مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

مدرسه تعلیم و تربیت‏

۳۱ مطلب با موضوع «شیوه های مختلف آموزشی :: آموزش بصورت مسابقه فرهنگی» ثبت شده است

بنام خدا

اجرای مسابقه های فرهنگی با اینکه از اهمیت زیادی برخوردار است، و برکات بسیاری را همراه دارد، مثل تشویق به مطالعه بیشتر، در آگاهی بخشی و بصیرت افزایی و بلأخره در بستر سازی برای فرهنگ سازی، نقش بسزایی داشته و مؤثر خواهد بود، امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و هدایت لازم را از ما دریغ نفرماید تا در این خدمت از هدف اصلی دور نمانیم؛ آمین یا رب العالمین.

هدف از معرفی مسابقات فرهنگی

در این گونه مسابقه ها : تصمیم بر این است که بهترین راهکارهای اخلاقی، تربیتی، مدیریتی، اقتصادی، که ادر بین منابع دینی بدست رسیده است؛ را به مردم عزیزمان ارئه کنیم.

احساس نیاز به انجام کارهای فرهنگی

خوراک روحی دادن، احساس نیاز فطری بزرگوران است

بسیاری از بزرگمنشان و بزرگسال ها، که دستشان به دهنشان می‌رسد، و بعضاَ دست به انفاق و احسان به دیگران می زنند؛ و اهل کارهای خیرند؛ همِشه دقدقه فکری آنان این بوده و هست که چگونه می شود، حرکت مثبتی؛ ماندگار، در بین اقوام و هم وطنان خود و بالأخره خدمت رسانی عام به موحدان عالم داشته باشند.

بی شک می توان گفت: این بهترین راه، رسیدن این گونه افراد است به آرزوهایشان است، چرا که شیوه ای اثر گذار ، در فرهنگ سازی دینی، و بهبودی اخلاق جامعه، در برخورد و ارتباط با یکدیگر ، همان که خداوند متعال: برای انجامش پیامبرانی فرستاده و نمایندگان او نیز ؛ در این راه؛ چه زحمت ها کشیدند و چه شکنجه ها را که تحمل کردند، از این رو اهمیت و برکات دنیوی و اخروی ادامه این راه، بر کسی پوشیده نیست.

چون فرهنگ سازی دینی، کاری است شبیه به کار؛ اباعبدالله الحسین علیه السلام که پرده از چهره قران برداشت و ایمان و دین را زنده کرد.

از این رو گفته شده: همه انبیاء الهی، پروانه وار دور قبر او می چرخند؛ چون اگر حسین (ع) نبود آثار شان پنهان می شد.

اهمیت شرکت در انجام مسابقات فرهنگی

لازم به تذکر است هر یک از: تبلیغات، ثبت نام برای انجام مسابقه، مربی شدن برای آموزش های لازم، مدیریت جلسه و مجری شدن برای اداره برنامه مسابقه ، و بالاخره هزینه کردن و پرداخت هزینه های آن؛ حتی اعطای مکان برای اجرای مسابقه؛ همه و همه؛ طبق فرموده خدا و معصومان علیهم السلام از پاداش و برکات دنیوی که برای فرهنگ سازی؛ گفته شده؛ و ثواب اخروی؛ یعنی علاوه بر پاداشی که برای پایه گذار «سنت حسنه» گفته شده ،از ثوابی که تمامی افراد؛ در قبال این آگاهی بخشی و عمل کردن به دستورات الهی می برند؛ در نامه عمل این راهنمایان و بانی ها؛ نیز نوشته و از آن برخوردار می گردند. همین گونه است، برکات خدمت رسانی در فضای مجازی که مخلصانه ترین خدمت فرهنگی محسوب می شود.

اقدامات ضد فرهنگ دینی

در زمانی که نادان هایی هستند که برای رسیدن به اغراض مادی خود ، همیشه در فکر طراحی برنامه هایی بوده و هستند که در مسیر نابودی جامعه است، کیفر اینان نیز علاوه بر دیدن عقوبت کارشان در دنیا با انواع گرفتاری به آنان می رسد. چون نفرین گرفتاران، همراه آنان است، وزر و وبال عملشان، نیز در قیامت آنان را در آتش جهنم می برد و همیشه همراهشان خواهند بود.

پاداش خدمات فرهنگی کرونائی

در هدف از ایجاد این مسابقه، که در قسمتی از مقدمه فرهنگ روایات که ذیل می آید نوشته شد «آشنایی مردم با منابع دینی» است و از جمله آموزه ها همین رعایت قانون و بکار گیری راهنمایی متخصصان؛ هر فن و دانش است. پر واضح است که پاداش خادمان در این مسیر نیز، همان پاداش آگاهی بخشی؛ ستایش شده در قرآن «من احیا نفساَ فکانما احیا الناس جمیعا» ثواب خدمت همه به مردم عالم را دارد؛ خواهد بود.

قسمتی از مقدمه فرهنگ موضوعی روایات معصومین علیهم السلام

از جمله برکات مطالعه روایات، آشنایی با سبک زندگی دینی است، چرا که از جمله دانش هایی که، روایات به ما می آموزند، مسئله روانشناسی است، ....و از برکات روانشناسی همین بس که باعث می شود، انسان به دنبال کمک گرفتن از دیگران و تملق گویی آنان نباشد، و رو به خدا آورده، تا خدا بر او کارسازی کند، لیکن شرط برخورداری از « این نور هدایت» بر این طبقه از جامعه، هم در نظر داشتن حکمت های الهی در کارها است، چرا که فرمود: «عسی ان تحبوا خیرا و هو شر لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم»، در این صورت اگر ما عالم و عامل به علم خود باشیم، خداوند ما را نماد علم و دانش و درستکاری در جامعه جلوه می‌دهد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

هشدار و امید بخشی فرهنگی دینی

چه بسیار حیله گری هایی که در بین اجتماع وجود دارند که با مکر خود، مردم بیچاره را فریب می دهند، با اینکه سوءظن بر مردم درست نیست، اما حقیقت این است که اگر احتیاط کاری و با قانونمندی در زندگی نباشد، دچار مشکلاتی خواهیم شد و حتی خدا هم دست ما نمی گیرد، برعس اگر قانونمد بودیم، یعنی با رعایت؛ دقت کاری، کاری را انجام دادیم و خدای ناکرده دچار مشکل شدیم، «امداد های الهی» به ما کمک خواهد کرد  که جلو بیشتر شدن مشکل را بگیریم و سعی نکنیم، گل آویزی به وجود بیاید و دچار عوارض آن مشکل جدید شویم.

از خداوند بزرگ می خواهیم، عاقبت همه ما را به خیر گرداند و از خان کرمش به ما هدایتی عنایت بفرماید تا دچار مشکل لا ینحل نشویم؛ چنانکه در دعا می خوانیم «واجعل النورفی بصری» یعنی هدایت آینده نگری به ما عنایت ‌کن «والبصیره فی دینی» یعنی دین شناسی و از همه مهمتر «و الیقین فی قلبی» یعنی، یقین در قلب ما ایجا کن، که امید است خداوند به همه ما ها عنایت بفرمایید.

ضرورت اجرای مسابقات

این بحث را، اجازه دهید، در اهمیت تحصیل و فراگیری علم و دانش و نقش آموزش در اصلاح جامعه و ثواب و برکات آن در موضوع تعلِم و تربیت، دنبال کنیم، فعلا به تحقیقات قبلی ما،در همین سایت مراجعه فرمائید.

برکات اجرای این گونه مسابقات

از برکات این گونه مسابقات، در مرحله اول: می توان به اثر مطلوب آن ، که « خود آگاهی» است اشاره کرد، چنانچه بر اهلش معلوم است که «علم و دانش»، به خودی خود، راهکارهای مختلفی را به انسان می آموزد،

من به تو از علم بگویم سخن ** علم چو آید به تو گوید چه کن

از این رو، در صورتی که « فوت کاسه گری» آن نیز رعایت شود: یعنی با هدف و نیت خوب باشد و آداب خاص آن نیز رعایت شود، که از جمله آن ها احترام به یکدیگر است، ای بسا؛ از چه پیش آمدها و نزاع ها و درگیری هایی که برای انسان پیش می آید از بگو مگوهای با خود گرفته، تا آنچه در ارتباط با افراد دیگر رد و بدل می شود، جلوگیری می شود،

چرا که آگاهی و بصیرت، هم انسان را امیدوار می سازد، تا از ترس و دلهره ای که شیطان در دل انسان ایجاد می کند « ترس از فقر و ناتوانی» « الشیطان یعدکم الفقر» نجات پیدا کند و نیز فرصت فراغت را پر کرده، و اجازه ورود به بیهوده گویی نمی دهد، در این صورت وقتی تمامی افراد را با آموزه های دینی آشنا شدند، جلو بسیاری از بدی ها و بد بینی ها گرفته می شود.

بنابر این، باید با چشم باز، به دنیا و آنچه در اطرافمان می گذرد، بنگریم، و این مسائل را به دل نگیریم که:

اقسام و انواع مسابقات
مسابقات چه از نظر گروه سنی و نیز از نظر منابع به کار گرفته شده، دارای اقسامی و انواع گوناگونی است.از مسابقه پرسش و جوابی ، گرفته تا مکالمه ای، مثل مشاعره و ... که در تهیه منابع به آن اشاره خواهیم داشت.
لازم به تذکر اینکه : با هر یک از منابعی که ذکر می شود، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد، از قبیل این مسابقات.
1- مسابقه برای این موضوع: نمونه آیه قرآنی،نمونه روایت، سخنن حکیمانه، شعر، ضرب المثل و ... بیاوید.
2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که هر دو نفر پاسخگوی هم باشند.
طرف مقابل در یک موضوع یک نمونه از آیات قرآن، یا روایت، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل می آورد، رقیب او نیز در همان موضوع از همان منبع نمونه دیگر ذکر می کند،
3 - مسابقه مفهوم گویی آیآت قرآن، روایت، سخنان حکیمانه، شعر، ضرب المثل ذکر شد. که مراد از .... چیست؟
4 – مجری یک آیه قرآن، یک روایت، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل را می گوید: دیگران حکایت ریشه و شأن نزول آن را می گویند.
5 – مستند سازی منابع ؛ که یک سخن حکیمانه، شعر، ضرب المثل را می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.
6 - و بلأخره مسابقات همسو، که در همین موضوع چند گروه، که هر یک، حافظ یکی از منابع دینی هستند، مثلا حافظ آیات قرآن با حافظ روایات و سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل به رقابت می پردازند.
گفتنی است نمونه محتوای هر یک از منابع را در صفحه های بعدی مشاهده خواهید کرد.
یاد آوری پایانی
لیکن بایدها و نبایدهای آن ها، خیلی مهم است، و از آنجا که نکته های دانستنی، برای تهیه مطالب و چگونگی اجرای مسابقات، تقریبا یکی است؛ ما خلاصه آن را در اینجا با اشاره به بعضی از آداب مسابقه و مطالبی که در اجرای آن لازم است رعایت شود، ذکر خواهیم کرد.
آداب و باید ها و نبایدهای اجرای مسابقات
1 - در مطالبی که برای اجرا آماده می کنیم، دقت کنیم بد آموزی نداشته باشد؛ که چه بسیار مصیبت ها به بار می آورد.

رعایت این نکته از این جهت لازم است که، موقع استفاده از مطلبی در واژه و موضوعی، خدای ناکرده، دچار «حق الناس» نشویم، چرا که وقتی نظر مردم جلب شد، ممکن است، در اثر سرویس دهی نا صحیح ما، برای مطالعه کننده، عوارض بدی رخ داده شود، مثل: زدگی اعتقادی و یا کاسته شدن از علاقه او نسبت به منبعی از «منابع دینی» از جهت اینکه موقع بیان،آن کم رنگ جلوه داده شده، مسلم این خیانت محسوب شده و «حق الناس» به حساب می آید. حق الناسی که سوره «زلزال» به پرهیزش از آن هشدار داده ؛آنجا که فرمود: «فمن یعمل مثال ذرة شرا یره». بدی هر مقدار که کم باشد نیز از عقاب و کیفر برخوردار است.

2 – نتیجه نباید، قبلی،این شد که، هر چه می دانیم را، نباید بگوییم، همان که در مثل ها گفته شده: یا ساکت باش یا چیزی بگو که مهم تر از سکوت باشد.

3 - کم گویی و درست گویی

 4 - در آموزه های دینی بویژه در امور زندگی، آنچه گفتن آن، لازم است، را تکمیل شده بگوییم؛ به اصطلاح «یک طرفی صحبت نکنیم» منظور این است که اگر داستان چوپان دروغگو را گفتیم حتما به نمونه ای از سرگذشت راستگویان نیز اشاره داشته باشیم تا خدای ناکرده نه ما و دیگران دچار مشکل نشویم.

چنانچه در منابع دینی هم سفارش شده، مردم را بین خوف و رجا نگهدارید؛ نه بطور کلی ناامیدشان کنید و نه افراط در امیدواری باشد.

و نیز سعی شود مطالبی که تهیه می شود، برای اهلش گفته شود چرا که نمونه های عواقب بد این اتفاق در تاریخ زیاد نقل شده است.

شاعر محترم هم زیبا سرود:

تیغ دادن در کف زنگی مست *** به که آید علم ناکس را به دست

شاهد زنده اش در امروزه قابل مشاهده است:

ای بسا یک سخن که بی ملاحظه گفته شده، بر قیمت ارزو امنیت و اخلاق و حتی تشدید بیماری افراد جامعه اثر می گذارد.

از این رو در همه رشته ها وارد نشوید؛ چون شیطان در کمین است و در گرایش انسان به بدی تلاش می کند، «ان النفس لاماره بالسوء» مثل معروف: از حرف« خ» به جای برداشت؛ خدا،انسان را به سوی کاری که ضد «رضای الهی» است، سوق می ‌دهد.
چند سؤال و جواب
سؤال اول : چگونه مفاهیم قرآن را برای دیگران بیان کنیم؟
چگونه دستورات قرآن را در خانه، کوچه و بازار، پیاده کنیم؟
پاسخ این که، در حقیقت هدف این مسابقه ها بیان همین راهکار هاست، لیکن لازم به تذکر اینکه: در بکار گیری ادبیات خاص، برای بیان مفاهیم قرآن و احادیث، باید دقت شود و خوب فکر کنیم خدای ناکرده ثقلین در نظر مستمع ها کم رنگ جلوه داده نشوند.
تمثیل: کارد ابزار لازم زندگی است
همان گونه که کارد، مورد نیاز خانه است و در قرآن نیز به آن اشاره شده «وانزلنا الحدید فیه بآس شدید» اما آن را، در همه جا، نباید بکار برد. در بیان آموزه های دینی با ادبیات خاص، نیز باید دقت کامل شود که؛ آیا برای این فرد و یا افراد موجود در این مجلس، مفید خواهد بود یا نه، و اینکه برای بیان مفهوم این آیه قرآن، بکار گیری این ادبیات خاص؛ مثل،لسان، لطیفه ی قرآنی، شایسته است یا نه، و ببینیم آیا پیام آن لطیفه در این مورد، پیام خوبی است؟ یا، فقط در موارد خاص، باید بکار گرفته شود.
پس در (مقابله به مثل) مسخره کننده ها و نیز برای گرفت میدان از دست، شوخ طبعی که اداره مجلس را به عهده گرفته و ....
مثلا محفل قرآنی است و نوجوانانی که در معرض خطر هستند؛ در آن شرکت می کنند، و آنان را می شود با یک سخن شادی آفرین؛ جذب کرد، سپس آنان را نسبت به ... آگاه نمود، اینجا با رعایت آنچه بعدا تذکر داده خواهد شد، بکار گیری لطیفه قرآنی جایز است.
در این زمینه این خاطره را بخوانید: پسر شیرین زبانی، که پدرش تولیدی نان ساندویجی داشت و اتفاقا اهل خیر هم بود و محل مراجعه نیازمندان، «شاید خدا می خواست پاداش کار خیرش را به او بدهد». وارد محفل قرآنی شد مربی با چند لطیفه و ... او را خوب جذب کرد، وقتی با مربی، انس گرفت، رازی از دوستان نابابش در دل داشت و آن را که حتی به پدرش نگفته بود، برای معلمش فاش کرد و استاد، به پدرش گفت: که از او مواظبت بیشتری به عمل آورد.
البته پس از گذشت اضطرار؛ باید به هدف از بیان دانستنی های قرآنی اشاره شود، از این رو، ما در اینجا احادیتی در مورد لزوم احترام به مقدسات و احادیت و نیز سرزنش کم توجهی به دین را می آوریم تا فورا برای این افراد خوانده شود تا، حس و صحنه قبلی، از ذهنشان پاک شده و برای آنان صحنه عوض شود و مربی نیز دچار مشکل نشوید؛ چرا که طبیعت کودکانه، نونهالان عزیز ایجاب می کند که بگویند، فقط از آن لطیفه ها، برایمان بگوئید، لیکن، اینجا هم مسئله رعایت حق الناس پیش می آید که سرزنش قرآنی ... «فمن یعمل مثقال ذره شرا یره» و نیز از اعتبار و آبروی شخصی مربی هم می کاهد.
از این رو، می بینیم، پیامبر اکرم (ص) با اینکه برای تنوع بعضی از مجالس، مزاح نیز می فرمود؛ اما نه در همه جا. و همین پیامبر را می بینیم؛ در جای دیگر آیات عذاب را نیز قرآئت می فرمود: بطوری که بعض اصحاب از ترس عذاب قیامت، ترک زندگی می کردند و ... ولی پیمبر (ص) آنان را نسبت به رهبانیت، هشدار می داند و برمی گشتند.

سؤال دوم : خواهید گفت چگونه این کار ممکن است انجام شود. پاسخ اینکه: با کلی گویی؛از باب مثال در سفارش به پرهیز از ناشایست ها، می توان گفت: وقتی در زندگی دانشمندان و مخترعان خوب دقت می کنیم، آنان را هم برخوردار از اعتقادات خوب می بینیم و نسبت به مسائل اخلاقی نیز، یا اصلاً اشتباهی نداشتند یا خطای آنان به قدری بوده که با توجه به شخصیت مثبت آنان؛ مردم آن کم را؛ نادیده می گرفتند. شیوه چگونگی خروج از یک سوژه را به موضوع دیگر، در گفتار به اصطلاح حل مسئله، دنبال کنید. و نیز می توان به ویژگی های مثبت بزرگان، اشاره داشت، مثلا: داستان ملاصدرا که طبق فرموده خدا در آیه شریفه « واستعینوا بالصبر و الصلوه ؛ از صبر و نماز یاری جویید» هرگاه برای ایشان او مشکل علمی پیش می آمد و یا در حلّ یک قاعده فلسفی فرو می ماند از (تبعیدگاهش) کهک به قم می آمد و برای حل مشکلات علمی دو رکعت نماز می خواند و از خدا و روح مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها استمداد می جست.

شیوه کار ما در این ارائه راهکار مسابقه

چون مردم ما، دارای سلیقه های مختلف هستند، سعی ما بر این است که از منابع گوناگون،استفاده کنیم، و ارئه آن با بیان ساده بوده تا در خور عامه مردم باشد. تا مطالعه کتتده: از هر سن و سالی که برخوردار باشد، بتواند از آن استفاده کند، بنابر این:

صلوات بر محمد و آل محمد (ع)

مورد خطاب این راهکار ها

مطالبی برای سنین مختلف در نظر گرفته شده است؛ از کودکان گرفته،

تا، نوجوانان .

و نیز جوانان و بزرگسالان، همه و همه، می توانند از آن بهرمند شوند، در هر موقعیتی که هستند؛ از زیر دست بودن، گرفته، تا مدیران و مسئولان؛ چرا که همه ما و شما عزیزان، در هیچ حال و مرحله ای از زندگی، بی نیاز از راهنمایی های خدا و پیامبران و معصومان (ع) و سخن دانشمندانی که علمشان بر گرفته از سخن آن بزرگواران باشد، نیستم، چون انسان هر روز در موقعیت های خاصی قرار می گیرد و باید مطابق آن شرائط و ...از آگاهی و بصیرت لازم مطابق آن برخوردار باشد، تا ابتدا، خود دچار مشکل نشده. و روشن است، نسبت به دیگران نیز، بی تفاوت بودن صحیح نیست، چرا که زندگی ما بصورت اجتماعی انجام می شود؛ از این رو، دچار مشکل شدن دیگران، در زندگی ما، نیز بی تأثیر نیست. پس یک قدم به پیش، تا برای فرهنگ سازی،از فرصت ها استفاده کنیم،

تلاش برای استفاده کردن از فرصت ها

و نسبت به برخورد با دیگران، خواه طرف مقابل ما، فرزندمان باشد، یا، برادر خواهر و... یا، خویشان و حتی همسایگان و ... حتی بزرگ ترها، که بعضاُ نمی دانیم با آنان چگونه رفتار نماییم و چگونه سر سازش داشته باشیم آگاهی لازم را داشته باشیم.

