مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریس» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

در حقیقت هدف اصلی از ارائه ادیان الهی و کتاب های آسمانی؛ و فرستادن پیامبران و سفارش به در خدمت معصومان (علیهم السلام) بودن و احترام گذاشتن به اولیاء الهی. بیان باید ها و نبایدهای زندگی به انسان ها بوده، از این رو باید دائره این مسئله را گسترش دهیم و بدین صورت تنظیم کنیم:

باید های معرفتی و شناختی

الف : باید های معرفتی؛ همان شناخت خالق عالم و آشنائی با هدف از خلقت و ارسال پیامبران و کتب آسمانی است و نباید هایی آن شامل موانع این آشنائی و جلوگیری از انجام وظیفه است.

باید ها و نباید های مشترک؛ استاد و دانش آموز

ب : باید ها و نباید های مشترک؛ دانش آموزی، دانشجویی و دانش پژوهی و اساتید؛ بر می گردد به موضوعات اخلاقی که هر دو دسته باید رعایت کنند.

باید ها و نباید های آموزش و تدریس

ج : باید ها و نباید های تدریسی؛ که شامل پیش نیازهای خودآگهی استاد و مربی است؛ که شامل امور روانشناسی، جامعه شناسی نیز می شود.

راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریس

د : باید ها و نباید های تدریس و آموزش؛ شامل آشنایی با راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریس و اداره کلاس و ... برای موفقت در کار است.

حال سؤال اینجاست که در موقعِت فعلی؛ آیا این پیش نیاز ها، بطور کامل و شفاف وجود دارد یا نه؟ و آیا داشته های موجود برای آموزش کامل و ممکن است یا نه؛ و آیا (با این همه کتاب ها و نوشته ها و ایده های مختلف) برنامه منظمی برای دستیابی به این همه اطلاعات برای همه وجود دارد یا نه؟. اگر جواب مثبت است، برترین و منظم ترین سرویس دهنده را چگونه و از کجا، می توانیم بدست بیاوریم؟، تا نزدیک ترین راه ها باشد. و در فرض آماده نبودن (راهکارها، با رعایت شیوه ها و ادبیان مختلف؛ مورد پسند تمامی مردم) یا بطور جامع و منظم سرویس دهی ندارند تا در دسترس همه باشد؛ در این صورت چه باید کرد؟ بنظر می رسد، فرموده بزرگان: که تلاش، همکاری، همدلی. تنها راه رسیدن به این هدف مقدس است، چنانچه در سیره آنان می بینیم و می خوانیم.

آسیب شناسی خود آگاهی و آموزش به دیگران

وقتی خوب دقت شود می بینیم در بسیاری از موارد؛ آسیب به ما می رسد و چه بسا دیگران را نیز گرفتار می کند.

از جمله عوامل آسیب رسان: کنار نشینی به بهانه های مختلف است. که جز ماندن از راه و خسارت وارد کردن به خود و دیگران چیزی نیست،از این رو باید هم امیدوار باشیم و هم آماده کار؛ تا زمان آن برسد و ویژگی ها و ظرفیت ها بهم رسد، که ظاهرا تا آن روز چندان فاصله ای نمانده است. امید است هم به آن زمان برسیم و قبلا در خود آمادگی لازم را پیدا کرده باشیم تا آن موقع دست خالی و بی مایه نباشیم. که گفته شده: « بی مایه فطیر است».و شرمندگی بسیار سخت است.

اکنون هر چند این بضاعت، جسارت است نسبت به بزرگان؛ همان گونه که گفته شده:« ران ملخی نزد سلیمان که برد» اما از باب «ما یدرک کله لایترک کله» این مختصر تقدیم می گردد.« برگ سبزی است تحفه درویش* چه کند بینوا همین دارد» انشاء الله توفیقی باشد، گه گاهی، بعضی از این گونه مطالب را به سمع عزیزان دوستدار این مطالب برسانیم.

والسلام مرتضوی

نمونه آموزش با شیوه قرآنی

این نمونه تحقیق برگرفته: از کتاب برنامه دینی (تألیف مرحوم استاد مقدم است. (با کمی دخل و تصرف).

باید های آموزشی

استاد دانش پژوه را؛ باید اهل استدلال بار بیاورد؛ تا بی دلیل چیزی را قبول نکند و گرفتار عوارض آن نگردد.

از باب مثال: در بحث مبنای عقائد بر استدلال است ایشان به چند آیه اشاره می کند.

مبنای عقاید بر استدلال است

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (سوره بقره آیه 111 )

بگو: «اگر راست مى‏ گویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید!» به عبارت دیگر بگو برهتنتان را بیاورید که اگر در گفتار تان راستگوئید.

و چون « پای استدلالیان چوبین بود» می بینیم خدا سخن بی دلیل را رد می کند:

نمونه اش در آیه شریفه آمده:

وَ قالُوا ما هِیَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلاَّ الدَّهْر

سوره جاثیه آیه 23

آنها گفتند: «چیزى جز همین زندگى دنیاى ما در کار نیست گروهى از ما مى‏ میرند و گروهى جاى آنها را مى‏ گیرند و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمى‏ کند!»

