، مردم از نظر ذوق و سلیقه مختلف هستند از این رو، ما می خواهیم به کمک داشته های خود مردم و آنچه به آن مشغولند آموزه های دینی را به آنان بیاموزیم، موفق باشید.
چون دسترسی به متن مثل ها در نرم افزارها و فضای مجازی آسان است؛ از این رو، زحمت بدست آوردن مثل در موضوع مناسب، کار شما، را به عهده خود شما می گذاریم و در این جا فقط به چند مورد از ضرب المثل هایی که حالت کلی گویی دارد، اکتفا می کنیم: از قبیل موضوع های ذیل مثل استفاده از فرصت و ...

نحوه انجام مسابقه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که در ادامه این پاسخ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

استفاده بهینه از فرصت ها

در چگونگی تهیه محتوا و اجرای مسابقه؛ گفته شد، از فرصت ها باید استفاده بهینه کرد، چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر بدست نیاید، از این رو گفته شده:  « تیری که در رفت به دست نیاید »

مفهومش این چنین است که:

عمر رفته و گذشته را نمی توان دوباره بدست آورد.

ضرب المثلی پاسخ به مانع بهانه تراشی برای شروع کارهای فرهنگی

اکنون ضرب المثلی را که پاسخ به مانع بهانه تراشی بعضی ها برای جلوگیری از شروع کارهای فرهنگی و اقتصادی و ...  است را بخوانید .

اصل ضرب المثل :

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

مفهوم :

کار نیک و عمل صالح را هر وقت انجام دهی اجر خود خواهی برد.

کنترل آدم عجول

طبیعی است انسان هم عجول خلق شده :

از این رو، در کارها نیز می خواهد، زود به نتیجه برسد؛ لیکن باید اول کار و تلاش داشته باشیم چرا که :

اصل ضرب المثل : « با یک گل بهار نمی آید»

مفهوم :

تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار (هنرمند) بحساب آورد.

پس از انجام کار هم، مقداری صبر کند، ببیند عاقبت کارش چگونه است؛ بعدا برایش جیب بدوزد: اما تکمیلی این مثل را نیز بدان که:

لیکن در کارهای مادی و روز مره:

اصل ضرب المثل : «جوجه رو آخر پائیز می شمارند»

مفهوم :

هشداریست به اینکه نتیجه کار را باید در عاقبت کار دید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با مثل ها، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با ضرب المثل این موضوع را پاسخ دهید

ضرب المثلی در باره دوست بگوئید؟

یک دوست خوب، از یک ده شش دانگ بهتر است.

این مثل را، در باره اهمیت دوست خوب می توان آورد.

2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این مثل را می آورد.

- دوست خوب،از گوگرد هم نایاب تر است.

 این مثل، کمبود دوست خوب را می رساند.

3 - مسابقه مفهوم گویی ضرب المثل ها که بالا ذکر شد.

4 – یک نفر مثلی را می گوید: دیگران حکایت ریشه آن مثل را می گویند.

5 – مستند سازی مثل ها؛ که یک نفر مثلی فارسی یا مثلی از زبان دیگر ملل را، (نمونه اش را در پایان صفحه مطالعه بفرمائید) که با ذکر معادل فارسی آن است می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و ... به رقابت می پردازند.

نمونه مثل های دو زبانه (ایران وجهان)

سفارش به محبت و دوستی

محبت و دوستی: بی شک آغاز کلام مشترک درتمامی ادیان از «پند محبت» شروع می شود؛ اگر محبت به «خود» داری و بقای خویش را می خواهی، این ندا را پیوسته یه یاد داشته باش:

: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین‏ سوره ممتحنه آیه 8

خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِم سوره ممتحنه آیه 8

عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

«آنچه به خود نپسندی به دیگران مپسند»، دهخدا . ۱| ۴۸

«أحب للناس ما تحبّ لنفسک»

Do as you would be done by everyman dictionary of quotations and proverbs. P.۴۵۵

ان لم یکن لکم دینا و لایخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم  امام حسین (ع)

مهر و محبت ، نه تنها وسیله سازش جوانان و بزرگسالان در سطح خانواده و کشور است ، بلکه این نیروى شگفت انگیز و حیرت زا مى تواند تمام انسان ها را در سطح جهانى با هم مرتبط کند و موجبات صلح و صفا، سازگارى و تفاهم ، و امنیت و آسایش را براى همه ملل و اقوام بشرى فراهم سازد.

کتاب جوان از نظر افکار و تمایلات خطّ محترم فلسفى (ره)

سفارش به کار و تلاش

کار و تلاش و توکل به خدا: توکل و اعتماد بر فیوضات و تاییدات ارهی همراه با تلاش و کوشش و تمسک به اسباب و وسایل، مطمئن ترین راه رسیدن به اهداف مثبت:

«از تو حرکت از خدا برکت»، دهخدا: ۱/۱۱۴

«الحرکهُٔ بَرَکهٔ»، معجم کنوز الامثال، ص ۳۲۰

" Use the means and God will give the blessing ", E.D, p. ۵۱۶

کیفر دهی خداوند

چوب خدا صدا ندارد

The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small)

والسلام با آرزوی موفق برای شما.   

خادم موحدان عالم مرتضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۰۰
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

فرزند پروری

بحث فرزند پروری تنها امروزه مطرح نیست بلکه از قدیم هم دقدقه والدین و خیر اندیشان بوده چنانکه امروزه هم اهل فکر و فهم درگیر آن هستند و در پی راه چاره اند.

در این زمینه حکایتی لطیفه قرآنی مانند از زمان رسول الله (ص) بخوانید:

هشدار یک آیه

وقتى که این آیه نازل گردید: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة ..) (1)  اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافر و مجرم) و سنگ است ، نگهدارید)  شخصى از مؤ منان ، شدیداً تحت تاءثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که در گوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : (من از نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم ، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از انحرافات به من تکلیف شده است !) رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود:

(همین اندازه براى تو کافى است که همانگونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى ، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى) یعنى وظیفه واجب تو همین است .(2)

1- تحریم / 6. 2- المیزان ، ج 19، ص 395.

در ادامه می خوانید:

یأس و نا امیدی حرام است

معجزه لقمه حلال

 عاقبت لقمه حلال و آموزش صحیح

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۸ ، ۰۸:۱۷
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
آموزش عملی
یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه «آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏ بحار الأنوار الجامعة    ج‏67    303 مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.
و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏    سوره صف آیه 2
چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟
از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین «قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.
یا رب از عرفان به ما پیمان ه‏اى سرشار ده    
چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده‏
مدتى گفتار بى ‏کردار کردى مرحمت
روزگارى هم به ما کردار بى‏ گفتار ده‏
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۱۴
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)