به هر حال تلاش علمی برای زندگانی راحت شخصی و نیز جهت معاشرت خوب با اقسام مردم، بصیرت نسبت به راهکارهای مناسب، در شرایط مختلف، لازم است.

انواع راهکارها

این راهکارها می تواند، راهکار اخلاقی باشد یا اعتقادی، اقتصادی باشد یا پزشکی، سیاسی باشد یا مدیریتی، روان‌شناسی باشد یا جامعه‌شناسی، چرا که اگر خوب دقت یشود، بسا فردی دانسته یا ندانسته؛ کاری را انجام می دهد  که به اصطلاح « یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند» و اشتباه آن را جبران کنند.

از این رو ما، در انجام وظیفه، در این زمان که امکانات موجود است که با یک تلفن، و با یک سرچ در نرم افزار و فضای مجازی، سریع به سوال ما پاسخ می دهند. باید تلاش بیشتر داشته باشیم و از سستی نسبت به مسؤولیتی که داریم پرهیز کرده و الا نه تنها در دنیا دچار مشکل می شویم و کیفر الهی ما را گرفتار می کند.

بلکه در آخرت «قیامت» نیز از ما می‌ پرسند، چرا سؤال نکردید.

سیاست گذاری ما درانتخاب مطالب این مسابقه

ما در این ارائه راه حل، طبق الگوگیری از بزرگان، همیشه این سیاست را دنبال می‌ کنیم به این ثورت که هر سخن خوب را،از هر که باشد می پذیریم، شما نیز « شخص و شخصیت گرا نباشید» البته از ما و شما باید خدا بخواهیم که ما را شناختی عنایت بفرماید، که با این خوشبینی، دچار «کلمة حق یراد بها الباطل» که امیرالمؤمنین (ع) هشدار داده اند، نشویم. و این را توجه داشته باشید «که، نقل یک سخن از فردی، تأیید اعمال زشت اعتقادات باطل و گفتار باطل او نیست. همین طور دشمنی هایی که از بعض افراد دیده شده و می بینیم. برای رفع ا/طن مشکل ما سعی کردیم، مطالب و کلماتی را انتخاب کنیم که با محتوای قرآنی روایی ما، سازگار باشد و بعضاً هم مستند سازی کلمات آنان را نیز به عرض شریفتان خواهیم رساند.

منابع بکار رفته در این بخش

ما در این صفحه و صفحات بعدی به خواست خدا، با ذکر نمونه‌هایی از این راهکارها، «از منابع مختلف دینی. قرآنی روایی سخن بزرگان دانشمندان و ضرب المثل داستان داستان لطیفه طنز» اشاره خواهیم داشت، سپس این خود شما هستید که مطالبی مناسب با طبع خود، و مناسب موقعیتتان که احیاناُ مسئله خاص و موردی، باشد، را از اِن منابع جستجو کرده و آن را در آرشیوی،

که ابتداء با نظم خاص الفبایی تنظیم کرده اید به داشته ها و دانستنی های فرهنگی خود اضافه کنید.

 تا موقع نیاز از شیوه خود استفاده کرده و به دیگران راهکار های مورد نیازشان را بیاموزید، ضمناُ ناراحت گوش نکردن، بعضی از آنان که بعضُا طبیعی است، نیز نباشید، چرا که در مرحله اول قرآن امر بمعروف را یک وظیفه برای ما دانسته:

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)

و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و این ها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود.

و اما کسانی که به پندها و نصیحت های دیگران گوش نمی دهند، پس از مدتی خواهند به اشتباه خود پی برد.

بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش

سعدی

به خواست خدا و دعای خیر شما، ما نیز مورد لطف پروردگار قرار بگیریم.

تا مجموعه این راه کارها و منابع را، که به صورت موضوعی و الفبایی «جهت دستیابی راحت به موضوع دلخواه» تنظیم نموده ایم، را پس از انجام مقدمات چاپ، انتشار داده و در اختیار مردم فرهنگ دوست ایران و دیگر کشورهای مسلمان،بلکه همه موحدان عالم قرار دهیم. انشاء الله موفق باشید.                               

منابع مورد سفارش مراجعه برای فیش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

مسابقه نوروزی، اوقات فراغت، خانوادگی، مدیریتی، کرونایی

با عرض سلام و آرزوی سلامتی بر همه شما عزیزان، ضمن عرض خسته نباشید به مسؤلان و خدمت گذاران عزیز در عرصه درمان بیماران بویژه بیماران کرونایی و آرزوی سلامت برای همه بیماران و توفیق صبر برای بستگان آنان و نیز طلب مغفرت برای همه درگذشتگان.

برای همکاری با کسانی که در خانه مانده اند و یا کلاُ مسائل فرهنگی را دنبال می کنند، بخواست خدا با ارائه شیوه راه اندازی مسابقه خانوادگی، مسابقه دوستانه، و هر عنوان دیگر که ... در خدمت شما عزیزان هستیم، انشاء الله مفید واقع شود.و از این فرصت استفاده نموده از خدای بزرگ درخواست داشتن سال جدید همراه با موفقیت، برای همه موحدان عالم را داریم.

امید است در سال پیش رو بر دانش و علم و عمل ما و شما افزوده گردد.

هدف از اجرای مسابقه

در این روز ها که ناخواسته اوقات فراغت پیدا شده، بیاییم خود و خانواده و اطرافیان « ضمن رعایت مسائل بهداشتی» و توکل بر خدا و نترسیدن.

با مسابقات مختلف، مروری داشته باشیم، برداشته های علمی، اخلاقی، فرهنگی، اعتقادی، سیاسی، اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی تا هم وقت ما و دیگران تلف نشود (1) و هم بر اطلاعات ما و دیگران بیفزاید. این گفتگوهای علمی دینی می تواند، به ما و فرزندانمان راهکاریی نشان دهد که در امور زندگی، کاری و شغلی، تحصیلی؛ مفید، واقع شود (2) البته هر کاری زحمت خودش را دارد و تلاش خودش را می طلبد (3) اما خواستن توانستن است بقول بزرگی «سلمان» هم اولش «سلمان منا اهل البیت» نبود تلاش کرد به آن مقام رسید.

پاورقی (۱) ابراهیم شیبانی گوید: با استادم عبدالله مغربی به صحرا رفتیم تا ساعتی نظاره آثار و صنایع کردگار کنیم، دست بردم گیاهی کندم و در دست بگردانید و افکندم، استاد فرمودند. سزاوار نبود چنین کنی پنج خطا از تو سرزد، گفتم کدام است، گفتن خود را در هوس و بازی گذاشتی و تسبیح گوی را از تسبیح بازداشتی (و ان من شیء الا یسبح بحمده) (نیست چیزی مگر تسبیح او کند) و دیگران را در این کار یاد دادی و بدون حاجت چیزی گرفتی و بدون دلیل افکندی، برخیز و از من جدا شو، کسی که در یک عمل پنج خطا کند، باب ما نباشد به این ترتیب یک سال از صحبت و مجلس خود، دورم کرد.

آری با کندن یک گیاه ، یک سال از صحبت بزرگان محروم شد. پس با یک عمر، بازی با دنیا بنده چه خواهد کرد، و کی به قرب معبودی، که آیه شریفه : «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ » (سوره انشقاق آیه 6) اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى ‏روى و او را ملاقات خواهى کرد!.خواهد رسید و از چه عمل مصاحبت با اولیا را در بهشت خواهد گرفت.

کتاب کفایت الناطقین  مرحوم سید محمد مقدم جلد ۲  صفحه ۳۲

(2) فرض کنید فرزندتان مدیر و مسئول جایی شد؛ اگر از دانش روان شناسی مردم شناسی، جامعه شناسی و راهکارهای لازم، اخلاقی، اقتصادی، بهداشتی و این گونه مسائل آگاه نباشد، سال ها شکست را باید تحمل کند، تا بتواند تجربه به دست آورد. اما اگر شما با راه اندازی چنین (کلاس) مسابقه ای، تجربه های خود و راه کارهایی که از داشته های علمی یا تجربه کاری، بدست آوردید را به او گفته باشید، این گونه دانش ها و داشته ها، فرزندانتان را پرواز می دهد و رشد می کنند. و شما نیز لذت خوب اداره کردن و موفقیت او را خواهید چشید، در آن موقع است که فریاد بر می آوری: «یاایهاالملوک و ابناءالموک» ای پادشاهان به چیزی دست یافتم که شما حسرت آن را می خورید.

(11) روزگار قبل اگر از این گونه مسائل صحبت به میان می آمد عذر و بهانه های بسیاری از قبیل نداشتن کتاب و... مانع .. می‌شد. اما اکنون با توجه به امکانات موجود که با استفاده از نرم افزار ها و با اتصال به فضای مجازی، برای تمامی گروه های سنی انواع اطلاعات در اختیار همه هست و هرکدام با سلیقه خود می تواند برای شرکت در مسابقه خوراک فرهنگی و دینی لازم را از آموزش های دینی ورزشی گرفته تا ادبی و ... ببیند، از این رو  به هر مناسبتی که پیش آمد، در هر حال داشته های خود و فرزندان را روی میز قرار دهید و برای تکمیل آن تلاش کنید، این مسئله شدنی است فقط یک مقداری اراده لازم دارد.

با این کار هم از برکات آگاهی و بصیرت برخوردار شده ایم و نیز علت شکست ها غم و غصه ها ناراحتی ها برای ما روشن شده. در این زمینه علاوه بر آموزه های قرآنی روایی ادبی، داستان ها و خاطره ها نیز می تواند شما را یاری کند.

خادم موحدان عالم مرتضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۹ ، ۲۰:۰۵
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

اهمیت ادب و تربیت دینی

الف : تغییر هویت

امام على (ع) فرمود:

من قعد به حسبه، نهض به أدبه

هرکس را عدم اصالت خانوادگی فرو نشانده و پایین آورده باشد ، ادب و تربیت او را بلند مرتبه و با کمال می گرداند.

غرر الحکم ج 2 ص 638

با ادب را ادب سپاه بس است

بی ادب با هزار کس تنهاست

شهید بلخی

ادب آب حیات زندگی است.

أَفْضَلُ الشَّرَفِ الْأَدَب‏

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم         247   

افزونترین شرف و بلندى مرتبه ادب است.

حُسْنُ الْأَدَبِ خَیْرُ مُوَازِرٍ وَ أَفْضَلُ قَرِین‏

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم         247   

نیکوئى ادب بهترین یارى کننده ایست و افزونتر همنشینى است.

لَا شَرَفَ مَعَ سُوءِ أَدَب‏

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم         248  

نیست شرفى و بلندى مرتبه با بى‏أدبى.

از شهد ادب هر که بکامش قند است

پیوسته ز حال و روز خود خورسند است

گنجی به گرانبهائی دانش نیست

دولتمند است هر که دانشمند است

حالت

امام على (ع) فرموده :

من تأدب بآداب الله عز وجل، أداه إلى الفلاع الدائم ..........

هر کس به آداب خداوند متعال تربیت شود، این تربیت او را به رستگاری و سعادت همیشگی خواهد رسانید.

بحار الانوار جلد 89 ص 411

کَفَاکَ مُؤَدِّباً لِنَفْسِکَ تَجَنُّبُ مَا کَرِهْتَهُ مِنْ غَیْرِک‏

شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم    ج‏4    585   

کافیست ترا أدب کننده از براى خود دورى گزیدن از آنچه ناخوش داشته باشى آنرا از غیر خود.

هر کس کند به چشم حیا سرمه ادب

بیند جمال شاهند مقصود بی حجاب

فراهی

گفته شد به بقراط : چه فرق است بین شخص با  ادب و شخص بی ادب ؟ گفت به اندازه فرق بین انسان و چهارپایان.  مستطرف ؟23

تنها راه پیشگیری از معضلات جامعه ادب و تربیت است

حضرت پیامبر (ص) در این راه تحمل سختی های بسیاری نمود تا توانست بعد از 23 سال عده ای را جذب کرده و زمینه جهانی شدن دین مبین اسلام را فراهم کند. متأسفانه وابستگان به .... مانع ادامه آن شدند، در نتیجه مردم نادان به حالت قبلی خود بر گشتند هر چند نماز می خواندند اما نماز بی محتوا و...

اکنون که به برکت جمهوری اسلامی دوباره مردم احساس نیاز به خدا خواهی کرده اند باید با آگاهی بخشی و بصیرت افزایی؛ همان آموزه ها را با همان شیوه های پیامبر (ص) انجام دهیم تا مردمی که بظاهر جذب شده اند را آماده پذیرش حق کنیم تا راه برای ظهور امام زمان ادامه دهنده راه پیامبر (ص) فراهم گردد انشاء الله.

ادب و حسن خلق و کار و تلاش

عامل ارتقاء انسان است

حرمت پیر قوم خویش بدار

ز معلم ، جهان گلستان است

هان جوان ! پند پیر دانا بین

خط بیگانه ،خط شیطان است

در عیان ،دلفریب و خوش منظر

در نهان، همچو تیغ بران است

دین سراپا سوختن اندر طلب

انتهایش عشق و آغازش ادب

اقبال لاهوری

ضرر نبود و رعایت نکردن فرهنگ دینی

امام علی (ع) در علت افزایش بدی ها در جامعه فرموده:

من قل أدبه کثرت مساویهه

هرکس از ادب و تربیت کم برخوردار باشد، دارای بدی های بسیاری خواهد بود. غرر الحکم ج 2 ص 637

بی ادب تنها نه خود را داشت بد

بلکه آتش بر همه آفاق زد[1] 

مولوی

سرزنش بی ادب 

بی ادب با هزار تن تنهاست.

بلخی

- بی ادب سیلی زمانه خورد.   اوحدی

سردسته بی ادبان

ابلیس بى ادب مى گوید: فبما اغویتنى لاقعدن لهم صراطک المستقیم ؛

حال که مرا نومید ساخته اى، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف مى کنم،  حسن زاده آملی کتاب نور على نور، ص 164.

ضرر کم توجهی به فرهنگ دینی

امام علی (ع) فرموده:

من وضعه دنائة أدبه، لم یرفه شرف حسبه.

هر کس را که پستی و فرومایگی تربیتی به انحطاط و فرو افتادگی کشاند. شرافت حسب و نژاد او را بالا نمی برد.

غرر الحکم ج 2 ص 637

بى‏ ادب را به زر مگو که نکوست‏

ادب مرد بهتر از زر اوست‏

مکتبی

امام حسین (ع) فرمود:

خمس من لم تکن فیه ، لم یکن کثیر مستمتع: العقل، و الدین، و الأدب، و الحیاء و حسن الخلق.

هرکس این پنج چیز را نداشته باشد . از زندگی خود به چندان بهره ای نخواهد برد:

عقل و دین و ادب و حیا و خوش خلقی.

بحار الانوار جلد 13 ص 411

حافضا علم و ادب و رز که در مجلس شاه

هر کرا نیست ادب لایق صحبت نبود

حافظ

امام على (ع) فرمود:

من أخره عدم أدبه ، لم یقدمه، کثاقه حسبه .؟

هر کس را نداشتن ادب و تربیت عقب اندازد، سنگینی و شرافت حسب او را بلند مرتبه و جلو نمی اندازد.

غرر الحکم ج 2 ص 638

برکات وجود فرهنگ دینی

امام على (ع) فرموده:

من کلف بالأدب ، قلت مساویه.

هر کس برای دستیابی به مقام ادب ، به رنج و زحمت افتد، بدی ها و کجی های او کاهش می یابد.

غرر الحکم ج 2 ص 638

لازمه کار آمد شدن فرهنگ دینی

الف : تلاش شخصی

امام على (ع) فرمود:

من عجز من أعماله ؛ أدبر فی أخوالهه

هر کس از انجام اعمال و کارهای لازم خود ناتوان باشد ، (در حالات روانی و معنوی خود) به عقب بر می گردد.

غرر الحکم ج 2 ص 698

مکن ز غصه شکایت که در طریق ادب

براحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید

حافظ

دستورالعمل سیرو سلوک ‏

‏ سرمایه ی راهرو حضور و ادب است ‏

‏ آنگاه یکی همّت و دیگر طلب است ‏

 

رسا دل به فضل و ادب زنده دار

که دل جز به فضل و ادب زنده نیست

دکتر رسا

ب : تلاش بر تعلیم و تربیت دیگران

پیامبر (ص) فرمود:

من کانت له إبنة فأدبها و أحسن أدبها، و علمها و أحسن تعلیمها ، فأوسع علیها من نعم الله التی أسبغ علیه، کانت له منعه وسترأ من النار.

هر کس دارای دختری باشد و او را خوب تربیت کند و خوب تعلیم دهد و دانا گرداند و از نعمت های فراوانی که خدا بر او ارزانی داشته ، وسیله وسعت و رفاه حال آن دختر را فراهم کند ، خداوند وجود آن دختر را مانع و موجب مصونیت او از آتش دوزخ قرار خواهد داد.

کنز العمال جلد 13 ص 452

ضرر بی ادبی فرزندان !‏

والدین ار به روی فرزندان

نگشایند از فضایل، در

ضرر این جنایت آخر کار

باز گردد به مادر و به پدر

ملک الشعرا، بهار

شرط استادی

امام علی (ع) فرموده:

من نصب نفسه للناس إماما، فعلیه أن یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره، ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه.

هر کس خود را پیشوای مردم اعلام می کند ، باید قبل از آن که به تعلیم دیگران اقدام کند، به تعلیم نفس خویشتن بپردازد، و قبل از ادب و تربیت دیگران با زبان، با روش و منش عملی خویش آنان را تربیت کند.

بحار الانوار جلد 2 ص 56

به فضل و ادب، خویشتن را بیارا

به کسب و هنر کوش تا می توانی

برقعی

سرزنش عالم مادی

زیان مى‏ کند مرد تفسیردان

که علم و ادب مى‏فروشد به نان

سعدی

راهکار رسیدن به مقامات

الف : فرا گیری علم

امام صادق (ع) فرمود: لقمان حکیم به فرزند خویش سفارش می کرد:

من عنى بالأدب إهتم به، و من إهتم به من تکلف علمه، و من تکلف علمه إشتد له طلبه، و من اشتد له طلبه، أدرک منفعته فإتخذوه عادة...

هر کس به ادب و تربیت عنایت داشته باشد، به آن اهمیت می دهد و هر کس بدان اهمیت دهد ، با زحمت، علم آن را فرا می گیرد و هر کس علم و دانش آن را فرا گرفت، با جدیت آن را جست و جو می کند و هر کس با جدیت دانش ادب و تربیت را پیگیری نمود، منفعت و سود آن را دریافت می دارد و آنگاه تربیت صحیح عادت او می شود.

بحار الانوار جلد 13 ص 411

عمر کم، فضل و ادب بسیار است

کسب  آن کن که تو را ناچار است

جامی

غنی ترین منبع شناخت در بین ادیان

یکی از منابع شناخت معارف اسلامی که نعمت بزرگی است که خدا به ما مسلمانان در بین ادیان الهی داده سیره پیامبر اکرم (ص) است.

چرا که تاریخ پیغمبر ما، تاریخی بسیار روشن و مستند است. در این جهت هم [تاریخ دیگر پیامبران با تاریخ پیامبر ما قابل مقایسه نیست]. حتی دقایق و جزئیاتی از زندگی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به صورت قطع و مسلّم امروز در دست است که درباره هیچ کس دیگر چنین نیست. از سال و ماه و حتی روز تولدش و حتی روز هفتم تولدش، دوران شیرخوارگی اش، دورانی که در صحرا زندگی کرده است، دوران قبل از بلوغش، مسافرت هایش به خارج عربستان، شغل هایی که قبل از نبوت داشته است، [سال] ازدواجش [و تعداد ]فرزندان او و آن [فرزندانی] که قبل از خودش از دنیا رفته اند، در چه سنی از دنیا رفته اند و امثال اینها تا می رسد به دوران رسالت و بعثتش که اطلاعات دقیق تر می گردد؛ چون حادثه بزرگی می شود، [مانند:] اول کسی که به او ایمان آورد که بود؟ دومین و سومین فرد که بود؟ فلان کس در چه سالی ایمان آورد؟ چه سخنانی میان او و دیگران مبادله شد؟ چه کارهایی کرد؟ چه روشی داشت؟

[در مقابل، درباره حضرت عیسی علیه السلام] خود مسیحی ها از جنبه تاریخی به تاریخ میلادی [اعتقاد ندارند.] مثلاً می گویند از تاریخ میلاد حضرت مسیح 1975 سال گذشته است. [این] یک حرف قراردادی است، نه حقیقی. اگر ما می گوییم از هجرت پیغمبر ما 1395 سال قمری و 1354 سال شمسی گذشته است، مو، لای درزش نمی رود. اینکه از میلاد مسیح 1975 سال گذشته باشد، یک حرف قراردادی است و تاریخ آن را هیچ تأیید نمی کند. چرا که احتمال هست دویست یا سیصد سال قبل از این تاریخ بوده و احتمال می رود دویست یا سیصد سال بعد از این تاریخ بوده [باشد] و عده ای از مسیحی های جغرافیایی _ نه [آن] مسیحی که ایمانی هم به مسیح داشته باشد _ اساسا می گویند: آیا مسیحی در دنیا وجود داشته یا یک شخصیت افسانه ای است و او را ساخته اند؟ اصلاً در وجود مسیح شک می کنند.