ُ وَ ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ جاثیه آیه 23

آنان به این سخن که مى‏ گویند علمى ندارند، بلکه تنها حدس مى ‏زنند (و گمانى بى‏ پایه دارند)!

به عبارت دیگر: گفتند نیست آن مگر زندگی ما، در دنیا می میریم و زنده می شویم. و ما را جز روزگار نیست نمی کنند (خداوند نفع علم از ایشان نمود و فرموده) نیست برای ایشان دانشی (که مستند به دلیل باشد) نیستند ایشان (دانا) جز (اینکه چنین) می پندارند.

دین تقلیدی ارزش ندارد

و نیز می فرماید: دین تقلیدی ارزش ندارد

کسانی که اصول دین را به تقلید بگیرند در آن ثابت نمی مانند و در حوادث و امتحان می لغزند خدا یزد و جلد درباره آنها فرموده:

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى‏ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ سوره حج آیة 11

بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى ‏پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مى‏ کنند اما اگر مصیبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى ‏شوند (و به کفر رو مى ‏آورند)!

به عبارت دیگر: و از مردم کسی است که خدا رابی عقیده بر حرفی یک طرفی می پرستد پس اگر به او خیری از غنائم رسد به آن آرام گیرد و اگر آزمایشی از زیان و بیماری به او رسدبر روش خود بی دینی بر می گردد.

اما کسانی که با استدلال به دین گرایند از کوه ها ثابت تر باشند؛ لذا ابراهیم خلیل (ع) عرضه داشت:

وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی سوره  بقرة آیة 260

و (به خاطر بیاور) هنگامى را که ابراهیم گفت: «خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏ کنى؟» فرمود: «مگر ایمان نیاورده‏اى؟!» عرض کرد: «آرى، ولى مى‏ خواهم قلبم آرامش یابد.» بعد داستان ذبح چهار پرنده و ...

به عبارت دیگر : پروردگارم مرا بنما چگونه مردگان را زنده می کنی گفت تا آرامش دل یافت.

نمونه دلیل ها و شیوه بیان آن

دلیل فطرت

بهترین دلیل ها دلیل فطرت است که سرنوشت انسان بلکه کافه مخلوقات بر آن سرشته است.

فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ روم آیه 30

این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونى در آفرینش الهى نیست این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمى‏ دانند!

به عبارت دیگر: ... که مردم را بر آن آفریده (پیروی کنید) تبدیلی برای خلق نیست این است ان دین مستقیم ولاکن بیشتر مردم نمی دانند

همین فطرت است که انسان را در مهالک و شدائد به معبود خود متوجه می سازد بلکه حیوانات هم از اضطراب به اقتضای فطرت به خالق خود پناه می برند بلکه تمام موجودات بر تو توحید مفطورند.

حتی به پیغمبر خاتم می فرماید: با آن ها مجادله کن!

وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ نحل آیه 126

 و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!

 مجادله یعنی دلیل آوردن دو طرف تا موضوع ثابت شود و خصم (طرف) از دلیل مجاب شود. 

خود پروردگار مجادله کرده است

نمونه مجادله پروردگارعالم

در آیه شریفه می فرماید:

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه (سورة بقره  آیة 23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده ‏ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید

و نیز پس از بیان آیه اول در آیه دوم با کفار به مجادله می پردازد!

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام (سوره آل‏ عمران آیه 19)

دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است‏

خداوند به یهود و نصارا در سوره بقره آیه ۱۰۵ می فرماید:

وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ (سوره آل‏عمران آیه 85)

و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است‏.

و در ادامه تقلید کنندگان را نکوهش نموده:

در سوره بقره آیه ۱۶۵ می فرماید:

وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (سورة بقره  آیة 170)

و هنگامى که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید!» مى‏ گویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مى ‏نماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏ فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟!

به عبارت دیگر : هرگاه به آنان گفته شود پیروی کنید آنچه خداوند نازل فرموده گویند بلکه پیروی می کنیم آنچه را که پدران مانمان را بر آن یافتیم، آیا (پدرانشان را پیروی می‌کنند) و اگرچه پدرانشان چیزی ندانند و راهنمایی نشوند.

راهکارهای اخلاقی اعتقادی در قرآن

آموزش باید تدریجی باشد چنانچه پروردگار عالم زمین و آسمان را پس از خلقت زمین به آفریدن آسمان پرداخت.

ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ فصلت آیه 10

سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که بصورت دود بود به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روى اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى ‏آییم (و شکل مى‏ گیریم)!»

به عبارت دیگر: بعد (از آفریدن زمین) به آسمان پرداخت و حال آنکه آن دود است پس به آسمان و زمین فرمود: خواه‌ناخواه بیایید (و فرمان برید) گفتند آمدیم (بحال) فرمان برندگان (نه سر تا بندگان)

نمونه استدلال های قرآنی

قانون نظم در آفرینش

موجودات آسمان و زمین مطیع خدایند

أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (سورة آل‏عمران آیه‏83)

آیا آنها غیر از آیین خدا مى‏ طلبند؟! (آیین او همین اسلام است) و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مى ‏شوند.