البته این حرف از نظر ما چرند است؛ [چون ]قرآن [وجود مسیح را ]تأیید کرده و ما از آن جهت که به قرآن ایمان داریم، در این مطلب شک نداریم. [همچنین اینکه حواریون ]عیسی چه کسانی بودند؟ انجیل در چه تاریخی وچند صد سال بعد از عیسای مسیح به صورت کتاب در آمد؟ چند انجیل بود؟ اینها [هیچ کدام قطعی نیست].

برای ما مسلمین، گفتار و رفتار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به صورت دو منبع بسیار مسلّم و تا شعاع بسیار زیادی قطعی _ نه فقط ظنّی قابل اعتماد _ وجود دارد.

ما موظفیم از وجود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله استفاده کنیم، هم در گفتار و هم در رفتار و هم در قول و هم در فعل؛ یعنی سخنان پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم و همچنین فعل و رفتار پیغمبر».

شهید مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی،.

اهمیت کلام پیامبر اعظم (ص)

«در کلمات بزرگان [مهم] این است که افراد بتوانند نکات بسیار دقیقی را که در این کلمات گنجانده شده است، درک کنند، خصوصا که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره سخنان خودش فرمود [و در عمل هم نشان داد که]: «اُعْطِیتُ جَوامِعَ الْکَلِمِ؛ خدا به من کلمات جامعه داده است.»(2)

 یعنی خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک، یک دنیا مطلب می توانم بگویم.

2- امالی شیخ طوسی، امالی، قم، دارالثقافه، 1414 ه . ق، ج 2، ص 98 و 99.

سخنان پیغمبر را همه می شنیدند، ولی آیا همه می توانستند به عمق سخنان پیغمبر آنچنان که باید، برسند؟ ابدا، شاید صدی نود و نه شان هم نمی رسیدند. ببینید خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله چگونه مطلب را پیش بینی می کند.

جمله ای دارد که مفاد آن این است: سخنانی که از من می شنوید، ضبط و نگه داری کنید و به نسل های آینده تحویل بدهید و بسپارید. ای بسا نسل های آینده و خیلی دور معنی حرف مرا بهتر بفهمند از شما که امروز پای منبر من هستید. در آن حدیث معروفی که در کتب معتبر ما هست و از احادیثی است که شیعه وسنی روایت کرده اند و در کافی و تحف العقول و کتاب های دیگر هست، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «نَضَّرَ اللهُ عَبْدا سَمِعَ مَقالَتِی فَوَعاها وَ بَلَغَها مَنْ لَمْ یَسْمَعْها؛ خدا خرم سازد چهره آن بنده ای را که سخن مرا بشنود و ضبط کند و به کسانی برساند که آنها از من نشنیده اند.» [سپس ]این جمله را اضافه فرمود: «فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَیْرِ فَقیهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ إِلی مَنْ هُوَ اَفْقَهُ مِنْهُ».(1)

1- شیخ عباس قمی، سفینه البحار، بی جا، دارالاسره، 1414 ه . ق، ج 1، ص 392.

[در این جمله] خیلی نکته هست؛ یعنی اشاره ای است به آینده. «فقه»؛ یعنی فهم عمیق، ولی در اینجا مقصود جمله ای است که عمق داشته باشد. «فقه» با «فهم» فرقش این است که «فهم»، مطلق فهمیدن است و «فقه»، فهم عمیق را می گویند. وقتی که «فقه» به کلام اطلاق بشود؛ یعنی سخنی که عمق زیاد دارد.

فرمود: بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند، ولی خودشان عمیق نیستند.

جمله را همیشه نقل می کند، ولی خودش نمی تواند به عمق آن پی ببرد.

باز فرمود: بسا مردمی که جمله ای یا فقهی را حمل می کنند؛ یعنی جمله ای را که از من شنیده اند، حفظ دارند و فقیه هم هستند، ولی... برای کسی که از خود او فقیه تر است، نقل می کند؛ یعنی برای کسی که از اوعمیق تر است و عمق فکرش بیشتر است.

این است که می بینیم سخنان پیغمبر، در هر رشته ای، دقیقا قرن به قرن عمق بیشتری  (نمی گویم پیدا کرده) برای آن کشف شده است. (البته می دانید حساب اوصیای پیغمبر، ائمه اطهار جداست. کلمات آنها مثل کلمات پیغمبر است. راجع به افراد عادی دارم صحبت می کنم.) در قرن اول و دوم هرگز به اندازه قرن سوم نمی توانستند به عمق مطالب پیغمبر برسند و در قرن سوم به اندازه قرن چهارم و در قرن چهارم به اندازه قرن پنجم. تاریخ علوم اسلامی این امر را نشان می دهد.

اگر شما اخلاق را مطالعه کنید، فقه را مطالعه کنید، معارف و فلسفه را مطالعه کنید، عرفان را ملاحظه کنید، می بینید در هر قسمت که پیغمبر سخن گفته است، مفسرانی که در دوره های بعد آمده اند، واقعا بهتر توانسته اند به عمق کلام پیغمبر برسند. اعجاز پیغمبر در همین است.

ما تنها اگر فقه خودمان را در نظر بگیریم، چنانچه یک نابغه هزار سال پیش را مثلاً در نظر بگیریم، شیخ صدوق و شیخ مفید و حتی شیخ طوسی را در فهم معانی [کلمات] پیغمبر در مسائل فقهی در نظر بگیریم و بعد بیاییم نهصد سال بعدش، شیخ مرتضی انصاری را در نظر بگیریم، می بینیم شیخ مرتضی در نهصد سال بعد از شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ صدوق بهتر می تواند سخن پیغمبر را تحلیل کند. آیا از این جهت است که شیخ مرتضی نبوغ بیشتری از شیخ طوسی داشته است؟ نه، علم زمان او وسعت بیشتری ازعلم زمان شیخ طوسی دارد. علم جلوتر رفته است و درنتیجه، این بهتر می تواند به عمق سخن پیغمبر برسد تا او که در هزار سال قبل بوده است. آینده هم همین طور است. صد سال و دویست سال دیگر افرادی پیدا خواهند شد که خیلی عمیق تر از شیخ انصاری سخنان پیغمبر را درک کنند».

اهمیت رفتار پیامبر اعظم (ص)

«همان طور که سخن پیغمبر معنی دارد و برای یک معنی ادا شده است، رفتارهای پیغمبر هم همه معنی و تفسیر دارد و باید در آنها تعمق کرد. «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ؛ به یقین، برای شما در اقتدا به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم سرمشقی نیکوست برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد.»

مخصوصا با تعبیری که قرآن می گوید که در وجود پیغمبر، اسوه و تأسی است برای شما و وجود پیغمبر کانونی است که ما از آن کانون باید [روش زندگی را] استخراج کنیم. صرف اینکه یک نفر بیاید کلمات پیغمبر را روایت کند، [کافی نیست]. اینکه ما بیاییم تاریخ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را نقل کنیم که در فلان جا چنین کرد، کافی نیست. تفسیر و توجیه عمل پیغمبر مهم است. [باید دریافت چرا] در فلان جا پیغمبر این طور رفتار کرد و چه منظوری داشت؟ پس همین طور که گفتار پیغمبر نیاز به تعمق و تفسیر دارد، رفتار پیغمبر هم نیاز به تعمق و تفسیر دارد.

وقتی انسان تعمیق می کند، می بیند چه قدر عمیق است. همین طور که سخنان پیغمبر ما عمیق است، رفتار پیغمبر ما آن قدر عمیق است که از جزئی ترین کار پیغمبر می شود قوانین استخراج کرد. یک کار کوچک پیغمبر یک چراغ است، یک شعله است، یک نورافکن است برای انسان که تا مسافت های بسیار دور را نشان می دهد».

ضرورت آشنایی با رفتار و گفتار پیامبر اسلام (ص)

در ادامه شهید مطهری می نویسند: یکی از نویسنده‌های معروف ایران که مذهبی‌ نبود ( ابتدای عمرش‌که هیچ مذهبی نبوده ، این آخر عمری ها به واسطه‌ کتابهایی از من که منتشر شده بود با من ارتباط ، و تمایلی [ به مذهب ] پیدا کرده بود ) یک وقتی به من گفت :

من دارم کتابی را ترجمه می‌کنم در حکمت ادیان ، یعنی حکمت هایی که در دین های مختلف عالم وجود دارد : حکمت هایی که امروز در دین یهود وجود دارد ، حکمت هایی که در همین انجیل‌ وجود دارد ، حکمت هایی که به زردشت نسبت می‌دهند ، حکمت هایی که به بودا نسبت می‌دهند ، حکمت هایی که از کنفسیوس است ، و حکمت هایی که از پیغمبر ماست .

او گفت : من فقط به نکته بر خورد کردم ، زیرا مؤلف از هر کسی کلمات‌ زیادی نقل کرده ولی به پیغمبر اسلام که رسیده چند جمله کوتاه نقل کرده ، و چون ترجمه من ترجمه آزاد است می‌خواهم اندکی بیشتر نقل کنم ولی من که‌ دسترسی ندارم .

گفت : من تصمیم گرفته‌ام صد آیه از قرآن را نقل کنم ، صد جمله از کلمات پیغمبر ، و صد جمله از کلمات امیرالمؤمنین . در مورد قرآن گفت چون قرآن مترجم ( قرآن آقای قمشه‌ای ) هست خودم می‌توانم چند آیه انتخاب بکنم .

از کلمات امیرالمؤمنین هم چون نهج البلاغه‌های مترجم‌ هست می‌توانم انتخاب بکنم ، ولی راجع به سخن پیغمبر چون من به عربی‌ چندان وارد نیستم و در فارسی هم هر چه گشتم پیدا نکردم ، اگر می‌توانی صد جمله از پیغمبر برای من پیدا کن و ترجمه هم بکن ولی بعد من به قلم خودم‌ در می‌آورم که مطابق ذوق خودم باشد . گفتم بسیار خوب .

من صد جمله از رسول اکرم جمع‌آوری کردم و در اختیارش قرار دادم ، ترجمه هم کردم که یکوقت در معنایش‌ اشتباه نکند ، بعد هم او در کتابی به نام " حکمت ادیان " چاپ کرد ( 1 ) . البته آنجا اسم نبرد که این صد جمله پیغمبر را از کجا گرفته است ، من هم نمی‌خواستم چون منظورم این بود که این کار انجام شود .

به هر حال‌ یک وقت به من رسید و گفت : فلانی ! پیغمبر ما یک چنین سخنانی داشته ؟ ! من که نمی‌دانستم . در صورتی که خود این نویسنده یک نویسنده معروف‌ ایران ، و کسی است که در کشورهای خارجی احیانا روی او حساب می‌کنند و وقتی می‌خواهند نویسنده‌های درجه اول ایران را بشمارند یکی هم او را می‌شمارند . یک آدمی که به قول خودش سید است و [ در همه ] عمرش هم سرو کارش با کتاب بوده است خبر نداشت که پیغمبر ما چنین سخنانی دارد .

به‌ من گفت : پیغمبر ما یک چنین سخنانی داشته و من نمی‌دانستم ؟ ! گفتم : بله .

بعد که کتاب چاپ شد گفت : فلانی من حالا می‌بینم سخنان پیغمبر اسلام‌ بر سخنان تمام پیغمبران عالم می‌چربد . اینقدر عمیق و پر معناست .

و در سیره و رفتار پیغمبر شاید ما از این هم بیشتر کوتاهی کرده باشیم .

در این میان مقدار زیادی یادداشت هست لاکن هر چه‌ جلوتر می رویم  بقول شهید مطهری می بینیم وارد دریایی می‌شوم که به تدریج‌ عمیقتر می‌شود .

نمی‌توانم ادعا کنم‌ که سیره پیغمبر همین مختصر است ولی از باب ما لا یدرک کله لا یترک کله مطالبی را در این زمینه می آوریم بعد دیگران بهترش را بنویسند.

در ادامه می فرماید: همین طور که سخنان پیغمبر ما عمیق است رفتار پیغمبر ما آنقدر عمیق است که از جزئی‌ترین کار پیغمبر می‌شود قوانین استخراج کرد ، یک کار کوچک پیغمبر یک چراغ است ، یک شعله است ، یک نور افکن است‌ برای انسان که تا مسافت های بسیار دور را نشان می‌دهد .

اقتباس از کتاب سیره نبوی شهید مطهری

ب : تلاش بر شایستگی ادب خدایی

امام علی (ع) فرمود:

من لم یصلح على أدب الله سبحائه، لم یصلح على أدب نفسه.

هر کس شایستگی ادب خدای سبحان و دینداری را پیدا نکند ، شایسته ادب و تربیت خود نمی شود.

غرر الحکم ج 2 ص 703

تو ادب نفس بداندیش کن

بی ادبان را به ادب خویش کن

امیرخسرو

ج : همنشینی با نیکان

همدم اهل ادب باش که فضل و ادب است

بوستانی که ز دل ها برد آرام و شکیب

دکتر قاسم رسا

هر که او با صالحان همدم شود

در حریم خاص حق محرم شود

عطار

دلا نزد کسی بنشین که او از جان خبر دارد

به سایه آن درختی رو که او گل های تر دارد

کشکول طبرسی

د : انتخاب استاد راه

اخذ کن آداب دینت از فقیه

نی زهر شیّاد مردود سفیه

 

مراد از ادب اینجا ستوده آدابی ست

که آن وظایف شخص شریف انسانیست

نمونه گفته های استادان

سفارش به سلام:

چون به مجلسى وارد مى‏شوى ادب آن است که نخست سلام کنى .

 ترجمه اخلاق ص :  147

تکریم و احترام والدین است:

فرزندان جوان مکلف اند با پدر و مادر خود حداکثر تواضع ادب را معمول دارند و شخصیت آنان را گرامى و محترم شمارند و بدین وسیله رضایت خاطرشان را که باعث جلب رضاى الهى است فراهم آورند.

جوان از نظر افکار و تمایلات فلسفى ره

رعایت نگاه :

چون نشستى ادب آن است که چشمت را پایین بینداز. 

ترجمه اخلاق ص :  147

به شخصی گفتند : تو را ادب که آموخت گفت نادانی نادانان را ناپسند دیدم دوری گزیدم ؟ اینک با ادب شدم ( گفت ادب از که آموخت؟ گفت از بی ادبان) . مستطرف ؟23


[1]  نقل است که مرحوم شیخ الفقهاء و المجتهدین، آیت الله العظمی، اراکی (ره) این ‏بیت را زیاد می خوادند

برچسب ها:

  • اهمیت ادب و تربیت دینیx
  • برکات وجود فرهنگ دینیx
  • تنها راه پیشگیری از معضلات جامعه ادب و تربیت استx
  • ضرر نبود و رعایت نکردن فرهنگ دینیx
  • ضرر کم توجهی به فرهنگ دینیx
  • لازمه کار آمد شدن فرهنگ دینیx
  • غنی ترین منبع شناخت در بین ادیانx
  • اهمیت کلام پیامبر اعظم (ص)x
  • اهمیت رفتار پیامبر اعظم (ص)x
  • ضرورت آشنایی با رفتار و گفتار پیامبر اسلام (ص)x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۹ ، ۰۹:۴۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

 بسم الله الرحمن الرحیم

ضروت آشنائی با معصومان علیهم السلام

این بزرگواران به گفته امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره؛ «معصومان علیهم السلام» مرکز علم خدا و خزینه نعمت های او هستند».

شنیدن و گفتن مطالب علمی و تجربه ها؛ بویژه آنچه مربوط به دانستنی های معصومان علیهم السلام است؛ طبق فرمایش قرآن

« وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ‏ سوره ذاریات آیه 55 » 

نه تنها باعث تقویت باورهای دینی خودمان می شود؛ بلکه در شنونده ها نیز اثر مثبت می گذارد. تا جایی که وقنی فرد معتقد مواجه با مشکلات شد، در عوض توسل به غیر معصوم و انجام کارهای غیر مباح. 

به راه، و وسیله اصلی؛ که خدا برای نجات انسان ها قرار داده؛ روی آورده و در خود احساس آرامش می کند.

و در نتیجه به تلاش افتاده تا با امداد رسانی این بزرگواران تلاش او به ثمر بنشیند، انشاء الله.

نمونه دانستنی های معصومان علیهم السلام

علاوه بر حکایت معروف فریاد رسی امام حسین (ع) بانی روضه اش را که ورشکسته شده بود و حاضر شده بود برای برگزاری مراسم عزاداری اباعبد الله الحسین (ع) فرزندش را به عنوان برده بفروشد.

رسیدن به کرامت امام رضا علیه السلام با داستان لغب آل محمد (ص)

... حاجتی داشت و . ...تا متوجه کلام سخنگویی شد که می گوید: آیا می دانید چرا به امام رضا علیه السلام «عالم آل محمد» می گویند این نکته نظر او را جلب کرد؛ سعی کرد که خوب بشنود ... سخنگو گفت: برای روشن شدن مطلب داستانی به عرض شما برسانم؟ خلاصه آن چنین بود، که فرزندی به سربازی رفت و پس از آموزش های اولیه؛ به عنوان نیروی کمکی اعزام به کشور دیگری شد مدتی نگذشته بود که به وسیله هلال احمر متوجه شدند که فرزندشان اسیر شده و در زندان کشور سومی به سر می‌برد؟ با شنیدن این مطلب مادر نگران شده و اظهار ناراحتی نمود. اما پدر به او قول داد فرزندت را می آورم؟ چیزی نگذشت که جریان به مشهد مقدس کشیده شد؛ و پس از توسل به آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام فرزند خود را در مقابل چشمانش دید با تعجب گفت زندان...  اینجا...؟  پاسخ داد آری درست شنیدید؛ لیکن دست غیبی مرا در کمترین وقت به این جا آورد و گفت پدرت منتظر توست؟

چگونگی برقراری ارتباط با روح مقدس آقا امام رضا علیه السلام

شنیدن این داستان همین و برقراری ارتباط معنوی با امام رؤف شیعیان امام رضا (ع) همان « گفتنی است این شنونده از جمله کسانی بود که قبلاً نیز از لطف و کرم امام رضا (ع) بهره مند شده بود و پس از تقاضای برآمدن نیاز نه چندان بزرگ به او الهام شده بود که نیاز بزرگتری هم داری از امام بخواه؛ وقتی تقاضای لطف کرم مجدد از آن بزرگوار کرده بود، پس از نگذشتن مدت زیادی به لطف و راهنمایی آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام, هر دو نیازش برآورده شده بود»  

شنیدن این داستان؛ انگیزه شد تا با چشم دل به برقراری ارتباط معنوی با امام رضا (ع) بپردازد ؛ نتیجه این ارتباط دقایقی بعد ظاهر شده بود، بطوری که با دیدن فردی به مراد خود رسیده بود؟

نمونه دیگر برقراری ار تباط با روح معصومان علیهم السلام

به امید برآورده به خیر شدن حاجت نیازمندان و شفای مریض ها و رفع مشکلات گوناگون از کشور و ملت؛ به ویژه دقدقه های امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله؛ خصوصا شیعیان علی بن ابیطالب علیه السلام؛ با ظهور حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

بایدها و نبایدهای مسابقه دانستنی های معصومان علیم السلام

آگاهی و بصیرت

بالا بردن آگاهی و مقدار بصیرت لازم برای دفاع از اعتقادیات و باورهای دینی امری است لازم.

اکنون برای روشن شدن مطلب به تمثیل داستانی «صدای مغز استاد » توجه فرمایید.

موضوع درس، درباره ی خدا ...

دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود. استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟» کسی پاسخ نداد. دوباره استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟» دوباره کسی پاسخ نداد. برای سومین بار استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟» این بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت: «با این وصف، خدا وجود ندارد.

دانشجویی که به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود، اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخاست و از هم کلاسی هایش پرسید: «آیا در کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟ همه سکوت کردند. دوباره پرسید آیا در کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ همچنان کسی چیزی نگفت. و باز پرسید آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟ وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که «با این وصف،استاد مغز ندارد!»

نمونه دیگر بیدار باش

موضوع نیاز به ولایت فقیه را در تمثیل داستانی «معلّم برا چیه...؟!» مطالعه کنید.

معلم به بچه ها گفت: من نمی دونم وقتی ما قرآن رو داریم، دیگه ولایت فقیه برای چیه؟!

از تهِ کلاس یکی از بچه ها گفت: آقا وقتی ما کتاب داریم معلّم برا چیه...؟!

برگرفته از www.Morabbee.ir

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

نباید های این راه

تمثیل داستانی دیگر که دوستان فضای مجازی زحمت کشیدند؛ یعنی مثل « قطره عسل...» راجع به دوری از شیفته شدن دنیا؛ توجه بفرمائید.

قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود، اما مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما (افسوس) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مُرد... دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد، نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود... این است حکایت دنیا...

برگرفته از   www.Morabbee.ir 

هشدارها

موضوع آزمون عشق نیز؛ در تمثیل طنز گونه «هواست کجاست» خواندنی است.

امیری به شاهزاده خانمی گفت: من عاشق توام.

شاهزاده گفت: زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.

امیر برگشت و دید هیچ کس نیست .

شاهزاده گفت: تو عاشق نیستی ؛ عاشق به غیر نظر نمی کند.

راهکار های برقراری ارتباط با معصومان (ع)

در راهکار ها نیز ؛ تمثیل طنز مانند «خوردن غذای شور و نخوردن آب» خواندی است مطالعه بفرمائید.

تشنه امام زمان بشو ...

شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان رو ببینم؟

استاد : شب یک غذای شور بخور. آب نخور و بخواب.

شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.

شاگرد: استاد دائم خواب آب می دیدم!

خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب می نوشم.

کنار لوله آبی در حال خوردن آب هستم!

در ساحل رودخانه ای مشغول….

گفت اینا رو خواب دیدم!

استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛

تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!

پیام این عیدی:آمادگی لازم و ظرفیت بالا؛ لازمه دریافت نعمت هاست .

راهنمای مسابقه دانستنی های معصومان علیه السلام

  یادآور می شود: برای انجام مسابقه دانستنی های معصومان (ع) شما می‌توانید به قالبی که توسط صدا و سیما با عنوان « کتاب سیمای معرفت (سؤالات مسابقه ای درباره امام علی (ع) ویژه کودکان و نوجوانان) » تهیه و تنظیم شده؛ که مطالعه آن برای تهیه مواد اولیه مسابقه؛ همه معصومان لازم است. حتما در فضای مجازی به این عنوان مراجعه نمائید؛ ِروشن است که این تنظیم برای مناسبت دیگر بوده لیکن با عوض شدن عنوان ها؛ طرح بسیار خوبی است برای تهیه محتوی دیگر معصومان (ع) تا هم موقع نیاز مورد مراجعه قرار بگیرد و در موقع مناسب نیز بتوانیم این آدانستنی ها را به دیگران بیاموزیم و حتی در صورت امکان بسیاری از ین محتواها را می توان در مسابقه درج نمود. انشاء الله موفق باشید.

خادم موحدان عالم مرتضوی

برچسب ها :

 

  • داستانی از کرامت امام رضا (ع)x
  • راهنمای مسابقه دانستنی های معصومان علیهم السلامx
  • راهکار های برقراری ارتباط با معصومان (ع)x
  • رسیدن به کرامت امام رضا (ع) با داستان لغب آل محمد (ص)x
  • قالبی برای تنظیم دانستنی های معصومان علیهم السلامx
  • نمونه تمثیل داستانیx
  • نمونه تمثیل طنز گونهx
  • چگونگی برقراری ارتباط با روح مقدس آقا امام رضا علیه السلامx
  • عیدی ولادت با سعادت امام رضا علیه السلامx
  • طنز ولایت فقیه برای چیه؟!x
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۴۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

ضمن عرض تبریک به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شما دوست داران پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) و اهل بیت آن حضرت، به امید روزی که با از بین رفتن بیماری کرنا و ... بتوانیم مجالس جشن و سرور داشته باشیم و به مسابقات مذهبی بپردازیم؛ جهت آگاهی بخشی و آمادگی بر آن روز مطالبی را که برگرفته از ... است تقدیم می شود باشد انشاء الله همهگی مورد لطف این بزرگواران قرار بگیریم.

والسلام مرتضوی

ویژگی های حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

سرچشمه دانش

حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت.

در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره می گوید: هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد. بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم(ع) حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والا مقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) عالمه غیر معلمه بوده است.

فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل

حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد.

امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیر مومنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.

مقام علمی حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند.

چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س)جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش .

فضیلت زیارت معصومه (س)x

دعا و زیارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهایی، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زیارت، جامی است زلال از معنویت ناب درکام عطشناک زندگی؛ و زیارت حرم معصومه (س)، بارقه امیدی در فضای غبارآلود زمانه، فریاد روح مهجور در هنگامه غفلت و بی خبری، و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغستان های بهشت است.

زیارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس می دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نو میدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار با صفای کریمه اهل بیت (س)، سبب می شود که زائر حرم، خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند ، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامی بدبختی ها و سیه روزی هاست- فرو آید و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.

معصومه (س)x و برگزیدن شهر قم

پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسید، بیمار شد چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود.

یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزید، می نویسد: بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سرزمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.

غروب غمگین

حضرت فاطمه (س) پس از ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی بهشت برین پرواز کرد. این حادثه در سال 201 هجری رخ داد.

سلام بر این بانوی بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اینک آفتاب حرم باصفایش، زمین قم را نورانی کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پیام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتی. ای فاطمه! در روز قیامت، شفیع ما باش که تو در نزد خدا، جایگاهی ویژه برای شفاعت داری.

زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات

درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است.

از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: ای سعد! از ما در نزد شما قبری است. سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (س) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.

پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق (س) نیز در این باره می فرماید: هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد. و در حدیث دیگری آمده است: زیارت او، هم سنگ بهشت است.

زیارت مأثور درباره حضرت معصومه (س)

یکی از ویژگی های حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد.

بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این، نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.

امام رضا (ع) و لقب معصومه (س)

حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل معصومه نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است.

بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) در این باره می گوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.

کریمه اهل بیت (س)

حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب کریمه اهل بیت یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است.

بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت الله نجفی-که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.

القاب حضرت معصومه (س)

به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه (س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است.

اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه(س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

شفاعت حضرت معصومه (س)

بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به مقام محمود تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام ، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد.

این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد، با کلک تقدیر نقش بسته بود. این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه (س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.

سرّ قداست قم

در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بیت (ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است.

همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند. او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س) ،مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند.

محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم

مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده و در سودای دلش را بر او نثار کند.

بین حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است. در یکی از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (س) نیز نقشی دارد، هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم. این تعبیر، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر- برادری سرچشمه می گیرد.

سرآمد بانوان

فاطمه معصومه (س) از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی، در بین فرزندان موسی بن جعفر (ع) بعد از برادرش ، علی بن موسی الرضا (ع) در والاترین رتبه جای دارد.

این درحالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر (ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه (س) می نویسد: بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آن ها،سیده جلیله معظمه ، فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است.

فضیلت بی نظیر

شیخ محمد تقی تُستری، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر (ع)، غیر از امام رضا (ع) بی نظیر دانسته است.

ایشان در این زمینه چنین می نویسند: در میان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا(ع) کسی هم شأن حضرت معصومه (س) نیست. بی گمان این گونه اظهارنظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن و روایات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. این روایت ها، مقام هایی را برای فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامی که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکرده اند و به این ترتیب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.

بوی وصال

بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد.

درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش،زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند. اینک ولادت با سعادت این سیده جلیله، بر همه دوستداران اهل بیت مبارک باد و دست های نیازمند ما، در روز محشر از دامان محبت و گذشت فاطمه معصومه (س) کوتاه مباد!

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو زپای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

برچسب ها :
  • ویژگی های حضرت معصومه (س)x
  • فاطمه معصومه مظهر فضایلx
  • مقام علمی حضرت معصومه (س)x
  • فضیلت زیارت حضرت معصومه (س)x
  • معصومه (س) و برگزیدن شهر قمx
  • زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایاتx
  • امام رضا (ع) و لقب معصومه (س)x
  • کریمه اهل بیت (س)x
  • شفاعت حضرت معصومه (س)x

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۹ ، ۱۰:۴۱
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

هدف از مسابقات حدیثی و دانستنی های معصومان (علیهم السلم)

هدف از این مسابقه، علاوه بر آشنایی با معصومان (ع) یاد آوری مهارت ها و راهکارها و شیوه پیام گیری از تاریخ و چگونگی تشویق موفقان در پاسخ گویی از آن است.

انواع مسابقات احادیث و دانستنی های معصومان (علیهم السلام)

الف : سؤال از سرشناسه و زندگی نامه و سیره معصومان (علیهم السلام)

1 - سؤال از تاریخ شمسی و قمری از زمان و مکان ولادت شهادت معصومان (علیهم السلام)

2 - مسابقه نام ها و نشان های، معصومان علیهم السلام و یارانشان.

3 - مسابقه کلمات و اصطلاحات بکار گرفته شده در باره معصومان (علیهم السلام) و علت آن. و نیز سؤال از مترادفات کلمات و معانی و مفاهیم آن ها و تکمیل جا مانده سخن آنان با هدف «بخاطر ماندن اطلاعات در باره معصومان (علیهم السلام) ».

4 - سؤال از فضایل، صفات و ویژگی های معصومان (علیهم السلام).

عناوین مورد بحث بعد از مقدمه عبارتند از:

ضرورت آشنایی با معصومان (علیهم السلام)

برکات مسابقه احادیث و زندگی نامه معصومان (علیهم السلام) و یاران آنان.

شرط آموزش و برگزاری مسابقه حدیث و زندگی نامه معصومان (علیهم السلام)

مقدمه

ماه رمضان فرصت خوبی برای باز اندیشی در اعمال و رفتار و کردار خود، تا با الگوبرداری از شخصیت های همه‌جانبه معصومان (علیهم السلام) عیار و ارزش انسانی خود را بالا ببریم.

در ماه خدا؛ همه دعوت شده ایم تا بر روی این سفره عظیم الهی بنشینیم، چرا که همه افراد مورد توجه ذات اقدس اله می باشند و برای همین، نباید از کارهای خیر و خداپسندانه غفلت کرد.

باید از این فرصت پیش آمده، نهایت استفاده را کرد و خودمان را موظف به بهره برداری از این ماه پر نعمت و پر خیر و برکت بدانیم. ماهی است که در آن مغفرت، برکت و رحمت است.

در این ماه انفاق و صدقه دادن، مواسات و دست گیری از مردم و نیازمندان از جمله مسائلی است که بر آن تأکید شده است. این عمل حتی بالاتر از خواندن اعمال مستحبی دیگر است.

امروز هر کسی که قدرت مالی دارد وارد میدان شود، دست نیازمندان و فقرا را بگیرد. این همان سیره (علیهم السلام) است. ایشان خودشان پای بند به این اعمال بودند.

آنان هر چه را با زحمت بدست می آوردند، در راه خدا انفاق می کرند. بعضی از آنان چند بار نصف اعمال خودشان را در راه خدا بخشش کرند.

این بزرگواران می توانند الگوی خوبی برای ما در زندگی باشند. در بِن آنان کسانی بودند که در خانه اش همیشه باز بود. هر کسی وارد شهر می شد، خانه او را نشان می دادند.

خانه آنان، خانه امید و دوستی بود. حتی به ایشان توهین و ناسزا هم می کردند، نه تنها نسبت به دوستان بلکه حتی نسبت به دشمنان هم دستگیری می کرد، این بالاترین روحیه و ایثار است و همین سبب می شد تا بسیاری از رفتارشان برگردند و توبه کنند.

رمضان ماه خیر و برکت است. هر قدمی که برای رفع مشکلات مردم برداشته می شود، حسنات زیادی برای آن در نظر گرفته شده، گناهان زیادی بخشیده می شود. بهر حال این فرصت آمده و باید تلاش کرد از همه جوانب این ماه عظیم بهره برد.

برروز رسانی سخنان آیت الله فقیهی خبرگزاری حوزه

ضرورت آشنایی با زندگانی و سیره معصومان (علیهم السلام)

مشکل عمده ما مسلمانان همین عدم شناخت و الگوبرداری از شخصیت‌های دینی و ارزش‌های اسلامی ماست، که همواره با انواع چالش‌ها مواجه بوده و هستیم. و تا زمانی که در الگوگیری ما از پیشوایان دین مشکل داشته باشد و ارزش‌های اسلامی را پاس نداریم، نه تنها شاهد بهبود وضعیت کنونی نخواهیم بود که به مشکلات و چالش‌های ما افزوده خواهد شد.

خصلت الگو پذیری

یکی از ویژگی هایی که به حکم آفرینش، در وجود هر انسانی به ودیعه گذارده شده، خصلت «الگو پذیری است؛ چرا که هر کس به نوعی می کوشد تا از شخصیت هایی که در نظر او بزرگ و کامل هستند پیروی کند و شیوه ی زندگی و تعالیم وی را سرمشق زندگی خود قراردهد.

حتی د ر برخی از موارد ـ خواسته یا ناخواسته ـ کنش ها، بینش ها و گرایش های شخص مورد نظر را که برای او نقش الگو و اسوه به خود گرفته است، در عرصه ی زندگی، رفتار و گفتار و کردارش بروز می دهد و حرکات و سکنات الگو ـ که به مثابه ی آبی در کوزه ی وجود وی ریخته شد ـ از سراسر وجودش تراوش کند؛ چرا که این، یک امر غریزی بلکه فطری است و سرکوب کردن آن نه تنها روا نیست که شاید ممکن هم نباشد، بلکه می بایست به هدایت و کنترل آن همت گماشت و فرد الگو پذیر را در شناخت شخصیت های کامل و جامعی که می تواند مراد و مرشد آن ها باشند، یاری نمود، تا در این مسیر پر پیچ و خم و از میان هزاران الگوی ساختگی، خیالی و یا درست و واقعی راه خطا نرود.

قرآن کریم نیز ـ که کتاب انسان سازی و تربیت است ـ به این نکته، عنایت دارد و برای تربیت و پرورش صحیح انسان ها، به معرفی چهره های نیک می پردازد، که هر کدام از آن ها می تواند نمونه ی کاملی از الگوهای تربیتی باشد.

از این رو است که به معرفی اسوه هایی چون حضرت ابراهیم (ع) و محمد (ص) (که د ر توحید، قهرمان؛ در دوستی با خدا، خلیل و حبیب او؛ در علم و معرفت، مخزن اسرار و در اخلاق، صاحب خلق عظیم اند) می پردازد می فرماید:

قد کانت لکم اسوةٌ حسنة فی ابراهیم

و لکم فی رسول الله اسوةُ حسنة

عالمان ربانی، مؤمنان راستین، قهرمانان میادین نبرد، ایثارگران جان و مال، مقاومان قلّه ی صبر و استقامت، سرافرازان صحنه ی ابتلا و آزمایش و جز آنان، در زمره ی برجستگانی هستند که می توانند الگو و اسوه ی تربیتی و اخلاقی دیگران قرار گیرند.

قرآن کریم با تعبیر وَ الّذینَ آمَنوا مَعَهَ

پیروان ابراهیم (ع) و رهروان محمد (ص) را شایسته ی تأسی و اقتدا می داند.

ضرورت الگو گیری

انسان برای رسیدن به رشد، کمال و بالندگی انسانی و اخلاقی، نیاز به الگوهای انسانی و اخلاقی دارد.

الگوهای تربیتی :

در راستای رسالت اسوه یابی و الگو پذیری، لازم است مجموعه های فضیلتی را مورد مطالعه عمیق قرار داد تا از لا به لای صدها نکته ی گفته و ناگفته، شاخص ها و برجسته ها را گزینش و به عنوان مدل زیستن و مُردن معرفی کرد، که پیشوایان پاک دین (علیهم السلام) به دلیل بهره‌مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، بهترین الگو و نمونه در بین بشریت است.

از این رو می بینیم معصومان (علیهم السلام) در همه عرصه‌های سیاسی، عبادی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی، بهترین و نمونه‌ترین الگو برای جهان بشریت بلاخص مسلمانان می‌باشد.

الگوی معنوی:

همه معصومان (علیهم السلام) در این بخش دارای ویژگی هایی بودند از جمله :

امام صادق (ع) در بیان حال معنوی امام حسن (ع) می‌فرمود: امام مجتبی عابدترین مردم زمان خود بوده و همواره در قنوت نمازش دعا می‌کرد و هرگاه وضو می‌گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می‌لرزید و رنگ چهره‌اش زرد می‌شد.

 الگوی اخلاقی :

آن بزرگواران در، مهربانی، گذشت، ایثار، فروتنی و صبر و بردباری، سرآمد و نمونه بوده و بهترین الگو برای الگوبرداران و انسان‌های پاک‌سرشت می‌باشند.

قابل تذکر اینکه:

با اینکه جا دارد در تک تک ویژگی های چهارده معصوم (علیهم السلام) مفصل بحث شود؛ لیکن با وجود دسترسی همگان به نوشته های بسیار و اینکه در این جا بنا بر اختصار است؛ آن هم مطالب مناسبت ماه رمضان، تنظیم می شود، فقط اشاره به پنج نور مقدس که خداوند نیز بیش از دیگران از این بزرگوانان تجلیل بعمل آورده خواهیم داشت، اکنون خلاصه ای از دانستنی های سه تن از این بزرگوران به عرض می رسد، انشاء الله مورد لطف همه آن بزرگواران قرار بگیریم.

الگو بودن امام علی (ع)

امام علی (ع) الگوی خوبی ها

شـنـاخت مردان بزرگ و شخصیت های الهی و آشنا شدن با ویژگی ها و خـصـوصـیات روحی و اخلاقی آنان، زمینه تربیت و خودسازی را در ما فـراهـم مـی کـند و می توانیم در رسیدن به صفات متعالی و کمالات انسانی، آنان را الگوی خویش قرار دهیم.

در مـیان شخصیت های بزرگ جهان، امام علی (ع) از موقعیت فوق العاده ای بـرخـوردار بـود که توانست با بهره مندی از الطاف خاص خداوند و قـرار گـرفـتن در شرایط مناسب تربیتی، استعدادهای خود را شکوفا کـرده و در همه ابعاد به اوج قله کمالات انسانی برسد و مظهر همه خوبی ها شود که در حق او می توان گفت:

کـتـاب فـضل تو را آب بحر کافی نیست

که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم

نگاهی کوتاه به زندگی سراسر افتخار امیرمومنان علی (ع) ما را به ایـن حـقیقت آشنا می سازد که فضایل و کمالات علی (ع) چون اقیانوس وسـیـع و عـمـیقی است که شناگران ماهر هم نمی توانند به عمق آن رسـیـده و گـوهـرهـای درخـشـان آن را بیرون بیاورند.

شخصیت فوق الـعـاده حضرت علی (ع) باعث شده تا تمام دانشمندان و نوابغ بزرگ لب به ستایش او بگشایند.

علامه محمدتقی جعفری (ره) می نویسد:

(در نـتـیجه تحقیقات و بررسی های همه جانبه ای که از آغاز ظهور اسـلام تاکنون درباره شخصیت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) چه بـه وسـیـلـه مـشـاهـده کـنندگان معاصر او و چه بعدها به وسیله مـتـفـکـران صـاحب نظر اسلامی و دیگر ملل صورت گرفته، این حقیقت پـذیـرفـته شده است که شخصیت علی (ع) چنان که در قلمرو مکتب های الـهـی (مـنـهای نبوت) در ردیف پیامبرانی مانند ابراهیم، موسی، عـیـسـی، محمد (صلوات الله علیهم) قرار دارد، هم چنان در قلمرو پـیـش تـازان کـاروان انـسانی که تکامل در انسانیت را هدف گیری نموده اند، در صف اول جای گرفته است.) 

بر گرفته از . تفاسیر قرآن. سایت خبری حوزه

رخ یوسف ید موسى دم عیسى دارى ‏

آن چه خوبان همه دارند، تو تنها دارى ‏

***

هم آدم و هم شیث، هم ایوب و هم ادریس

هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود

هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس

هم صالح پیغمبر و داوود علی بود

حرکت به سمت صفات امیرالمومنین (ع)؛ وظیفه شیعیان

ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمی توانیم زندگی کنیم، نمی توانیم عمل کنیم، نمی توانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک.

حضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود این‌جور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید این‌جوری عمل کنید.

اى تجسم صفات خدا

زادگاهت، بیت الله

زندگانى ات عبدالله

وجودت محو ذات الله

پیکارت، فى سبیل الله

سرانجامت،فناى فى الله

ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم.

 وظیفه‌ی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم.

 همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، به‌ قدر وسعمان، به‌ قدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم.

جامعه‌ی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه می توانیم و نه از ما آن را می خواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیاده‌روی، چشم‌وهم‌چشمی دور بشویم؛ این‌جوری می شویم شیعه‌ی امیرالمؤمنین.

عمل ما کسانی را مؤمن به ما می کند.

فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً.

فرمود زینت ما باشید.

زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: به‌به! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند!

تلخیص بیانات رهبر انقلاب دام عزه در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر

مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِیحِ الْقَوْلِ.

سلیمان بن مهران گوید روزى شرفیاب حضور امام صادق (ع) شدم و چند تن از شیعیان آنجا بودند و شنیدم می فرمود اى گروه شیعه زینت ما باشید و زشتى ما نباشید با مردم خوش زبانى کنید و زبان خود نگهدارید و از زیاده‏ گوئى و بدگوئى بازش دارید.

امالی، شیخ صدوق، ص ۴۰۰؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۴۴۰؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار،طبرسى، على بن حسن‏، ص ۸۸؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۶۸ص ۳۱۰؛

فضایل و ویژگی های امام علی (ع)

لقب «امیرمؤ منان » براى على (ع)

جایگاه امام علی (ع)

سیماى على (ع ) در جریان مُباهِله

معیار شناخت مؤ من از منافق

ایمان امام علی (ع)

سبقت در ایمان و آگاهى

لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا‏

پرده را گر ز پیش بردارند - مرمرا در یقین نیفزاید‏

زانک امروز کار فردا را - آن چنان دیده‏ام که مى‏باید

حال خلد و جحیم دانستم - بیقین آن چنان که مى‏باید

گر حجاب از میانه بردارند - آن یقین ذره‏اى نیفزاید

تقدّم على (ع) در علم و آگاهى

الف : ابن عبّاس مى گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:
على بن ابیطالب اَعْلَمُ اُمَّتِى وَاَقْضاهُمْ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ بَعْدِى

على (علیه السلام ) در علم از همه افراد امّت من آگاه تر است و در قضاوت درباره موضوعاتى که بعد از من مورد اختلاف مى شود بهتر از همه ، قضاوت مى کند.

حدیث ردّالشَّمس

بازگشت خورشید در زمان خلافت على (ع)

اخبار على (ع ) از آینده

شجاعت و دلاوری هاى على (ع )

اعلان برائت از مشرکان توسّط على (ع )

جهاد و جانبازیهاى على (ع )

فداکارى بى نظیر على (ع ) در شب هجرت

قضاوت هاى امام على (ع)

برگرفته از کتاب نگاهى بر زندگى دوازده امام (ع) مرحوم علامه حلی (ره) ترجمه محمدی اشتهاردی

عبادت امام (ع)

امیر مؤ منان و رفتار با یتیمان ‏

من از مفصل این نکته مجملى خواندم ‏

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ‏

نمونه دوستداران واقعی امام علی (ع)

استدلال عمر بن عبدالعزیز به حدیث غدیر

شـخـصـى بـه نـام یزید بن عمر مى گوید: ((من در شام بودم ، عمر بن عبدالعزیز اموالى را تقسیم مـى کـرد، من هم براى دریافت سهمم رفتم ، وقتى نوبت به من رسید، گفت : تو از کدام قبیله اى ؟

گفتم : از قریش گفت ازچه طایفه اى ؟

گفتم بنى هاشم گفت : از کدام تیره ؟

گفتم : از وابستگان على (ع ) ـ در عبارت عربى آمده مولاى على ـ گفت : کدام على ؟

من پاسخ ندادم عمر بن عبدالعزیز دسـت بـه سـینه اش نهاده گفت : به خدامن هم از وابستگان على هستم گروهى براى من روایت کرده اند که پیامبر(ص ) درباره او فرمود: ((هر کس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست .

آنـگـاه رو به دستیار خود کرده گفت : به امثال این شخص چقدر مى دهى ؟

گفت : صد یا دویست درهم گفت : اینک به او پنجاه دینار ((1)) بده ، چون ولایت على بن ابى طالب را دارد آنگاه به شهر خود برگرد،سهمت را نیز در آنجا دریافت خواهى کرد (2)

1- دینار از طلا، و درهم از نقره است ، به اضافه اینکه وزن درهم معادل 710 وزن دینار است .

2- فرائدالسحطین ، ج 1، ص 66، باب ده ، حدیث 32 و حلیه الاولیا، ج 5، ص 364.

بر گرفته از سایت آوینی

الگو بودن امام حسن (ع)

امام حسن (ع) از نظر ظاهری بسیار زیبا و شباهت زیادی به رسول خدا (ص) داشتند. حلم بی‌‌پایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد. هفت ‏سال از عمر پر برکت امام حسن (ع) در زمان پیامبر (ص) و سى سال در زمان پدرش امیرمؤمنان (ع) سپری شد.

دوران امامت ایشان نیز بعد از پدر بزرگوارش ۱۰ سال طول کشیده و سرانجام در سال ۵۰ هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت بدست همسرش جعده در سن ۴۸ سالگى به شهادت رسیده و در قبرستان بقیع در شهر مدینه مدفون شدند.

امام حسن (ع) در نگاه پیامبر اسلام (ص)

امام حسن (ع) نور دیده پیامبر اسلام (ص) و تربیت یافته در دامان ایشان بود. محبت‌های وافر آن حضرت در مورد امام حسن (ع) و امام حسین (ع) خود بحث مستقل و نیازمند نگارش کتاب مستقلی در این زمینه می‌باشد. از مشهورترین جملات پیامبر اسلام (ص) در این زمینه این است که ایشان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را بعنوان آقای جوانان اهل بهشت و ریحانه خود معرفی نموده‌اند (۱۱).

و در جای دیگری فرموده‌اند: «هر کس حسن (ع) و حسین (ع) را دوست ‏بدارد، مرا دوست داشته و هر که با آن دو دشمنى کند با من دشمنى کرده است (۱۲)».

در جای دیگری آمده است که پیامبر اسلام (ص) فرمودند:

« پدرم و مادرم فدای تو باد امام حسن (ع) هرکه مرا دوست دارد این (حسنم) را نیز دوست بدارد (۱۴)».

الگوی بخشندگی

بخشندگی و برآوردن نیازهای دیگران از بارزترین ویژگی امام مجتبی (ع) می‌باشد که بهترین سرمشق برای دوستداران او است؛ آن‌قدر بخشش می‌ کرد تا شخص نیازمند بی‌نیاز می‌شد، زیرا طبق تعالیم اسلام، بخشش باید بگونه‌ای باشد که فرهنگ گدایی را ریشه‌کن سازد و در صورت امکان، شخص را از ردیف نیازمندان بیرون کند.

سخاوت و گشاده‌دستی کریم اهل‌بیت (ع)

یکی از خصلت‌های بارز امام حسن (ع) گشاده‌دستی و بخشندگی ایشان بود که باعث شد به‌ نام کریم اهلبیت (ع) مشهور شوند. امام حسن (ع) هیچ‌گاه سائلی را رد نکرده و در برابر درخواستش «نه» نگفت، و چون به آن حضرت عرض شد: چگونه است که هیچ‌گاه سائلی را رد نمی‌کنید؟ پاسخ داد: «من سائل درگاه خدا و راغب در پیشگاه اویم، و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم ....» (۱). مورخان و دانشمندان در شرح زندگانى پرافتخار آن حضرت، بخشش‌های بى‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بى‌نظیری ثبت کرده‌‏اند که در تاریخچه زندگانى هیچ یک از بزرگان به چشم نمی‌خورد و این خود نشانه دیگرى از عظمت نفس و بی‌اعتنایى آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا است، بطوری‌که آورده‌اند: «امام حسن(ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگه‌داشته و نصف دیگر را در راه خدا بخشید» (۲).

از سنت‌های این امام همام در بخشش آن بود که عطای ایشان به مستمندان به مقداری نبود که کفاف هزینه چند روز اندک از مخارج آن فرد را نموده باشد، بلکه امام حسن (ع) گاهى مبالغ قابل توجهى پول را، یک‌جا به مستمندان می‌‏بخشید و با این کار براى همیشه شخص فقیر را بى‌نیاز می‌‏ساخت و او می‌توانست با این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه‌‏اى تا آخر عمر برای خود تشکیل دهد (۳).

حسن خلق

امام حسن (ع) بسیار گشاده‌رو و مهربان و در مقابل بی‌حرمتی دیگران بسیار صبور و باگذشت بودند. این خصوصیت و منش اخلاقی که در کنف تربیت رسول خدا (ص) و امیرمؤمنان علی (ع) و فاطمه (س) پدید آمده بود، موجب شد که ایشان تا آخر عمر به عنوان یکی از محسنان و نیکوکاران روزگار مطرح باشد.

ماجرای امام حسن (ع) با مرد شامی ماجرایی مشهور است که امام در مقابل دشنام و ناسزاهای آن مرد بجای دشنام متقابل ابتدا سلام نموده و با لبخند و مهربانی فرمود: «پیر مرد! فکر مى‏‌کنم غریب هستى و شاید در اشتباه افتاده‏‌اى. اگر به چیزى نیازى دارى، برآورده کنیم، اگر راهنمایى مى‌‏خواهى، راهنمائیت کنیم و اگر گرسنه‏‌اى سیرت کنیم، اگر برهنه‌‏اى لباست دهیم، و اگر نیازمندى، بى‏‌نیازت کنیم، اگر جا و مکان ندارى، مسکنت دهیم و مى‌‏توانى تا برگشتنت میهمان ما باشى و ... ». در روایت آمده است که مرد شامى در برابر این خُلُق عظیم شرمنده شده و با گریه گفت: «اَشهَدُ اَنَّکَ خلیفه الله فِى ارضه» «شهادت می‌دهم که تو جانشین خداوند بر روی زمین هستی» و سپس این آیه (آیه ۱۲۴ سوره انعام) را خواند: «الله اَعلَم حَیثُ ‏یَجعل رِسالَتَه ...» « خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد» و سپس گفت: تو و پدرت نزد من مبغوض‏ترین افراد بودید، ولى اکنون محبوب‏ترین افراد در نزد من هستید (۴).

شجاعت و دلیری

امام حسن (ع) به شهادت تاریخ، فردى بسیار شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچ‌گونه جانبازى دریغ نمى‌‏ورزید و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود. امام حسن (ع) در جنگ جمل، در رکاب پدر بزرگوار خود در خط مقدم جبهه جنگیده و از یاران دلاور و شجاع امام على (ع) سبقت مى‏‌گرفت و بر قلب سپاه دشمن حملات سختى مى‏‌کرد (۵). در جنگ صفین نیز، در بسیج عمومى نیروها و گسیل داشتن ارتش امام علی(ع) براى جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمى برعهده داشته و با سخنان پرشور و مهیج خویش، مردم کوفه را به جهاد در ارتش اسلام و سرکوبى خائنان و دشمنان اسلام دعوت نمود (۶). آمادگى ایشان براى جانبازى در راه حق در حدی بود که امیرمومنان (ع) در جنگ صفین از یاران خود خواست که او و برادرش حسین بن على (ع) را از ادامه جنگ با دشمن باز دارند تا نسل پیامبر (ص) با کشته شدن این دو بزرگوار از بین نرود(۷).

امام حسن (ع) هرگز در بیان حق و دفاع از حریم اسلام نرمش نشان نداده و علناً از اعمال ضد اسلامى معاویه انتقاد مى‏کرد و سوابق زشت و ننگین معاویه و دودمان بنى امیه را بى‌پروا فاش مى‏ساخت که مناظرات مهیج و کوبنده ایشان با معاویه و مزدوران و طرفداران او نظیر: عمرو عاص، عتبه بن ابى سفیان، ولید بن عقبه، مغیره بن شعبه و مروان حکم گویای وجود ریشه عمیق شجاعت علوی در وجود ایشان بود (۸).

عبادت و تهجد

همه امامان از جمله این امام همام علاقه وافری به راز و نیاز، عبادات شبانه و مناجات با معبود یکتای خویش داشتند. در حالات عرفانی امام حسن (ع) آمده است که آن حضرت هنگام وضو گرفتن بدنش مى‌‏لرزید، و چهره‌‏اش زرد مى‏‌شد، از ایشان درباره راز این امر سوال شد که فرمود: «بر هر کسى که در پیشگاه خداوند مى‏ایستد لازم است که (از عظمت الهى) رنگش زرد و اندامش به لرزه افتد (۹)».

در مورد تهجد، عبادت و خوف از خداوند امام حسن(ع) حدیث امام صادق (ع) کافیست که فرموده‌اند: « حسن بن علی (ع) عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج‏ به جا مى‌‏آورد پیاده و گاهى پا برهنه بود، همیشه این گونه بود که اگر یادى از مرگ و قبر و قیامت مى‌‏کرد گریه مى‏‌کرد. وقتى یادى از گذشتن از صراط مى‏‌کرد، گریه مى‌‏کرد، وقتى یادى از عرضه شدن در پیشگاه الهى (براى حساب و کتاب) مى‌‏کرد، صداى حضرت بلند مى‏‌شد، تا آن‌جا که غش مى‏‌کرد (و بی‌هوش مى‏افتاد)، و هر گاه براى نماز مى‏‌ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش مى‏‌لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد مى‌‏کرد، مانند مار گزیده مى‏‌پیچید، و از خداوند بهشت را درخواست مى‏‌کرد(۱۰)».

همان‌گونه که در حدیث فوق نیز آمده است، از دیگر فضایل اخلاقی این بزرگوار تشرف پا پیاده (و گاهی پا برهنه) ایشان به خانه خدا بود و در توضیح دلیل این کار می‌فرمود: «من شرم دارم خداوند را ملاقات کنم در حالی که پیاده به خانه او نرفته باشم (۱۵)». ایشان بنابر نقلی بیست بار و در نقل دیگری بیست و پنج بار با پای پیاده به سفر حج رفت.

صلح امام حسن (ع)

بدون شک ارزش صلح امام حسن (ع) با توجه به شرایط زمانی و مکانی خاص خود، کم‌تر از جنگ و شهادت امام حسین (ع) نبود. خیانت طرفداران ایشان، تهدید و تطمیع‌های معاویه، صلاح و مصلحت مسلمانان در آن دوره حساس، جلوگیری از کشتار و خونریزی و نهایتا تشکیل مثلث زر و زور و تزویر معاویه باعث بروز وقایعی شد که امام (ع) را مجبور به امضای صلح‌نامه با معاویه کرد. در این شرایط امام حسن (ع) منطقا و قاعدتا نمی توانست وارد مبارزه با معاویه گردد تا اینکه ایشان ناچار به پذیرش صلح تحمیلی شد.

براساس این صلح‌نامه، حکومت به این شرط که به کتاب خدا و سنت رسول او و سیره خلفای صالح، عمل کند به معاویه سپرده می‌شود. در ضمن، پس از معاویه خلافت به امام حسن (ع) واگذار می‌گردید. هم‌چنین معاویه براساس این صلحنامه ملزم شد که دشنام دهی به امیرالمؤمنین علی (ع) و بد گفتن از ایشان در منابر عمومی را ممنوع سازد. در امان بودن یاران امام علی (ع)، عدم تعرض به آنان و محفوظ ماندن جان و مال و فرزند و ناموس‌شان از هر گزندی از دیگر مفاد این صلح‌نامه به شمار می‌رفت که متاسفانه معاویه به هیچ کدام از مفاد این صلح‌نامه پایبند نشده و دقیقا خلاف آن‌ها عمل نمود. اما بی‌تردید می‌توان گفت صلح امام حسن (ع)، چهره واقعی معاویه را آشکار ساخت و دستگاه جور او را به مردم شناساند. از این رو معاویه درصدد حذف فیزیکی امام برآمد و سرانجام، نقشه کشتن ایشان را طراحی کرد (۱۶).

متأسفانه بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص)، به ‌دلایلی که ذکر آن‌ها در این نوشتار نمی‌گنجد، انحرافاتی بر سر جانشینی پیامبر اسلام (ص) رخ داد که وجود همین مسایل نیز باعث شد افرادی مثل معاویه که به هیچ عنوان صلاحیت خلافت در جامعه مسلمانان را نداشتند با استفاده از خدعه و نیرنگ و... جانشینان الهی پیامبر (ص) را کنار گذاشته و خود ادعای خلافت نمایند و همین عامل صدمات جبران ناپذیری به پیکره اسلام وارد نمود که بدون شک تبعات آن تا امروز نیز در جامعه اسلامی باقی مانده است. بی‌شک قیام امام حسین (ع) و بروز فاجعه کربلا نیز خود اعتراض علنی به این خفقان و ظلم حاکم در جامعه بود که دشمنان اسلام با وقاحت تمام فرد سگ‌باز، شراب‌خوار و... مثل یزید را بعد از معاویه بعنوان خلیفه مسلمانان معرفی نموده بودند و بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز خفقان حاکم در زندگی امامان معصوم (ع) نیز خود ریشه در همین مسایل دارند.

در هرحال، در جامعه‌ جهانی کنونی که خلأ مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر احساس می‌گردد، معرفی الگوهای شخصیتی بخصوص به نسل جوان امری لازم و ضروری می‌باشد. با گذشت زمان و پیشرفت‌های علمی بشری در جنبه‌های مختلف، شیوه زندگی بشر نیز بطور مستمر در حال تغییر و تحول بوده و خواهد بود اما اصول و ارزش‌های اخلاقی هم‌چون شجاعت، پاکدامنی، صداقت، یاری دیگران و ... اصول ثابتی می‌باشند که ریشه در عمق ذات انسان‌ها داشته و بشر امروزی جهت متجلی نمودن این صفات اخلاقی نیاز به معرفی الگوهای انسانی دارد که در این میان بهترین این الگوها وجود نورانی ائمه معصومین(ع) می‌باشد. امید است با معرفی هرچه بهتر و بیشتر این الگوهای شخصیتی بزرگ بخصوص در فضای مجازی تاثیرگذار کنونی، در ارتقاء فرهنگ دینی و قرآنی جامعه موثر باشیم.

بر گرفته از سخن تقی قاسمی خادمی؛ فعال و پژوهشگر قرآنی

الگوهای تربیتی و اخلاقی در قیام امام حسین (ع)

مجموعه هایی از الگوهای ارزشمند در فضایل اخلاقی، عبادی، اجتماعی، سیاسی و... که می تواند طالب هر نوع فضیلتی را سیر آب و خواهان هر اسوه و الگویی را کام یاب نماید، چرا که برخوردار از تمامی اقشار مختلف جامعه و از همه ی مراحل سنی از کودک و خردسال و نوجوان گرفته تا جوان و میان سال و از عمر متوسط گرفته تا پیر کهن سال، از نو عروس و تازه داماد گرفته تا پدر و مادر داغ دیده، از سفید و سیاه گرفته تا آزاد و برده، از فرزند و بستگان گرفته تا نیروی از دشمن گریخته و به دوست پیوسته؛ همه و همه در این مجموعه ی با ارزش، تعبیه شده است؛

آنچه گفته شد را می توان در طول زندگی چهارده معصوم علیهم السلام و یاران آنان یافت و با شیوه ها و ابزارهای مختلف به خاطر سپرد و به دیگران آموزش داد.

نمونه کامل این قضیه در صحنه ی عاشورا و نهضت عاشورا و قیام امام حسین (ع) از آغاز تا انجام، دیده می شود.

مجموعه ای «بر عکس اصحاب امام حسن (ع)» که امام حسین (ع) درباره ی آن ها فرمود:

 »فَاِنّی لا أعلم اصحاباً أوفی ولا خیرٌ من أصحابی ولا أهل بیت أبّر ولا أوصل من أهل بیتی فجزا کم الله خیر الجزاء».

بر این اساس ، هر کس در هر زمینه ای که بخواهد، می تواند الگویی مناسب فرا راه و مسیر آینده ی خود برگزیند که به برخی از آن ها اشاره می شود:

برای ذکر نمونه آنها می توان به افراد ذیل اشاره کرد

الگوی وفاداری و فداکاری

حضرت ابوالفضل العباس (ع)  که واژه ها و تعبیرهایی بسیاری درباره ی این سردار کربلا وارد شده، که حاکی از فضایل و مناقب او است؛ مانند

نافذ البصیرة (دارای بینش عمیق)،

الگوی صبر و مبارزه

حضرت زینب (ع) «ام المصائب» و عالمه غیر معلّمه «دانشمند مدرسه نرفته» ، قهرمان کربلا .که برنامه ی تکمیل حرکت عاشورا اجرا کرد و مدرس ایثار، بلاغت، عبودیت و بندگی را انسان است

حضرت زینب (ع) با همه ی فضایل اخلاقی که در بُعد عفت و عصمت دارد، حضور سیاسی وی در میان جامعه و ابلاغ پیام شهادت می تواند الگوی زنان مبارز و مؤمن جامعه اسلامی ماست.

ولایت مداری و توجه به آن و نمودی از نقش الگویی زینب (ع) را برای ما نمایان می سازد.

«حبیب بن مظاهر» : الگوهایی کهن سال و سالخوردگی قاری قرآن که به سان جوانان شاداب و پر شور در عرصه ی عاشورا حماسه آفرینی می کنند.

که زوایای سخن و علم وی می تواند الگوی مناسب انسان ها قرار گیرد.