به عبارت دیگر : آیا غیر دین خدا را می جویید و حال آنچه برای او فرمان برد هر که در آسمانها و زمین است خواه ناخواه و به سوی او بر می گردند.

همه او را به پاکی یاد می کنند

تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ اسراء آیه 46

آسمان هاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مى‏ گویند و هر موجودى، تسبیح و حمد او مى ‏گوید ولى شما تسبیح آنها را نمى‏ فهمید.

به عبارت دیگر: او را آسمان ها و زمین با هر که در آنهاست به پاکی یاد می‌کنند و هیچ موجودی نیست مگر اینکه او را تسبیح و ستایش می کند ولاکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید (ذات مقدس حق در این آیه می فرمایند که موجودات همه او را تنزةه می‌کنند و در آیات دیگر هم یک را منفرد هم ذکر نموده است.

پرندگان او را می ستایند

ِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ سوره نور آیه 41

و همچنین پرندگان به هنگامى که بر فراز آسمان بال گسترده‏اند؟! هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را مى‏داند

به عبارت دیگر: و پرنده سبک کشیدگانند هر کدام را به حقیقت (خدای متعال) نماز و تسبیحش را می‌دانند.

انجام وظیفه

خورشید و ماه مرتب انجام وظیفه می کنند و یک لحظه تخلف از فرمان او ندارند.

وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها سوره یس آیه 38

و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است

به عبارت دیگر: و خورشید (در مدار خود می رود) آرام گرفتن برایش نیست

وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ سوره یس آیه 39

و براى ماه منزلگاه‏ هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت «شاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما» در مى‏ آید.

به عبارت دیگر: و ماه را در فرودگاه ها اندازه گرفتیم تا مانند شاخه (شش ماهه) قدیم (کهنه)برمی گردد.

لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغی‏ لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فی‏ فَلَکٍ یَسْبَحُونَ

نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى ‏گیرد و هر کدام در مسیر خود شناورند. (سوره یس آیه 40)

به عبارت دیگر: نه خورشید را سزد که ماه را دریا بدون شب پیشی گیرنده روز است و همه در فلکی (از افلاک و مدار خود مانند ماهی در آب) شنا گرند.

«وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ» الرحمن آیه 5

و گیاه و درخت براى او سجده مى‏ کنند

به عبارت دیگر: و ستاره (در اوج فلک) و درخت (در زمین پست به وظیفه خود مهبود را) سجده می کنند (ولی این قطره منی پریده بو دهنده نجس خصیم مبین می شود.

گفتنی است آیات فراوانی در باره تسبیح و تمجید و سجده و عبادت وجود دارد مثل:

«وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» اسراء آیه 46.

 «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ» نور آیه 41

«یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ». حشر آیه 24

یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» جمعه آیه 1.

«سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» صف آیه 1

دلیل دوم: که در حقیقت نمونه نبایدهاست و نکته هشدار دهنده است

عزم ها را کی به هم می زند

به ایکه اگر نعمتی یا توانی را خدا در اختیار ما گذاشته نباید مغرور شویم و علامت غرور آن تندروی ها و دیگران را به حساب نیاوردن است.

چراکه این خطردر پیش است:

وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَه‏  سوره رعد آیه  11

و هنگامى که خدا اراده سویى به قومى (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد.

به عبارت دیگر: چون خداوند به گروهی بدی را اراده کند برای آن کیفر و بدی رد کردن نیست.

به هم خوردن عزم ها و دگرگون کردن تدبیرات مردم؛ اثبات می کند (که) در ماوراء طبیعت اراده‌ای غیر از اراده‌های مردم وجود دارد ناقض تصمیمات و عزم های سلاطین و تدبیرات رئیس جمهور ها و امپراتورها است و این موضوع با جریان کشتن نمرود اطفال را برای تولد نیافتن ابراهیم و نیز کشتن فرعون اطفال را برای زنده نماندن حضرت موسی (ع) برای رسیدن به مطلب کافیست.

البته سخن در این مورد بسیار است که خود عزیزان با مراجعه به داشته های خود آن را تکمیل فرمایند:

از قبیل : کلام درر بار امام علی (ع) است که فرمود:

شاعر خوش ذوق نیز آن را به صورت نظم در آورده:

برچسب ها:

  • باید های معرفتی و شناختی
  • آسیب شناسی خود آگاهی و آموزش به دیگرانx
  • باید ها و نباید های مشترک استاد و دانش آموزx
  • باید ها و نباید های آموزش و تدریسx
  • راهکارهای مدیریتی و روش ها و شیوه های تدریسx
  • مبنای عقاید بر استدلال بر مبنای استدلال استx
  • نمونه دلیل ها و شیوه بیان آنx
  • راهکارهای اخلاقی اعتقادی در قرآنx
  • نمونه استدلال های قرآنیx
  • عزم ها را چه کسی به هم می زندx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۹:۳۴
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)