الگو وفای به عهد:

حبیب بن مظاهر، خود از دعوت کنندگان امام بود و میسره (سمت چپ) سپاه را از طرف امام به عهده داشت. تا آخرین نفس در رکاب آن حضرت بود تا به فوز عظیم شهادت رسید.

این عمل حبیب به ما می آموزد که انسان می توند فضایل اخلاقی، وظایف اجتماعی و عبادت الهی را با هم جمع کند.

انس بن حارث کاهلی: پیر مرد سفید ابروکهن سال دیگری که با قلب جوانش به سان شیر، در رکاب امام حضور داشت

او که از یاران پیامبر (ص) بود که در جنگ بدر و حنین نیز شرکت کرده بود. او آن چنان پیر شده بود که ابروانش سفید گشته وروی چشمانش افتاده بود.

این پیر مرد کمرش را با عمامه و ابروانش را با دستمال می بندد تا مانع دید وی نشود و با شور وصف ناشدنی آماده جنگ می شود.

الگوی نادمان

«حرّ» آزاد مرد دو عالم قرار دارد او در آغاز، فرماندهی بخشی از نیروی دشمن را بر عهده داشت و در راستای مأموریت خود، راه را بر امام بست و مانع از ادامه ی حرکت آن حضرت شد، تا آن جا که مورد خطاب امام قرار گرفت که فرمود: «ثکلتک امک؛ مادرت به عزایت بنشیند».

اما بعد از اندک مدتی در روز عاشورا، زمانی که متوجه شد جنگ با امام حسین (ع)  جدی است و ابن سعد و لشکرش تصمیم بر جنگ تمام عیار گرفته که آسان ترین آن، جدا شدن سرها و قطع شدن دست ها باشد و از سوی دیگر صدای استغاثه ی حسین (ع)  را شنید که:

«أما مغیثٌ یغیثنا لوجه الله» خود را به آن حضرت رسانید و با اظهار پشیمانی از کرده ی خود، از آن جناب خواست که توبه ی او را بپذیرد

توبه ی آن نادم به خدا پیوسته را پذیرفت و بدین صورت با تحولی در درون حر، مسیر شقاوت همیشگی را به سعادت ابدی مبدل کرد.

می نویسند: امام (ع) چون دید که از سر مجروح «حر» خون جاری است، با دستمال خود سر او را بست و او را با همان دستمال، دفن کردند که خود، سند افتخار دیگری است.

الگوی خوشبختی

در بررسی تاریخ عاشورا «زهیر بن قین» است.

... او زمره ی سعادت مندان تاریخ قرار گرفت و این در حالی که امام، شخصاً از افراد دیگری مانند عبد الله بن حر جعفی نیز دعوت کرد ولی به اعتراف خودشان، توفیق چنین سعادتی را نیافتند و به جای جان نثاری در رکاب امام، فقط حاضر شدند اسب خود را به امام بدهند که امام فرمود: تو که از ایثار جانت در راه ما دریغ داری ما نیازی به اسب تو نداریم.

نکته تربیتی و آموزنده ای که در برنامه ی «ابن حر» وجود دارد این که جایی که می بایست با جان فشانی پاسخ گفت، اهدای مال و ثروت کفایت نمی کند و لذا اگر چه شاید امام به ابزار و وسایل جنگی نیز احتیاج داشت، اما از کسی که قادر به ایثار جان است ایثار مال پذیرفتنی نیست.

گفتنی است مشوق پیوستن زهیر به اردوگاه امام، همسرش ـ دُلهُم ـ بود که می توان از او به عنوان الگوی مشوّق تعبیر کرد.

وی در شب عاشورا به امام عرض کرد: «خداوند آن روز را نیاورد که پسر پیامبر را در میان دشمن، رها کنم وخود نجات یابم» و نیز گفت: « اگر هزار بار در راه تو کشته شوم وزنده گردم دست از تو بر نمی دارم»

راستی کناره گیری از اردوگاه امام و اکراه از پیوستن به او در آغاز کجا؟ و قبول فرماندهی بخشی از لشکر و آمادگی برای هزار قتل کجا؟ زهی سعادت و خوشبختی که نصیب مردان خدا می شود.

الگوی راز داری

«قیس » نامه رسان : ابن زیاد پرسید: چرا نامه را پاره کردی؟ گفت: برای این که تو از مطالب آن آگاه نشوی. پرسید: نامه از چه کسی برای چه کسی بود؟ گفت: از امام حسین برای مردم کوفه. ابن زیاد خشمناک شد و گفت: تو را رها نمی کنم تا اسامی آن ها را بگویی و بر منبر رفته وبر علی وفرزندانش دشنام دهی وگرنه تو را قطعه قطعه می کنم.

قیس گفت: اسامی را نمی دانم، اما دشنام می دهم. پس به منبر می رود و بعد از حمد و ثنای الهی شروع می کند به لعن و دشنام به ابن زیاد و بنی امیه و سلام و صلوات بر علی و آل او. بعد اضافه می کند که: ای مردم!من پیک حسینم، به دعوتش پاسخ دهید. در این زمان ابن زیاد دستورداد وی را از بالای دارالاماره به پایین پرتاب کنند و بدین سان وی را به شهادت رساندند.

وقتی خبر شهادت قیس را برای اما م آوردند، چشم امام پر از اشک شد و نتوانست از گریه خودداری کند و این آیه را خواند: وَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن ینتَظِر.

نظیر این داستان درباره ی عبدالله بن یقطر نیز وارد شده است.

دو نکته تربیتی و آموزنده یک نکته تربیتی این داستان که «قیس » الگوی آن است، این که انسان برای جلوگیری از خطری که جان عده ای مؤمن خدا جو و پیرو امام را تهدید می کند، خود را به خطر اندازد تا سلامت دیگران تأمین شود.

نکته دیگر این قضیه، ابراز محبت و ولایت نسبت به علی (ع)  و فرزندانش، و اعلام انزجار و تنفر از دشمنان آنها است.

چرا که در آن زمان، قیس می توانست به بهانه ی «تقیه» به خواسته ابن زیاد پاسخ مثبت دهد و خود را از آن مهلکه برهاند، اما اثر چندانی جز نجات فردی وی در بر نداشت، لذا با گزینش روی دیگر مسئله و از خود گذشتگی، درس ولایت و محبت واقعی را به دوستان علی (ع)  و آل او داد و امام حسین (ع)  با سخن خود که فرمود «وَ مِنهُم مَن قضی نَحبَه» آن را تأیید کرد.

الگوی محبت و موّدت

از چهره هایی پر درخشش «عابس» بود که در زیارت ناحیه ی مقدسه نیز به او اشاره شده است.

وی از شخصیت های بارز شیعه است. او شخصیتی مدیر، ارجمند، شجاع، سخنور و زاهدی شب زنده دار بود و از نظر پاکی و خلوص و قهرمانی و شور انگیزی از بزرگترین انقلابیون به حساب می آمد.76

می گفت: ای حسین! به خدا سوگند، هیچ کسی در روی زمین نزد من عزیزتر و محبوب تر از تو نیست و اگر ممکن بود با چیزی بهتر از جانم و خونم از تو دفاع کنم چنین می کردم».

عابس در حمایت از امام خود با تمام هستی دفاع می کند

نکته ی جالب توجه این که وی به صورت برهنه به میدان رفت و با همان حال به جنگ ادامه داد تا به شهادت رسید.

این حرکت عابس شاید بدان جهت باشد که وقتی با خلوص تمام، جان به جانان داده می شود، بدن نیز عاری از تقید وبه صورت برهنه تقدیم راه دوست شود.

الگوی جان نثاری

«حنظلة بن سعد تهامی » که با رشادت تمام، بدن خود را سپر وجود مبارک امام می کند و تیرها، و نیزه ها و شمشیر هایی از هر سو به قصد جان امام پرتاب می شوند به جان می خرد .

همینطور «سعید بن عبدالله حنفی » که در پیش روی امام ایستاد و خود را حدف تیرهای دشمن قرار داد تا این که به زمین افتاد و به شهادت رسید».

و عمرو بن قرظة الانصار ی» که نیزه های پرتاب شده به سوی امام را با دست می گرفت، و شمشیرها را با جان می خرید و از هر گونه گزند سوئی که باعث زخمی شدن امام می شد جلوگیری می کرد و در نهایت، از امام سؤال کرد که آیا به عهدم وفا کردم؟ و امام فرمود: آری، تو در بهشت نیز در پیش روی من خواهی بود.

نکته ی قابل توجه این که «علی بن قرظه» ـ برادر عمروـ در لشکر عمر سعد قرار داشت و با امام، مبارزه کرد و چه بسا برخی از آن چه به بدن عمرو اصابت کرده است، به وسیله ی برادرش نشانه گیری شده باشد.

ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا!

اسوه ی مصلین، یاد آوران نماز

«ابو ثمامه ی صیداوی»  که امام فرمود: خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد».

به این ترتیب د رحالی که «زهیر بن قین » و «سعید بن عبدالله» پیش روی امام ایستاده بودند، امام حسین (ع) و یاران «نماز خوف» به جای آوردند.

اقامه ی نماز در آن لحظه ی حساس و خطرناک می تواند الگویی باشد بر رزم آوران صحنه ی پیکار که حتی در اوج جنگ و شور و هیجان مبارزه، نباید از یاد خدا ونماز غافل بود.

چرا که هدف نهایی مردان خدا حتی از جنگ و در جنگ نیز عبودیت «الله» است و بُعد الگو دهی آنان نیز همین است.

الگوی «کثیر الصلوة» «سوید بن عمرو »

در زمان جنگ به سان شیری شجاع و در مشکلات و گرفتاری ها صبور و مقاوم است».

پیش گامان شهادت (اسوه های سبقت)

علی اکبر اولین شهید از بنی هاشم است.

«اگر مرگ ما در راه حق است، پس از مرگ، باکی نیست»

«مسلم بن عوسجه» در ردیف اولین شهدا قرار خواهد گرفت.

مسلم بن عوسجه، پیر مردی است

که گفت: تا نیزه ام در سینه این ها شکسته شود، وتا هنگامی که شمشیرم خم نشده با آن ها جنگ می کنم و هرگز از تو جدا نمی شوم و اگر سلاحی را که باید با آن جنگ کنم نداشته باشم با سنگ با آن ها مبارزه می کنم تا آن که در کنار تو جان دهم».

نکات برجسته در حرکت عاشورایی در بِعد الگو دهی مسلم بن عوسجه

1ـ پایداری تا پای جان، که عرضه داشت: «لم افارقک حتی اموت معک»

2ـ وظیفه شناسی، چرا که خود گفت: «بم نعتذر عند الله من اداء حقک»

3ـ سفارش به حمایت از امام حسین (ع)  به عنوان آخرین وصیت.

شهید سیاه و الگویی سفید

وجود سربازان ترک، فارس، عرب، سفید و سیاه و...

اختلاف رنگ، زبان و قومیت، مانع دفاع از حریم حریت، آزادی، ایمان و عقیده نخواهد بود.

«جَون» فردی است سیاه پوست از تبار بردگان آزاد. وی آزاد شده ی ابوذر بود و....

 جَون گفت: من به هنگام آسایش در کنار سفره ی شما باشم، ولی هنگام سختی شما را تنها بگذارم؟!

آری من می دانم بدنم بد بو است، حسبم شریف نیست و رنگم سیاه است اما اجازه فرما تا با رفتن به بهشت، بدنم خوش بو، حسبم شریف و رنگم سفید شود، به خدا سوگند از شما جدا نخواهم شد تا خونم با خون شما مخلوط شود.

نکات برجسته و آموزنده در ادب الگو دهی جَون

1ـ محتوای رجز جَون: جون بر خلاف برخی از مبارزان که در رجز خوانی به اصل نسب خود اشاره می کردند، فقط به دفاع از خاندان محمد و امید به بهشت توجه دارد:

نکته ی آموزنده ای که در ضمن این حرکت امام وجود دارد، این است که بین فرزند دل بندش و بین غلام سیاخش فرقی نمی گذارد و بر بالین هر دو حاضر می شود و سخن می گوید واین خصیصه، حاکی از زدودن نژاد پرستی است.

حق شناسی جَون: وی گرچه از نظر رنگ، سیاه گونه بود اما با قلبی پاک و سفید وبا صفا بر خود واجب می دانست

شهیدان ترک و فارس، الگوی قومیت زدایی

«اَسلم» مرد مبارزی است از دیار ترک

فردی به نام «نصر» فرزند «ابو نیزر» شاه زاده ای ایرانی بوده است که زیر سایه ی علی (ع)  متولد شد و در آن خانوادی پاک و پاکیزه پرورش یافت.

در جریان حرکت امام حسین (ع)  نصر از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا در کنار امام حسین (ع)  بود وبه هنگام دفاع، در حمله ی نخستین به شهادت رسید. در توصیف وی نگاشته اند: وی مردی دلیر، سواری بی نظیر، دلاوری شیرگیر و دارای خروش سواران ایرانی بوده است.

ابعاد الگودهی در حرکت این دو شهید

پیامی در رجز اسلم: در رجز خوانی غلام ترک با سایرین تفاوت اساسی وجود دارد، چرا که در رجز های عرب، بیش تر خاندان و مفاخر عشیره ای و امثال آن مد نظر بوده، اما در رجز اسلم، به دریا، فضا و محیط اخلاقی اشاره می شود می گوید:«

دریا از ضربت شمشیر من به تلاطم در می آید. فضا از تیرها و نیزه های من آکنده می شود.

هر گاه اسلحه خود را در دست راستم بگیرم قلب هر شخص حسود و شریف ( خوب وبد) را می درد.

صورت بر صورت: به هنگام جان دادن غلام ترک، در حالی که رمقی داشت، امام خود را به بالین وی رسانید و پیکر اسلم را در آغوش گرفت و صورت به صورتش نهاد. شهید در حالی که امام را می نگریست لبخندی زد وگ فت: کیست مانند من که پسر پیامبر (ص) گونه بر گونه اش می گذارد.

حرکت امام در برخورد با غلام ترک به هنگام شهادت، نمونه ای کامل از نفی قومیت و نیز زدودن برتری عرب برعجم وترک است که فرمود: لا فضل للعربی علی الاعجمی.

نمونه هایی از سبقت عقیده بر عاطفه

به عنوان نمونه:الف: محمد بن بشیر حضرمی

یکی از این الگوها «محم بن بشیر » است که در گرما گرم نبرد در صحنه ی کربلا برایش خبر آوردند که پسرش در مرز «ری» اسیر شده است

 رو به امام کرد و گفت: «به خدا قسم! هرگز چنین نخواهم کرد، طعمه گرگان درنده شوم اگر چنین کنم»

و به این ترتیب، عامل عقیده بر عامل عاطفه پیروز می شود.ب: ام عمرو

و دیگر زنی به نام «ام عمرو» که بعد از آن که شوهرش «جنادة بن حارث» به شهادت رسید، به پسرش «عمرو» سفارش می کند که در رکاب امام به دفاع بپردازد. امام وی را در میدان جنگ می شناسد و می فرماید: این جوان، پدرش کشته شده است، شاید مادرش راضی نباشد. از این رو، بعد از تشکر و قدردانی به وی امر می کند که به سوی مادرش برگردد. جوان با چشمانی اشک بار به طرف مادرش می رود، که در این لحظه مادر به فرزندش می گوید، چرا برگشتی، آیا از مرگ فرار کردی؟ فرزند، جواب می دهد که امام به من اجازه ی جنگ نمی دهد. مادر که خیر خواهی امام را نسبت به این فرزند و مادر و شهادت شوهرش مشاهده می کند، به فرزند می گوید به سوی امام برگرد و بگو مادرم به من امر کرد که با شما باشم.

در حمایت بی دریغ این بانوی صبور و فداکار از امام، دو نکته ی برجسته و آموزنده خود نمایی می کند و نقش الگودهی را دو چندان می کند:

1ـ دشمن بعد از کشته شدن عمرو، سرش را از بدن جدا کرده وبه طرف سپاه امام پرتاب می کند. مادرش آن را بر می دارد و به سوی دشمن می افکند،

یعنی آن چه که ما در راه دوست داده ایم پس نمی گیریم.

2ـ این شیر زن کربلا، عمود خیمه را به دست می گیرد و به دشمن حمله ور می شود شروع به نبرد می کند و تعدادی را به هلاکت می رساند، که امام وی را به خیمه بر می گرداند و برایش دعا می کند.

ج: اُمّ وهب ـ نخستین زن شهید در شهادت کده ی کربلا یکی دیگر از زنانی که در عرصه ی مقابله عاطفه و عقیده قرار گرفت و توانست ایمان و عقیده را برعاطفه ترجیح دهد «ام وهب» است

در برخی از تواریخ به عنوان «مادر وهب» ذکر شده است و نوشته اند که وهب و مادرش مسیحی بودند و در محضر امام حسین به اسلام مشرف شدند. پس در رکاب امام جنگید تا به شهادت رسید و مادر نیز قصد پیکار داشت که امام به وی فرمود: جهاد از زنان برداشته شده است.

دو نکته ی بر جسته و آموزنده یکی آن که،این گونه زنان بعد از شهادت شوهر انشان نه تنها بی صبری نکردند بلکه تنها خواستشان مصاحبت و هم دمی با شوهر شهید خود در سرای دیگر است.

دوم آن که، همسر وهب الگوی زنان شهیده ای است که در طول تاریخ، بعد از عاشورا به هر شکلی به شهادت رسیده اند.

تلخیص مقاله استاد حجة الاسلام فاکر میبدی ره توشه تبلیغ

شرط آموزش،برگزاری مسابقه حدیث،دانستنی های معصومان (ع)

انتظارات و واقعیت ها

لازمه پویا جلوه دادن و کارآمد شدن هر برنامه و تدبیری سنجش نیازها و انتظارات و توقعات است  تا بر اساس نیازهای، مخاطب سخن و نوشتار و کارهنری تهیه تنظیم و ارائه گردد، تا شاهد اُفت کیفی در ثمر بخشی آن نباشیم.

نگاه مخاطبین در هر گونه فرهنگ سازی و ارائه آموزه های دینی به مربی و استاد و تنظیم کننده مسابقه به دو صورت تقسیم می شوند:

صورت اول: کسانی که تنها مطالبی (روایت، آیه و ...) را بیان می کنند.

صورت دوم: کسانی که در صددند مطالبی را به مخاطب خود تحویل بدهند.

شرط بهینه سازی.

باید به مطابقت مطالب با نیاز و شرایط مخاطب، فکر کرده و بر اساس نیاز و انتظار و شرایط مخاطب باشد.

و به زبان مخاطبین سخن گفته شود.

از این رو می بینیم خداوند نیز برای هر قومی، پیامبری به لسان همان قوم، مأمور فرمود.

لازمه این سخن فراگیری زبان عمومی و زبان خصوصی مخاطب، برای درک زبان تفهیم و تفهمّ «یک دیگر» است.

نه انتظار تحلیل مسایل به جای بیان و تحمیل عقاید

باید سعی شود مردم را در تحلیل مسایل مختلف زندگی کمک کنند و با ارایه ی ابزار و شیوه ها، به مردم، قدرت انتخاب و تشخیص وظیفه بدهند.

چرا که مخاطبین در زمان حاضر ـ که برای مسایل مختلف زندگی خود از کانال های مختلف، پاسخ های گوناگون می شنوند ـ از شما انتظار تحلیل مسایل اجتماعی، اعتقادی، اخلاقی، حقوقی و سیاسی را دارند.

آن هم برخورد با سیستم باز، به جای برخورد با سیستم بسته، که ارتباط با مخاطب از لوازم تأثیر بدانیم.

این حکایت را در سیره ی پیامبر اکرم (ص) ظاهر است

که حضرت قبل از نمازگزاران به مسجد می آمد و رو به نمازگزاران می نشست و با ایشان به صحبت می پرداخت. بعد از نماز نیز رو به مردم می نشست و گفت و گو می کرد؛ ولی بعضی از مبلّغین، تنها ارتباطی که با مردم دارند از روی منبر و در کلاس و در موقع وعظ و خطابه است؛ در حالی که مخاطبین، انتظار دارند مبلّغ، قابل دسترسی و گفت و گو، منعطف و مرتبط با ایشان باشد.

لوازم فهم انتظارات

الف : اولین لازمه ی فهم نیاز و انتظارات و شرایط مخاطبین، داشتن دسته بندی صحیح از مخاطبین و تنظیم مطالب بر اساس این دسته بندی است.برخی از دسته بندی های مخاطبین:

1ـ دسته بندی بر اساس گروه های سنّی (کودکان، نوجوانان، میان سالان و بزرگ سالان) چنان چه آموزش دهنده، به این دسته بندی توجه داشته باشد؛ یک مطلب را با یک بیان برای همه ی گروه های سنّی بیان نمی کند؛

تمثیل : هم چنان که یک طبیب ماهر، یک دارو را برای همه ی شرایط سنّی تجویز نمی کند.

2ـ دسته بندی جنسی (زنان، مردان) یک مطلب باید برای زنان و مردان با دو بیان متفاوت گفته شود و مبلّغ باید در استفاده از مثال ها، شعرها و نکته ها، تناسب با جنسیت مخاطب را در نظر داشته باشد تا مطالب او تحویل گرفته شود.

3ـ دسته بندی اعتقادی (مؤمن، جاهل، بی تعهد، معاند، مفسد و ...) ذائقه های افراد با یک دیگر متفاوت است و شناخت این ذائقه، از شرایط تأثیر تبلیغ می باشد؛ لذا باید چینش مطالب برای افرادی که از درجه ی بالای ایمان بر خوردارند، با افرادی که تعهد و تقید زیادی به دین و دستورات آن ندارند، فرق داشته باشد.

4ـ دسته بندی فرهنگی (با سواد، بی سواد، متوسط، تحصیلات عالی، اساتید و...) چنان چه مبلّغ بخواهد نتیجه ی تلاش خود را در تحویل گرفتن مطالبش توسط مخاطب ببیند باید به سطح فرهنگی مستمعین خود توجه داشته باشد.

5ـ دسته بندی اجتماعی (طبقه ی عالی، طبقه ی متوسط، طبقه ی ضعیف) طبیعی است که صحبت کردن برای مدیران، باید با صحبت کردن برای کارمندان و یا نیروهای خدماتی تفاوت داشته باشد؛ به این بیان که جای گاه اجتماعی افراد، شرایط خاصی را ایجاد می کند که در انتقال مطالب و فهم آن ها، ضروری است.

6ـ دسته بندی جغرافیایی: مبلّغین موفق، کسانی هستند که برای مناطق مختلف جغرافیایی که فرهنگ ها و آداب ورسوم مختلف دارند، بیانهای مختلفی را آماده می کنند تا تناسب مطالب با شرایط مخاطب را بیش تر رعایت کرده باشند.دسته بندی های دیگری نیز می توان مطرح کرد از قبیل: دسته بندی زبانی (لهجه ها) و سیاسی که بیان آن در این نوشتار مختصر میسر نیست.

ب : دومین لازمه ی فهم نیاز و انتظارات و شرایط مخاطبین، دانستن زمینه های تأثیر پذیری مخاطبین است که به اجمال به آن اشاره می کنیم:

1ـ توجه به ارزش های جامعه: پیامبر اکرم (ص) که بزرگ ترین مبلّغ شریعت بود ـ بر همه ی ارزش های جامعه ی جاهلی عرب، خط بطلان نکشید. آن حضرت با دسته بندیی که از ارزش ها داشت، بعضی از آن ها را حفظ کرد وفقط جهت آن ها را اصلاح نمود؛ از قبیل تعصب، شجاعت، مهمان نوازی، وفای به عهد و پیمان، بذل و بخشش و شعر و شاعری؛ لذا یکی از عوامل مؤثر در تأثیر تبلیغ، توجه مبلّغ به ارزش های مورد نظر مخاطبین می باشد.

2ـ توجه به عوامل پذیرش پیام به تناسب مخاطبین:ـ بعضی مخاطبین تنها از راه شنیدن، پیام را دریافت می کنند. برای این گروه، تنها گفتن کفایت می کند.

ـ برخی برای دریافت پیام شما، علاوه بر شنیدن، نیاز به دین نیز دارند.

برای این گروه باید انتقال پیام به صورت سمعی ـ بصری باشد.

و خلاصه این که شرایط مختلف مخاطبین اقتضا می کند که در استفاده از ابزارها و شیوه ها و تکنیک ها دقت لازم صورت پذیرد و به تعبیر مقام معظم رهبری ((مد ظله العالی)):از مظاهر هنر در انتقال پیام در معارف دینی استفاده شود.

3ـ توجه به مقاومت مخاطبین؛ وقتی شرایط مخاطبین تفاوت داشته باشد برخورد آن ها با پیام شما نیز متفاوت است.

گاهی آمزش دهنده با بی اعتنایی ها، برخوردهای سرد، برخوردهای تند و... مواجه می شود که اگر از ابتدا در ذهن خود، مخاطبین را از این لحاظ، دسته بندی نکرده باشد؛ نمی تواند پیام را به گونه ای مطرح کند و استمرار بخشد که مؤثر واقع شود.

4ـ توجه به رهبران فکری جامعه و واسطه ها؛ مبلّغین به طور معمول در مقاطع زمانی کوتاه با مردم برخورد دارند و در بقیه ی مقاطع، گروه های مختلف جامعه از برخورد مستقیم با مربی، محروم هستند. چنان چه مربی در زمان آموزش بخشی از توان خود را در ارتباط با ... و واسطه ها، مصروف دارد، در زمان غیبت خود می تواند به کار آموزش خود، استمرار بخشیده باشد. از مهم ترین واسطه ها، والدین، معلمین و مدیران جامعه هستند.

5ـ توجه به نوآوری و نوگرایی؛ جامعیت دین اسلام، اقتضا می کند که پاسخ گوی همه ی افراد، در همه ی زمان ها و در شرایطی باشد؛ به شرطی که محتوای دین، با توجه به شرایط زمان و مکان ارایه شود و دین نیز متهم نشود؛ لذا یکی از عوامل تأثیر پیام در مخاطبین، تناسب آن با روند نو گرایی و نوآوری است که در همه ی ابعاد زندگی محسوس می باشد.

برگفته از مقاله محمد مهدی ماندگار ره توشه تبلیغ با کمی تلخیص

منابع: ۱. کنز المدفون سیوطی، (چاپ بولاق)، ص ۲۳۴ و نور الابصار شبلنجی، ص ۱۱۱.

۲. بحارالانوار، ص‏۳۳۹، ذیل روایت ۱۳/ تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص‏۲۱۵.

۳. http://hazratimamhassan.persianblog.ir

۴. بحار الانوار، ج‏۴۳، ص‏۳۴۴، ذیل روایت ۱۶.

۵. ابن شهراشوب، مناقب آل ابى طالب، ج ۴، ص ۲۱.

۶. ابن واضح، تاریخ یعقوبى، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۴ ه".ق، ج ۲، ص ۱۷۰ - ابن قتیبه دینورى، الامامه والسیاسه، ط ۳، قاهره، مکتبه مصطفى البابى الحلبى، ۱۳۸۲ ه".ق، ج ۱، ص ۶۷.

۷. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، داراحیأ الکتب العربیه، ۱۹۶۱ م، ج ۱۱، ص ۲۵ (خطبه ۲۰۰).

۸. طبرسى، احتجاج، نجف، المطبعه المرتضویه، ص ۱۴۴-۱۵۰.

۹. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۹.

۱۰. بحار الانوار، ج‏۴۳، ص‏۳۳۱، روایت ۱.

۱۱. بحارالانوار، ج‏۴۳، ص‏۲۶۲.

۱۲. بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۶۴.

۱۳. فرائد السمطین، ج‏۲، ص ‏۶۸.

۱۴. کنز العمال ج ۱۶، ص ۲۶۲ ـ ج ۵، ص۱۰۲.

۱۵. صلح امام حسن، شیخ راضی آل یاسین با ترجمه حضرت آیت الله خامنه‌ای.

۱۶. تحلیلی از خلق امام حسن(ع) و زمانه‌اش، سایت خبری دانشجویان ایران(ایسنا)، کد خبر: ۹۳۰۹۳۰۱۷۳۴۸

والسلام خادم موحدان عالم مرتضوی

برچسب ها : ضرورت الگو گیری * نکته های آموزنده در الگوها * الگوهای تربیتی و اخلاقی عبادی اجتماعی * الگو های وفاداری و فداکاری الگوی خوشبختی الگوی محبت و موّدت * سؤال از احادیث * ضرورت و نیاز به سخن و سیره معصومان (ع) * مسابقه نام ها و نشان ها * مسابقه کلمات و اصطلاحات بکار رفته در باره معصومان (ع) و علت آن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۰:۰۹
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و دعا،

ماه برداشتن توشه آخرت مبارکباد

به مسابقه قرآنی
هدف از طرح مسابقه قرآنی

چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در آیات قرآن است.

در مسابقه های قرآنی علاوه بر ارائه راهکارهای اخلاقی تربیتی مدیریتی اقتصادی روانشناسی جامعه شناسی قرآنی می توان برنامه های زیادی را به اجرا در آورد از جمله :

الف : تفسیر آیه به آیه قرآن مجید

ب : نیز نمونه برداشت های از قرآن

ج : تطبیق ادبیات و فرهنگ؛ «مردم عالم» با آموزه های قرآنی

که با این طرح گروه های مختلف سنی و صنفی اعم از داخلی و خارجی مسلمان و غیر مسلمان به کمک فضای مجازی و .. به پای کار خواهند آمد و نظر لطف خاص پروردگار شامل همه خواهد شد انشاء الله.

مشوق های این طرح

برای تشویق مردم اعم از کوچک و بزرگ برای فعالیت قرآنی می توان، هدیه دادن اینترنت رایگان که دقدقه امروز جوانان و نوجوانان عزیز ما هست و کمک هزینه های ... را قرار داد.

این تشویقی امتحان خودش را پس داده و کاری است که آن اوائل تبیان انجام می داد؛ البته شرط شود و هشدار داده شود،در صورتی استمرار می یابد که در مسیر کارهای فرهنگی و قرآنی استفاده شود

مشوق مربیان و مجریان

برای مربیان عزیز غیر این تشویقی، ارئه راهکارهای تدریس را می توان با اهدای کتاب هایی از قبیل کتاب های آقای قرآئتی دام عزه که اکثرا در فضای مجازی قابل دسترسی است و با رضایت ایشان در این فضا قرار گرفته است استفاده کرد.

نمونه کتاب های قابل استفاده در تفسیر قرآن

از باب مثال تفسیر تک جلدی ایشان که ویژه این کار است و نیز دقایقی با قرآن ایشان که فایل آن را از فضا مجازی براحتی می توان دریافت .

برکات فعالیت های قرآنی

از برکات زیادی برخوردار است و اگر ما عوامل و موجبات دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل: روان شناسی و جامعه مردم شناسی،را ندانیم دچار مشکل خواهیم شد، و از سوی دیگر؛ با برخورداری از این آموزه ها می توان بستر سازی لازم برای، حکایت ها و داستان های آموزنده را، بدست آورد.

البته شرط برخورداری از این توفیق «نورانیت دل». برای برداشت، راهکار های زندگی، « اعم از راهکارهای اخلاقی تربیتی مدیریتی اقتصادی و...» رعایت مقدمه آن یعنی: آداب قراءت و خواندن و حتی شنیدن قرآن و تدبر در مفاهیم آیات آن است، و آن عبارت است از تقوایی است که خداوند فرموده:

یعنی؛ هدایتگری قرآن ویژه پرهیزکارن است.
نحوه اجرای مسابقات قرآنی
از این رو مجری محترم پس از اتمام مسابقه برای شرکت کنندگان یک موضوع: از همان واژه های مطرح شده را، سوژه سخن قرار داده و به کمک آنچه از داشته های خود که «شنیده است یا مطالعه داشته و به خاطر سپرده اید یا» در آرشیوه خود قرار داده ،از قبیل: روایات خاطرات داستان ها طنز ها لطیفه ها اشعار و مثل ها و ... پس از پر بار کردن و بروز رسانی آن ها، شروع به آموختن آموزه های دینی به دیگران می کند، کم کم شرکت کنندگان با مفاهیم قرآن آشنا شده و از صرف تؤری قرائت جلوگیری به عمل آمده باشد، چون پروردگار متعال هدف از ذکر آیات را فکر و اندِشه بیان می فرماید.

بیان آیات الهى (احکام و معارف دینى) همراه با تمثیل، ابزار و زمینه اى براى اندیشیدن انسان (است)

(کذلک یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) سوره بقره آیه  219 : اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏ سازد، شاید اندیشه کنید!  چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است،

برگزیده تفسیر نمونه.

اگر آرشیوی هم نداشتید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری؛ تهیه کرده، و فیش های موضوعی را که جستجو کردید را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با آیات قرآن مجید مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد. از قبیل :
1- مسابقه به این سؤال قرآنی پاسخ دهید؟
آیه بخوانید که دلالت به نیاز انسان به ولایت دارد؟
سؤال همراه با پاسخی که در پایان آورده می شود.
توضیح : این آیه شریفه، در باره اهمیت و جایگاه بلند ولایت دلالت دارد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی باشد که مسابقه بین دو نفر است، اولی آیه مربوط به موضوعی را می خوانند دومی نیز پیرامون همان موضوعی که دوستش قرائت کرده آیه دیگری را قرئت می کند.
از باب مثال
آیه شریفه : یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْر
سوره فرقان آیه 28
«اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏ )او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود
این آیه شریفه قرآن ، سرزنش دوستان بد را می رساند.
در قبال این آیه شریفه قرآن قرائت می شود.
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین     سوره زخرف آیه 67
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
این آیه شریفه قرآن ، به دوستان در قیامت اشاره دارد
3 - مسابقه دانستنی های قرآنی، از قبیل: چیستان قرآنی، نام و نشان های قرآنی و... .مثل:
1 - سوره های مکی مدنی، شأن نزول ها،
2 - یاد آوری برکات قرائت بعض سوره ها و آیات
3 - سوره ای که به نام زنی باشد «سوره حضرت مریم»
4 – مسابقه داستان های قرآنی
5 – و بلأخره مسابقات همسو که همین موضوع را حافظان موضوعی آیات قرآن با حافظان شعر موضوعی و ... به رقابت می پردازند.
مسابقه مراد از این آیه قرآن چیست؟
این بخش را به کمک یک لطیفه می توان توضیح داد، لطیفه ای که به مهم ترین آموزه های دینی یعنی مسئله «ولایت امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام» اشاره دارد،،این لطیفه را با عنوان « اهل ذکر مائیم » مطالعه بفرمائید.
لطیفه قرآنی اهل ذکر مائیم
حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در شمار آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کرد، این آیه را قرائت کرد:
«فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (1) :
(اگر نمى دانید، از اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید)،
و فرمود : ما اهل ذکر هستیم اگر نمى دانید از ما خانواده بپرسید، دانشمندان مجلس گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید :
 فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (2) :
از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند.
پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (3)
 1-  سوره انبیاء / 7. 8   2 - طلاق / 10.
 3 -  عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.
خادم موحدان عالم مرتضوی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۱۷
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
دانستنی های مطالعه سخن دانشمندان
شنیدن جملات بزرگان بخاطر بار مثبتشان همیشه انگیزه و روحیه بالایی را به وجود ما انسان ها می بخشد و می تواند تلنگری در ادامه مسیر های زندگیمان باشد،
فرهنگ غنی اسلام
قبل از نگاه و خواندن سخنان بزرگان، می بایست به چند نکته اساسی دقت داشته باشیم.
الف: خیلی شیفته سخنان دیگران نشویم چرا که فرهنگ غنی اسلام مصداق واقعی مثل معروف «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری» است، از این رو، بیشتر در جایگاه سخن آنان در قرآن و عترت دقت داشته باشیم و اگر سخن نیکی از آنان شنیدیم با فرهنگ غنی اسلام آن را تکمیل کرده سپس به دیگران باز گو کنیم (نمونه تکمیل سازی کلمات آنان در ذیل خواهد آمد) تا هم از هدف دور نیفتیم و نیز به سخن حضرت امام علی (ع) که فرمود: سخن خوب را از هر کس شنیدی بپذیر عمل کرده باشیم.
 آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یار در خانه و ما دور جهان می گردیم
ب : حرف زدن و سخن گفتن برای کسی که میدان بازی در جلو اوست، خیلی مهم نیست؛ بقول مرحوم فلسفی در مجلس تمرین منبر یکی از وعاظ که آمار و ارقام از وضعیت لبنان و ... می دارد فرمود: شاعر فارسی زبان می گوید:
سعدیا در شیراز داری نان مفت * می توان شعر های خوب گفت
سپس با ادامه شعر به او هشدار داد و نسبت نواقص خطابه اش اشاره فرمود.
از این رو این هشدار را باید مد نظر داشت که بعضی افراد هستند این سخنان را بقول امیر المؤمنین علی (ع) (کلمة یراد به الباطل) خود قرار می دهند؛ یعنی برای فرِیب مردم بکار می برند، در پایان کتابی خواندم نوشته بود: در حقیقت ما مسلمان نیستیم؛ لیکن چون مردم این کشور علاقه مند به قرآن هستند؛ برای جذب نیرو؛ ما نیز قرآن را مطرح می کنیم.
«تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل»
هدف از مسابقه سخن دانشمندان
ج : علت استفاده ما از سخنان بزرگان غیر مسلمان بر عکس کار آنان؛ می خواهیم به موحدان عالم بفهمانیم،ریشه تمامی سخنان حکیمانه بزرگان شما، در کتاب پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) قرآن است.
گفتنی است: «دو فرهنگنامه در موضوع مستند سازی ضرب المثل ها و کلمات بزرگان به وسیله قرآن و عترت در دست اقدام است».
د : همانگونه که در چگونگی اجرای مسابقات گفته شد، مردم از نظر ذوق و سلیقه مختلف هستند از این رو، ما می خواهیم به کمک داشته های خود مردم و آنچه به آن مشغولند آموزه های دینی را به آنان بیاموزیم، چنانچه جد ما حضرت محمد (ص) فرمود: بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، موفق باشید.
چون دسترسی به سخنان بزرگان دانشمندان و... آسان است؛ از این رو زحمت بدست آوردن موضوع مناسب، کار شما، را به عهده خود شما می گذاریم و در این جا فقط به چند مورد از سخن بزرگان که حالت کلی گویی دارد، اکتفا می کنیم: که در ذیل خواهد آمد، از قبیل موضوع توجه به علم و دانش:

نحوه انجام مسابقه سخنان دانشمندان

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که در ادامه انجام مسابقه ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آن ها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده،سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با سخنان دانشمندان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با سخنان دانشمندان این موضوع را پاسخ دهید

2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این موضوعی را می آورد. و طرف مقابل سخنی دیگر در همین موضوع ارائه می کند.

3 - مسابقه مراد و مفهوم گویی سخنان دانشمندان.

4 – یک نفر سخنان دانشمندان را می گوید: دیگران مطالبی از داشته های مذهبی دینی در ارتباط با آن می آورند.

5 – مستند سازی سخنان دانشمندان؛ که یک نفر کلامی را از دانشمندان ایران یا از زبان دیگر ملل را، می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و ... به رقابت می پردازند.

توجه به علم و دانش
 دقت در گفته ها و نوشته ها
آگاهی بخشی و بصیرت افزایی
توجه به قرآن و پندهای معصومان (ع)
و
عمل به علم و دانش
و
و پایداری و استقامت که زمز موفقیت انسان در زندگی است<
عشق و محبت و دوستی خداوند
و احترام به دوست و خانوده ،
کار و تلاش
انسانیت و مهربانی و بخشش، اشاره خواهیم داشت.
نمونه سخنان دانشمندان
شکست خوردن سخت است اما سخت تر از شکست آن است که هرگز برای موفقیت تلاش نکنیم.                  “تئودور روزولت”
این سخن ،کلام خوب و مناسب است و از محتوای قرآنی و روایی برخوردار است و ما آن را تأیید می کنیم،
سخن ناقص این دانشمند، در موفقیت و شکست
اما این سخن ناقص است و لازم است آن را تکمیل کرد:
دلیل اول شکست خوردن در زندگی آن است که افراد به حرف دوستان، خانواده و همسایه ها گوش می دهند.             “ناپلئون هیل”
تکمیل این سخن به این است که باید بگوید: به سخنان دور از منطق آنان که عقل آن را باوری ندارد...
و الا بیشترین نقش در تربیت و آموزش آموزه های نیک، به انسان از طریق همین افراد به ما می رسد، و رمز موفقیت افراد بزرگ داشتن مادر نیک و نشست با دوستان خوب و... بوده است. 
والسلام خادم موحدان عالم مرتضوی
برچسب ها:
  • اهمیت آموزش آگاهی بخشیx
  • توجه به علم و دانشx
  • توجه به قرآن و پندهای معصومان (ع)x
  • دانستنی های مطالعه سخن دانشمندانx
  • عشق و محبت و دوستی خداوندx
  • عمل به علم و دانشx
  • فرهنگ غنی اسلامx
  • هدف از مسابقه سخن دانشمندانx
  • پایداری و استقامتx
  • کار و تلاشx

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۴۳
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
مقدمه مسابقات حدیثی و روایی
برای ایام عید برکاتی است از جمله «صله ارحام» که راجع به انجام آن زیاد سفارش شده و بر ترک آن سرزنش به عمل آمده و نیز  آشتی با کسانی که خدای ناکرده، دچار قهر و جدائی شده اند. در این فرصت در ذیل این صفحه به نمونه روایات موضوع سفارش به آشتی و نیز احادیث مرتبط با علم و دانش، و تعلیم آن که لازمه مسابقه است، اشاره خواهیم داشت، انشاء الله.
ابتدا به عنوان های مربوط به مسابقه توجه فرمائید.
اهداف مسابقه حدیثی و روایی
چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در روایات است. توضیح این موضوع را، در برکات مسابقات روایی پیگیری کنید.
نمونه ای از برکات مسابقه های روایی، همراه با خاطره ها
هنگام مطالعه و گفتگوی روایی، ضمن آشنایی با سخنان معصومان علیهم السلام، با بسیاری از عوامل و موجبات و اسباب دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل:روان شناسی و مردم شناسی، برخوردار می شویم، که با ضمیمه مطالعه های تاریخی، که بعضاَ پیشگویی معصومان علیهم السلام را دربر دارد؛ می توان چگونگی بستر سازی لازم برای آیات، حکایت ها و داستان های آمزنده را، بدست آورد.
البته شرط توفیق «نورانیت دل» برای برداشت، راهکار های زندگی، رعایت آداب خواندن و شنیدن حدیث است،
در خاطرات زندگانی علامه امینی رحمت الله علیه آمده، با اینکه روی تحت بیمارستان بستری بود و حال خوشی نداشت، موقعی که شنید کسی از سند حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک» پرسش می کند، فورا پاهایش را جمع کرد و به همراهش گفت من را بنشانید چرا که وقتی حدیث معصوم (ع) قرائت می شود، باید ادای احترام شود.این خاطره عبرت آموز رعایت ادب هنگام تلاوت قرآن و بیان روایات معصومان (ع) را می طلبد.

  نحوه انجام مسابقه احادیث و روایات معصومان (ع)

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که پس از اتمام رقابت حدیثی یکی از موضوعات را سوژه سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که «شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، سخن دانشمندان، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و ... قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با احادیث، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه روایتی در این موضوع زکر کنید

2 - اگر مسابقه شبیه «مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل در موضوعی حدیثی می خواند و طرف مقابل نیز در همین موضوع روایتی می آورد.

3 - مسابقه مراد و مفهوم گویی حدیث. که فرد اول در موضوعی حدیثی می خواند و طرف مقابل باید مراد حضرت (ع) از این حدیث را بیان کند. و برعکس.

4 – یک نفر حدیث را می گوید: دیگران مستند قرآنی آن را می آورند.

5 – مستند سازی حدیث ها؛ که یک نفر حدیثی را می گوید: دیگران ستند قرآنی آن را می آورند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع حدیثی را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و ... به رقابت می پردازند.

نمونهروایات مناسب عید و مسابقه 
قهر و آشتی
اهمیت آشتی کردن و سرزنش آن که، تن به آشتی ندهد
قالَ الصّادقُ (ع) :
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ رَجُلٌ یبْدَؤُهُ أَخُوهُ بِالصُّلْحِ فَلَم یُصَالِحْه.
امام صادق (ع) فرمودند:
ملعون است، ملعون است کسی که برادرش با وی از در صلح و آشتی درآید و او آشتی نکند.  وسائل الشیعه، ج ۱۶ ، ص ۲۸۰
سفارش به سبقت گرفتن در آشتی
قالَ رسولُ الله (ص) :
لَایَحِلُّ لمُِسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ ثَلَاثَةَ أَیّامٍ وَ السَّابقُِ یسَْبقُِ إلِىَ الجَْنةَِّ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
برای مسلمان جایز نیست که بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر کند و آن که زودتر از در آشتی درآید، زودتر به بهشت وارد خواهد شد.                                 وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 263
نمونه مستند سازی ضرب المثل ها:
از این حدیث شریف این ضرب المثل « تا تنور داغه، نان را بچسبان» برداشت می شود.
می گویند تا دیر نشده و تنور داغه، نان را بچسبان، یعنی اگر مشکلی پیش آمده، زود از دل طرف، در بیاور، همچنین اگر دوست ؛ خویشی که .... روی خوش نشان داد، سخت گیر مباش، چرا که آشتی کردن و کینه ها را کنار گذاشتن، به خصوص در میان سالی، کار ساده ای نیست.
بنابراین، اگر کسی از درِ آشتی درآمد و دست دوستی دراز کرد و دستش را پس زدیم، بی شک کار ناجوانمرده ای کرده ایم.
و فراموش نشود که : خداوند دست ناجوانمردان را نمی گیرد.
نمونه بکار گیری تمثیلات:
تمثیل پخت نان (مرتضوی)
بیشتر نانوایان دلشان می خواهد نان برشته و دوست داشتنی تحویل مشتری بدهند، اما بعض اوقات نان نامرغوب در نمی آید نانوا دو باره تلاش می کند تا در نان بعدی جبران کند، در دوستی هم، گاهی کم و کاستی پیش می آید، در عالمَ رفاقت نیز احیانا میان دو رفیق، قضیه ای منجر به کدورتی می شود و با هم قهر می کنند البته این مسئله ای طبیعی است؛ باید سعی شود تا دوستی سرده نشده دوباره رفاقت، با آشتی احیا شود، اما اگر این قهر، فرسایشی شد و ادامه یافت، موضوعی توجیه ناپذیر است.
در آموزه های دینی آمده : خداوند دوست ندارد کدورت میان بندگانش ادامه پیدا کند و هر که برای رضای خدا پیش قدم شود و دست آشتی دراز کند، خدا او را راحت تر و زودتر روانة بهشتی خواهد کرد.
موجبات تداوم دوستی و رفاقت
لازمه ارتباط خوب، با مردم، داشتن اخلاق و خوش خویی است.این مسئله را از زبان امام علی (ع) بخوانید.
ستایش چهره باز و لزوم حفظ ظاهر
اندوه پنهان و شادی پیدا
قالَ علیٌّ (ع) : بشِْرُ المُْؤْمنِِ فیِ وَجْههِِ وَ حُزْنهُُ فیِ قلَبْه.
 امام علی (ع) فرمودند: شادی مؤمن در چهره اش است و اندوه او در دلش.                              غررالحکم، ح ۱۵۵۶
نمونه دیگری از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل چهره شیر و خرگوش (مرتضوی)
دو حیوان شیر و خرگوش، با اینکه هر دو حیوانند، اما یکی خشن و ... بر عکس خرگوش، آرام، بطوری که گویا با آدم حرف می زند، خو شرویی نیز چنین است، که هم دل خود شخص را خرّم می کند و هم دل دیگران را. بر خلاف آن، ترُش رویی که هم خود طرف ناراحت است و هم دیگران را افسرده می کند.
بگذاریم دیگران با نگاه به ما، غم هایشان را فراموش کنند، نه اینکه به یاد غصه هایشان بیفتند.
سفارش به گشاد ه رویی با دیگران
قالَ علیٌّ (ع) : إذا لقَیتُمْ إخْوانکَُمْ فتَصَافحَُوا وَ أظَْهِرُوا لهَُمُ البْشِاشَۀَ وَ البْشِْرَ، تتَفََرَّقُوا وَ ما عَلیَکُْمْ منَِ الوْأَْزارِ قدَْ ذَهَبَ.
امام علی (ع) فرمودند:
هرگاه با برادران خود روبه رو شدید، دست بدهید و خو شرویی و گشاده رویی نشان دهید؛ دراین صورت تا هنگامی که از هم جدا می شوید، گناهانتان ریخته است. وسائل الشیعه، ج ۱۲ ، ص ۲۲ ۵
شاید هر روز چشممان به آشنایی می افتد؛اما نهایتاً با گفتن سلام از کنار او عبور می کنیم. بیاییم با برادران ایمانی خود، مهربا نتر و صمیمی تر رو به رو شویم.
چرا که : گرمای محبت برادرانه، گناهان را ذوب می کند.
برکات گشاد ه رویی
ستایش خوش خوهای انس گیر
قالَ رسولُ الله(ص) خِیارُکمْ أَحَسِنُکمْ أَخْلَاقاً، اَلَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یؤُْلفَُونَ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
بهترین های شما خو شخوترین های شما هستند، آنان که هم خودشان با دیگران انُس می گیرند و هم دیگران با آنان.
تحف العقول، ص 45
نمونه سوم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل تحفه و سوغات (مرتضوی)
وقتی در محلی وارد می شوى، همه به تو خیره خواهن شد، مگر موقعی که سوقاتی در دست داشته باشی، این را بدان که «سوغات همیشه گی» همراه داشتن چهره باز است، به بیان دیگر: انسان در ابتدا به راحتی نمی تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند؛ اما اگر روی خوش و رفتار گرم را از طرف مقابل مشاهده کند، او هم دل می سپرد و راه آشنایی هموار می شود.
باید دانست : اُنس و الفت، میوۀ شیرین خو ش خُلقی و خوش برخوردی است.
خوش برخوردی
جوانِ خوش اخلاق
ستایش خوشرویی : امام صادق علیه السلام:
اِعلَمى اَنَّ الشّابَّ الحَسَنَ الخُلُقِ مِفتاحٌ لِلخَیرِ، مِغلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّ الشّابَّ الشَّحیحَ الخُلُقِ مِغلاقٌ لِلخَیرِ مِفتاحٌ لِلشَّرِّ؛
بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بد اخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست.
امالى (طوسى) ص 302، ح 598
از این رو می بینیم این خصلت نیک در سخنان پیامبر (ص) ستوده شده:
برترین اخلاق
شبیه رسول خدا :
قالَ رَسولُ الله (ص) : إنَّ أشَبهََکُمْ بی، أحْسَنکُُمْ خُلقْا.ً
پیامبر خدا (ص)  فرمودند:
شبیه ترین شما به من، خوش خُلق ترین شماست.
وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 151
پیامبر نازنین ما، خوش خُلق ترین مردم بودند.از همه صبورتر، مهربا نتر، دلسوزتر و با گذشت تر بودند.
وقتی خوش اخلاق هستی،شبیه پیامبر می شوی.
بنابر این : همیشه شبیه پیامبر بمان.
عوارض بد اخلاقی
همه از دستش خسته می شوند
نمونه جامعه شناسی در روایات:
قالَ عَلیٌّ  (ع) : منَْ ساءَ خُلقُْه، ملَهَُّ أهَْلهُ.
امام علی (ع) فرمودند:
هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او خسته شوند.
غررالحکم، ح 5715
نمونه چهارم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل منظره کریه (مرتضوی)
نظر کردن به منظره کریه، برای انسان زدگی، ایجاد می کند. شبیه این منظره کریه بد اخلاقی است، اگر گاهی چند دقیقه کنار، فرد بداخلاقی بنشینی، خسته می شوی و می خواهی هرچه زودتر از او جدا شوی. وای به آن روزی که بخواهی با او زندگی کنی.
خو ش اخلاق که باشی، همه از همنشینی با تو لذت می برند.
بنابر این : سعی کن خوش اخلاق باش.
برای رسیدن به مقامات دنیوی و اخروی تلاش لازم است. 
استفاده از فرصت ها، برای آخرت
نمونه روایات تفسیری :امام على علیه السلام:
فی قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا» : لا تَنسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَن تَطلُبَ بِهَا الخِرَةَ؛
درباره آیه شریفه «سهم خود را از دنیا فراموش مکن» : [یعنى] سلامتى، توانایى، فرصت،جوانى و شادابى ات را فراموش مکن، تا با آن ها، آخرت را به دست آورى.
سوره قصص، آیه 77 ؛ معانی الاخبار ص325
نمونه پنجم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل اندوخته ارزی :
وقتی مهلت ماندن در دیگر کشورها و فرصت کسب و کار به پایان می رسد، نوبت شمارش سودها می شود،اندوخته خرده را جدا می کند، و لی درشت ها را اول می شمارد، لیکن افسوس برای کسی است که همه در آمد هایش را خرج کرده و اندوخته ای ندارد، بیچاره حساب چه چیز را بکند. پایان عمر و فرسودگی بدن و زمان حسابرسی الهی که می رسد، بد حال کسی است که توشه از عمر خود برای آخرت نیندوخته از خدا خواهش می کند دوباره برگردد و لی فرصت دیگر بر نمی گردد.
یادت باشد : سهم خود را از دنیا فراموش مکن.
بر گرفته از: مجموعه روایات موضوعی استاد الهی دام عزه
نمونه فرصت ها در روایات
نعمت سلامتى، توانایى، جوانى و شادابى؛ همه فرصت هایی است برای تلاش و فعالیت؛ بطوری که انسان ها معمولا در ناتوانی حسرت این فرصت ها را می خورند . در حدیث پیامبرخطاب به صحابی باوفایش اباذر آمده است.
لزوم بهره‌ گیرى صحیح از نعمت هاى خداوند

«یا اَباذَرٍّ؛ اِحْفَظْ ما اُوصیکَ بِهِ تَکُنْ سَعیداً فىِ‌الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ. یا اَباذَرٍّ، نِعْمَتانِ مَغْبوُنٌ فیهِما کَثیرٌ مِنَ النّاسِ: الصِّحَةُ وَالْفَراغُ.

یا اَباذَرٍّ، اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَکَ، قَبْلَ هِرَمِکَ وَصِحَتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِناکَ قَبْلَ فَقْرِکَ وَ فَراغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حیوتَکَ قَبْلَ مَوْتِکَ»

اى ابوذر؛ به نصیحت من عمل کن تا در دو جهان سعادتمند گردى. اى ابوذر؛ بسیارى از مردم در مورد دو نعمت مغبون هستند و از آن قدردانى نمى‌کنند: یکى نعمت تندرستى و دیگرى نعمت فراغت (و آسایش).

اى ابوذر؛ پیش از آنکه پنج چیز به تو روى آورد، پنج چیز را غنیمت شمار: جوانى را پیش از پیرى، تندرستى را پیش از بیمارى، توانگرى را پیش از پریشانى، فراغت را پیش از گرفتارى و زندگى را پیش از مرگ.

از جمله استفاده های بهینه از فرصت کمک به نیاز مندان و انجام کار خیر با نیت خوب است.

احسان و نیکوکاری
برکات احسان و نیکوکاری : کلید گنجینۀ عمر
قالَ الصّادقُ  (ع) : منَْ حَسُنَ برُِّهُ فیِ أهلبیَتْهِِ، مُدَّ فیِ عُمُرِه.ِ
امام صادق (ع)  فرمودند:
هرکس با خانوادۀ خود نیکوکار باشد، عمرش افزون شود.
الأمالی شیخ طوسی، ص ۲۴۵
کوتاهی و بلندی عمر انسان، عللی طبیعی دارد که در جای خود بیان شده است. علاوه بر این ها، عوامل دیگری در افزایش عمر دخالت دارد که از سِنخ مسائل جسمی و طبی نیست.
این عوامل، در ظاهر، با عمر انسان رابطه ای ندارند؛ اما در نصوص دینی، جزو عوامل فزایندۀ عمر هستند.
یکی از این عوامل، نیکوکاری با خانواده است. کسی که اهل خانواده داری است، فرصت بیشتری برای زندگی خواهد داشت.

موانع قبولی احسان

 
قالَ علیٌّ (ع) : الَمَْطَلُ وَ المَْنُّ مُنکَِّدَا الْإحْسَانِ.
امام علی (ع) فرمودند:
تعلل ورزیدن و منت گذاشتن، احسان را ناگوار می کند.
غررالحکم، ح 8923
گاهی در عمل به وعده ای که به همسرت داده ای، آن قدر تعللّ می کنی که ذوق و شوق او را از بین می بری. یا اینکه به او محبتی کرده  ای و به هر بهانه ای، آن را به رخ او می کشی. این ها شیرینی محبتت را از بین می برد و گاهی آن را در کام همسرت تلخ می کند.
آری : حیف است محبتت ناگوار شود
از جمله احسان ها، نیکی برتر یعنی آموختن حدیث به نوجوانان است
امام صادق علیه السلام :
بادِروا أَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن تَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَةِ؛
به آموختن حدیث به نوجوانانتان پیش از آن که منحرفین آنان را گمراه سازند، اقدام نمائید.
تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ج8، ص111، ح30
 امام صادق علیه السلام :
 عَلَیکَ بِالحداثِ فَإنَّهُم أَسرَعُ إلى کُلِّ خَیرٍ؛
 نوجوانان را دریاب زیرا که آنان سریع تر به کارهاى خیر روى مى آورند.   کافى، ج8، ص93، ح66
نمونه ششم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل دست روی ران زدن، کودک، موقع نماز
اثرپزیری و تقلید کودک از مادر و (اطرافیان)، منکر ندارد،از باب مثال، دست روی زانو زدن موقع نماز توسط مادر، باعث شده بود دختر بچه، فکر کند این حرکت نیز جزو اجزاء نماز است در صورتی که اشاره مادر برای دست نزدن به سماور داغ بوده از این رو باید از آموزش عملی که قرآن هم به آن اشاره دارد غافل نباشیم.« کونوا دعا الناس بغیر السنتکم»
بهترین زمان آموختن
پرهیز از آموزش تحمیلی :امام على علیه السلام :
لاتَقسِروا أَولادَکُم عَلى آدابِکُم فَإنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم؛
آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20، ص267، ح 102
بر گرفته از:  پیام های چهارده معصوم، استاد احمد صادقی اردستانی
خادم موحدان عالم مرتضوی

برچسب ها : استفاده از فرصت ها * اهداف مسابقه حدیثی و روایی * بهترین زمان آموختن * سفارش به سبقت گرفتن در آشتی * سفارش به گشاد ه رویی با دیگران * ضرب المثل تا تنور داغه * عوارض بد اخلاقی * نمونه ای از برکات مسابقه روایی همراه با خاطره ها * نمونه بکار گیری تمثیلات * نمونه فرصت ها در روایات.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۱۲
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)
اهمیت دعا و نیایش
«دعا» اظهار احتیاج و نیاز، به پیشگاه حضرت بى نیاز است، دعا بیان تهیدستى و فقر و مسکنت و ندارى به محضر غنى مطلق، و مالک جهان هستى است.            انصاریان
نمونه دعا ها
نمونه دعا های قرآنی
نمونه برکات دعاها (دعای یستشیر)
بسیار کسانی هستند که چون فاطمه خانم ژاپنی «که قبلا بودائی بوده» و «پس از بلوغ فکری، و بروز شک در آئینش، به تلاش بر« خودآگاهی» پرداخته و پس از جستجو  بالأخره، از طریق خواندن، ترجمه ژاپنی دعای یستشیر، مولایمان امیر مؤمنان امام علی (ع) او مسیر خود را پیدا کرده و مثل تشنه ای که سیراب شده باشد و به یقین رسیده و اکنون در زمره شیعیان فعال است.
او تشنه معارف ناب اسلامی بوده، چرا که مدتی زیادی همجواری رهبری دام عزه را انتخاب کرده بود، تا بتواند با راهنمائی ایشان آگاهیش کامل گشته و ... آشنایی این بانوی مؤمنه که استعداد آگاهی بخشیدن به موحدان هم زبان خود را دارد، و اکنون در تلاش بصیرت یابی و خود آگاهی است، باعث خرسندی همگان بوژه فعالان فرهنگی در فضای مجازی را دارد.
گفتنی است، با اینکه تهیه مجموعه هایی مستند سازی شده به کمک منابع اسلامی برای همه مردم، در بلاد مختلف، کار ساده ای نیست، چرا که ابتدا با باید با تک تک فرهنگ ها آنان آشنا باشیم، لیکن به کمک سوژه های مناسب و دلپذیری، مثل ضرب المثل ها و کلمات حکیمانه ایران و جهان، می توان ارتباط اولیه برقرار شود، سپس تشنگان احتمالی را در صورت مراجعه، به کمک معارف قرآنی و اهل بیت سیراب نمائیم.
و با مستند سازی مثل ها و کلمات حکیمانه آن ها (البته آنچه در حوزه معارف است و با محتوای قرآنی روایی سازگار است) می توان اسلام و اهل بیت را به آنان معرفی کرده، تا فطرت های پاک بتوانند گمشده خود از لابلای این آموزه ها بدست بیاورند. و چنانکه آمادگی لازم را داشته باشند، برای برقراری ارتباط با موحدان و یکتا پرستان دیار خود، خوراک روحی خوبی در اختیار داشته باشند، تا امثال بانو فاطمه «ره یافته» ژاپنی به کمک این سوژه های محلی، بتواند، تبلیغ معارف دینی و ولایی، داشته باشد.
شکی در این نیست که آموزش معارف اگر توسط افراد متولد همان مکان ها که آشنا  به زبان مادری هستند باشد در بیداری مردم آن کشور، تأثیرش بیشتر است.
نمونه این مثل های مستند سازی و بارگذاری فرهننگی شده در بخش مسابقه های ضرب المثل ها تقدیم می گردد.
معرفی دعای یَسْتَشیر
  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۰۶:۰۸
فرهنگسازان حجة ابن الحسن (عج)